در راستای جنگ قدرت و جنگ بر سر انتخابات ریاستجمهوری سال آینده رژیم، رفسنجانی در سخنرانی برای تشکلهای موسوم به دانشجویی استان خراسان رضوی، رو در روی ولیفقیه ارتجاع و باند مقابل بر سر مسائلی از جمله انتخابات مجلس و خبرگان رژیم در اسفند ماه سال94، و انتخابات آتی ریاستجمهوری رژیم موضعگیری کرد.
تلاش رئیس مجمع تشخیص نظام آخوندی در این جلسه این بود تا از میان آخوندهای حوزه استان خراسان شمالی و ایادی رژیم در دانشگاههای این استان، برای انتخابات آتی ریاستجمهوری یارگیری کند.
هاشمی رفسنجانی رندانه تلاش کرد که جنگ قدرت با علی خامنهای و جنگ بر سر کرسی ریاستجمهوری رژیم را تحت عنوان دفاع از حقوق بهاصطلاح شهروندی توجیه کند. و در همین رابطه ازکسانی که ”به بهانه دفاع از اسلام ونظام، قانون اساسی را دور میزنند و حقوق شهروندی مردم را ندیده میگیرند“ انتقاد کرد!
در حالی رفسنجانی پز دفاع از حقوق شهروندی میگیرد، که اساس قانون اساسی رژیم مبتنی براصل ولایت مطلقه فقیه است؛ به این معنا که از اساس حقوق مردم از جمله حقوق شهروندی آنان سلب شده است.
ضمنا طنز روزگار این جاست که همین رفسنجانی که تحت عنوان دفاع از حقوق شهروندی مردم برای خود و باندش دل میسوزاند، کسی است که در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 از تصمیمگیرندگان اصلی قتلعام بیش از 30هزار زندانی مجاهد و مبارز بود و در جریان انتشار نوار آقای منتظری نیز از فتوای جنایتکارانه امام دجال خود برای قتلعام دفاع کرد، و تازه طلبکار هم بود که چرا تلاش میشود چهره خمینی دجال خراب شود!
دم خروس حمایت از حقوق شهروندی و حمایت از اطلاعرسانی آزاد توسط رفسنجانی آنجا بیرون میزند، که خود و باندش را ”منتقد دلسوز نظام“ میداند و باند مقابل را زیرضرب میگیرد چرا با ”حرفهای هر منتقدی ولو دلسوز مخالف جریانهای فکری سیاسی آنان باشد“ برخوردهای سلبی میکنند.
همه این حرفهای رفسنجانی مقدمهای است برای تصفیه حساب با خامنهای بر سر رد صلاحیت گسترده افراد مورد نظر خودش در انتخابات خبرگان اسفند ماه گذشته توسط شورای نگهبان تحتامر خامنهای. در این رابطه خبرگزاری حکومتی ایلنا مینویسد: ”رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعلام عدم التزام به اسلام و انقلاب اسلامی، آن هم برای ۵۰۰ عالم و فاضل حوزههای علمیه را زیبنده نظام جمهوری اسلامی ندانست و گفت: هر یک از این آقایان که رد صلاحیت شدند، در حوزههای علمیه شاگردان زیاد و در اقصی نقاط جامعه منبر دارند و حتی بعضاً ائمه جمعه و جماعات هستند“.
رفسنجانی بلافاصله شکست خامنهای در جریان انتخابات گذشته را به رخ او و باندش میکشد و با اشاره به نتایج انتخابات ۷ اسفند ۹۴ که به گفته او طی آن همه بزرگان یک جناح از طرف مردم یکجا حذف شدند و همه افراد لیست دوم و سوم جناحی دیگر یکجا انتخاب شدند، اضافه میکند: ”وجهه تمایز این دو لیست، شعار اعتدالی بود و رأی لیست منتسبین به گروه اعتدال، نشان از توجه مردم جامعه به این اصل اسلامی و شیعی است که باید بهعنوان پیام انتخابات، مورد توجه مسئولان قرار گیرد“. (خبرگزاری حکومتی ایلنا18شهریور95)
ملاحظه میشود کبادهکشی جنایتکاری مثل رفسنجانی در مورد حقوق شهروندی صرفاً و صرفاً در کادر جنگ قدرت در نمایش انتخابات آتی رژیم است که در همین سخنرانی بعد از سخن از این حقوق، بلافاصله روضه انتخابات، رد صلاحیت و... میخواند و به خوبی میرساند درد او و باندش مانند باند ولیفقیه تنها و تنها کسب قدرت و هژمونی بیشتر، برای غارت و چپاول همان حقوق شهروندی است که او از آن دم میزند، اما کیست که نداند که از این افعیهای نظام، کبوتری زاده نخواهد شد
وگرنه منشأء نگرش بهاصطلاح اسلامی و شیعی او و نگرش علی خامنهای در این رابطه، نگرش خمینی دجال است که ارتجاعی و قرون وسطایی و البته ضدبشری است. در این اندیشه ارتجاعی حاکم مطلق بر جان، ناموس و اموال مردم ولیفقیه است که رفسنجانی هم درگذشته و هم در حال حاضر مصلحت اندیش و مدافع سرسخت این نظام ضدانسانی بوده و هست.
