سناتور برایان اومنیل - عضو سنای ایرلند
متشکرم. موجب افتخار من است که امروز اینجا باشم بههمراه اعضای برجستهٴ این پنل تا برجسته کنیم و حمایت کنیم از تلاشهای جهانی در قبال قساوتهایی که در ایران صورت گرفته و متأسفانه امروز هم ادامه دارد. میخواهم تبریک بگویم به مقاومت و مردم ایران بهخاطر دستاورد بزرگ انتقال موفقیتآمیز ساکنان کمپ لیبرتی به مکانی امن در آلبانی.
طبعاً این خبر خوبی است و نشانهیی برای همهٴ ما در سراسر دنیاست که تلاشهای مشترک میتواند نتیجهیی قابل اطمینان داشته باشد. موفقیت انتقال باید به همهٴ ما انرژی بدهد تا به پیش برویم، بهعنوان پارلمانترها و شخصیتهایی که فراخوان میدهیم به امنیت و حفاظت اعضای گروه اصلی اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق؛ تلاشهای ما اهمیت دارد و اکنون باید تمرکز جدید را بهکار بگیریم تا به تلاشهای ادامهدارمان نیرو و قدرت ببخشیم. از نقطهنظر سیاسی، این نتیجه در ارتباط با انتقال، یک شکست عمده برای رژیم ایران بود و طبعاً طرحهای بلافصل آنرا برای نابود کردن اعضای بیدفاع مجاهدین در عراق خنثی کرد. مهم است گفته شود که اگر وقایع را بهطور کامل از سال 2009 بررسی کنیم، یعنی زمانی که به دولت تحت حمایت (رژیم) ایران در عراق مسئولیت حفاظت کمپ اشرف احاله شد و بعد هم کمپ لیبرتی، سران مستبد در تهران منابع گسترده دیپلوماتیک، اقتصادی و نظامی و یک کارزار آشکار را بهکار گرفتند تا به اهدافشان برای کشتن همهٴ اعضای مجاهدین دست یابند. این واقعیت سرسخت ما را به موضوع اصلی کنفرانس امروز میرساند که درباره قتلعامی است که (28) سال پیش در 1988 رخ داد. در تابستان آن سال، شنیدهایم که دهها هزار زندانیان سیاسی ایرانی که برخی در زندانهای سراسر ایران نگهداری میشدند، بهطور سیستماتیک اعدام شدند.
وقتی اعدامها در اواخر پاییز 1988 متوقف شد، همانطور که اشاره شد، بیش از 30هزار زندانی سیاسی که اکثریت عظیم آنرا هواداران سازمان مجاهدین تشکیل میدادند. بهنحوی غیرانسانی قتلعام شدند. آیتالله منتظری در آن فایل صوتی اذعان کرد و گفت که وزارت اطلاعات خواهان انجام این قتلعام بود و برای آن سرمایهگذاری کرده بود. فایل صوتی منتظری همچنین فاش میکند که (خمینی) قبل از قتلعام تأکید کرده که (اعضای) سازمان مجاهدین، باید اعدام شوند. این بهروشنی نشاندهندهٴ نفرت سران مذهبی (رژیم) ایران از اپوزیسیون ایران یا بهتر است بگویم، نشاندهندهٴ وحشت آنها از حسابرسی دموکراتیک، دموکراسی و حقوقبشر برای مردم ایران است. حملات تازهتر سنگدلانه و کشنده علیه اعضای مجاهدین در لیبرتی و اشرف، طبعاً استمرار قتلعامی بود که 28سال قبل رخ داد. این نمایانگر 30سال تصفیه برای در هم شکستن هر گونه اپوزیسیون سیاسی بادوام با هدف حفظ قدرت به هر قیمت است. هشداردهنده است که این اعدامها در ایران در کنار سرکوب فزایندهٴ فعالان، آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی و قومی و دستگیری افراد دو تابعیتی تحت اتهامهای ساختگی، بهروشنی نشان میدهد که این حکام مذهبی قصد کنار گذاشتن سرکوب را ندارند و مصممند که هر گونه مخالفت مردمی را در هم بشکنند تا به هر قیمت در قدرت