با توجه به پیامدهای سفر معاون صدراعظم آلمان و وزیر اقتصاد این کشور به ایران تحت حاکمیت آخوندها و جنگ و جدال باندهای درونی این رژیم در این زمینه، کیسه گشادی که آخوند حسن روحانی و دولتش در رابطه با این سفر دوخته بودند، خالی ماند.
این سفر حاشیهها و جنجالهای زیادی از طرف مهرهها و رسانههای رژیم به همراه داشت، از جمله در زمانی که وزیر اقتصاد آلمان در ایران بود و با مقامات دولت روحانی ملاقات میکرد، آخوند صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه رژیم با حمله به وزیر اقتصاد آلمان در مورد انتقاداتش در زمینه نقض حقوقبشر و دخالت رژیم در سوریه، دولت روحانی را نیز مورد انتقاد قرارداد که چرا از وی برای سفر به ایران دعوت کرده است و گفت: ”اگر به جای آنها بودم اجازه نمیدادم این وزیر وارد کشور شود. به هرحال دولت و وزیر محترم امور خارجه باید عزتمندی مردم را حفظ کنند و راه را بر این قبیل افراد ببندند تا بفهمند که باید در بیان خود ادب دیپلوماتیک را رعایت کنند و با عذرخواهی قدم به پیش بگذارند“. (روزنامه حمایت13مهر95)
علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع نیز از دیدار با این وزیر آلمانی خودداری کرد و جواد ظریف وزیرخارجه رژیم نیز دیدارش را با وی لغو کرد. (خبرگزاری تسنیم)
کیهان خامنهای نیز ملاقات اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی را ”چوب حراج دولت به عزت ملی“ رژیم دانست. (کیهان15مهر95)
با این حال نوبخت سخنگوی دولت روحانی برای کم کردن از بار این رسوایی برای رژیم آخوندی و برای سرخ کردن صورت دولت روحانی با سیلی، در یک تحریف آشکار مدعی شد که سخنان وزیرآلمانی در زمینه انتقاد به نقض حقوقبشر و دخالت رژیم در سوریه تحریف شده است: «وقتی آقای گابریل به ایران آمد از او پرسیدم شما که بعد از برجام برای بسط روابط پیش قدم شدید چرا چنین صحبتی را مطرح کردید؟ و او با صراحت اعلام کرد حرفی که به این ترتیب از سوی من زده شده تحریف شده است. کاملاً موضع ایران را درک میکنم و مگر الآن که به ایران آمدهام آیا پیششرطی گذاشتهام؟» (خبرگزاری ایلنا13مهر95)
اگر حرف نوبخت صحت داشت علی القاعده میبایست وزیر اقتصاد آلمان شخصاً تحریف سخنانش آن هم توسط رسانههای آلمانی تقبیح میکرد و اظهارات نسبت داده را به وی را تکذیب میکرد.
ملاحظه میشود که دست آورد نقد این سفر برای دولت روحانی در زمینه سیاسی رسوایی و تشدید تضادهای درونی رژیم بود. در حالی که در زمینه اقتصادی نیز جز امضای چند یادداشت تفاهم، هیچ دست آورد اقتصادی ملموس خصوصاً در زمینه سرمایهگذاری برای دولت در برنداشت، و به قول رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی آنچنان که در رابطه با برجام میگویند دست آورد آن ”هیچ“ بود. !
هدف اصلی دولت روحانی از دعوت مقامات کشورهای اروپایی، تشویق آنها به سرمایهگذاری در ایران است ضمن اینکه میخواهد به باند مقابل هم بگوید که در انزوا قرار نداریم و..
اما این وزیر آلمانی پیشاپیش آب پاکی بر روی دست دولت روحانی ریخت و پیش از سفر به تهران در مورد قراردادهای اقتصادی با رژیم گفت: هیچ شرکتی ریسک سرمایهگذاری بزرگ در ایران را نمیپذیرد و ”ایران باید درک کند که در اوضاع کنونی یافتن شرکای بادوام تجاری در کشورهای اروپایی برایش دشوار خواهد بود“.. (سایت شبکه خبر9مهر95)
از حرفهای وزیر اقتصاد آلمان چنین برمیآید که شرط دولت آلمان برای سرمایهگذاری و برقراری روابط اقتصادی درازمدت با رژیم، خوردن جام زهر منطقهیی و جام زهرحقوقبشر توسط نظام ولایت است.
واقعیت این است که کاسههای گدایی رژیم به طرف طرفهای غربی همچنان خالی مانده و تابهحال که دردی از رژیم را دوا نکرده است. شرط پرشدن این کاسهها از جانب غربیها، دست برداشتن رژیم از دخالتش در کشورهای منطقه و صدور تروریسم و رعایت حقوقبشر در داخل ایران است. روشن است تندادن به آن به قول ولیفقیه ارتجاع معنایش عقبنشینیهای سلسله وار (تنازل) برای رژیم است که روشن است معنای آن چه خواهد شد. اگر چه در صورتیکه به این شرایط تن ندهد همچنان انزوا و تحریم و خفگی بیشتر را به همراه خواهد داشت
بالاخره اینکه رژیم در این دوراهی بنبست کدام راه را انتخاب میکند آینده مشخص خواهد کرد.
