728 x 90

نه به آخوند حسن روحانى,

تظاهرات علیه حضور رئیس‌جمهور رژیم آخوندی در مجمع عمومی ملل متحد (کلیپ + تصاویر)

-

تظاهرات علیه حضور رئیس‌جمهور رژیم آخوندی در نیویورک مقابل مجمع عمومی ملل متحد
تظاهرات علیه حضور رئیس‌جمهور رژیم آخوندی در نیویورک مقابل مجمع عمومی ملل متحد

سخنرانی سناتور جوزف لیبرمن

متشکرم از لطف و محبت فراوان و خیرمقدم شما. من امروز تا حدی شوق آمدن به این‌جا را داشتم که بر ترافیک سنگین نیویورک هم فائق آمدم. چند خیابان را با پای پیاده آمدم و با افتخار هم این کار را کردم. افتخار می‌کنم که در این‌جا حضور دارم. ما در این‌جا به‌دلیل ویژه‌یی گردهم آمده‌ایم. و زبانم قاصر از این است که بگویم تا چه حد هیجان و اشتیاق و تعهدی که از این جمع ساطع می‌شود، سرایت‌پذیر است. ما در دفاع از آرمان آزادی این‌جا هستیم. هر انسانی شایستهٴ آزادی است، چرا که انسان مخلوق خداوند است. رژیم حاکم بر تهران خود را نایب خدا جا می‌زند. اما چه‌طور می‌تواند این‌گونه باشد وقتی فرزندان خدا را در زندان اوین حبس می‌کند و زمانی‌که آنها را زیر شکنجه می‌برد و به قتل می‌رساند؟

 
رژیمی که واقعاً به خدا معتقد باشد، چگونه می‌تواند حقوق‌بشر مردم خود، زنان و خبرنگاران و سایرین را سرکوب کند؟ اگر این رژیم واقعاً به خدا اعتقاد دارد، چگونه می‌تواند از تروریسم و وحشی‌گری در کشورهای همسایهٴ خود حمایت کند و به کرات ایالات متحده را تهدید کند و بگوید که می‌خواهد شهروندان آمریکا را به قتل برساند؟ خیر، دوستان من، این یک رژیم یکتاپرست نیست. به یادم افتاد که دو تن از پدران بزرگ آمریکا یعنی فرانکلین و جفرسون گفته بودند، مقاومت در برابر مستبدین معادل اطاعت از خداوند است. این جمله را به‌خاطر بسپارید. مقاومت در برابر مستبدین معادل اطاعت از خداوند است. و ما به همین دلیل این‌جا جمع شده‌ایم. ما مدافع آرمان آزادی هستیم، مگر نه؟ و این یک آرمان جهان‌شمول است ما همچنین این‌جا هستیم تا پیروزی ساکنان کمپ لیبرتی را جشن بگیریم، یک پیروزی اعجاب‌انگیز در مسیر آزادی. ما می‌خواهیم که حالا همین مبارزه و تقلا برای آزادی را به پیش برده و نزد مردم ایران ببریم که توسط یک رژیم مستبد به‌گروگان‌ گرفته ‌شده‌اند. ما در هفته‌یی در این‌جا جمع شده‌ایم که جلسه مجمع عمومی سازمان ملل برگزار می‌شود و رهبران جهان و وزرای خارجه به این‌جا می‌آیند.

 
ما خطاب به سازمان ملل می‌گوییم، فریب لبخند روحانی را نخورید. او به هر حال سرسپردهٴ خامنه‌ای و سپاه پاسداران است. دوستان من، زمان تغییر فرا رسیده است. زمان تغییر فرا رسیده است.

مقاومت در برابر قدرتی سرکوبگر هرگز سهل و آسان نبوده است. ولی ما در طرف حق هستیم و در طرف صحیح تاریخ قدم نهاده‌ایم. و امروز حق داریم که امیدوار باشیم.

