گوشهای از تصویر فقر روزافزون مردم ایران در حاکمیت ولایتفقیه:
در حاکمیت غارتگر ولایتفقیه، از شرق تا غرب. ار جنوب تا شمال، از اهواز تا خراسان. همه جا، میلیونها هموطن ما در بیغولهها زندگی میکنند.
به متن گفتگوهای مصاحبههایی از برنامهی پایش تلویزیون رژیم روز یازدهم مهر 95: را بخوانید:
یک مرد هموطن: آب خوردن خوردنی که میاد دیدی سه چرخه رد میشه از اینجا. آب تصفیهشده حمل میکنه؟ داریم یه دبه این قدری 500 تومن میخریم.
یک زن هموطن: مردم آب سرقتی آوردن اینجا. بدون کنتور دارن استفاده میکنند بعضی موقعها کسی که میاد پیش ما مهمانی میگن ما از این آب استفاده نمیکنیم، آب سرقتیه. نماز ما درست نیست.
صدای پیشنماز مسجد: جلوی مسجد اب میگیره. میترسیم نجاست وارد مسجد بشه. این آب دیگه نجسه. فاضلاب نجسه. آب اگو نجسه. مخلوط میشه با نجاست، بعضی لولههای آب، آب خوردنی ترک خوردند. باور میکنی بعضی وقتها از آب جوی میخورند در واقع. یعنی از اب اگو میخورند.
یک هموطن دیگر“ اینجا هم فاضلابه. مردم که شستشو میکنند آبش اینجا میره اینجا رودخونه نبوده. این آب از کجا آمده؟
یک روحانی: طویله. جای گاوهاشون بوده بعد جا نداشتن، صاحبخونه گفت باشه من این جای گاوها رو میدم برای مدرسه
خبرنگار: محمد اینجا کجاست؟
بچه: مدرسهی ما
قبلا چی بوده
جای گاو، گوسفند، ... طویله بوده
خبرنگاررژیم: مریم خانم مدرسه کجا میری؟
ـ شیرخوارگاه
چقدر راه میری؟
پنج کیلومتر
چه جوری میری؟
پیاده
خبرنگار: نهار امروز چی خوردی؟
نمیدونم من مدرسه بودم.
خبرنگار خوب مدرسه بودی هیچ ی نخوردی؟
نه.
چرا؟
نداشتیم چیزی
امروز ناهار چی خوردی؟
هیچی
امشب چی خوردی
هیچی
گشنه ته؟
حالا از جنوب غربی کشور به شمال شرقی برویم باز هم مصاحبههایی از تلویزیون رژیم در فیلمی از حاشیه نشینی در سبزوار:
مجری رژیم: حدود سی درصد جمعیت سبزوار رو حاشیه نشینان تشکیل میدهند.
منطقهی راهنمایی سبزوار یکی از این مناطق است
یک زن: آخر راهنمایی ده، سی خانواریم. امکانات هیچی نداریم. نه آب نه برق نه گاز
خبرنگار: چند ساله اینجا زندگی میکنید:
یک زن: ما هفتساله اینجا زندگی میکنیم. بدون امکانات
خبرنگار: پیگیری کردید
زن: پیگیری کردیم آب و فاضلاب رفتیم. برق رفتیم شهرداری رفتیم. اینها میگن فقط کف و بر باید بهتون بدیم. کف و بر هم شهرداری نمیده
یک زن دیگر: هیچ امکاناتی نداریم، نه روشنایی خیابونا، نه خونه ها. خونهها تا دو تا برق روشن مره کم و زیاد مره. آب تاهم. آبم که دگه نداریم. قاچاق خود ما آوردهایم.
