این روزها داستان نوار صحبتهای آقای منتظری با مجریان قتلعام 67 که پس از تقریباً 28سال پخش شد، خبر اصلی تقریباً اکثر رسانههای داخلی و خارجی فارسی زبانه. بهطوری که سایر خبرها را تحت الشعاع خودش قرار داده، اما در همین توفان نوار منتظری“ یک خبر دیگر هم خودی نشان داد که حیف است نادیده گرفته شود.
خبر مربوط به کشتار کشیشهای مسیحی در سال 72 که اون روزها غوغایی در ایران و شاید جهان بهپا کرد، در مدت زمان کوتاهی چند کشیش و اسقف معروف مسیحی ترور شدند، بعداً معلوم شد که برخیهایشان به فجیعترین شکل به قتل رسیدهاند.
طبق معمول سنواتی و بر حسب سنت تبلیغاتی آخوندها بلافاصله رسانههای حکومتی و مقامات نظام شروع کردند به فحاشی و هتاکی بر ضد مجاهدین خلق و اینکه قاتل مجاهدین خلقاند. برای اثبات ادعایشان هم سه دختر نگون بخت را جلوی دوربین آوردند تا اعتراف کنند عضو مجاهدین بوده، قاتل کشیشها هستند، خودشان کشیشها را کشته و قطعه قطعه کرده و در فریزر منزلشان بسته بندی کردهاند و خلاصه... اما به هر حال برادران گمنام وزارت مربوطه سر رسیدند (گرچه با کمی تأخیر و پس از کشته شدن قربانیان) و جنایت منافقین از پرده بیرون افتاد و...
داستان کمی پیچیده بود، به هر حال سالها گذشت تا روزی در جریان جنگ و دعواهای باندی درون رژیم، و ”بگم بگم“ های آن روزگار، یکی از قلمزنان رسانههای حکومتی گفت، داستان قتل کشیشها توسط مجاهدین از اساس دروغ بوده و کار، کار وزارت اطلاعات نظام مقدس است!
کمی بعد روزنامه حکومتی خرداد هم در تاریخ 27آبان 78 همین را گفت و اضافه بر آن، سؤال کرد: راستی سرنوشت آن سه دختری که نقش مجاهدین را بازی کردند، چه شد؟
سالها گذشت تا روز 5شهریور امسال (95) مهدی خزعلی که سالها در رژیم آخوندی دارای مسئولیتهای مختلف بوده، در مصاحبهیی اینترنتی گفت: ماجرای قتل فجیع کشیشان مسیحی توسط وزارت اطلاعات رژیم طراحی و اجرا شده. او گفت:
«... یکی از این باندهای وحشتناکی که وجود داره، سه تا دخترند که طعمه میشوند توسط مقامهای امنیتی، برای اینکه ببینند دوتا کشیش مسیحی آیا تبشیر میکنند، آیا تبلیغ مسیحیت میکنند یا نه. اینها فکر میکردند در همین حد است که بروند و بگویند ما میخواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید. خوب به داخل خانه این دو کشیش میروند، و بعد با مابقی قضیه، مواجه میشوند با اینکه برابر دیده چشم این سه دختر، آن کشیشها کشته میشوند، قطعه قطعه میشوند و داخل یخچال میروند. بعد از آن از اینها میخواهند مصاحبه کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق مأموریت داشتیم این کشیشها را بکشیم. خوب ناچار میشوند برای آزادیشون این مصاحبه را هم بکنند، و بهشون قول میدهند (اگر) این مصاحبه را بکنید آزاد میشوید. بعد از آن دیدند اگر آزاد کنیم میروند بیرون میگن آقا اینها همش سناریو بوده، ما را طعمه کردند، ما را کشاندند توی خانه و کشتند. حکم اعدام این سه تا طعمهیی که خودشون امنیت داده بودند را میدهند و بنا میشه اینها را اعدام بکنند» .
***
کسانی که آن روزها را به یاد دارند میدانند که چه فضای آلوده و درد آوری بود، حقیقتاً کمتر کسی حرف آخوندها را باور میکرد اما سایهٴ رعب و احتمال بسته بندی شدن در فریزر چیزی نبود که بشود به آسانی از زیر سایهٴ ترسش بیرون آمد. همه، روایت حکومتی جنایت را گوش کردند و گذشتند و... در حالیکه در همان موقع اسنادی که بازماندگان قربانیان و دیگر طرفهای درگیر، رو کردند، بهروشنی حقیقت جنایت را نشان میداد.
خبر مربوط به کشتار کشیشهای مسیحی در سال 72 که اون روزها غوغایی در ایران و شاید جهان بهپا کرد، در مدت زمان کوتاهی چند کشیش و اسقف معروف مسیحی ترور شدند، بعداً معلوم شد که برخیهایشان به فجیعترین شکل به قتل رسیدهاند.
