این روزها مهره‌ها و سردمداران هر باندی، رقیب را به استفاده ابزاری از عاشورا متهم می‌کنند. این عبارت ”استفاده ابزاری “، عیناً چیزی است که خودشان به‌کار می‌برند. و به دفعات همین روزها در رسانه‌های حکومتی وجود دارد. روزنامه‌های رژیم که بعد از سه روز تعطیلی منتشر شده‌اند همین مضمون و عبارت را به‌کار برده‌اند. حالا استفاده ابزاری به چه صورت؟ به این صورت که مثلاً کیهان خامنه‌ای یا مثلاً یک آخوندی مثل رسایی با استفاده از کلمات و عباراتی که مربوط می‌شود به محرم و عاشورا و کربلا، نتیجه‌گیری می‌کنند که: «توجیه مذاکرات آنهم با رنگ و بوی حسینی در حقیقت تحریف عاشورا است». یا آخوند اشرفی اصفهانی از باند روحانی عیناً می‌گوید که با استفاده از عاشورا و تاسوعا «گروهی گروه دیگر را می‌کوبند».
این یک وجه از مضمون جدال باندی بر سر محرم است. وجه دیگر این درگیری باندی این است که به هم دیگر هشدار می‌دهند که این نحوه سوء استفاده‌ها، راه را برای تکرار به قول آنها فتنه 88 هموار می‌کند، بعد هم تأکید می‌کنند که آن فتنه که منظورشان قیام عاشورای 88 است، با فرماندهی مجاهدین صورت گرفته بود و عملاً هشدارهایی به این شکل به همدیگر می‌دهند. این مضمون کلی کشمکشهای باندهای حاکم بر سر محرم است.
به‌رغم این وضعیت، آخوند احمد خاتمی دیروز در نمایش جمعه گفت توی عزاداریهای امسال خط و خطوط این جناح و آن جناح به کلی گم شد، به‌راستی علت این تناقض چیست؟
علت این است که وقتی جنگ به مرحله استفاده ابزاری از عاشورا می‌رسد، یعنی دجالگری بر سر دین فروشی و سوء‌استفاده از نام امام حسین و عاشورا به درون خود رژیم می‌ریزد، این برای نظام خیلی خطرناک است، چون دجالگری با سوء‌استفاده از دین و مذهب سرپوش اصلی آخوندها برای سرکوب است، حالا وقتی بر سر همین موضوع شکاف در درون رژیم آشکار می‌شود، می‌تواند ضرباتی را متوجه دستگاه سرکوب رژیم بکنه و آن را بیش از پیش از کارایی بیندازد، به همین دلیل است که آخوند احمد خاتمی مجبوراست بیاید با یک دروغ آشکار بگوید، هیچ خبری از جنگ باندی بر سر محرم و عاشورا نبود. که البته چون رسواییش خیلی آشکار است، به‌طور دو ضرب همان چیزی را که می‌خواهد از آن اجتناب کند به سرش می‌آید و دیدیم که بلافاصله در حرفهای خودش بیرون زد. مثلاً در مورد فوتبال در حالی که ادعا می‌کرد ورزشگاه یکپارچه یا حسین یا حسین شد، ولی بلافاصله می‌گوید خوب شد که به خیر گذشت و به سختی تدبیر شد. و به باند روحانی هشدار می‌دهد که دیگر این چیزها تکرار نشود. از چند سال قبل جلوی چنین مواردی را بگیرید. چون می‌تواند شکاف بر سر این مفاهیم و دجالگریها، دفعهٴ بعد دیگر برای رژیم به خیر نگذرد و همان کابوس عاشورای 88 البته در ابعادی غیرقابل مقایسه تکرار بشود.
ضمنا در همین عاشورا و روزهای بعد آن حملات هر دو باند رژیم به مجاهدین خیلی گسترش پیدا کرد. علت چیست و چرا؟
جواب را می‌توان از حرفهای خود همین آخوندها فهمید. مثلاً آخوند مجید انصاری مشاور روحانی، که در مراسمی سر قبر خمینی صحبت می‌کرد گفت: این تهمت زدنها با استفاده از عاشورا و محرم باعث سوء‌استفاده مجاهدین می‌شود و شما ناخواسته حرفهای آنها را تکرار می‌کنید و راه آنها را هموار می‌کنید. یا مثلاً آخوند آقا تهرانی که رسانه‌های حکومتی از آن به‌عنوان استاد حوزه اسم می‌برند، شامگاه عاشورا در مراسمی با اشاره به خطر جنگ و جدال باندی با استفاده از محرم و عاشورا گفت این باعث پیش رفتن کار مجاهدین می‌شود چون که: «منافقین برخلاف دشمنان در لباس دین و دینداری وارد می‌شوند، تبر بر می‌دارند و به ریشه دین می‌زنند، منافق کاری می‌کند تا به‌تدریج نسبت به ارزش‌ها بی‌تفاوت شویم» بعد ادامه می‌دهد اگر این‌گونه سوء‌استفاده‌های ابزاری از عاشورا و محرم توسط باندها علیه هم ادامه پیدا کند، دست مجاهدین بیشتر باز می‌شود و آن‌قدر مبانی را خراب می‌کنند که به تدریج: «اعتماد به ولایت سست می‌شود». بعد نتیجه این نوع هموار کردن راه مجاهدین چه می‌شود؟ خود این آخوند آقاتهرانی پاسخ را کاملاً گویا گفته که در این صورت کشتی سوراخ خواهد شد و می‌گوید: «آیا در کشتی سوراخ شده همه نباید به فکر چاره باشند؟ آیا اگر این سوراخ ترمیم نشود تمام اهل کشتی هلاک نخواهند شد؟». روشن است منظورش این است که هر دو باند و تمامیت رژیم نابود خواهند شد.