یک مردبا لهجهی سبزواری: ما هفتساله که در اینجه نه برق درم نه امکانات درم. گاز ندرم هیچ امکاناتی نداریم
خبرنگار: علت اصلی که امکانات ندارید چیه؟
مرد: کف و بر شهرداری به ما نمده. به ادارهی گاز مریم میگه کف و بر مخواهیم. ادارهی گاز هم هموجور مگه کف و بر باید بگیرین از شهرداری»
سرکردگان غارتگر ولایتفقیه، با وقاحت تمام به فقر شدید و گرسنه بودن مردم و حتی نداشتن نان برای خوردن اعتراف میکنند:
سایت حکومتی صبح به خیر دوشنبه ۲۵ مرداد95 مینویسد: «علی اکبر سیاری از معاونان وزرات بهداشت گفت: «در حال حاضر ۳۰ درصد مردم کشور گرسنهاند... . که این آمار را وزارت رفاه هم تأیید میکند. سیاری با بیان اینکه ۲۵ درصد جمعیت شهری ایران حاشیهنشین هستند، ادامه داد: ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سکونتگاههای غیررسمی شناسایی شدهاند و حاشیه نشینها بیشتر مهاجران روستایی و تهیدستان شهری هستند».
در چنین اوضاعی از زندگی حاشیه نشیان، سران و وابستگان این حکومت، به میلیاردرهای بزرگی تبدیل شده و در کاخهایی شاهانه، زندگی میکنند. رسانههای همین رژیم، هم با وقاحت، اسامی این میلیاردرها و غارتهای آنها را اعلام میکنند. در گزارش از روزنامه حکومتی مشرق 24شهریور 95، اسامی سی تن از این میلیاردرها ذکر شده است که تماماً از عوامل رژیم و از مقامات و بستگان همین رژیم غارتگرند.
در این فهرست اسامی غارتگران میلیاردر و شرکتهایی که از طریق حکومت تصاحب کردهاند برمیخوریم. از جمله به اسامی افرادی همچون اسدالله عسگر اولادی، از اعضای مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و بهخصوص پسته ایران،
محسن بهرامی ارض اقدس: با سمتهای دولتی مثل مشاور معاون رئیسجمهور و معاونت وزیر بازرگانی و مشاور وزارت نفت
توفیق مجد پور: با سمتهایی مثل رئیس هیأت مدیره شرکت کشتیرانی فرادریا،
پدرام سلطانی: با سمتهایی مثل دبیرکل اتحادیه صادرکنندگان فرآردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران، و مدیر عامل صندوق توسعه صادرات فرآردههای نفتی ایران،
ثروتهای میلیاردی غارتگران این حکومت در کجا و چگونه خرج میشود؟ نگاهی به برجهای شاهانهیی که در این حکومت در ایران ساخته شده پاسخ این پرسش را میدهد:
در گفتگوی یک گزارشگر در فیلمی از برجهای نیاوران تهران، چنین میشنویم:
گزارشگر: اون (خانه ی) گرونترینه چه امکاناتی داره؟
یک مرد: همه چی داره. هر چی که لازمه
ـ مثلاً: چیز خاص مثلاً. حالا استخر و اینها که همه دارن
ـآره دارن. خوب پشت بومشون بعضیها باغ دارن. ، سونا داره، جکوزی داره. وان نمیدونم چی چی داره. همه چی داره.
ـ این شیرای طلا رو شنیدید شما؟
ـخیلی از خونه ها. در یوسف آباد من سراغ دارم که طرف بازاریه این کارو کرده.
ـ چهکار کرده
شیرای روکش طلا آورده. به همه همسایهها هم گفته که همه میرن میبینند، پرآپشنترین خونه متری هیجده تومنه، هیجده میلیون تومن
ـ چی داره مثلاً ؟
استخر، سونا، لابی خوب. بعد سیستم هوشمند
ـ لابیش هم خوبه؟
ـسیستم هوشمند شامل کلیدهای برقی، گاز، آبیاری فضای سبز، روف گاردنها، ...»
این است حکومت مستضعفان خمینی دجال، و تنها گوشهیی از غارتگران آخوندهای حاکم. با چنین غارتگریهایی، روشن است که چه نفرت و خشم و خروشی در مردم به جان آمده ایران برای برخاستن وجود دارد و آن روز دور نیست.