می‌خواهم اول در مورد سرگذشت کمپ لیبرتی صحبت کنم. ایالات متحده نخست به ساکنان کمپ لیبرتی وعدهٴ حفاظت داد. سپس عراق زیر فشار رژیم ایران اعمال نفوذ کرد تا خلف وعده شود. طی یک مدت‌زمان طولانی، بسیاری از ساکنان کمپ لیبرتی و قبل از آن کمپ اشرف کشته یا مجروح شدند و در معرض سرکوب قرار گرفتند. اما به‌یمن تلاش‌های سازمان مجاهدین خلق ایران و حامیان آنها و به‌رغم نفوذ گسترش‌یابندهٴ رژیم ایران در عراق، تمامی ساکنان کمپ لیبرتی اکنون آزاد شده‌اند. خدا را شکر.

 
می‌گفتند که چنین سرنوشتی برای کمپ لیبرتی متصور نیست. ولی شما و ما همگی با هم آن‌را به سرانجام رساندیم. به‌اصطلاح متخصصان و تحلیلگران مدعی‌اند که ما نمی‌توانیم ایران را آزاد کنیم. ولی ما چنین جبری را قبول نمی‌کنیم، مگر نه؟ چرا که این آرمان را به خوبی درک می‌کنیم. چرا که ماهیت این رژیم را درک می‌کنیم. من مفتخرم که رئیس سازمان «متحد علیه اتمی‌شدن رژیم ایران» هستم. یک سال و اندی از امضای قرارداد اتمی بین رژیم ایران و کشورهای 1+5 می‌گذرد. 9ماه هم از شروع مقطع اجرایی آن توافق سپری شده است. به‌یاد داشته باشید که اشخاصی در دولت آمریکا و تمامی دولتهای گروه 1+5 ادعا می‌کردند که این توافق منجر به اصلاح رژیم ایران خواهد شد و در رفتار آن ایجاد تغییر کرده و آن‌را وارد بافت کشورهای متمدن خواهد کرد. اما از سال گذشته تا کنون چه اتفاقاتی رخ داده است؟ وقایع را مرور کنیم. مطلقاً هیچ تغییری در رفتار رژیم ایران صورت نگرفته است. در واقع از هر نظر، حتی بدتر هم شده است. رژیم پولی را که از آمریکا و سایرین دریافت کرده، صرف تشدید سرکوب در داخل و حمایت از تروریست‌های آدمکش در خارج می‌کند. کسانی را که شهروندان آمریکایی هستند تهدید می‌کند و همچنین تهاجم در سراسر منطقه را ترویج داده و نقض وحشیانهٴ حقوق‌بشر مردم ایران را ادامه می‌دهد.

 
بر اساس فقدان کامل تغییر در رفتار رژیم که در واقع بدتر و خطرناک‌تر و آمیخته با تهدیدات علیه ایالات متحده و سایر مردم متمدن دنیا هم شده است، فکر می‌کنم بهتر است این نتیجه را بگیریم که رژیم ایران خودبخود تغییر نخواهد کرد؛ و بنابراین تنها راه‌حل برای تغییر این است که مردم ایران قیام کنند و این رژیم که آنها را سرکوب می‌کند و اکثر جهان را مورد تهدید قرار می‌دهد، سرنگون کنند.

ما باید یک‌صدا به این رژیم و مهم‌تر از آن به مردم شجاع ایران که تحت حاکمیت وحشیانهٴ این رژیم زندگی می‌کنند بگوییم، باید باور کنند که اگر در دفاع از آزادی علیه این رژیم قیام کنند و در مسیر پیشگامان تاریخی راه آزادی قدم بردارند؛ برخلاف آنچه در تابستان سال 2009 و قیامهای شجاعانه در زمان انتخابات رژیم پیش آمد، این بار اول از همه ایالات متحده در کنار مردم ایران خواهد ایستاد و از آنها حمایت خواهد کرد تا مردم ایران به آزادی واقعی دست یابند.

 
به‌یاد داشته باشید، آنچه شخصیت بزرگ مارگارت مید گفت: هیچ‌وقت ظرفیت یک گروه کوچک از شهروندان عادی را برای ایجاد تغییر در دنیا دست‌کم نگیرید. در واقع، این تنها مجاری است که تابحال چنین تحولاتی را به نتیجه رسانده است. ما می‌توانیم این کار را انجام بدهیم.

