728 x 90

فقر در ایران,بحران اقتصادى ايران,

وقتی که کارد به استخوان می‌رسد

-

فقر در ایران
فقر در ایران
وضعیت به‌شدت بحرانی اقتصاد رژیم، مساله‌ای نیست که نیاز به بیان داشته باشد، وضعیت آن‌چنان وخیم است که روزانه مهره‌های خود رژیم برای فرار به جلو و به‌مثابه سوپاپ اطمینان، مجبورند به این مسأله اعتراف کنند.

این وضعیت اسفناک حالا به نقطه‌ای رسیده که ارگانها و نهادهای نظامی و انتظامی و به‌اصطلاح درونی رژیم که ابزار حاکمیت برای سرکوب و حفظ نظامند، فریادشان از چپاول و دزدی و وضعیت نابسامان معیشتی به هوا رفته و دست به تحصن و اعتراض زده‌اند.

واقعیت این است که تا کنون سطح زندگی نیروهای مسلح رژیم (نظامی و انتظامی) نسبت به سطح زندگی توده مردم بالاتر بوده و سعی می‌شده به‌دلیل نیاز رژیم به آنها، معیشت آنها تأمین باشد، اما حالا معلوم می‌شود که کارد فقر و بحران معیشتی پوست و گوشت را رد کرده و به استخوان رسیده است که آنها نیز به صف معترضان و تحصن کنندگان پیوسته‌اند. از جمله:
- بازنشستگان بنیاد موسوم به جانبازان در مقابل مجلس ارتجاع تجمع می‌کنند و خواهان سابقه خدمت و مزایای پرداخت نشده خود می‌شوند.

-بازنشستگان نیروهای مسلح رژیم نیز در اعتراض به وضعیت حقوق بازنشستگی مقابل مجلس رژیم تحصن می‌کنند و خواستار توجه نمایندگان مجلس ارتجاع و دولت ضد‌مردمی به رفع مشکلات‌شان می‌شوند.

-پرسنل نیروی هوایی پایگاه چهارم شکاری دزفول در اعتراض به غارت و چپاول و اختلاس تعاونی مسکن پرواز بابت زمینهای لشگر اهواز تجمع اعتراضی برگزارمی کنند. و خواهان پولهایشان می‌شوند که چند سال قبل داده‌اند ولی به یغما رفته است.

- خانواده‌های مجروحان جنگی مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برای دریافت حقوقشان برگزار می‌کنند.

- یک روحانی امام جماعت 4 مسجد در شهر نظر آباد در استان البرز در درمانگاه این شهر علیه مقامات رژیم شعار می‌دهد که حتی یک آمبولانس وجود ندارد که بچه‌ای چهارساله را که از ارتفاع پایین افتاده و در حالت کما به سرمی برد به اورژانس برساند. و...

پرواضح است که شرایطی که کارد را به استخوان مردم و حتی پرسنل نهادهای وابسته به رژیم رسانده است، آن روی سکه زندگی‌اشرافی، ولخرجیهای سران و ایادی رژیم و آقازاده‌ها است، که یک قلم خرج بستنی روکش طلایی آنها در برج میلاد 250هزارتومان، و اجاره یک شب پنت هاوس های شمال تهران توسط آنان 10 میلیون تومان است و...

بنابراین این وضعیت از یکطرف بیانگر نهایت فشار اقتصادی بر اقشار جامعه از یکطرف و غارت وچپاول از طرف دیگر است که جامعه در وضعیت انفجار را در آستانه از دست دادن تحمل داده است.

این واقعیتی است که رسانه‌ها و مهره‌های رژیم را به وحشت انداخته و ضمن هشدار به دولت آخوند روحانی زنگ خطر را به صدا در می‌آورده‌اند.

آنها ضمن اذعان به این‌که ”سیلی فقر“ بر صورت اکثریت مردم فرود آمده است، از فقر اکثریت مردم به‌مثابه ”بمب ساعتی“ نام برند که البته تردیدی در عمل کردن این بمب ساعتی که محصولش بی‌تردید زدودن دامان پاک ایران‌زمین از این رژیم غارتگر و ضد‌مردمی است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ddaa5cfe-4a2f-4edb-b0ad-85c24c048870"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات