نگاهی گذرا و اجمالی به آمار اعلام شده خودکشی و خودسوزی در ماههای اخیر نشان از یک فاجعه ملی دیگر در حاکمیت آخوندها دارد. خودسوزی و خودکشی زنان و مردانی که از فقر، سرکوب، تبعیض و نابرابری به ستوه آمده و به عریان‌ترین شیوه و در عین‌حال وحشتناکترین صورت ممکن اعتراض خود را نسبت به شرایط موجود در میهن نشان می‌دهند، به‌صورتی که آثار و تبعات اجتماعی آن اذهان عمومی را بصورت کامل متوجه خود کرده است و حتی وزیر بهداشت رژیم مجبور می‌شود اعتراف کند: ”مبادا خودکشی اپیدمی شود “.
آخوند شیاد روحانی در شروع دولت خود با عنوان دولت تدبیر و امید، وعده رونق اقتصادی و بهبود وضعیت معیشیت مردم را داد اما نه تنها هیچ‌یک از وعده‌های پوشالی و فریبکارانه او محقق نشد، بلکه دامنه فقر و ستم گسترش پیدا کرده به‌نحوی که تعداد قابل توجهی از مردم محروم ایران تنها انتخابی که پیش روی خود برای خلاصی از این همه تبعیض و سرکوب می‌بینند خودسوزی و خودکشی است.
نمونه‌ها و فاکتها خود به‌خوبی گویای عمق فاجعه می‌باشد و البته همان‌طور که کارگزاران رژیم خود اعتراف کرده‌اند آمارهای ارائه شده بسیار کمتر از واقعیت است. (سایت حکومتی تابناک -23فروردین93)
-روز دوشنبه 18مرداد مردی 45سالهای به نام ظاهر سیلاوی معروف به لفته که دارای پنج فرزند بود و از طریق فروش آب امرار معاش می‌کرد در منطقه ملاشیه اهواز در اعتراض به فقر و بیکاری با ریختن بنزین بر بدنش اقدام به خودسوزی نمود و در همان دقایق جان باخت. (سایت حکومتی عصرما 18مرداد95)
- یک هموطن اهل مراغه صبح روز 12خرداد 95 در اعتراض به رأی صادر شده از سوی دادگاه در مورد فرزندش در محل ساختمان شورای قلابی حل اختلاف در این شهر با ریختن بنزین به روی خود اقدام به خودسوزی کرد. (خبرگزاری هرانا 12خرداد 95)
-یک دستفروش زحمتکش سنندج به‌نام لاوه احمدی‌نیا که پس از غارت و مصادره اموالش توسط مأموران سرکوبگر انتظامی دستگیر شده بود و پس از آزادی از زندان برای گرفتن اموالش به ارگانهای سرکوبگر مراجعه کرد وقتی از مراجعاتش نتیجه نگرفت در تاریخ24 اردیبهشت 95 در مقابل ساختمان صنعت معدن رژیم در سنندج خود را به آتش کشید. (سایت خبررسانی کردستان26اردیبهشت95)
-اسماعیل شاوردی (خنافره) کارگر شهرداری در شهر فلاحیه (شادگان) 30ساله در 7خرداد 95 در اعتراض به پرداخت نشدن 6ماه حقوق عقب‌افتاده خود، دست به خودسوزی زد و متأسفانه جان باخت. این کارگر زحمتکش هفته قبل از اقدام به خودکشی به همراه دیگر کارگران شهرداری در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب‌افتاده خود دست به تجمع و تحصن زده بود. (خبرگزاری هرانا 8خرداد 1395)
- یک هموطن 47ساله در اعتراض به عدم پذیرش خود توسط بیمارستان میلاد تهران، به‌دلیل نداشتن 300هزار تومان پول درمان خود، دست به خودکشی زد و خود را از طبقه سوم بیمارستان به پایین پرتاب کرد. برادر این فرد، در بیمارستان گفت: ”به‌خاطر 300هزار تومان، کاری کردند که برادرم چنین تصمیمی بگیرد. او متاهل است و 2بچه زیر 10سال دارد. (باشگاه خبرنگاران جوان2اردیبهشت95)
- یکی از صنعت گران ایلامی که به دفعات برای گرفتن وام در مسیر تهران به ایلام در رفت و آمد بود، سرانجام از فشارهای اقتصادی به ستوه آمد و در اعتراض به این وضع با ریختن یک گالن 5 لیتری بنزین، خودش را به آتش کشید و جان سپرد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 24مرداد 93)
پدیده شوم خودکشیهای جمعی خانوادگی:
اگر چه فاجعه خودکشی و خودسوزی طی سالهای اخیر با شتاب بی‌سابقه‌یی اقشار مختلف را در بر گرفته و بصور مختلف آنان را می‌بلعد اما تأسف‌بارتر آن که در سالهای اخیر شاهد نمونه‌های تکان‌دهنده‌یی از خودکشیهای جمعی و خانوادگی می‌باشیم که در تاریخ ایران نمونه نداشته است.