این یک وجه از مضمون جدال باندی بر سر محرم است. وجه دیگر این درگیری باندی این است که به هم دیگر هشدار می‌دهند که این نحوه سوء استفاده‌ها، راه را برای تکرار به قول آنها فتنه 88 هموار می‌کند، بعد هم تأکید می‌کنند که آن فتنه که منظورشان قیام عاشورای 88 است، با فرماندهی مجاهدین صورت گرفته بود و عملاً هشدارهایی به این شکل به همدیگر می‌دهند. این مضمون کلی کشمکشهای باندهای حاکم بر سر محرم است.
به‌رغم این وضعیت، آخوند احمد خاتمی دیروز در نمایش جمعه گفت توی عزاداریهای امسال خط و خطوط این جناح و آن جناح به کلی گم شد، به‌راستی علت این تناقض چیست؟
علت این است که وقتی جنگ به مرحله استفاده ابزاری از عاشورا می‌رسد، یعنی دجالگری بر سر دین فروشی و سوء‌استفاده از نام امام حسین و عاشورا به درون خود رژیم می‌ریزد، این برای نظام خیلی خطرناک است، چون دجالگری با سوء‌استفاده از دین و مذهب سرپوش اصلی آخوندها برای سرکوب است، حالا وقتی بر سر همین موضوع شکاف در درون رژیم آشکار می‌شود، می‌تواند ضرباتی را متوجه دستگاه سرکوب رژیم بکنه و آن را بیش از پیش از کارایی بیندازد، به همین دلیل است که آخوند احمد خاتمی مجبوراست بیاید با یک دروغ آشکار بگوید، هیچ خبری از جنگ باندی بر سر محرم و عاشورا نبود. که البته چون رسواییش خیلی آشکار است، به‌طور دو ضرب همان چیزی را که می‌خواهد از آن اجتناب کند به سرش می‌آید و دیدیم که بلافاصله در حرفهای خودش بیرون زد. مثلاً در مورد فوتبال در حالی که ادعا می‌کرد ورزشگاه یکپارچه یا حسین یا حسین شد، ولی بلافاصله می‌گوید خوب شد که به خیر گذشت و به سختی تدبیر شد. و به باند روحانی هشدار می‌دهد که دیگر این چیزها تکرار نشود. از چند سال قبل جلوی چنین مواردی را بگیرید. چون می‌تواند شکاف بر سر این مفاهیم و دجالگریها، دفعهٴ بعد دیگر برای رژیم به خیر نگذرد و همان کابوس عاشورای 88 البته در ابعادی غیرقابل مقایسه تکرار بشود.
ضمنا در همین عاشورا و روزهای بعد آن حملات هر دو باند رژیم به مجاهدین خیلی گسترش پیدا کرد. علت چیست و چرا؟
جواب را می‌توان از حرفهای خود همین آخوندها فهمید. مثلاً آخوند مجید انصاری مشاور روحانی، که در مراسمی سر قبر خمینی صحبت می‌کرد گفت: این تهمت زدنها با استفاده از عاشورا و محرم باعث سوء‌استفاده مجاهدین می‌شود و شما ناخواسته حرفهای آنها را تکرار می‌کنید و راه آنها را هموار می‌کنید. یا مثلاً آخوند آقا تهرانی که رسانه‌های حکومتی از آن به‌عنوان استاد حوزه اسم می‌برند، شامگاه عاشورا در مراسمی با اشاره به خطر جنگ و جدال باندی با استفاده از محرم و عاشورا گفت این باعث پیش رفتن کار مجاهدین می‌شود چون که: «منافقین برخلاف دشمنان در لباس دین و دینداری وارد می‌شوند، تبر بر می‌دارند و به ریشه دین می‌زنند، منافق کاری می‌کند تا به‌تدریج نسبت به ارزش‌ها بی‌تفاوت شویم» بعد ادامه می‌دهد اگر این‌گونه سوء‌استفاده‌های ابزاری از عاشورا و محرم توسط باندها علیه هم ادامه پیدا کند، دست مجاهدین بیشتر باز می‌شود و آن‌قدر مبانی را خراب می‌کنند که به تدریج: «اعتماد به ولایت سست می‌شود». بعد نتیجه این نوع هموار کردن راه مجاهدین چه می‌شود؟ خود این آخوند آقاتهرانی پاسخ را کاملاً گویا گفته که در این صورت کشتی سوراخ خواهد شد و می‌گوید: «آیا در کشتی سوراخ شده همه نباید به فکر چاره باشند؟ آیا اگر این سوراخ ترمیم نشود تمام اهل کشتی هلاک نخواهند شد؟». روشن است منظورش این است که هر دو باند و تمامیت رژیم نابود خواهند شد.
