خامنهای روز 11مرداد 95 در دیدار با ایادی و مزدورانش از استانهای مختلف به فضاحت زهرخوران اتمی برای رژیم و بینتیجه بودن آن اعتراف کرد.
علی خامنهای در این سخنان تلویحاً زیرآب برجام را زد و باند مقابل را هم در زمینه برجام و هم در مورد مواضع و حرفهای آنان در مورد مذاکرات و در زمینههای دیگر مورد انتقاد قرار داد.
این سخنان خامنهای مستمسکی برای تاخت و تاز دوباره مهرهها و رسانههای باندش به دولت روحانی شد.
رسانههای این باند از آن تاریخ تا کنون برشدت حملاتشان به دولت روحانی در زمینه قبول برجام وبی نتیجه بودن افزودهاند.
از جمله اینکه روزنامه وطن امروز وابسته به دلواپسان 3شهریور95 دولت روحانی را بهدلیل اینکه چرا هنوز متوهم است که برجام گشایش ایجاد کرده مورد نیش و کنایه قرار داده است.
کیهان خامنهای نیز بدعهدی دولتهای طرف مذاکره و نقض برجام از طرف آنان را یادآور شده در حالی: ”دولت به شروط مجلس و... نیز عمل نکرده و همچنان از برجام دفاع میکند! “
در همین روز 3شهریور خامنهای در دیدار با هیأت دولت در تناقض با گفتههای قبلی از موضوع مذاکره بر سر برجام دفاع کرد و بار دیگر مذاکرهکنندگان اتمی را مورد تأیید قرارداد و گفت: ”انتقاد من به موضوع برجام به بدعهدی و خباثت طرف مقابل مربوط میشود نه عناصر خودمان؛ زیرا مذاکرهکنندگان ما به اندازهی توان خود تلاش شبانهروزی انجام دادند و ما قدردان این زحمات هستیم“.
آنچه که در مواضع اخیر خامنهای قابلتوجه است دوگانه گویی در زمینه برجام است، از یک طرف بهخاطر بینتیجه برجام تمامی اشکالات را متوجه دولت روحانی میداند، و گفتههای قبلی خود مبنی بر این که آمریکا غیرقابل اعتماد است و... را یادآوری میکند، تا به خیال خود از زیربار فرجام بد برجام شانه خالی کند. اما از طرف دیگر از آنجا که میداند بهطور مستمر نمیتواند برجام را زیر ضرب بگیرد و هیچ اقدام عملی در زمینه نقض برجام نکند، و در عینحال قدرت نقض کردن آن را نیز ندارد، لاجرم ناگزیر است در موضعگیری بعدی سخنی نقیض آن بگوید و از مذاکره کنندگان دفاع کند.
خامنهای بر این گمان واهی است که با این ضد و نقیض گوییها میتواند نظام را از عواقب سهمگین باتلاق برجام نجات دهد. اما واقعیت زهرآلود باتلاق برجام برای نظام آخوندی سرسختتر از آن است که خامنهای با ضد و نقیض گویی و به عبارت دیگر با شامورتی بازی بتواند خود و رژیمش را از عواقب آن در ببرد. زیرا باخت رژیم در جریان برجام واقعی و ناتوانی آن هم در زمینه برجام واقعیتی دیگر است. ضمن اینکه اقدام به نقض برجام توسط رژیم و ولیفقیه نظام عواقبی به مراتب خطرناک را در بر خواهد داشت.
تناقض و دوگانه گویی در موضع خامنهای در زمینه مسایل اجتماعی از جمله در عرصه فرهنگ نیز آشکار است.
وی در این سخنانش دجالگرانه پز طرفداری از ”آزاد اندیشی“ میگیرد و ”جزم اندیشی، فشار و اختناق درعرصه فرهنگ“ را بهاصطلاح نفی میکند. اما از آنجایی که میداند که دست برداشتن از سرکوب و اختناق از جمله در عرصه فرهنگ عواقب خطرناکی برای رژیم دارد، بلافاصله موضوع پرهیز از ولنگاری فرهنگی را مطرح میکند، که این موضوع تأکیدی است بر سرکوب و اختناق در زمنیه مسایل اجتماعی از جمله موضوع فرهنگ و...
