سفر ظریف به ترکیه و گفتگوی مفصل با رئیسجمهور این کشور در درون رژیم دو واکنش متفاوت برانگیخته است.
مثلاً ولایتی گرچه میگوید این سفر به موقع و خوب بود اما، ابراز نظر کلی میکند و میگوید که: امیدواریم تفاهم بین دو کشور بیشتر بشود، یعنی توافق باب میل آنها صورت نگرفته. بعد هم در مورد سوریه که موضوع اصلی این گفتگوها میتواند باشد، میگوید: «تصمیمگیری درباره آینده سوریه برعهده مردم سوریه است» که این هم کلی است اما میتواند زمینه را برای برجام2 هم هموار کند. آصفی سخنگوی سابق وزارتخارجه رژیم هم اظهارنظر کلی میکند و میگوید: همکاری ترکیه و روسیه در کنار رژیم ایران میتواند مایهٴ صلح در منطقه باشد. البته منظورش از صلح میتواند بر اساس برجام2 یعنی همان زهر منطقهیی یا چیز دیگری باشد، از این جهت میگویم کلی بوده است.
اما حرفهای خود ظریف که دیروز یعنی بعد از ملاقاتهای ترکیه، به زبان آورده، قابلتوجه است. از یک طرف به ظاهر علیه کشورهای منطقه بهویژه عربستان دود و دم راه میاندازد که این کشورها فکر میکنند «با توافق هستهیی چتر حمایتی غرب از آنها فروپاشیده و بر همین اساس رو به سیاستهای انتحاری علیه ایران آوردهاند» . اما از طرف دیگر میگوید «منطقه احساس میکند با یک تحول راهبردی مواجه است» و ما نباید با «گرفتار شدن در بحثهای بیدلیل داخلی به طرف مقابل فرصت طراحی مجدد» بدهیم.
در رسانهها اظهارنظرهای مختلفی وجود دارد، مثل اینکه ترکیه ممکن است به ظاهر علامتهایی در مورد سوریه بدهد، اما نمیتواند از بحران سوریه بیرون بکشد (یعنی تغییر جهت بدهد)، چون از درون ممکن است منفجر شود.
در روزهای قبل از این مسافرت ظریف و سرکردگان باند رفسنجانی حرفهایی در مورد بحران منطقهیی رژیم زده بودند، آیا این حرفها با اظهارات بعد از سفر متفاوت است یا در یک دستگاه است؟
واقعیت این است که اگر دود و دمها را کنار بگذاریم، میبینیم که حرفهای خود ظریف که قبل از سفر به ترکیه در جمهوری آذربایجان زده بود و بهنحوی به کنار گذاشتن بحثهای باندی داخلی و توجه به مسائل منطقه تأکید کرده بود در حرفهایی که روز 23مرداد یعنی بعد از سفر به ترکیه زده در همان دستگاه قبلی است. دستگاه قبلی هم شاخصش خود رفسنجانی بهعنوان سر این باند بود که با اشاره به تحریمهای لغو نشده گفته بود این مسأله به حقوقبشر، تروریسم و فلسطین و لبنان مربوطه که البته ما میتوانستیم آن را هم حل کنیم.
اما سؤال اصلی این است که بالاخره حاصل این ملاقاتها چه خواهد بود؟ آیا این خواهد بود که در موضوع سوریه که موضوع اصلی بحث در این ملاقاتها بوده، ترکیه به سمت خواست رژیم تمایل نشان بدهد یا برعکس این رژیم است که به سمت خواست ترکیه تمایل پیدا میکند؟
در این مورد هیچ اظهارنظر رسمی نشده اما روزنامه حکومتی اعتماد در تاریخ 24مرداد این سؤال را عیناً مطرح کرده و نوشته: «آیا ترکیه از مواضع خود عقبنشینی میکند یا ایران و روسیه؟»، این روزنامه وابسته به باند رفسنجانی جواب را از قول یک روزنامه روسی داده که جوابش این است: شاید کاهش اختلاف میان رژیم ایران و ترکیه سختتر از کاهش اختلاف میان ترکیه و روسیه باشد. این جواب دو نکته دارد. اینکه ممکن است در نزدیک شدن روسیه و ترکیه، موضوع سوریه در راستای سیاست ترکیه سمت و سوی حل پیدا کند و در این صورت رژیم ایران هم چه بهخاطر بحرانهای خودش و چه بهخاطر شکست سنگین در حلب مجبور شده باشد که به چنین راهحلی تن بدهد. بر اساس خبری که در سایت تلویزیون الجزیره درج شده، یاسر الفرحان عضو هیأت سیاسی ائتلاف اپوزیسیون سوریه در مورد این دیدارها با خوشبینی گفته: دولت ترکیه بعد از کودتای نافرجام و پاکسازی دستگاهش بهویژه وزارت دفاع از یک جریان مخالف درونی، به انقلاب سوریه بیش از قبل نزدیک شده چون میدانیم در بین ژنرالهای ترکیه که در جریان کودتا دستگیر شدند، کسانی بودند که از کمک به انقلاب سوریه جلوگیری میکردند. با این حساب حاصل نزدیکی تازه بین ترکیه و روسیه و حتی ترکیه و رژیم ایران در پرونده سوریه میریزد و به نفع مردم سوریه خواهد بود. بر اساس این اظهارنظر هم میشود گفت که واقعیت سفر ظریف میتواند در راستای تلاش رژیم برای خروج از باتلاق سوریه با یک عقبنشینی آبرومند باشد. اما برای فهم روشنتر این واقعیت باید تحولات بعدی را مورد توجه قرار داد.
