چند روز پیش، آخوند سیدمرتضی حسینی، مشاور فرماندهٴ سپاه جهل و جنایت رژیم، با دستپاچگی به صحنه آمد و درباره خطر نفوذ دشمن بر روی باور جوانها گفت: «مسئولان باید هشدارهای [خامنه‌ای) در این زمینه را جدی گرفته و راه‌های نفوذ دشمن را مسدود کنند».
حالا چطور باید راه نفوذ دشمن را ببندند؟ تنها پاسخی که در خورجین قرون‌وسطایی نظام وجود دارد، رو آوردن به اهرمی پوسیده و منفور به‌نام بسیجی است! برای نمونه، خبرگزاری حکومتی بسیج 6آبان گفت: «با توجه به تهاجم و فشار همه‌جانبه دشمن در ابعاد مختلف، تلاش برای ایجاد فرهنگ بسیجی در جامعه بیش از پیش احساس می‌شود».
یک آخوند باند خامنه‌ای به نام روح‌الله امینی هم گفت: «بسیجیان از بصیرت و دشمن‌شناسی برخوردار هستند و این ویژگی‌ها که در نظام و انقلاب ضرورت خاص دارد در میدان بسیج به دست می‌آید و چه خوب است که بسیجی بارآمدن، از دوران دانش‌آموزی شروع می‌شود».
پس در نگاه آخوندها، پاسخ به تهدید نفوذ دشمن، ایجاد فرهنگ بسیجی است. بی‌جهت هم نیست که آخوندها اعلام کردند، روزهای 7 تا 13آبان، روز «بسیج دانش‌آموزی!» است که هدف رژیم از برپایی آن، بالا بردن جو خفقان در مدارس است. اما بسیجیها، این جو خفقان را با چه اهرمهایی می‌خواهند پیش ببرند؟ خبرگزاری حکومتی بسیج می‌گوید: «صبحگاه مشترک بسیج دانش آموزی، دیدار با فرماندار و امام جمعه، اعزام دانش‌آموزان به اردوی راهیان نور... از مهمترین برنامه‌های هفته بسیج دانش آموزی است!»
بنابراین تمام این تبلیغاتی را که رژیم کرده، تا عده‌یی را تحت نام بسیج دانش‌آموزی، مسئول حفظ خفقان در مدارس بکند، کارشان دیدار با امام‌جمعه‌های منفور خامنه‌ای و رفتن به طرحهای شکست‌خوردهٴ راهیان نور است!
واقعیت این است که دیکتاتوری در گِل ماندهٴ آخوندی، از یک طرف به‌شدت از نفوذ دشمن در جوانها وحشت دارد، از طرف دیگر تا آنجایی ضعیف شده که حتی مانند گذشته هم نمی‌تواند فضای سرکوب عریان را، به‌ویژه در مدارس و دانشگاهها برپا نگاه دارد و باز هم سراغ بسیج دانش‌آموزی و طرحهای صدبار سوخته‌ای مانند راهیان‌نور می‌رود.
طرحهایی که حاکی از تقلاهای غریقی است که به هر حشیشی آویزان می‌شود تا بلکه چند صباحی هم که شده خود را از مرگ برهاند.
البته جوانها هم به خوبی پاسخ این طرح را داده‌اند. آنجا که در فضای مجازی قرار و مدار گذاشتند که به مزدوران رژیم در مدارس و دانشگاهها امان ندهند و به رژیم بفهمانند که این جوان ایرانی است که نقشهٴ مسیر آزادی را، می‌نویسد.
حالا چطور باید راه نفوذ دشمن را ببندند؟ تنها پاسخی که در خورجین قرون‌وسطایی نظام وجود دارد، رو آوردن به اهرمی پوسیده و منفور به‌نام بسیجی است! برای نمونه، خبرگزاری حکومتی بسیج 6آبان گفت: «با توجه به تهاجم و فشار همه‌جانبه دشمن در ابعاد مختلف، تلاش برای ایجاد فرهنگ بسیجی در جامعه بیش از پیش احساس می‌شود».
یک آخوند باند خامنه‌ای به نام روح‌الله امینی هم گفت: «بسیجیان از بصیرت و دشمن‌شناسی برخوردار هستند و این ویژگی‌ها که در نظام و انقلاب ضرورت خاص دارد در میدان بسیج به دست می‌آید و چه خوب است که بسیجی بارآمدن، از دوران دانش‌آموزی شروع می‌شود».
پس در نگاه آخوندها، پاسخ به تهدید نفوذ دشمن، ایجاد فرهنگ بسیجی است. بی‌جهت هم نیست که آخوندها اعلام کردند، روزهای 7 تا 13آبان، روز «بسیج دانش‌آموزی!» است که هدف رژیم از برپایی آن، بالا بردن جو خفقان در مدارس است. اما بسیجیها، این جو خفقان را با چه اهرمهایی می‌خواهند پیش ببرند؟ خبرگزاری حکومتی بسیج می‌گوید: «صبحگاه مشترک بسیج دانش آموزی، دیدار با فرماندار و امام جمعه، اعزام دانش‌آموزان به اردوی راهیان نور... از مهمترین برنامه‌های هفته بسیج دانش آموزی است!»
بنابراین تمام این تبلیغاتی را که رژیم کرده، تا عده‌یی را تحت نام بسیج دانش‌آموزی، مسئول حفظ خفقان در مدارس بکند، کارشان دیدار با امام‌جمعه‌های منفور خامنه‌ای و رفتن به طرحهای شکست‌خوردهٴ راهیان نور است!
واقعیت این است که دیکتاتوری در گِل ماندهٴ آخوندی، از یک طرف به‌شدت از نفوذ دشمن در جوانها وحشت دارد، از طرف دیگر تا آنجایی ضعیف شده که حتی مانند گذشته هم نمی‌تواند فضای سرکوب عریان را، به‌ویژه در مدارس و دانشگاهها برپا نگاه دارد و باز هم سراغ بسیج دانش‌آموزی و طرحهای صدبار سوخته‌ای مانند راهیان‌نور می‌رود.
طرحهایی که حاکی از تقلاهای غریقی است که به هر حشیشی آویزان می‌شود تا بلکه چند صباحی هم که شده خود را از مرگ برهاند.
البته جوانها هم به خوبی پاسخ این طرح را داده‌اند. آنجا که در فضای مجازی قرار و مدار گذاشتند که به مزدوران رژیم در مدارس و دانشگاهها امان ندهند و به رژیم بفهمانند که این جوان ایرانی است که نقشهٴ مسیر آزادی را، می‌نویسد.
