با نگاهی اجمالی به جنگ و جدال سران رژیم و موضعگیریهای پیدرپی آنان علیه یکدیگر، این واقعیت کاملاً برجسته است که رژیم در چنبره بحرانهای مختلف به دام افتاده است. بحرانهایی که بهطور کلی میتوان آنها را در 5 بحران دستهبندی کرد.
بحران اتمی (برجام)
بحران اقتصادی
بحران اجتماعی
بحران منطقهیی
بحران درونی (جنگ قدرت)
طبعا از آنجایی که هر یک از باندهای درونی رژیم منافع خاص خود را دنبال میکنند، نگرش و راهحل هر یک از آنها برای برخورد با این بحرانها با باند دیگر متفاوت وحتی متضاد است.
رفسنجانی در سخنان روز 27مرداد 95 در دیدار با ایادیش در آموزش و پروش بهطور ضمنی تضاد و تقابلش را با خامنهای در زمینههای فوق بهطور ضمنی بیان کرده است.
در زمینه بحران جنگ قدرت که در حال حاضر در نمایش انتخابات آینده ماده میشود، وی موضوع دو انتخابات گذشته رژیم در سالهای 92 و 94 را پیش میکشد، و به خامنهای و باندش هشدار میدهد که همان داستان دو نمایش قبلی تکرار میشود.
دفاع او از دولت روحانی نیز در همین دستگاه است، آنجا که میگوید: ”حاضرند برای تضعیف و ضربه زدن به دولت، همهی افتخارات و دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرند. فضای جامعه را در شرایط قبل از انتخابات به یاد آورید که چگونه برای ناامیدی مردم تلاش میکردند و چگونه مردم به صحنه آمدند و دو حماسة بزرگ را در تاریخ معاصر ایران خلق کرد.“
رئیس مجمع تشخیص نظام آخوندی در این سخنان، گریزی هم به باتلاق برجام و اختلاف خود و باندش با علی خامنهای و باندش میزند: ”اگر تحریمها نبود امروز در نقطه اوج پیشرفت و توسعه بودیم منتها آن 7 -8سال تحریم خیلی صدمه زد گرچه بعضی این تحریمها را نعمت خدا محسوب میکنند، البته برای گول زدن مردم، چه نعمتی - دارد تحریم-؟“ (سایت رفسنجانی27مرداد95)
این حرفهای او دقیقاً رو در روی حرفهای خامنهای است که قبلاً تحریمهای مرتبط با برنامه ضد ملی اتمی را نعمت خدا و موجب رشد رژیم بیان کرده بود.
رفسنجانی در این سخنان گریزی هم به باتلاق مشکلات منطقهای رژیم میزند آنجا که باند ولایت را به بهانه حمایت از مقاومت مورد حمله قرارمیدهد. زیرا از نظر خامنهای و باندش رژیم سوریه بهعنوان عمق استراتژیک نظام، و حزبالشیطان لبنان بهعنوان اهرم اصلی پیشبرد سیاست صدور تروریسم رژیم منطقه است.
رفسنجانی راهحل برونرفت از باتلاق مشکلات منطقهای، را جام زهرمنطقهیی و سیاست تنش زدایی با کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس میداند که در همین سخنان نیز اشارهیی به رابطهاش درسالهای قبل با عربستان میکند.
اگر چه رفسنجانی در سخنانش اشارهیی به دو بحران دیگر رژیم یعنی بحران اقتصادی و بحران اجتماعی نمیکند، اما نگرش او به این بحرانها و راهحل اش برای آنها، با خامنهای و باندش کاملاً متفاوت و متضاد است.
از نظر رفسنجانی راهحل برونرفت از بنبست اقتصادی، گره زدن آن به اقتصاد جهانی خصوصاً آمریکا از طریق برقراری رابطه سیاسی با کشورهای غربی و بهویژه آمریکا است.
راهحلی که خامنهای بهشدت از آن در هراس است زیرا پیشبرد این خط توسط رفسنجانی و شرکا مستلزم تضعیف هژمونی او است. از این جهت است که خامنهای راهحل من درآوردی اقتصاد مقاومتی را علم کرده است.
در زمینه بحران اجتماعی و وحشت از خیزشهای اجتماعی راهحل رفسنجانی وباندش ایجاد سوپاپ اطمینان از قبیل برگزاری کنسرت، تساهل نسبت به پوشش و... است. اما ازآنجایی که خامنهای وباندش میدانند که کوچکترین شکاف در سرکوب، راه را برای قیام های اجتماعی بازمی کنند، بهشدت با این راهحل مقابله میکنند. درگیریهای دوباند رژیم در روزهای اخیر در مورد برگزاری کنسرت از جمله برگزاری کنسرت در مشهد و... نیز در همین رابطه است.
