جنگ و دعوای دو باند حاکم بر سر امضا و اجرای FATF (قرارداد مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم) (1) که تحریم شماری از نهادها و سرکردگان نظامی و امنیتی توسط بانکهای خود رژیم را در پی داشته، بهشدت بالا گرفته و کار به تهدید حذف فیزیکی کشیده است.
بعد از برجام، رژیم با این واقعیت مواجه شد که تحریمها و بهخصوص تحریمهای بانکی پابرجا ماندهاند و بانکهای بزرگ بهدلیل همکاری نکردن رژیم با FATF حاضر به معامله با رژیم نیستند و لذا رژیم تلاشهای مختلفی برای راضی کردن FATF انجام داد. از جمله مجلس ارتجاع سال گذشته قانون مبارزه با پولشویی و اجرای قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم را تصویب کرد. اما با این اقدامات، رضایت FATF به دست نیآمد و بانکهای بزرگ کماکان از معامله با رژیم خودداری میکردند، در نتیجه مقامهای دولت روحانی قراردادی را امضا کردند که به مدت 12ماه توصیههای FATF را عملی کند و در برابر بانکهای بزرگ نیز، تحریمهایشان را طی این 12ماه، بهصورت تعلیق درآورند، بنابراین لغو تحریمها بسته بهعملکرد رژیم طی این دوره 12ماهه و جلب رضایت FATF است و قطعی نمیباشد.
به گفته دلواپسان در نتیجه این توافق (که هنوز همه جوانب آن علنی نشده) اشخاص حقیقی و حقوقی مانند سپاه پاسداران که توسط آمریکا و اروپا در لیست تروریستی قرار گرفتهاند (که تعداد آنها بیش از 150است) توسط بانکهای خود رژیم مورد تحریم قرار میگیرند.
دلواپسان میگویند تا دیروز آمریکا خودش ما را تحریم میکرد، اما با امضای قراردادFATF از این به بعد، ما خودمان عامل تحریم نهادهایی مثل سپاه پاسداران هستیم و «این خودتحریمی مثل سم است و تندادن به آن، در واقع خودکشی است» (2).
آنها همچنین میگویند: «این قرارداد به مراتب بدتر و فاجعهآمیزتر از کاپیتولاسیون است، چرا که حداقل در کاپیتولاسیون سیستم قضایی کشور عامل اجرای اوامر آمریکا نبود و فرد خاطی حداقل بدون محاکمه از کشور خارج میشد» (3).
روشن است که این تصمیم و امضای قرارداد FATFمطلقاً نمیتواند بدون اطلاع و اجازهٴ ولیفقیه صورت گرفته باشد کما اینکه رفسنجانی نیز با عباراتی از قبیل اینکه «قبل از اینکه دولت آقای روحانی بیاید، با اصرار آنها و واسطهگری عمان، رهبری اجازه (مذاکرات را) داده بودند، قبلش با من هم مشورت کردند، مذاکره را شروع کردیم» به این واقعیت اشاره میکنند (4).
به نظر میرسد که در «برجام بانکی» هم درست مثل برجام اتمی و با همان مکانیسم، این کار به دستور خامنهای و با دور زدن مجلس و از طریق شورای عالی امنیت صورت گرفته ولی خامنهای با دوگانهگویی میخواهد از مسئولیت آن شانه خالی کند.
بهرغم این فریبکاری، شاهد آن هستیم که گاهی خشم و اعتراض دلواپسان، دامن ولیفقیه طلسم شکستهٴ ارتجاع را هم میگیرد، یکی از سایتهای دلواپسان با صراحتی بیسابقه سؤال را مطرح کرده که «چرا رهبری کاری نمیکند؟ !» در این مطلب و ذیل این عنوان، به شیوه یکی به نعل یکی به میخ، با استناد به حرف خامنهای، «گریبان» او را گرفته و مینویسد: «آنجایی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میکند… حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد» (5).
اما به نظر نمیرسد که این فریاد و فغانهای دلواپسان به جایی برسد و بتواند آب رفته را به جوی برگرداند؛ چرا که در غیراین صورت سر و کار رژیم با طناب دار تحریمها و متعاقباً خفگی اقتصادی است. گرچه هماکنون نیز رژیم در شرایط خفگی قرار دارد و بهشدت نیازمند آن است که از شدت فشار طناب تحریمهای بانکی بر گردنش اندکی کاسته شود.