باقی بمانند. ما اینجا در ساختمان تاریخی ژنو در قلب شورای حقوقبشر سازمان ملل هستیم که یک ارگان بین دولتی در داخل سیستم مللمتحد و مسئول ترویج و حفاظت از تمام حقوقبشر در سراسر جهان است. به همین دلیل باید از فرصت استفاده کنیم و به جامعه جهانی و بهخصوص به دولتهای غربی، رسانههای غربی و کمیسر حقوقبشر مللمتحد فراخوان بدهیم که آشکارا محکوم کنند و بهرسمیت بشناسند که قتلعام بیش از 30هزار زندانی سیاسی در ایران در سال 1988 یک جنایت علیه بشریت بوده است. دوم اینکه باید گامهایی در شورای امنیت و شورای حقوقبشر مللمتحد برداشته شود تا مسئولان این جنایات در یک دادگاه بینالمللی به پای میز عدالت کشیده شوند. این درخواستها مشروع و بهسادگی قابل اجراست؛ اما مستلزم شجاعت سیاسی است. امسال در (گردهمایی) پاریس که مقاومت ایران برگزار کرد، چند صد پارلمانتر و شخصیت از سراسر جهان بههمراه بیش از 100هزار نفر شرکت کردند. ما باید به تلاشهایمان با توجه به گزارش اخیر نیروی مجدد ببخشیم. بهعنوان جامعه جهانی و پارلمانترهای بینالمللی ما وظیفه داریم نقش خود را در این زمینه ایفا کنیم. بههمین دلیل من امشب اینجا هستم تا حمایت کنم از ارزشهای دموکراسی، آزادی و احترام به دیگران که ما در بسیاری از کشورهای آزاد در سراسر جهان از آن بهرهمندیم و باید در ایران نیز محقق شود. اکنون جهان مکان بسیار کوچکی است و بهعنوان پارلمانترها از هر کشوری ما باید این نگرانیها را مطرح کنیم و من در پی کار مشترک با همکارانم در این راستا هستم. میخواهم بار دیگر تشکر کنم از رئیس و کمیته برگزارکننده بهخاطر برنامه بسیار مهم امروز.
پیر گالاند رئیس دفتر اروپایی سازمان جهانی علیه شکنجه
اما امروز در مقابل وضعیتهایی قرار میگیریم که کاملاً غیرقابل پذیرش است. آنچه را که در اینجا شنیدیم، و بهطور عمومی ثابت شده است در مورد این جنایت علیه بشریت، خوب وقتی که از من خواسته شد که اینجا بنشینم با کمال میل پذیرفتم، به این خاطر که مثل همکار پارلمانتر اروپاییام فکر میکنم که میتوانیم این پیروزی را کسب کنیم، نه تنها میتوانیم بلکه باید این پیروزی را برای حقوق افراد برای نجات آنها برای اینکه این افراد بتوانند حقوقشان را بهدست بیاورند، کسب کنیم. و وقتی که مجاهدین مبارزهشان را به پیش میبرند بلافاصله به آنها پیوستم چرا که مثل همه ملتهای دیگر امروز این غرور آنها است که در میان است. اما غرور ما نیز در میان است. میخواستم به این شهادتها بپیوندم، بیشتر از این طولانی حرف نمیزنم خانم پرزیدنت، ولی به همه انجمنهای شما بگویم که سازمان جهانی علیه شکنجه نیز به آنها میپیوندد و با هم یک وظیفه اخلاقی داریم که این پیروزی را کسب کنیم. بایستی که این دولت و کسانی را که این جنایتها را مرتکب شدند به دادگاهها کشید و اگر بلافاصله دادگاهی پیدا نشود که این کار را بکند، امروز امکان دادگاههای افکار عمومی را داریم. من به مدت هفت سال دادگاه راسل در مورد فلسطین را ریاست کردم. به شما اطمینان میدهم که وجدانها را تکان داد. پس امروز قادر میشویم که از طریق اقدامی که انجام میدهیم بهطور واقعی این افراد را بهم بریزیم و کاری کنیم که آنها خوابشان نبرد.