طبق معمول سنواتی و بر حسب سنت تبلیغاتی آخوندها بلافاصله رسانههای حکومتی و مقامات نظام شروع کردند به فحاشی و هتاکی بر ضد مجاهدین خلق و اینکه قاتل مجاهدین خلقاند. برای اثبات ادعایشان هم سه دختر نگون بخت را جلوی دوربین آوردند تا اعتراف کنند عضو مجاهدین بوده، قاتل کشیشها هستند، خودشان کشیشها را کشته و قطعه قطعه کرده و در فریزر منزلشان بسته بندی کردهاند و خلاصه... اما به هر حال برادران گمنام وزارت مربوطه سر رسیدند (گرچه با کمی تأخیر و پس از کشته شدن قربانیان) و جنایت منافقین از پرده بیرون افتاد و...
داستان کمی پیچیده بود، به هر حال سالها گذشت تا روزی در جریان جنگ و دعواهای باندی درون رژیم، و ”بگم بگم“ های آن روزگار، یکی از قلمزنان رسانههای حکومتی گفت، داستان قتل کشیشها توسط مجاهدین از اساس دروغ بوده و کار، کار وزارت اطلاعات نظام مقدس است!
کمی بعد روزنامه حکومتی خرداد هم در تاریخ 27آبان 78 همین را گفت و اضافه بر آن، سؤال کرد: راستی سرنوشت آن سه دختری که نقش مجاهدین را بازی کردند، چه شد؟
سالها گذشت تا روز 5شهریور امسال (95) مهدی خزعلی که سالها در رژیم آخوندی دارای مسئولیتهای مختلف بوده، در مصاحبهیی اینترنتی گفت: ماجرای قتل فجیع کشیشان مسیحی توسط وزارت اطلاعات رژیم طراحی و اجرا شده. او گفت:
«... یکی از این باندهای وحشتناکی که وجود داره، سه تا دخترند که طعمه میشوند توسط مقامهای امنیتی، برای اینکه ببینند دوتا کشیش مسیحی آیا تبشیر میکنند، آیا تبلیغ مسیحیت میکنند یا نه. اینها فکر میکردند در همین حد است که بروند و بگویند ما میخواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید. خوب به داخل خانه این دو کشیش میروند، و بعد با مابقی قضیه، مواجه میشوند با اینکه برابر دیده چشم این سه دختر، آن کشیشها کشته میشوند، قطعه قطعه میشوند و داخل یخچال میروند. بعد از آن از اینها میخواهند مصاحبه کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق مأموریت داشتیم این کشیشها را بکشیم. خوب ناچار میشوند برای آزادیشون این مصاحبه را هم بکنند، و بهشون قول میدهند (اگر) این مصاحبه را بکنید آزاد میشوید. بعد از آن دیدند اگر آزاد کنیم میروند بیرون میگن آقا اینها همش سناریو بوده، ما را طعمه کردند، ما را کشاندند توی خانه و کشتند. حکم اعدام این سه تا طعمهیی که خودشون امنیت داده بودند را میدهند و بنا میشه اینها را اعدام بکنند» .
***
کسانی که آن روزها را به یاد دارند میدانند که چه فضای آلوده و درد آوری بود، حقیقتاً کمتر کسی حرف آخوندها را باور میکرد اما سایهٴ رعب و احتمال بسته بندی شدن در فریزر چیزی نبود که بشود به آسانی از زیر سایهٴ ترسش بیرون آمد. همه، روایت حکومتی جنایت را گوش کردند و گذشتند و... در حالیکه در همان موقع اسنادی که بازماندگان قربانیان و دیگر طرفهای درگیر، رو کردند، بهروشنی حقیقت جنایت را نشان میداد.
***
مدتی بعد یکی دیگر از نفرات درون رژیم در کتابی که نوشت بخش مفصلی را هم به همین داستان قتل کشیشهای مسیحی اختصاص داد، کسانیکه کتاب عمادالدین باقی از عناصر باند مغلوب رژیم را دیده باشند میدانند وی در کتابش، ماجرای قتل کشیشهای مسیحی، همینطور داستان انفجار حرم امام رضا را (که آن را هم رژیم و همین شخص خامنهای بلافاصله پس از انفجار و در حالیکه هنوز هیچ تحقیقی هم صورت نگرفته بود، به منافقین! نسبت دادند) موشکافی کرده و بعد هم با دلیل و مدرک نشان داده که: کار کار آخوندهاست که میخواستند در جریان شیطانسازی مجاهدین، آن را به مجاهدین نسبت دهند.
در پایان خوب است نگاهی هم به بخش بسیار کوچکی از جنایات رژیم نسبت به روحانیان مسیحی و پیروان سایر ادیان کنیم.