در حاکمیت غارتگر ولایتفقیه، از شرق تا غرب. ار جنوب تا شمال، از اهواز تا خراسان. همه جا، میلیونها هموطن ما در بیغولهها زندگی میکنند.
به متن گفتگوهای مصاحبههایی از برنامهی پایش تلویزیون رژیم روز یازدهم مهر 95: را بخوانید:
یک مرد هموطن: آب خوردن خوردنی که میاد دیدی سه چرخه رد میشه از اینجا. آب تصفیهشده حمل میکنه؟ داریم یه دبه این قدری 500 تومن میخریم.
یک زن هموطن: مردم آب سرقتی آوردن اینجا. بدون کنتور دارن استفاده میکنند بعضی موقعها کسی که میاد پیش ما مهمانی میگن ما از این آب استفاده نمیکنیم، آب سرقتیه. نماز ما درست نیست.
صدای پیشنماز مسجد: جلوی مسجد اب میگیره. میترسیم نجاست وارد مسجد بشه. این آب دیگه نجسه. فاضلاب نجسه. آب اگو نجسه. مخلوط میشه با نجاست، بعضی لولههای آب، آب خوردنی ترک خوردند. باور میکنی بعضی وقتها از آب جوی میخورند در واقع. یعنی از اب اگو میخورند.
یک هموطن دیگر“ اینجا هم فاضلابه. مردم که شستشو میکنند آبش اینجا میره اینجا رودخونه نبوده. این آب از کجا آمده؟
یک روحانی: طویله. جای گاوهاشون بوده بعد جا نداشتن، صاحبخونه گفت باشه من این جای گاوها رو میدم برای مدرسه
خبرنگار: محمد اینجا کجاست؟
بچه: مدرسهی ما
قبلا چی بوده
جای گاو، گوسفند، ... طویله بوده
خبرنگاررژیم: مریم خانم مدرسه کجا میری؟
ـ شیرخوارگاه
چقدر راه میری؟
پنج کیلومتر
چه جوری میری؟
پیاده
خبرنگار: نهار امروز چی خوردی؟
نمیدونم من مدرسه بودم.
خبرنگار خوب مدرسه بودی هیچ ی نخوردی؟
نه.
چرا؟
نداشتیم چیزی
امروز ناهار چی خوردی؟
هیچی
امشب چی خوردی
هیچی
گشنه ته؟
حالا از جنوب غربی کشور به شمال شرقی برویم باز هم مصاحبههایی از تلویزیون رژیم در فیلمی از حاشیه نشینی در سبزوار:
مجری رژیم: حدود سی درصد جمعیت سبزوار رو حاشیه نشینان تشکیل میدهند.
منطقهی راهنمایی سبزوار یکی از این مناطق است
یک زن: آخر راهنمایی ده، سی خانواریم. امکانات هیچی نداریم. نه آب نه برق نه گاز
خبرنگار: چند ساله اینجا زندگی میکنید:
یک زن: ما هفتساله اینجا زندگی میکنیم. بدون امکانات
خبرنگار: پیگیری کردید
زن: پیگیری کردیم آب و فاضلاب رفتیم. برق رفتیم شهرداری رفتیم. اینها میگن فقط کف و بر باید بهتون بدیم. کف و بر هم شهرداری نمیده
یک زن دیگر: هیچ امکاناتی نداریم، نه روشنایی خیابونا، نه خونه ها. خونهها تا دو تا برق روشن مره کم و زیاد مره. آب تاهم. آبم که دگه نداریم. قاچاق خود ما آوردهایم.