روشن است که این وضعیت بیانگر بنبستی است که خامنهای را مجبور میکند تا از موضع ضعف یکی به نعل ویکی به میخ بزند.
علی خامنهای در این سخنان تلویحاً زیرآب برجام را زد و باند مقابل را هم در زمینه برجام و هم در مورد مواضع و حرفهای آنان در مورد مذاکرات و در زمینههای دیگر مورد انتقاد قرار داد.
این سخنان خامنهای مستمسکی برای تاخت و تاز دوباره مهرهها و رسانههای باندش به دولت روحانی شد.
رسانههای این باند از آن تاریخ تا کنون برشدت حملاتشان به دولت روحانی در زمینه قبول برجام وبی نتیجه بودن افزودهاند.
از جمله اینکه روزنامه وطن امروز وابسته به دلواپسان 3شهریور95 دولت روحانی را بهدلیل اینکه چرا هنوز متوهم است که برجام گشایش ایجاد کرده مورد نیش و کنایه قرار داده است.
کیهان خامنهای نیز بدعهدی دولتهای طرف مذاکره و نقض برجام از طرف آنان را یادآور شده در حالی: ”دولت به شروط مجلس و... نیز عمل نکرده و همچنان از برجام دفاع میکند! “
در همین روز 3شهریور خامنهای در دیدار با هیأت دولت در تناقض با گفتههای قبلی از موضوع مذاکره بر سر برجام دفاع کرد و بار دیگر مذاکرهکنندگان اتمی را مورد تأیید قرارداد و گفت: ”انتقاد من به موضوع برجام به بدعهدی و خباثت طرف مقابل مربوط میشود نه عناصر خودمان؛ زیرا مذاکرهکنندگان ما به اندازهی توان خود تلاش شبانهروزی انجام دادند و ما قدردان این زحمات هستیم“.
آنچه که در مواضع اخیر خامنهای قابلتوجه است دوگانه گویی در زمینه برجام است، از یک طرف بهخاطر بینتیجه برجام تمامی اشکالات را متوجه دولت روحانی میداند، و گفتههای قبلی خود مبنی بر این که آمریکا غیرقابل اعتماد است و... را یادآوری میکند، تا به خیال خود از زیربار فرجام بد برجام شانه خالی کند. اما از طرف دیگر از آنجا که میداند بهطور مستمر نمیتواند برجام را زیر ضرب بگیرد و هیچ اقدام عملی در زمینه نقض برجام نکند، و در عینحال قدرت نقض کردن آن را نیز ندارد، لاجرم ناگزیر است در موضعگیری بعدی سخنی نقیض آن بگوید و از مذاکره کنندگان دفاع کند.
خامنهای بر این گمان واهی است که با این ضد و نقیض گوییها میتواند نظام را از عواقب سهمگین باتلاق برجام نجات دهد. اما واقعیت زهرآلود باتلاق برجام برای نظام آخوندی سرسختتر از آن است که خامنهای با ضد و نقیض گویی و به عبارت دیگر با شامورتی بازی بتواند خود و رژیمش را از عواقب آن در ببرد. زیرا باخت رژیم در جریان برجام واقعی و ناتوانی آن هم در زمینه برجام واقعیتی دیگر است. ضمن اینکه اقدام به نقض برجام توسط رژیم و ولیفقیه نظام عواقبی به مراتب خطرناک را در بر خواهد داشت.
تناقض و دوگانه گویی در موضع خامنهای در زمینه مسایل اجتماعی از جمله در عرصه فرهنگ نیز آشکار است.
وی در این سخنانش دجالگرانه پز طرفداری از ”آزاد اندیشی“ میگیرد و ”جزم اندیشی، فشار و اختناق درعرصه فرهنگ“ را بهاصطلاح نفی میکند. اما از آنجایی که میداند که دست برداشتن از سرکوب و اختناق از جمله در عرصه فرهنگ عواقب خطرناکی برای رژیم دارد، بلافاصله موضوع پرهیز از ولنگاری فرهنگی را مطرح میکند، که این موضوع تأکیدی است بر سرکوب و اختناق در زمنیه مسایل اجتماعی از جمله موضوع فرهنگ و...
روشن است که این وضعیت بیانگر بنبستی است که خامنهای را مجبور میکند تا از موضع ضعف یکی به نعل ویکی به میخ بزند.