تلاش رئیس مجمع تشخیص نظام آخوندی در این جلسه این بود تا از میان آخوندهای حوزه استان خراسان شمالی و ایادی رژیم در دانشگاههای این استان، برای انتخابات آتی ریاستجمهوری یارگیری کند.
هاشمی رفسنجانی رندانه تلاش کرد که جنگ قدرت با علی خامنهای و جنگ بر سر کرسی ریاستجمهوری رژیم را تحت عنوان دفاع از حقوق بهاصطلاح شهروندی توجیه کند. و در همین رابطه ازکسانی که ”به بهانه دفاع از اسلام ونظام، قانون اساسی را دور میزنند و حقوق شهروندی مردم را ندیده میگیرند“ انتقاد کرد!
در حالی رفسنجانی پز دفاع از حقوق شهروندی میگیرد، که اساس قانون اساسی رژیم مبتنی براصل ولایت مطلقه فقیه است؛ به این معنا که از اساس حقوق مردم از جمله حقوق شهروندی آنان سلب شده است.
ضمنا طنز روزگار این جاست که همین رفسنجانی که تحت عنوان دفاع از حقوق شهروندی مردم برای خود و باندش دل میسوزاند، کسی است که در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 از تصمیمگیرندگان اصلی قتلعام بیش از 30هزار زندانی مجاهد و مبارز بود و در جریان انتشار نوار آقای منتظری نیز از فتوای جنایتکارانه امام دجال خود برای قتلعام دفاع کرد، و تازه طلبکار هم بود که چرا تلاش میشود چهره خمینی دجال خراب شود!
دم خروس حمایت از حقوق شهروندی و حمایت از اطلاعرسانی آزاد توسط رفسنجانی آنجا بیرون میزند، که خود و باندش را ”منتقد دلسوز نظام“ میداند و باند مقابل را زیرضرب میگیرد چرا با ”حرفهای هر منتقدی ولو دلسوز مخالف جریانهای فکری سیاسی آنان باشد“ برخوردهای سلبی میکنند.
همه این حرفهای رفسنجانی مقدمهای است برای تصفیه حساب با خامنهای بر سر رد صلاحیت گسترده افراد مورد نظر خودش در انتخابات خبرگان اسفند ماه گذشته توسط شورای نگهبان تحتامر خامنهای. در این رابطه خبرگزاری حکومتی ایلنا مینویسد: ”رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعلام عدم التزام به اسلام و انقلاب اسلامی، آن هم برای ۵۰۰ عالم و فاضل حوزههای علمیه را زیبنده نظام جمهوری اسلامی ندانست و گفت: هر یک از این آقایان که رد صلاحیت شدند، در حوزههای علمیه شاگردان زیاد و در اقصی نقاط جامعه منبر دارند و حتی بعضاً ائمه جمعه و جماعات هستند“.
رفسنجانی بلافاصله شکست خامنهای در جریان انتخابات گذشته را به رخ او و باندش میکشد و با اشاره به نتایج انتخابات ۷ اسفند ۹۴ که به گفته او طی آن همه بزرگان یک جناح از طرف مردم یکجا حذف شدند و همه افراد لیست دوم و سوم جناحی دیگر یکجا انتخاب شدند، اضافه میکند: ”وجهه تمایز این دو لیست، شعار اعتدالی بود و رأی لیست منتسبین به گروه اعتدال، نشان از توجه مردم جامعه به این اصل اسلامی و شیعی است که باید بهعنوان پیام انتخابات، مورد توجه مسئولان قرار گیرد“. (خبرگزاری حکومتی ایلنا18شهریور95)
ملاحظه میشود کبادهکشی جنایتکاری مثل رفسنجانی در مورد حقوق شهروندی صرفاً و صرفاً در کادر جنگ قدرت در نمایش انتخابات آتی رژیم است که در همین سخنرانی بعد از سخن از این حقوق، بلافاصله روضه انتخابات، رد صلاحیت و... میخواند و به خوبی میرساند درد او و باندش مانند باند ولیفقیه تنها و تنها کسب قدرت و هژمونی بیشتر، برای غارت و چپاول همان حقوق شهروندی است که او از آن دم میزند، اما کیست که نداند که از این افعیهای نظام، کبوتری زاده نخواهد شد
وگرنه منشأء نگرش بهاصطلاح اسلامی و شیعی او و نگرش علی خامنهای در این رابطه، نگرش خمینی دجال است که ارتجاعی و قرون وسطایی و البته ضدبشری است. در این اندیشه ارتجاعی حاکم مطلق بر جان، ناموس و اموال مردم ولیفقیه است که رفسنجانی هم درگذشته و هم در حال حاضر مصلحت اندیش و مدافع سرسخت این نظام ضدانسانی بوده و هست.