- «پدر یک خانواده در شهر ایوان در استان ایلام به علت فقر و نداری به دو فرزند خود سم خوراند» . (روزنامه حکومتی جهان صنعت 9اردیبهشت)
- «جسد مردی 37ساله در کنار اجساد همسر و دو کودکش در خانه‌ای در نیشابور پیدا شد» . (روزنامه حکومتی جهان صنعت 9اردیبهشت)
-شهلا طاهری 30ساله اهل کرمانشاه، به‌دلیل بیکاری و فقر با ریختن نفت بر روی خود و همسرش دست به خودسوزی زد و جان سپرد. (خبرگزاری هرانا 11شهریور94)
- مادری دختر 17ماهه خود را از پشت‌بام به پایین پرتاب کرد و خود نیز به‌دنبال او اقدام به خودکشی کرد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا اردیبهشت87)
-یک هموطن روستایی ساکن یکی از روستاهای شهرستان کنگاور در استان کرمانشاه در روز چهارشنبه ۲۵ فرودین ماه در یک خودکشی خانوادگی خود را به همراه دختر و پسر نونهالش به گلوله سپرد. این هموطن روستایی که تنها خودش از این حادثه جان سالم بدر برد، دلیل این عمل را اینگونه عنوان می‌کند که ”نمی‌خواستم فرزندانم به عاقبت من دچار شوند. (سایت حکومتی افتاب 24اردیبهشت87)
-سه خواهر مجرد که بین 43 تا 50سال سن داشتند روز سه‌شنبه 11اسفند94 با آزاد کردن شلنگ گاز شهری از محل خود در داخل منزل، دست به خودکشی زده و جان باختند. (سایت حکومتی تابناک 12اسفند94)
حاکمیت آخوندی و خودسوزی و خودکشی بی‌سابقه زنان:
گسترده‌ترین خودکشی و خودسوزی تحت حاکمیت آخوندها مربوط به زنان، قربانیان مظلوم و اغلب خاموش این فاجعه که تحت شدیرین سرکوبهای قرون‌وسطایی قرار دارند، می باشد.
فاجعه‌ای که محصول فشارهای طاقت‌فرسای اقتصادی، تحقیر و فشارهای ارتجاعی بر زنان و سرکوب گسترده آنان به بهانه‌های مختلف در نظام زن‌ستیز آخوندی است.
به نمونه‌های دردناکی از این مصیبت اجتماعی توجه کنید:
-روز جمعه 15خرداد یک زن 21ساله در شهر میانرود دزفول در منزل مسکونی خود اقدام به خودسوزی کرد و دچار ۱۰۰ درصد سوختگی شد.