پرویز خزایی – نماینده شورای ملی مقاومت در کشورهای نوردیک
خانم رئیس متشکرم، همچنین شکلگرفتن کمیته را تبریک میگویم، کمیتهیی که در این محل امروز بهوجود آمد، عدالت برای قربانیان قتلعام سال 1988 در ایران است. همچنین میتوانید خبر را در روزنامه تریبوندوژنو امروز ببینید. من فقط میخواهم یک بار دیگر تأکید کنم وقتی میگوییم جنایت علیه بشریت، این بهمعنای تمامی بشریت است نه فقط یک ملت، نه تعدادی از ملتها، نه یک منطقه، بلکه این جنایات، جنایت علیه همه ما شمرده میشود. همانطوری که برای اولین بار در تاریخ مدرن در زمان جنگ جهانی دوم. مشخصه این دو پرونده، پرونده آلمان و پرونده (رژیم) ایران این است که در هر دو واقعه، مسئولان بالای کشور یعنی رهبری دست داشتهاند، بهویژه اینکه آنها فتوا دادهاند آدولف هیتلر آن را فتوا نخواند بلکه او آن را اندلوسونگ بهمعنای راهحل نهایی نامید.
خمینی آن را پاککردن فوری دشمنان اسلام که سازمان مجاهدین خلق ایران است، نامید. پس این دو جنایت مشخص، خیلی ویژه هستند چون بالاترین سران حکومت سرکوب رسمی و دستور اجرای آن را صادر کردند شما مکانیزمهای متفاوت درون سازمان ملل را میشناسید. ما همچنین عدالت فراگیر را داریم که میتواند در سطح ملی مورداستفاده قرار گیرد. به یاد دارید دادگاهی در اسپانیا حکم جلب پینوشه را وقتی برای دیدار به لندن آمده بود صادر کرد و این اقدام یک تاثیر بزرگ بینالمللی ایجاد کرد پس ما این ابزار و فرصت در دستمان هست. این کمیته جالب که امروز بهوجود آمد، واقعاً تولدش مبارک، شما مردمان بزرگ را به اینجا آوردهاید، شامل وکلا، فعالان، تا این هدف را محقق کنیم زیرا 72سال بعد از جنگ جهانی هنوز مردم اروپا تمامی نازیهای کهنسال و پیر 90ساله را دستگیر میکنند. آنها را از سوراخهایشان بیرون میکشند و به پای میز عدالت میآورند چرا مردم ایران نکنند؟ متشکرم.
متشکرم. موجب افتخار من است که امروز اینجا باشم بههمراه اعضای برجستهٴ این پنل تا برجسته کنیم و حمایت کنیم از تلاشهای جهانی در قبال قساوتهایی که در ایران صورت گرفته و متأسفانه امروز هم ادامه دارد. میخواهم تبریک بگویم به مقاومت و مردم ایران بهخاطر دستاورد بزرگ انتقال موفقیتآمیز ساکنان کمپ لیبرتی به مکانی امن در آلبانی.
طبعاً این خبر خوبی است و نشانهیی برای همهٴ ما در سراسر دنیاست که تلاشهای مشترک میتواند نتیجهیی قابل اطمینان داشته باشد. موفقیت انتقال باید به همهٴ ما انرژی بدهد تا به پیش برویم، بهعنوان پارلمانترها و شخصیتهایی که فراخوان میدهیم به امنیت و حفاظت اعضای گروه اصلی اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق؛ تلاشهای ما اهمیت دارد و اکنون باید تمرکز جدید را بهکار بگیریم تا به تلاشهای ادامهدارمان نیرو و قدرت ببخشیم. از نقطهنظر سیاسی، این نتیجه در ارتباط با انتقال، یک شکست عمده برای رژیم ایران بود و طبعاً طرحهای بلافصل آنرا برای نابود کردن اعضای بیدفاع مجاهدین در عراق خنثی کرد. مهم است گفته شود که اگر وقایع را بهطور کامل از سال 2009 بررسی کنیم، یعنی زمانی که به دولت تحت حمایت (رژیم) ایران در عراق مسئولیت حفاظت کمپ اشرف احاله شد و بعد هم کمپ لیبرتی، سران مستبد در تهران منابع گسترده دیپلوماتیک، اقتصادی و نظامی و یک کارزار آشکار را بهکار گرفتند تا به اهدافشان برای کشتن همهٴ اعضای مجاهدین دست یابند. این واقعیت سرسخت ما را به موضوع اصلی کنفرانس امروز میرساند که درباره قتلعامی است که (28) سال پیش در 1988 رخ داد. در تابستان آن سال، شنیدهایم که دهها هزار زندانیان سیاسی ایرانی که برخی در زندانهای سراسر ایران نگهداری میشدند، بهطور سیستماتیک اعدام شدند.