اما در اینجا دلواپسان، سؤال دیگری را مطرح میکنند؛ اینکه از کجا معلوم و چه تضمینی وجود دارد که حتی با گردن گذاشتن به توصیهها و دستورالعملهای FATF و خود تحریمی که نتیجه آن فلج شدن سپاه پاسداران و همهٴ نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی نظامی و امنیتی رژیم و عوامل و مزدوران تروریست آن در داخل و خارج کشور مثل حزبالشیطان است؛ تحریمها برداشته خواهد شد؟ ! کما اینکه از برجام و در برابر دادن تمام پروژه اتمی، «تقریباً هیچ چیز» عاید رژیم نشد. آنها برجام بانکی را جزیی از یک «طرح بزرگتر» (6) میدانند و میگویند: «حتی اگر این برنامه اقدام بهطور کامل اجرا و ایران از فهرست سیاه FATF خارج شود، باز هم مشکل بانکی ناشی از برجام حل نخواهد شد، چرا که ریشه این مشکل در برقرار ماندن تحریم مبادلات دلاری، فشارهای وزارت خزانهداری آمریکا و همچنین تحریمهای ثانویه تروریستی آمریکا علیه ایران است و… این طرح تکتک برنامههای امنیت ملی ایران را هدف گرفته و سعی میکند آنها را مطابق درکی که آمریکا از تهدیدات پیش روی خود دارد، «استاندارد» کند» .
اظهارات اخیر رفسنجانی و مطرح کردن الگوی آلمان و ژاپن که پیشرفت خارقالعاده خود را مرهون شرایط پس از جنگ جهانی و رهایی از اختصاص بودجههای کلان به امور نظامی و امنیتی هستند، این دغدغه و هراس دلواپسان را تأیید میکند
پیش از این هم خود خامنهای بارها به این حقیقت اذعان کرده که با پذیرش برجام و سرکشیدن زهر هستهیی، باز هم رژیم خلاصی ندارد و در پی آن ناگزیر بایستی جامهای زهر بعدی را که مقاومت ایران برایش تدارک دیده، سر بکشد؛ از جام زهر منطقهیی و پذیرش شکست و عقبنشینی از سوریه و یمن و عراق تا جام زهر حقوقبشر و دست برداشتن از اعدامها و… در هر مرحله از این سلسلهٴ به هم پیوستهٴ جامها و برجامها، اگر رژیم متوقف شود، شمشیر تحریمها بالای سرش در حرکت است. این همان بنبست و دو راهی مرگبار است که باز هم به گفته خامنهای یک طرفش تسلیم و ذلت است و طرف دیگرش خفگی اقتصادی و انزوای سیاسی و نهایتاً سرنگونی!
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــ
1- FATF یک نهاد یا اتحادیه بینالمللی است که برای مبارزه با پولشویی شکل گرفته و از سال 1989 و زیر نظر گروه G7 ایجاد شده. هدف این گروه مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در نظام مالی جهانی است. این گروه در حال حاضر 37 عضو دارد. شامل 35 کشور و 2 نهاد منطقهیی که این دو نهاد عبارتند از: کمیسیون اروپا و شورای همکاری خلیج فارس. این اتحادیه از طریق نظارتهای بانکی مراقبت میکند که عناصر و گروههای تروریستی از طریق سیستمهای بانکی پول دریافت یا جابهجا کنند. کشورها بهلحاظ همکاری یا عدم همکاری با این اتحادیه، به 3دسته تقسیم میشوند، یک دسته آنها که بهطور کامل توصیههای 49گانهٴ FATF را میپذیرند و از هر گونه معامله و مراوده با عناصر و گروههای تروریستی خودداری میکنند و هر گونه اقدام در این زمینه را گزارش میدهند که به اینها کشورهای همکار گفته میشود، یک دسته آنها که همکاری نمیکنند و غیرهمکار نامیده میشوند و اینها توسط نظام بانکی بینالمللی تحریم هستند که این فقط شامل دو کشور در دنیاست، رژیم ایران و رژیم کره شمالی، یک دسته هم آنها که در جهت و در مسیر همکاری دارند حرکت و اقدام میکنند.