(سایت حکومتی رهیاب15خرداد)
- زن جوانی به نام خدیجه مرادی ۲۸ساله در شهرک کانی دینار مریوان در استان کردستان که شامگاه پنجشنبه 25فرودین95 دست به خودسوزی زده بود روز جمعه 26فروردین در بیمارستان جان باخت. (سایت خبری کیهان نوین29فروردین 95)
- صبح یکشنبه 5اردیبهشت یک خانم باردار که حدود 35سال سن داشت در پارک‌شهر فسا خود را به آتش کشید و دچار صددرصد سوختگی شد و جان باخت. (سایت بسوی پیروزی6اردیبهشت 95)
-یک دختر جوان 20ساله به‌نام مریم روز سه‌شنبه ٢٤ فروردین 95 در در روستای ’یارالی’ شهر مهاباد اقدام به خودسوزی کرد. (سایت بسوی پیروزی24فروردین)
- سه دختر نوجوان 16، 17 و 18ساله بتاریخ 30و31 اردیبهشت ماه در شهرهای مشهد و تهران با خودکشی به زندگی خود پایان دادند (سایت حقوق‌بشر کیهان نوین 30و31 اردیبهشت ماه95)
-یک زن که کارگر سابق یک کارگاه نان فانتزی در مشهد بود به‌دنبال اختلاف با کارفرمایش یکشنبه شب 21تیر 94 به‌وسیله بنزین اقدام به خودسوزی نمود که بلافاصله توسط مردم حاضر در صحنه آتش مهار شد و به بیمارستان اعزام شد. (خبرگزاری حکومتی آنا، یکشنبه 21تیر 94)
حاکمیت آخوندی و خودکشی کودکان و نونهالان:
گسترش و استمرار خودکشیها، در نتیجه سیاستهای خانمان برانداز آخوندها به دانش‌آموزان یعنی قشری که در سنین آرزو و امید هستند و خودکشی برایشان اصلاً متصور نیست نیز، رسیده است.
در ارتباط با این فاجعه سرمقاله روزنامه حکومتی ابتکار6بهمن 94 چنین می‌نویسد: «در نظام آموزشی که سرمایه سالاران آموزشگاهی و بازاری افسارش را به دست گرفته‌اند و آن را در مسیر منافع خویش به چرخش و گردش در می‌آورند و هر روز با هزار جور شعبده بازی که از حقه کنکور بیرون می‌آورند ذهن و روح و سلامت و سلامت و صدبار سلامت فرزندان جامعه را تهدید و تحدید می‌کنند و حاصلش رشد سرطانی خودکشی و ترک تحصیل و یاس و سرخوردگی و... است، چگونه می‌توان انتظار داشت که ابن سیناها و خواجه نصیرها تربیت شوند؟» و در ادامه آن می‌نویسد: «نگاهی به آمار خودکشی دانش‌آموزان در چند ساله اخیر نشانگر آن است که چگونه فرزندان بی‌پناه ما تحت فشارهای شدید روحی و روانی حاضرند جان خود را از قید دنیا آزاد و قبولی را حلال شیفتگانش کنند» .
به نمونه‌های دردناک زیر که براستی قابل بیان نیستند توجه کنید:
- «خودکشی دانش‌آموز کرمانشاهی در سرویس بهداشتی مدرسه سیزدهمین خودکشی دانش‌آموزان در سال جاری بود» . (روزنامه حکومتی آرمان 6بهمن 94).
-دانش‌آموز دختر ۱۲ ساله در مشهد خودکشی کرد. این دختر ۱۲ ساله از طبقه چهارم ساختمان خود را به پایین پرتاب کرد. (پایگاه خبری الف 19خرداد)
-دختر ۱۴ ساله بعد از تعطیلی از مدرسه خود را حلق‌آویز کرد. (سایت حکومتی صدای ایران 11خرداد 95)
-پسر ۱۱ سالهای با حلق‌آویز کردن، خود را از چارچوب در بالکن به وسیله روسری مادرش حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
- سجاد» ۱۵ ساله، دانش‌آموز دوم دبیرستان یکی از مدارس شبانه‌روزی، خود را در آغل گوسفندان حلق‌آویز کرد. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
-هاوری» دانش‌آموز ۱۱ ساله، ساکن محله تاج‌الدین در شهرستان اشنویه، جلوی آینه خود را دار زد و جان سپرد. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
-پریناز ۱۳ ساله خود را از میان نرده‌های پل عابر در شرق تهران به پایین پرتاب کرد و پس از برخورد با اتوبوس جان باخت. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
واقعیت این است که رژیم ولایت‌فقیه که ماهیتاً ضد‌مردمی است، تمامی سرمایه‌های مردم ایران را یا صرف سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی برای بقای موجودیت شوم خود کرده است و یا به چپاول و غارت برده که محصول آن از جمله پدیده شوم خودکشی و خود سوزی گسترده در میان اقشار مختلف مردم ایران‌زمین است که نصیبی جز فقر و سیه روزی از این رژیم نداشته‌اند.