یک مردبا لهجهی سبزواری: ما هفتساله که در اینجه نه برق درم نه امکانات درم. گاز ندرم هیچ امکاناتی نداریم
خبرنگار: علت اصلی که امکانات ندارید چیه؟
مرد: کف و بر شهرداری به ما نمده. به ادارهی گاز مریم میگه کف و بر مخواهیم. ادارهی گاز هم هموجور مگه کف و بر باید بگیرین از شهرداری»
سرکردگان غارتگر ولایتفقیه، با وقاحت تمام به فقر شدید و گرسنه بودن مردم و حتی نداشتن نان برای خوردن اعتراف میکنند:
سایت حکومتی صبح به خیر دوشنبه ۲۵ مرداد95 مینویسد: «علی اکبر سیاری از معاونان وزرات بهداشت گفت: «در حال حاضر ۳۰ درصد مردم کشور گرسنهاند... . که این آمار را وزارت رفاه هم تأیید میکند. سیاری با بیان اینکه ۲۵ درصد جمعیت شهری ایران حاشیهنشین هستند، ادامه داد: ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سکونتگاههای غیررسمی شناسایی شدهاند و حاشیه نشینها بیشتر مهاجران روستایی و تهیدستان شهری هستند».
در چنین اوضاعی از زندگی حاشیه نشیان، سران و وابستگان این حکومت، به میلیاردرهای بزرگی تبدیل شده و در کاخهایی شاهانه، زندگی میکنند. رسانههای همین رژیم، هم با وقاحت، اسامی این میلیاردرها و غارتهای آنها را اعلام میکنند. در گزارش از روزنامه حکومتی مشرق 24شهریور 95، اسامی سی تن از این میلیاردرها ذکر شده است که تماماً از عوامل رژیم و از مقامات و بستگان همین رژیم غارتگرند.
در این فهرست اسامی غارتگران میلیاردر و شرکتهایی که از طریق حکومت تصاحب کردهاند برمیخوریم. از جمله به اسامی افرادی همچون اسدالله عسگر اولادی، از اعضای مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و بهخصوص پسته ایران،
محسن بهرامی ارض اقدس: با سمتهای دولتی مثل مشاور معاون رئیسجمهور و معاونت وزیر بازرگانی و مشاور وزارت نفت
توفیق مجد پور: با سمتهایی مثل رئیس هیأت مدیره شرکت کشتیرانی فرادریا،
پدرام سلطانی: با سمتهایی مثل دبیرکل اتحادیه صادرکنندگان فرآردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران، و مدیر عامل صندوق توسعه صادرات فرآردههای نفتی ایران،
ثروتهای میلیاردی غارتگران این حکومت در کجا و چگونه خرج میشود؟ نگاهی به برجهای شاهانهیی که در این حکومت در ایران ساخته شده پاسخ این پرسش را میدهد:
در گفتگوی یک گزارشگر در فیلمی از برجهای نیاوران تهران، چنین میشنویم:
گزارشگر: اون (خانه ی) گرونترینه چه امکاناتی داره؟
یک مرد: همه چی داره. هر چی که لازمه
ـ مثلاً: چیز خاص مثلاً. حالا استخر و اینها که همه دارن
ـآره دارن. خوب پشت بومشون بعضیها باغ دارن. ، سونا داره، جکوزی داره. وان نمیدونم چی چی داره. همه چی داره.
ـ این شیرای طلا رو شنیدید شما؟
ـخیلی از خونه ها. در یوسف آباد من سراغ دارم که طرف بازاریه این کارو کرده.
ـ چهکار کرده
شیرای روکش طلا آورده. به همه همسایهها هم گفته که همه میرن میبینند، پرآپشنترین خونه متری هیجده تومنه، هیجده میلیون تومن
ـ چی داره مثلاً ؟
استخر، سونا، لابی خوب. بعد سیستم هوشمند
ـ لابیش هم خوبه؟
ـسیستم هوشمند شامل کلیدهای برقی، گاز، آبیاری فضای سبز، روف گاردنها، ...»
این است حکومت مستضعفان خمینی دجال، و تنها گوشهیی از غارتگران آخوندهای حاکم. با چنین غارتگریهایی، روشن است که چه نفرت و خشم و خروشی در مردم به جان آمده ایران برای برخاستن وجود دارد و آن روز دور نیست.