این سفر حاشیهها و جنجالهای زیادی از طرف مهرهها و رسانههای رژیم به همراه داشت، از جمله در زمانی که وزیر اقتصاد آلمان در ایران بود و با مقامات دولت روحانی ملاقات میکرد، آخوند صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه رژیم با حمله به وزیر اقتصاد آلمان در مورد انتقاداتش در زمینه نقض حقوقبشر و دخالت رژیم در سوریه، دولت روحانی را نیز مورد انتقاد قرارداد که چرا از وی برای سفر به ایران دعوت کرده است و گفت: ”اگر به جای آنها بودم اجازه نمیدادم این وزیر وارد کشور شود. به هرحال دولت و وزیر محترم امور خارجه باید عزتمندی مردم را حفظ کنند و راه را بر این قبیل افراد ببندند تا بفهمند که باید در بیان خود ادب دیپلوماتیک را رعایت کنند و با عذرخواهی قدم به پیش بگذارند“. (روزنامه حمایت13مهر95)
علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع نیز از دیدار با این وزیر آلمانی خودداری کرد و جواد ظریف وزیرخارجه رژیم نیز دیدارش را با وی لغو کرد. (خبرگزاری تسنیم)
کیهان خامنهای نیز ملاقات اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی را ”چوب حراج دولت به عزت ملی“ رژیم دانست. (کیهان15مهر95)
با این حال نوبخت سخنگوی دولت روحانی برای کم کردن از بار این رسوایی برای رژیم آخوندی و برای سرخ کردن صورت دولت روحانی با سیلی، در یک تحریف آشکار مدعی شد که سخنان وزیرآلمانی در زمینه انتقاد به نقض حقوقبشر و دخالت رژیم در سوریه تحریف شده است: «وقتی آقای گابریل به ایران آمد از او پرسیدم شما که بعد از برجام برای بسط روابط پیش قدم شدید چرا چنین صحبتی را مطرح کردید؟ و او با صراحت اعلام کرد حرفی که به این ترتیب از سوی من زده شده تحریف شده است. کاملاً موضع ایران را درک میکنم و مگر الآن که به ایران آمدهام آیا پیششرطی گذاشتهام؟» (خبرگزاری ایلنا13مهر95)
اگر حرف نوبخت صحت داشت علی القاعده میبایست وزیر اقتصاد آلمان شخصاً تحریف سخنانش آن هم توسط رسانههای آلمانی تقبیح میکرد و اظهارات نسبت داده را به وی را تکذیب میکرد.
ملاحظه میشود که دست آورد نقد این سفر برای دولت روحانی در زمینه سیاسی رسوایی و تشدید تضادهای درونی رژیم بود. در حالی که در زمینه اقتصادی نیز جز امضای چند یادداشت تفاهم، هیچ دست آورد اقتصادی ملموس خصوصاً در زمینه سرمایهگذاری برای دولت در برنداشت، و به قول رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی آنچنان که در رابطه با برجام میگویند دست آورد آن ”هیچ“ بود. !
هدف اصلی دولت روحانی از دعوت مقامات کشورهای اروپایی، تشویق آنها به سرمایهگذاری در ایران است ضمن اینکه میخواهد به باند مقابل هم بگوید که در انزوا قرار نداریم و..
اما این وزیر آلمانی پیشاپیش آب پاکی بر روی دست دولت روحانی ریخت و پیش از سفر به تهران در مورد قراردادهای اقتصادی با رژیم گفت: هیچ شرکتی ریسک سرمایهگذاری بزرگ در ایران را نمیپذیرد و ”ایران باید درک کند که در اوضاع کنونی یافتن شرکای بادوام تجاری در کشورهای اروپایی برایش دشوار خواهد بود“.. (سایت شبکه خبر9مهر95)
از حرفهای وزیر اقتصاد آلمان چنین برمیآید که شرط دولت آلمان برای سرمایهگذاری و برقراری روابط اقتصادی درازمدت با رژیم، خوردن جام زهر منطقهیی و جام زهرحقوقبشر توسط نظام ولایت است.
واقعیت این است که کاسههای گدایی رژیم به طرف طرفهای غربی همچنان خالی مانده و تابهحال که دردی از رژیم را دوا نکرده است. شرط پرشدن این کاسهها از جانب غربیها، دست برداشتن رژیم از دخالتش در کشورهای منطقه و صدور تروریسم و رعایت حقوقبشر در داخل ایران است. روشن است تندادن به آن به قول ولیفقیه ارتجاع معنایش عقبنشینیهای سلسله وار (تنازل) برای رژیم است که روشن است معنای آن چه خواهد شد. اگر چه در صورتیکه به این شرایط تن ندهد همچنان انزوا و تحریم و خفگی بیشتر را به همراه خواهد داشت
بالاخره اینکه رژیم در این دوراهی بنبست کدام راه را انتخاب میکند آینده مشخص خواهد کرد.