بی‌تردید تنها راه رهایی از این وضعیت تکان‌دهنده، زدودن این نظام سراپا فاسد و سرکوبگر از دامان پاک ایران‌زمین است.
آخوند شیاد روحانی در شروع دولت خود با عنوان دولت تدبیر و امید، وعده رونق اقتصادی و بهبود وضعیت معیشیت مردم را داد اما نه تنها هیچ‌یک از وعده‌های پوشالی و فریبکارانه او محقق نشد، بلکه دامنه فقر و ستم گسترش پیدا کرده به‌نحوی که تعداد قابل توجهی از مردم محروم ایران تنها انتخابی که پیش روی خود برای خلاصی از این همه تبعیض و سرکوب می‌بینند خودسوزی و خودکشی است.
نمونه‌ها و فاکتها خود به‌خوبی گویای عمق فاجعه می‌باشد و البته همان‌طور که کارگزاران رژیم خود اعتراف کرده‌اند آمارهای ارائه شده بسیار کمتر از واقعیت است. (سایت حکومتی تابناک -23فروردین93)
-روز دوشنبه 18مرداد مردی 45سالهای به نام ظاهر سیلاوی معروف به لفته که دارای پنج فرزند بود و از طریق فروش آب امرار معاش می‌کرد در منطقه ملاشیه اهواز در اعتراض به فقر و بیکاری با ریختن بنزین بر بدنش اقدام به خودسوزی نمود و در همان دقایق جان باخت. (سایت حکومتی عصرما 18مرداد95)
- یک هموطن اهل مراغه صبح روز 12خرداد 95 در اعتراض به رأی صادر شده از سوی دادگاه در مورد فرزندش در محل ساختمان شورای قلابی حل اختلاف در این شهر با ریختن بنزین به روی خود اقدام به خودسوزی کرد. (خبرگزاری هرانا 12خرداد 95)
-یک دستفروش زحمتکش سنندج به‌نام لاوه احمدی‌نیا که پس از غارت و مصادره اموالش توسط مأموران سرکوبگر انتظامی دستگیر شده بود و پس از آزادی از زندان برای گرفتن اموالش به ارگانهای سرکوبگر مراجعه کرد وقتی از مراجعاتش نتیجه نگرفت در تاریخ24 اردیبهشت 95 در مقابل ساختمان صنعت معدن رژیم در سنندج خود را به آتش کشید. (سایت خبررسانی کردستان26اردیبهشت95)
-اسماعیل شاوردی (خنافره) کارگر شهرداری در شهر فلاحیه (شادگان) 30ساله در 7خرداد 95 در اعتراض به پرداخت نشدن 6ماه حقوق عقب‌افتاده خود، دست به خودسوزی زد و متأسفانه جان باخت. این کارگر زحمتکش هفته قبل از اقدام به خودکشی به همراه دیگر کارگران شهرداری در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب‌افتاده خود دست به تجمع و تحصن زده بود. (خبرگزاری هرانا 8خرداد 1395)
- یک هموطن 47ساله در اعتراض به عدم پذیرش خود توسط بیمارستان میلاد تهران، به‌دلیل نداشتن 300هزار تومان پول درمان خود، دست به خودکشی زد و خود را از طبقه سوم بیمارستان به پایین پرتاب کرد. برادر این فرد، در بیمارستان گفت: ”به‌خاطر 300هزار تومان، کاری کردند که برادرم چنین تصمیمی بگیرد. او متاهل است و 2بچه زیر 10سال دارد. (باشگاه خبرنگاران جوان2اردیبهشت95)
- یکی از صنعت گران ایلامی که به دفعات برای گرفتن وام در مسیر تهران به ایلام در رفت و آمد بود، سرانجام از فشارهای اقتصادی به ستوه آمد و در اعتراض به این وضع با ریختن یک گالن 5 لیتری بنزین، خودش را به آتش کشید و جان سپرد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 24مرداد 93)
پدیده شوم خودکشیهای جمعی خانوادگی:
اگر چه فاجعه خودکشی و خودسوزی طی سالهای اخیر با شتاب بی‌سابقه‌یی اقشار مختلف را در بر گرفته و بصور مختلف آنان را می‌بلعد اما تأسف‌بارتر آن که در سالهای اخیر شاهد نمونه‌های تکان‌دهنده‌یی از خودکشیهای جمعی و خانوادگی می‌باشیم که در تاریخ ایران نمونه نداشته است.