بخشی از کارنامه خونبار رژیم
- 30بهمن 57: درست یک هفته پس از حاکمیت خمینی یک کشیش پروتستان، بهنام ارسطو سیاح، در دفتر کارش در شیراز ترور شد.
- 16اردیبهشت59: قتل بهرام دهقانی با رگبار مهاجمان
12آذر 69: اعدام کشیش حسین سودمند، به اتهام ارتداد از اسلام،
- 11بهمن 1372، جسد اسقف هائیک هوسپیان مهر در یک منطقه جنگلی در نزدیکی تهران پیدا شد. ـبهمنماه72، مسجد فیض، متعلق به اهلسنت در شهرستان مشهد، بهدست مأموران رژیم تخریب شد.
ـ 5اسفند 72: قتل فیضالله مخوبات، خادم کنیسه،
- 16خرداد 73: کشیش مهدی دیباج در مسیر تردد به فرودگاه مهرآباد ربوده شد. مدتی بعد جسد قطعه قطعه شده وی، در یک منطقه متروکه پیدا شد.
- روز 8تیر 1373 اسقف تدهیس میکائیلیان توسط مأموران وزارت اطلاعات در تهران ربوده شد و همان شب به قتل رسید.
- اول دیماه74 گزارشگر ویژه کمیسیون حقوقبشر ملل متحد: «در تهران مسجد سنی وجود ندارد، این درحالیست که سنیها حاضر به پرداخت هزینه این مسجد از منابع مالی خود هستند. از اینرو سنّیهای تهران مجبورند که وظایف دینی خود را در یک مدرسه پاکستانی و یک کلوب عربی بهجا آورند» .
ـ گزارش عبدالرحمان عامر گزارشگر ویژه مللمتحد دی 74: «روحانیان مسیحی حق موعظه به زبان فارسی را ندارند.
ـ گزارشگر ویژه کمیسیون حقوقبشر مللمتحد ـ دیماه74: فروش انجیل در ایران ممنوع است. 20هزار نسخه از آن در پاییز70 (سپتامبر1991) مصادره گردید
ـ آبان74: ـاعدام دکتر احمد فرزانه، زرتشتی 67ساله،
- 15بهمن74: پیکر دکتر احمد سیاح یکی از علمای اهل سنت بلوچستان در شهر میناب پیدا شد. وی توسط سپاه پاسداران در فرودگاه بندرعباس بازداشت شده بود.
- 14اسفند74 دو روحانی اهل سنت بلوچستان ایران، عبدالملک ملازاده، 45ساله، و عبدالناصر جمشید زهی 25ساله از اهالی شهرستان خاش، در پاکستان ترور شدند.
- مهرماه75 ربودن و حلقآویز «کشیش محمد روانبخش» مسئول کلیساهای ساری و گرکان
ـخرداد 75: حلقآویز مشکوک هممیهن یهودی عزیزالله لامع، 61ساله
ـ 15آبان75: عبدالعزیز کاظمیوجد یکی از رهبران سنی در بلوچستان، توسط ماموران رژیم ربوده شد و 2روز بعد، جسدش که مورد اصابت دهها گلوله واقع شده بود در 15کیلومتری زاهدان کشف شد.
ـ 13آذر75، جسد بیجان ملامحمد ربیعی، از رهبران مذهبی اهلسنت کرمانشاه پیدا شد.
خبرگزاری ایرنا24 دی 79: «در سالهای اخیر، هیچ زرتشتی توسط نهادهای دولتی استخدام نشده است»
ـ 4خرداد 85: رئیس بخش سازمان ملل جامعه بینالمللی بهاییان: در 14ماه گذشته 72تن از شهروندان بهایی در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند.
ـ21آبان 86: روزنامه جمهوری: ”بسیجیان و طلاب در حالی که کفن بر تن داشتند پس از تجمع در مقابل مسجدالنبی بروجرد به سمت محل تجمع دراویش در خانقاه هجوم آوردند و خانقاه را تخریب کردند. در جریان درگیری شدید حدود 80نفر زخمی شدند.
به این کارنامه ننگین، اضافه کنید قتل و کشتار و اعدام بیشتر از 120هزار هوادار مجاهدین،
باضافهٴ تموم اون کسانیکه در سالهای اخیر بهدست این رژیم و به جرم داشتن افکار و عقایدِ غیرحکومتی بدار آویخته شدند.
مثل همین حکمی که برای کشیش دیباج میبینید
براستی که آخوندها همه جای میهن را به خون مردم ایران با هر عقیده و مرام رنگین کردند و هنوز هم ماشین مرگ آنها متوقف نشده سهل است به جنایات خود، افتخار هم میکنند!