البته در زمینه حفظ نظام فاسد و سرکوبگر ولایتفقیه هیچ اختلافی بین رفسنجانی و خامنهای وجود ندارد بلکه تفاوت در شیوههاست.
بحران اتمی (برجام)
بحران اقتصادی
بحران اجتماعی
بحران منطقهیی
بحران درونی (جنگ قدرت)
طبعا از آنجایی که هر یک از باندهای درونی رژیم منافع خاص خود را دنبال میکنند، نگرش و راهحل هر یک از آنها برای برخورد با این بحرانها با باند دیگر متفاوت وحتی متضاد است.
رفسنجانی در سخنان روز 27مرداد 95 در دیدار با ایادیش در آموزش و پروش بهطور ضمنی تضاد و تقابلش را با خامنهای در زمینههای فوق بهطور ضمنی بیان کرده است.
در زمینه بحران جنگ قدرت که در حال حاضر در نمایش انتخابات آینده ماده میشود، وی موضوع دو انتخابات گذشته رژیم در سالهای 92 و 94 را پیش میکشد، و به خامنهای و باندش هشدار میدهد که همان داستان دو نمایش قبلی تکرار میشود.
دفاع او از دولت روحانی نیز در همین دستگاه است، آنجا که میگوید: ”حاضرند برای تضعیف و ضربه زدن به دولت، همهی افتخارات و دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرند. فضای جامعه را در شرایط قبل از انتخابات به یاد آورید که چگونه برای ناامیدی مردم تلاش میکردند و چگونه مردم به صحنه آمدند و دو حماسة بزرگ را در تاریخ معاصر ایران خلق کرد.“
رئیس مجمع تشخیص نظام آخوندی در این سخنان، گریزی هم به باتلاق برجام و اختلاف خود و باندش با علی خامنهای و باندش میزند: ”اگر تحریمها نبود امروز در نقطه اوج پیشرفت و توسعه بودیم منتها آن 7 -8سال تحریم خیلی صدمه زد گرچه بعضی این تحریمها را نعمت خدا محسوب میکنند، البته برای گول زدن مردم، چه نعمتی - دارد تحریم-؟“ (سایت رفسنجانی27مرداد95)
این حرفهای او دقیقاً رو در روی حرفهای خامنهای است که قبلاً تحریمهای مرتبط با برنامه ضد ملی اتمی را نعمت خدا و موجب رشد رژیم بیان کرده بود.
رفسنجانی در این سخنان گریزی هم به باتلاق مشکلات منطقهای رژیم میزند آنجا که باند ولایت را به بهانه حمایت از مقاومت مورد حمله قرارمیدهد. زیرا از نظر خامنهای و باندش رژیم سوریه بهعنوان عمق استراتژیک نظام، و حزبالشیطان لبنان بهعنوان اهرم اصلی پیشبرد سیاست صدور تروریسم رژیم منطقه است.
رفسنجانی راهحل برونرفت از باتلاق مشکلات منطقهای، را جام زهرمنطقهیی و سیاست تنش زدایی با کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس میداند که در همین سخنان نیز اشارهیی به رابطهاش درسالهای قبل با عربستان میکند.
اگر چه رفسنجانی در سخنانش اشارهیی به دو بحران دیگر رژیم یعنی بحران اقتصادی و بحران اجتماعی نمیکند، اما نگرش او به این بحرانها و راهحل اش برای آنها، با خامنهای و باندش کاملاً متفاوت و متضاد است.
از نظر رفسنجانی راهحل برونرفت از بنبست اقتصادی، گره زدن آن به اقتصاد جهانی خصوصاً آمریکا از طریق برقراری رابطه سیاسی با کشورهای غربی و بهویژه آمریکا است.
راهحلی که خامنهای بهشدت از آن در هراس است زیرا پیشبرد این خط توسط رفسنجانی و شرکا مستلزم تضعیف هژمونی او است. از این جهت است که خامنهای راهحل من درآوردی اقتصاد مقاومتی را علم کرده است.
در زمینه بحران اجتماعی و وحشت از خیزشهای اجتماعی راهحل رفسنجانی وباندش ایجاد سوپاپ اطمینان از قبیل برگزاری کنسرت، تساهل نسبت به پوشش و... است. اما ازآنجایی که خامنهای وباندش میدانند که کوچکترین شکاف در سرکوب، راه را برای قیام های اجتماعی بازمی کنند، بهشدت با این راهحل مقابله میکنند. درگیریهای دوباند رژیم در روزهای اخیر در مورد برگزاری کنسرت از جمله برگزاری کنسرت در مشهد و... نیز در همین رابطه است.
البته در زمینه حفظ نظام فاسد و سرکوبگر ولایتفقیه هیچ اختلافی بین رفسنجانی و خامنهای وجود ندارد بلکه تفاوت در شیوههاست.