- «پدر یک خانواده در شهر ایوان در استان ایلام به علت فقر و نداری به دو فرزند خود سم خوراند» . (روزنامه حکومتی جهان صنعت 9اردیبهشت)
- «جسد مردی 37ساله در کنار اجساد همسر و دو کودکش در خانه‌ای در نیشابور پیدا شد» . (روزنامه حکومتی جهان صنعت 9اردیبهشت)
-شهلا طاهری 30ساله اهل کرمانشاه، به‌دلیل بیکاری و فقر با ریختن نفت بر روی خود و همسرش دست به خودسوزی زد و جان سپرد. (خبرگزاری هرانا 11شهریور94)
- مادری دختر 17ماهه خود را از پشت‌بام به پایین پرتاب کرد و خود نیز به‌دنبال او اقدام به خودکشی کرد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا اردیبهشت87)
-یک هموطن روستایی ساکن یکی از روستاهای شهرستان کنگاور در استان کرمانشاه در روز چهارشنبه ۲۵ فرودین ماه در یک خودکشی خانوادگی خود را به همراه دختر و پسر نونهالش به گلوله سپرد. این هموطن روستایی که تنها خودش از این حادثه جان سالم بدر برد، دلیل این عمل را اینگونه عنوان می‌کند که ”نمی‌خواستم فرزندانم به عاقبت من دچار شوند. (سایت حکومتی افتاب 24اردیبهشت87)
-سه خواهر مجرد که بین 43 تا 50سال سن داشتند روز سه‌شنبه 11اسفند94 با آزاد کردن شلنگ گاز شهری از محل خود در داخل منزل، دست به خودکشی زده و جان باختند. (سایت حکومتی تابناک 12اسفند94)
حاکمیت آخوندی و خودسوزی و خودکشی بی‌سابقه زنان:
گسترده‌ترین خودکشی و خودسوزی تحت حاکمیت آخوندها مربوط به زنان، قربانیان مظلوم و اغلب خاموش این فاجعه که تحت شدیرین سرکوبهای قرون‌وسطایی قرار دارند، می باشد.
فاجعه‌ای که محصول فشارهای طاقت‌فرسای اقتصادی، تحقیر و فشارهای ارتجاعی بر زنان و سرکوب گسترده آنان به بهانه‌های مختلف در نظام زن‌ستیز آخوندی است.
به نمونه‌های دردناکی از این مصیبت اجتماعی توجه کنید:
-روز جمعه 15خرداد یک زن 21ساله در شهر میانرود دزفول در منزل مسکونی خود اقدام به خودسوزی کرد و دچار ۱۰۰ درصد سوختگی شد.
(سایت حکومتی رهیاب15خرداد)
- زن جوانی به نام خدیجه مرادی ۲۸ساله در شهرک کانی دینار مریوان در استان کردستان که شامگاه پنجشنبه 25فرودین95 دست به خودسوزی زده بود روز جمعه 26فروردین در بیمارستان جان باخت. (سایت خبری کیهان نوین29فروردین 95)
- صبح یکشنبه 5اردیبهشت یک خانم باردار که حدود 35سال سن داشت در پارک‌شهر فسا خود را به آتش کشید و دچار صددرصد سوختگی شد و جان باخت. (سایت بسوی پیروزی6اردیبهشت 95)
-یک دختر جوان 20ساله به‌نام مریم روز سه‌شنبه ٢٤ فروردین 95 در در روستای ’یارالی’ شهر مهاباد اقدام به خودسوزی کرد. (سایت بسوی پیروزی24فروردین)
- سه دختر نوجوان 16، 17 و 18ساله بتاریخ 30و31 اردیبهشت ماه در شهرهای مشهد و تهران با خودکشی به زندگی خود پایان دادند (سایت حقوق‌بشر کیهان نوین 30و31 اردیبهشت ماه95)
-یک زن که کارگر سابق یک کارگاه نان فانتزی در مشهد بود به‌دنبال اختلاف با کارفرمایش یکشنبه شب 21تیر 94 به‌وسیله بنزین اقدام به خودسوزی نمود که بلافاصله توسط مردم حاضر در صحنه آتش مهار شد و به بیمارستان اعزام شد. (خبرگزاری حکومتی آنا، یکشنبه 21تیر 94)
حاکمیت آخوندی و خودکشی کودکان و نونهالان:
گسترش و استمرار خودکشیها، در نتیجه سیاستهای خانمان برانداز آخوندها به دانش‌آموزان یعنی قشری که در سنین آرزو و امید هستند و خودکشی برایشان اصلاً متصور نیست نیز، رسیده است.