مثلاً ولایتی گرچه میگوید این سفر به موقع و خوب بود اما، ابراز نظر کلی میکند و میگوید که: امیدواریم تفاهم بین دو کشور بیشتر بشود، یعنی توافق باب میل آنها صورت نگرفته. بعد هم در مورد سوریه که موضوع اصلی این گفتگوها میتواند باشد، میگوید: «تصمیمگیری درباره آینده سوریه برعهده مردم سوریه است» که این هم کلی است اما میتواند زمینه را برای برجام2 هم هموار کند. آصفی سخنگوی سابق وزارتخارجه رژیم هم اظهارنظر کلی میکند و میگوید: همکاری ترکیه و روسیه در کنار رژیم ایران میتواند مایهٴ صلح در منطقه باشد. البته منظورش از صلح میتواند بر اساس برجام2 یعنی همان زهر منطقهیی یا چیز دیگری باشد، از این جهت میگویم کلی بوده است.
اما حرفهای خود ظریف که دیروز یعنی بعد از ملاقاتهای ترکیه، به زبان آورده، قابلتوجه است. از یک طرف به ظاهر علیه کشورهای منطقه بهویژه عربستان دود و دم راه میاندازد که این کشورها فکر میکنند «با توافق هستهیی چتر حمایتی غرب از آنها فروپاشیده و بر همین اساس رو به سیاستهای انتحاری علیه ایران آوردهاند» . اما از طرف دیگر میگوید «منطقه احساس میکند با یک تحول راهبردی مواجه است» و ما نباید با «گرفتار شدن در بحثهای بیدلیل داخلی به طرف مقابل فرصت طراحی مجدد» بدهیم.
در رسانهها اظهارنظرهای مختلفی وجود دارد، مثل اینکه ترکیه ممکن است به ظاهر علامتهایی در مورد سوریه بدهد، اما نمیتواند از بحران سوریه بیرون بکشد (یعنی تغییر جهت بدهد)، چون از درون ممکن است منفجر شود.
در روزهای قبل از این مسافرت ظریف و سرکردگان باند رفسنجانی حرفهایی در مورد بحران منطقهیی رژیم زده بودند، آیا این حرفها با اظهارات بعد از سفر متفاوت است یا در یک دستگاه است؟
واقعیت این است که اگر دود و دمها را کنار بگذاریم، میبینیم که حرفهای خود ظریف که قبل از سفر به ترکیه در جمهوری آذربایجان زده بود و بهنحوی به کنار گذاشتن بحثهای باندی داخلی و توجه به مسائل منطقه تأکید کرده بود در حرفهایی که روز 23مرداد یعنی بعد از سفر به ترکیه زده در همان دستگاه قبلی است. دستگاه قبلی هم شاخصش خود رفسنجانی بهعنوان سر این باند بود که با اشاره به تحریمهای لغو نشده گفته بود این مسأله به حقوقبشر، تروریسم و فلسطین و لبنان مربوطه که البته ما میتوانستیم آن را هم حل کنیم.
اما سؤال اصلی این است که بالاخره حاصل این ملاقاتها چه خواهد بود؟ آیا این خواهد بود که در موضوع سوریه که موضوع اصلی بحث در این ملاقاتها بوده، ترکیه به سمت خواست رژیم تمایل نشان بدهد یا برعکس این رژیم است که به سمت خواست ترکیه تمایل پیدا میکند؟
در این مورد هیچ اظهارنظر رسمی نشده اما روزنامه حکومتی اعتماد در تاریخ 24مرداد این سؤال را عیناً مطرح کرده و نوشته: «آیا ترکیه از مواضع خود عقبنشینی میکند یا ایران و روسیه؟»، این روزنامه وابسته به باند رفسنجانی جواب را از قول یک روزنامه روسی داده که جوابش این است: شاید کاهش اختلاف میان رژیم ایران و ترکیه سختتر از کاهش اختلاف میان ترکیه و روسیه باشد. این جواب دو نکته دارد. اینکه ممکن است در نزدیک شدن روسیه و ترکیه، موضوع سوریه در راستای سیاست ترکیه سمت و سوی حل پیدا کند و در این صورت رژیم ایران هم چه بهخاطر بحرانهای خودش و چه بهخاطر شکست سنگین در حلب مجبور شده باشد که به چنین راهحلی تن بدهد. بر اساس خبری که در سایت تلویزیون الجزیره درج شده، یاسر الفرحان عضو هیأت سیاسی ائتلاف اپوزیسیون سوریه در مورد این دیدارها با خوشبینی گفته: دولت ترکیه بعد از کودتای نافرجام و پاکسازی دستگاهش بهویژه وزارت دفاع از یک جریان مخالف درونی، به انقلاب سوریه بیش از قبل نزدیک شده چون میدانیم در بین ژنرالهای ترکیه که در جریان کودتا دستگیر شدند، کسانی بودند که از کمک به انقلاب سوریه جلوگیری میکردند. با این حساب حاصل نزدیکی تازه بین ترکیه و روسیه و حتی ترکیه و رژیم ایران در پرونده سوریه میریزد و به نفع مردم سوریه خواهد بود. بر اساس این اظهارنظر هم میشود گفت که واقعیت سفر ظریف میتواند در راستای تلاش رژیم برای خروج از باتلاق سوریه با یک عقبنشینی آبرومند باشد. اما برای فهم روشنتر این واقعیت باید تحولات بعدی را مورد توجه قرار داد.