2 - کریمی قدوسی عضو مجلس ارتجاع ـ خبرگزاری فارس ـ 13شهریور 95
3 - روزنامه وطن امروز 15شهریور 95
4 - اظهارات رفسنجانی در روزنامه آرمان (15شهریور 95) تحت عنوان «ناگفتههای آیتالله از برجـام»
5 - سایت «اندیشهٴ سیاسی» (15شهریور 95)
6 - روزنامه وطن امروز (15شهریور 95)
بعد از برجام، رژیم با این واقعیت مواجه شد که تحریمها و بهخصوص تحریمهای بانکی پابرجا ماندهاند و بانکهای بزرگ بهدلیل همکاری نکردن رژیم با FATF حاضر به معامله با رژیم نیستند و لذا رژیم تلاشهای مختلفی برای راضی کردن FATF انجام داد. از جمله مجلس ارتجاع سال گذشته قانون مبارزه با پولشویی و اجرای قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم را تصویب کرد. اما با این اقدامات، رضایت FATF به دست نیآمد و بانکهای بزرگ کماکان از معامله با رژیم خودداری میکردند، در نتیجه مقامهای دولت روحانی قراردادی را امضا کردند که به مدت 12ماه توصیههای FATF را عملی کند و در برابر بانکهای بزرگ نیز، تحریمهایشان را طی این 12ماه، بهصورت تعلیق درآورند، بنابراین لغو تحریمها بسته بهعملکرد رژیم طی این دوره 12ماهه و جلب رضایت FATF است و قطعی نمیباشد.
به گفته دلواپسان در نتیجه این توافق (که هنوز همه جوانب آن علنی نشده) اشخاص حقیقی و حقوقی مانند سپاه پاسداران که توسط آمریکا و اروپا در لیست تروریستی قرار گرفتهاند (که تعداد آنها بیش از 150است) توسط بانکهای خود رژیم مورد تحریم قرار میگیرند.
دلواپسان میگویند تا دیروز آمریکا خودش ما را تحریم میکرد، اما با امضای قراردادFATF از این به بعد، ما خودمان عامل تحریم نهادهایی مثل سپاه پاسداران هستیم و «این خودتحریمی مثل سم است و تندادن به آن، در واقع خودکشی است» (2).
آنها همچنین میگویند: «این قرارداد به مراتب بدتر و فاجعهآمیزتر از کاپیتولاسیون است، چرا که حداقل در کاپیتولاسیون سیستم قضایی کشور عامل اجرای اوامر آمریکا نبود و فرد خاطی حداقل بدون محاکمه از کشور خارج میشد» (3).
روشن است که این تصمیم و امضای قرارداد FATFمطلقاً نمیتواند بدون اطلاع و اجازهٴ ولیفقیه صورت گرفته باشد کما اینکه رفسنجانی نیز با عباراتی از قبیل اینکه «قبل از اینکه دولت آقای روحانی بیاید، با اصرار آنها و واسطهگری عمان، رهبری اجازه (مذاکرات را) داده بودند، قبلش با من هم مشورت کردند، مذاکره را شروع کردیم» به این واقعیت اشاره میکنند (4).
به نظر میرسد که در «برجام بانکی» هم درست مثل برجام اتمی و با همان مکانیسم، این کار به دستور خامنهای و با دور زدن مجلس و از طریق شورای عالی امنیت صورت گرفته ولی خامنهای با دوگانهگویی میخواهد از مسئولیت آن شانه خالی کند.
بهرغم این فریبکاری، شاهد آن هستیم که گاهی خشم و اعتراض دلواپسان، دامن ولیفقیه طلسم شکستهٴ ارتجاع را هم میگیرد، یکی از سایتهای دلواپسان با صراحتی بیسابقه سؤال را مطرح کرده که «چرا رهبری کاری نمیکند؟ !» در این مطلب و ذیل این عنوان، به شیوه یکی به نعل یکی به میخ، با استناد به حرف خامنهای، «گریبان» او را گرفته و مینویسد: «آنجایی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میکند… حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد» (5).
اما به نظر نمیرسد که این فریاد و فغانهای دلواپسان به جایی برسد و بتواند آب رفته را به جوی برگرداند؛ چرا که در غیراین صورت سر و کار رژیم با طناب دار تحریمها و متعاقباً خفگی اقتصادی است. گرچه هماکنون نیز رژیم در شرایط خفگی قرار دارد و بهشدت نیازمند آن است که از شدت فشار طناب تحریمهای بانکی بر گردنش اندکی کاسته شود.