در ارتباط با این فاجعه سرمقاله روزنامه حکومتی ابتکار6بهمن 94 چنین می‌نویسد: «در نظام آموزشی که سرمایه سالاران آموزشگاهی و بازاری افسارش را به دست گرفته‌اند و آن را در مسیر منافع خویش به چرخش و گردش در می‌آورند و هر روز با هزار جور شعبده بازی که از حقه کنکور بیرون می‌آورند ذهن و روح و سلامت و سلامت و صدبار سلامت فرزندان جامعه را تهدید و تحدید می‌کنند و حاصلش رشد سرطانی خودکشی و ترک تحصیل و یاس و سرخوردگی و... است، چگونه می‌توان انتظار داشت که ابن سیناها و خواجه نصیرها تربیت شوند؟» و در ادامه آن می‌نویسد: «نگاهی به آمار خودکشی دانش‌آموزان در چند ساله اخیر نشانگر آن است که چگونه فرزندان بی‌پناه ما تحت فشارهای شدید روحی و روانی حاضرند جان خود را از قید دنیا آزاد و قبولی را حلال شیفتگانش کنند» .
به نمونه‌های دردناک زیر که براستی قابل بیان نیستند توجه کنید:
- «خودکشی دانش‌آموز کرمانشاهی در سرویس بهداشتی مدرسه سیزدهمین خودکشی دانش‌آموزان در سال جاری بود» . (روزنامه حکومتی آرمان 6بهمن 94).
-دانش‌آموز دختر ۱۲ ساله در مشهد خودکشی کرد. این دختر ۱۲ ساله از طبقه چهارم ساختمان خود را به پایین پرتاب کرد. (پایگاه خبری الف 19خرداد)
-دختر ۱۴ ساله بعد از تعطیلی از مدرسه خود را حلق‌آویز کرد. (سایت حکومتی صدای ایران 11خرداد 95)
-پسر ۱۱ سالهای با حلق‌آویز کردن، خود را از چارچوب در بالکن به وسیله روسری مادرش حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
- سجاد» ۱۵ ساله، دانش‌آموز دوم دبیرستان یکی از مدارس شبانه‌روزی، خود را در آغل گوسفندان حلق‌آویز کرد. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
-هاوری» دانش‌آموز ۱۱ ساله، ساکن محله تاج‌الدین در شهرستان اشنویه، جلوی آینه خود را دار زد و جان سپرد. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
-پریناز ۱۳ ساله خود را از میان نرده‌های پل عابر در شرق تهران به پایین پرتاب کرد و پس از برخورد با اتوبوس جان باخت. (خبرگزاری حکومتی مهر 5بهمن 1394)
واقعیت این است که رژیم ولایت‌فقیه که ماهیتاً ضد‌مردمی است، تمامی سرمایه‌های مردم ایران را یا صرف سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی برای بقای موجودیت شوم خود کرده است و یا به چپاول و غارت برده که محصول آن از جمله پدیده شوم خودکشی و خود سوزی گسترده در میان اقشار مختلف مردم ایران‌زمین است که نصیبی جز فقر و سیه روزی از این رژیم نداشته‌اند.
بی‌تردید تنها راه رهایی از این وضعیت تکان‌دهنده، زدودن این نظام سراپا فاسد و سرکوبگر از دامان پاک ایران‌زمین است.