توماس پین، یکی از رهبران بزرگ و شجاع انقلاب آمریکا در هماهنگی با آرمانهای مندرج در بیانیه استقلال آمریکا خطاب به پیروان انقلابی هنگام قیام آنها در برابر انگلیس که بر مردم حکمرانی می‌کرد و در آن زمان ابرقدرت بود، گفت که ما توان و ظرفیت ایجاد نقطهٴ عزیمتی نوین در دنیا را داریم؛ و همه به آنها به‌عنوان خیال‌پرستان ابله نگاه می‌کردند. اما آنها غیرممکن را ممکن ساختند. آنها جهانی تازه بنیان گذاشتند. حکومتی را شکل دادند که حقوق افراد در زمینه حیات، آزادی و جستجوی شادکامی را تضمین می‌کرد. آنها در مسیر انقلاب آمریکا پیروز شدند و من اطمینان دارم که مردم ایران هم انقلاب دوم و واقعی ایران برای آزادی و عدالت و صلح را به نتیجه خواهند رساند.

 
خانم‌ها و آقایان، رژیم خامنه‌ای و سپاه پاسداران و روحانی، تمامی اصول مندرج در منشور سازمان ملل را نقض کرده‌اند و به همین دلیل نباید از روحانی به‌عنوان یک مهمان محترم میزبانی کرد. با او باید در سطح یک یاغی بین‌المللی و ناقض اصول سازمان ملل تنظیم رابطه کرد. به‌همین دلیل بسیار مهم است که شما که امروز در این‌جا حضور دارید بدانید، با در نظر گرفتن تاریخچهٴ کمپ لیبرتی و تاریخی که امروز صبح در رابطه با مبارزان راه آزادی شرح دادم که قبل از شما زندگی می‌کرده‌اند و همچنین مبارزاتی که احتمال موفقیت آنها بسیار ناچیز بود، اما در نهایت به پیروزی رسیدند، در زمان معاصر، شما با یاری پروردگار و همبستگی همه، روزی را خواهید دید که آزادی و عدالت و سرنگونی این رژیم در ایران محقق خواهد شد آرزو می‌کنیم «انشاالله» این امر به‌زودی زود در زمان ما حاصل خواهد شد. خدا شما را حفظ کند. به راه خود ادامه دهید. من در هر قدم از این راه، در کنار شما خواهم بود.

سر جفری رابرتسون - وکیل برجستهٴ انگلستان

 
 
 
خانم‌ها و آقایان این امتیاز بزرگی است که این‌جا در مقابل سازمان ملل‌متحد باشم که باید کارهای زیادی انجام بدهد، اجازه دهید توضیح بدهم چرا. کشتار زندانیان از همهٴ جنایات جنگی بدتر است و برای صدها سال چنین بوده است. زندانی کاملاً در دست دولت است. به همین دلیل است که قوانین بین‌المللی، از قرن 15، حفاظت ویژه‌یی به زندانیان جنگی داده است کنوانسیون ژنو در سال 1949، مبنای قوانین بین‌المللی، کشتن یک زندانی را یک جنایت بین‌المللی قلمداد می‌کند.
 
 
 
از زمان جنگ جهانی دوم به بعد، 3 نمونه فجیع و شنیع از این رخ داده است. اولین آن ارتش ژاپن بود که 7000 سرباز آمریکایی را در سال 1946 تا مرگ، راه بردند. برای فرماندهانی که دستور آن جنایت را داده بودند چه اتفاقی افتاد؟ آنها محاکمه، محکوم و اعدام شدند. مثال دوم سربرنیتسا بود، در سال 1992 زمانی که 7000 مرد و پسر مسلمان کشته شدند. برای فرماندهانی که دستورات را به میلوسویچ و کارادیچ دادند چه اتفاقی افتاد؟ آنها در حال حاضر در دادگاه لاهه مورد محاکمه قرار گرفته‌اند. آنها مجازات شدند و مجازات خواهند شد. سوم، بدترین نمونه در سال 1988 اتفاق افتاد که هزاران هزار زندانی که در وهلهٴ اول اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند، بعد سراغ غیرمذهبی‌ها، کمونیستها و لیبرالها آمدند.
 