اما در اینجا دلواپسان، سؤال دیگری را مطرح میکنند؛ اینکه از کجا معلوم و چه تضمینی وجود دارد که حتی با گردن گذاشتن به توصیهها و دستورالعملهای FATF و خود تحریمی که نتیجه آن فلج شدن سپاه پاسداران و همهٴ نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی نظامی و امنیتی رژیم و عوامل و مزدوران تروریست آن در داخل و خارج کشور مثل حزبالشیطان است؛ تحریمها برداشته خواهد شد؟ ! کما اینکه از برجام و در برابر دادن تمام پروژه اتمی، «تقریباً هیچ چیز» عاید رژیم نشد. آنها برجام بانکی را جزیی از یک «طرح بزرگتر» (6) میدانند و میگویند: «حتی اگر این برنامه اقدام بهطور کامل اجرا و ایران از فهرست سیاه FATF خارج شود، باز هم مشکل بانکی ناشی از برجام حل نخواهد شد، چرا که ریشه این مشکل در برقرار ماندن تحریم مبادلات دلاری، فشارهای وزارت خزانهداری آمریکا و همچنین تحریمهای ثانویه تروریستی آمریکا علیه ایران است و… این طرح تکتک برنامههای امنیت ملی ایران را هدف گرفته و سعی میکند آنها را مطابق درکی که آمریکا از تهدیدات پیش روی خود دارد، «استاندارد» کند» .
اظهارات اخیر رفسنجانی و مطرح کردن الگوی آلمان و ژاپن که پیشرفت خارقالعاده خود را مرهون شرایط پس از جنگ جهانی و رهایی از اختصاص بودجههای کلان به امور نظامی و امنیتی هستند، این دغدغه و هراس دلواپسان را تأیید میکند
پیش از این هم خود خامنهای بارها به این حقیقت اذعان کرده که با پذیرش برجام و سرکشیدن زهر هستهیی، باز هم رژیم خلاصی ندارد و در پی آن ناگزیر بایستی جامهای زهر بعدی را که مقاومت ایران برایش تدارک دیده، سر بکشد؛ از جام زهر منطقهیی و پذیرش شکست و عقبنشینی از سوریه و یمن و عراق تا جام زهر حقوقبشر و دست برداشتن از اعدامها و… در هر مرحله از این سلسلهٴ به هم پیوستهٴ جامها و برجامها، اگر رژیم متوقف شود، شمشیر تحریمها بالای سرش در حرکت است. این همان بنبست و دو راهی مرگبار است که باز هم به گفته خامنهای یک طرفش تسلیم و ذلت است و طرف دیگرش خفگی اقتصادی و انزوای سیاسی و نهایتاً سرنگونی!
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــ
1- FATF یک نهاد یا اتحادیه بینالمللی است که برای مبارزه با پولشویی شکل گرفته و از سال 1989 و زیر نظر گروه G7 ایجاد شده. هدف این گروه مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در نظام مالی جهانی است. این گروه در حال حاضر 37 عضو دارد. شامل 35 کشور و 2 نهاد منطقهیی که این دو نهاد عبارتند از: کمیسیون اروپا و شورای همکاری خلیج فارس. این اتحادیه از طریق نظارتهای بانکی مراقبت میکند که عناصر و گروههای تروریستی از طریق سیستمهای بانکی پول دریافت یا جابهجا کنند. کشورها بهلحاظ همکاری یا عدم همکاری با این اتحادیه، به 3دسته تقسیم میشوند، یک دسته آنها که بهطور کامل توصیههای 49گانهٴ FATF را میپذیرند و از هر گونه معامله و مراوده با عناصر و گروههای تروریستی خودداری میکنند و هر گونه اقدام در این زمینه را گزارش میدهند که به اینها کشورهای همکار گفته میشود، یک دسته آنها که همکاری نمیکنند و غیرهمکار نامیده میشوند و اینها توسط نظام بانکی بینالمللی تحریم هستند که این فقط شامل دو کشور در دنیاست، رژیم ایران و رژیم کره شمالی، یک دسته هم آنها که در جهت و در مسیر همکاری دارند حرکت و اقدام میکنند.
2 - کریمی قدوسی عضو مجلس ارتجاع ـ خبرگزاری فارس ـ 13شهریور 95
3 - روزنامه وطن امروز 15شهریور 95
4 - اظهارات رفسنجانی در روزنامه آرمان (15شهریور 95) تحت عنوان «ناگفتههای آیتالله از برجـام»
5 - سایت «اندیشهٴ سیاسی» (15شهریور 95)
6 - روزنامه وطن امروز (15شهریور 95)