وقتی اعدامها در اواخر پاییز 1988 متوقف شد، همانطور که اشاره شد، بیش از 30هزار زندانی سیاسی که اکثریت عظیم آنرا هواداران سازمان مجاهدین تشکیل میدادند. بهنحوی غیرانسانی قتلعام شدند. آیتالله منتظری در آن فایل صوتی اذعان کرد و گفت که وزارت اطلاعات خواهان انجام این قتلعام بود و برای آن سرمایهگذاری کرده بود. فایل صوتی منتظری همچنین فاش میکند که (خمینی) قبل از قتلعام تأکید کرده که (اعضای) سازمان مجاهدین، باید اعدام شوند. این بهروشنی نشاندهندهٴ نفرت سران مذهبی (رژیم) ایران از اپوزیسیون ایران یا بهتر است بگویم، نشاندهندهٴ وحشت آنها از حسابرسی دموکراتیک، دموکراسی و حقوقبشر برای مردم ایران است. حملات تازهتر سنگدلانه و کشنده علیه اعضای مجاهدین در لیبرتی و اشرف، طبعاً استمرار قتلعامی بود که 28سال قبل رخ داد. این نمایانگر 30سال تصفیه برای در هم شکستن هر گونه اپوزیسیون سیاسی بادوام با هدف حفظ قدرت به هر قیمت است. هشداردهنده است که این اعدامها در ایران در کنار سرکوب فزایندهٴ فعالان، آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی و قومی و دستگیری افراد دو تابعیتی تحت اتهامهای ساختگی، بهروشنی نشان میدهد که این حکام مذهبی قصد کنار گذاشتن سرکوب را ندارند و مصممند که هر گونه مخالفت مردمی را در هم بشکنند تا به هر قیمت در قدرت باقی بمانند. ما اینجا در ساختمان تاریخی ژنو در قلب شورای حقوقبشر سازمان ملل هستیم که یک ارگان بین دولتی در داخل سیستم مللمتحد و مسئول ترویج و حفاظت از تمام حقوقبشر در سراسر جهان است. به همین دلیل باید از فرصت استفاده کنیم و به جامعه جهانی و بهخصوص به دولتهای غربی، رسانههای غربی و کمیسر حقوقبشر مللمتحد فراخوان بدهیم که آشکارا محکوم کنند و بهرسمیت بشناسند که قتلعام بیش از 30هزار زندانی سیاسی در ایران در سال 1988 یک جنایت علیه بشریت بوده است. دوم اینکه باید گامهایی در شورای امنیت و شورای حقوقبشر مللمتحد برداشته شود تا مسئولان این جنایات در یک دادگاه بینالمللی به پای میز عدالت کشیده شوند. این درخواستها مشروع و بهسادگی قابل اجراست؛ اما مستلزم شجاعت سیاسی است. امسال در (گردهمایی) پاریس که مقاومت ایران برگزار کرد، چند صد پارلمانتر و شخصیت از سراسر جهان بههمراه بیش از 100هزار نفر شرکت کردند. ما باید به تلاشهایمان با توجه به گزارش اخیر نیروی مجدد ببخشیم. بهعنوان جامعه جهانی و پارلمانترهای بینالمللی ما وظیفه داریم نقش خود را در این زمینه ایفا کنیم. بههمین دلیل من امشب اینجا هستم تا حمایت کنم از ارزشهای دموکراسی، آزادی و احترام به دیگران که ما در بسیاری از کشورهای آزاد در سراسر جهان از آن بهرهمندیم و باید در ایران نیز محقق شود. اکنون جهان مکان بسیار کوچکی است و بهعنوان پارلمانترها از هر کشوری ما باید این نگرانیها را مطرح کنیم و من در پی کار مشترک با همکارانم در این راستا هستم. میخواهم بار دیگر تشکر کنم از رئیس و کمیته برگزارکننده بهخاطر برنامه بسیار مهم امروز.
پیر گالاند رئیس دفتر اروپایی سازمان جهانی علیه شکنجه
اما امروز در مقابل وضعیتهایی قرار میگیریم که کاملاً غیرقابل پذیرش است. آنچه را که در اینجا شنیدیم، و بهطور عمومی ثابت شده است در مورد این جنایت علیه بشریت، خوب وقتی که از من خواسته شد که اینجا بنشینم با کمال میل پذیرفتم، به این خاطر که مثل همکار پارلمانتر اروپاییام فکر میکنم که میتوانیم این پیروزی را کسب کنیم، نه تنها میتوانیم بلکه باید این پیروزی را برای حقوق افراد برای نجات آنها برای اینکه این افراد بتوانند حقوقشان را بهدست بیاورند، کسب کنیم. و وقتی که مجاهدین مبارزهشان را به پیش میبرند بلافاصله به آنها پیوستم چرا که مثل همه ملتهای دیگر امروز این غرور آنها است که در میان است. اما غرور ما نیز در میان است. میخواستم به این شهادتها بپیوندم، بیشتر از این طولانی حرف نمیزنم خانم پرزیدنت، ولی به همه انجمنهای شما بگویم که سازمان جهانی علیه شکنجه نیز به آنها میپیوندد و با هم یک وظیفه اخلاقی داریم که این پیروزی را کسب کنیم. بایستی که این دولت و کسانی را که این جنایتها را مرتکب شدند به دادگاهها کشید و اگر بلافاصله دادگاهی پیدا نشود که این کار را بکند، امروز امکان دادگاههای افکار عمومی را داریم. من به مدت هفت سال دادگاه راسل در مورد فلسطین را ریاست کردم. به شما اطمینان میدهم که وجدانها را تکان داد. پس امروز قادر میشویم که از طریق اقدامی که انجام میدهیم بهطور واقعی این افراد را بهم بریزیم و کاری کنیم که آنها خوابشان نبرد.
پرویز خزایی – نماینده شورای ملی مقاومت در کشورهای نوردیک
خانم رئیس متشکرم، همچنین شکلگرفتن کمیته را تبریک میگویم، کمیتهیی که در این محل امروز بهوجود آمد، عدالت برای قربانیان قتلعام سال 1988 در ایران است. همچنین میتوانید خبر را در روزنامه تریبوندوژنو امروز ببینید. من فقط میخواهم یک بار دیگر تأکید کنم وقتی میگوییم جنایت علیه بشریت، این بهمعنای تمامی بشریت است نه فقط یک ملت، نه تعدادی از ملتها، نه یک منطقه، بلکه این جنایات، جنایت علیه همه ما شمرده میشود. همانطوری که برای اولین بار در تاریخ مدرن در زمان جنگ جهانی دوم. مشخصه این دو پرونده، پرونده آلمان و پرونده (رژیم) ایران این است که در هر دو واقعه، مسئولان بالای کشور یعنی رهبری دست داشتهاند، بهویژه اینکه آنها فتوا دادهاند آدولف هیتلر آن را فتوا نخواند بلکه او آن را اندلوسونگ بهمعنای راهحل نهایی نامید.
خمینی آن را پاککردن فوری دشمنان اسلام که سازمان مجاهدین خلق ایران است، نامید. پس این دو جنایت مشخص، خیلی ویژه هستند چون بالاترین سران حکومت سرکوب رسمی و دستور اجرای آن را صادر کردند شما مکانیزمهای متفاوت درون سازمان ملل را میشناسید. ما همچنین عدالت فراگیر را داریم که میتواند در سطح ملی مورداستفاده قرار گیرد. به یاد دارید دادگاهی در اسپانیا حکم جلب پینوشه را وقتی برای دیدار به لندن آمده بود صادر کرد و این اقدام یک تاثیر بزرگ بینالمللی ایجاد کرد پس ما این ابزار و فرصت در دستمان هست. این کمیته جالب که امروز بهوجود آمد، واقعاً تولدش مبارک، شما مردمان بزرگ را به اینجا آوردهاید، شامل وکلا، فعالان، تا این هدف را محقق کنیم زیرا 72سال بعد از جنگ جهانی هنوز مردم اروپا تمامی نازیهای کهنسال و پیر 90ساله را دستگیر میکنند. آنها را از سوراخهایشان بیرون میکشند و به پای میز عدالت میآورند چرا مردم ایران نکنند؟ متشکرم.