 
 
افرادی که به‌خاطر اعتقادات سیاسی خود در زندان بودند، بسیاری از آنها حکم خود را سپری کرده بودند، آنها در سال 1981 دستگیر شده بودند و اگر ‌چه حکمشان تمام شده بود، در زندان مانده بودند، به‌طور شیطانی کشته شدند و به این دلیل است که این اقدام وحشتناک هرگز مجازات نشده است. من به سراسر اروپا سفر کردم تا با بازماندگان این دورهٴ وحشتناک ملاقات کنم. افرادی که در زندان بودند و فرار کرده بودند. اجازه بدهید نتیجه‌گیری گزارشم را برای شما بخوانم. اواخر ماه ژوییه 1988 در حالی که جنگ با عراق با آتش‌بس پایان می‌یافت، زندانیان در ایران که مملو از مخالفان بودند به‌طور ناگهانی از همه‌جا قطع شدند. همهٴ بازدیدهای خانوادگی لغو شد، رادیو و تلویزیون خاموش شد. زندانیان که در سلول خود نگه داشته می‌شدند، مجاز به ورزش روزانه و رفتن به بیمارستان نبودند. تنها ملاقات مجاز با یک هیأت عمامه به‌سر ریشو بود که با بی.ام.و.سیاه دولتی با یک قاضی شرع، یک دادستان عمومی و یک رئیس سازمان اطلاعات می‌آمدند.
 
 
در برابر آنها تقریباً هر زندانی به‌طور خلاصه و به‌صورت جداگانه رژه برده می‌شد و سپس هزاران نفر از آنها که برای پایبندی به سازمان مجاهدین خلق زندانی شدند. هیأت اما یک سؤال از این زنان و مردان جوان می‌کرد که بسیاری از آنها از سال 1981 صرفاً به‌خاطر شرکت در تظاهرات خیابانی یا در اختیار داشتن خواندنی‌های سیاسی، بازداشت شده بودند کسانی که با پاسخ خود، شواهدی از هر گونه ادامه وابستگی به سازمان مجاهدین خلق داشتند، چشم‌بند زده شده و دستور داده شد به خط شوند و مستقیماً به پای چوبهٴ دار می‌رسیدند. آنها از جرثقیل به‌صورت 4نفره بدار آویخته شدند و یا در گروه‌های 6نفره با طناب در جلو صحن سالن تجمعات حلق‌آویز شدند، برخی شبانه به پادگان ارتش برده شده، به آنها دستور داده شد وصیت‌نامه خود را بنویسند و سپس به ضرب گلوله توسط جوخة آتش کشته شدند. روی اجساد آنها مواد ضد عفونی‌کننده ریخته شد، در کامیون یخچال‌دار گذاشته شدند و در گورهای دسته‌جمعی شبانه به خاک سپرده شدند. ماه‌ها بعد به خانواده‌های آنها، نومید از اطلاعاتی در مورد فرزندان خود، یک کیسه پلاستیکی با اموال آنها تحویل داده شد. آنها از هر گونه اطلاعات در مورد محل قبر فرزندانشان محروم شدند و به آنها دستور داده شد هرگز در ملأعام عزاداری نکنند. تا اواسط اوت 1988هزاران نفر از زندانیان به این روش توسط حکومت کشته شدند. بدون محاکمه، بدون درخواست تجدیدنظر و کاملاً بدون گذشت. و گزارش من که نتیجه‌گیری از روی حقایق بود به‌صورت یک کتاب، آخوندهای بی‌رحم، منتشر شد. این بی‌رحمی ادامه داشت و به‌یمن دخالت منتظری، ما به‌تازگی یک فایل صوتی از او را داشتیم که چگونه به نیری و پورمحمدی و دادستانها گفت، شما برای همیشه برای ایران شرم می‌آورید؛ با کشتن این زندانیان. به‌یمن دخالت او، یک وقفه به‌مدت 2 هفته وجود داشت و پس از آن کشتار دوباره آغاز شد، قتل همهٴ مارکسیستها و همهٴ کمونیستها و همهٴ کسانی که مظنون به محارب‌بودن بودند، و به این ترتیب در پایان شما بدترین جنایت جنگی در تاریخ مدرن را دارید. وزیر دادگستری (کنونی رژیم) یکی از قضات کمیته مرگ بود، پورمحمدی، اردبیلی، نیری، همهٴ آنها در موقعیت‌های بالا هستند. آنها 50-60نفر هستند که عمیقاً در کشتار خونین زندانیان بی‌گناه دخالت داشتند و در حال حاضر کنترل دولت را دارند. ولی‌فقیه آنها در آن زمان رئیس‌جمهور بود، او دستورات را داد. او یک قاتل بزرگ است.
 
 
 
روحانی، از اوت تا اکتبر 1988 چه می‌کرد؟ او دستیار رفسنجانی بود که خود عمیقاً دخالت داشت. زمان آن است که روحانی که در این‌جاست، توضیح دهد چه‌کار می‌کرده است. چون مسأله این است - و دلیل این‌که چرا الآن حضور در این‌جا درست است، این است که سازمان ملل‌متحد چشمش را بست. در سال 1988، در سال 1989 آن‌را می‌دانست. نیویورک‌تایمز در ماه سپتامبر، گرچه رژیم سعی کرد آن‌را لاپوشانی کند، نیویورک‌تایمز از گورهای دسته‌جمعی گزارش داد که با صدها جسد زندانیان پر شده بود. بنابراین در سازمان ملل شناخته‌شده بود؛ سازمان ملل‌متحد مقصر است، سازمان ملل‌متحد در سال 1988 و 1989 چشم خود را بر روی بدترین جنایت جنگی ستمکاران بست. و حالا ما (رژیم) ایران را داریم که عاملان این جنایت هنوز در آن در قدرتند، که اعدام‌های بیشتری در مقایسه با هر کشور دیگری دارد، که هنوز هم با بی‌رحمی ادامه می‌دهد، که هنوز هم خشونت در قلب سیستم است. و پرزیدنت اوباما و آمریکا هنگام مذاکره با (رژیم) ایران برای ازبین‌بردن تحریم‌ها، آنها را نادیده گرفتند. آنچه ما باید می‌داشتیم اصرار بر این بود که (رژیم) ایران تسلیم شود و اجازه دهد عاملان (قتل‌عام) 1988 مورد تحقیق قرار گیرند و باید سیاست غیرانسانی خود را تغییر دهد. اما برای مذاکره‌کنندگان هسته‌یی، متأسفانه این متصور نبود. و باید آنها را به‌شدت محکوم کرد.

 
 
بنابراین اجازه دهید من با این نکته سخنانم را به پایان ببرم؛ آنچه در سال 1988 اتفاق افتاد، جنایت علیه بشریت است. جنایات علیه بشریت، قبح خاصی دارند. آنها را نمی‌توان فراموش کرد یا بخشید. این وظیفه جامعه جهانی، به نمایندگی سازمان ملل‌متحد است که اقدام کند. کاملاً برای سازمان ملل‌متحد و شورای امنیت امکان دارد که حالا این کار را بکنند، باید یک دادگاه بین‌المللی موقت، مثل سیرالئون که من رئیسش بودم، مثل کامبوج ایجاد کند. برای تحقیق و مجازات کسانی که به‌دلیل کشتارهای 1988 در زندانها مجرم هستند. این وظیفه‌یی است که بر عهدهٴ شورای امنیت است، این وظیفه الآن است، روحانی باید مورد حسابرسی قرار گیرد. باید برای جنایات علیه بشریت یک بررسی وجود داشته باشد، باید یک تحقیق وجود داشته باشد، باید مجازات صورت گیرد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/553e21e1-3bfc-49f3-a7f0-7bfb892c4fa8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات