روز 4مرداد95 جلسه سران کشورهای عرب در پایتخت موریتانی برگزار شد. در بیانیه پایانی این اجلاس، رژیم آخوندی بهشدت مورد حمله قرار گرفته است.
در جلسه قبل که در سطح وزیران خارجه اتحادیه عرب برگزار شد، پیشنویس آماده شد و اساس همان پیشنویس توسط سران اتحادیه عرب هم مورد تأیید قرار گرفت. در آن
پیشنویس یک بند جدی به رژیم آخوندی اختصاص داده شده بود و نسبت به دخالتهای این رژیم در منطقه، هشدار داده بودند. حالا وقتی همان پیشنویس در جلسه سران هم مورد موافقت قرار میگیرد، یعنی پای آن مهر شده و جنبهٴ رسمی پیدا کرده است. موضعگیریهای جداگانهٴ رهبران کشورهای عربی علیه رژیم در این اجلاس یا حاشیهٴ آن هم، همین موضوع را تأیید میکند. برای نمونه دبیرکل اتحادیه عرب گفت: «رفتار رژیم ایران جهان عرب را خشمگین کرده است» . امیر بحرین در پیامی گفت: «مقابله با دخالت رژیم ایران، شرط پیروزی بر تروریسم است» . رئیسجمهور یمن گفت: «شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران علیه دولت قانونی یمن عصیان کردهاند» . رئیس پارلمان عربی گفت: «رژیم ایران دوست ما نیست» .
این وضعیت نشان میدهد که فضای حاکم بر این اجلاس، فضای مقابله با رژیم در منطقه و هشدار جدی به آخوندها بود. بیدلیل نیست که رژیم واکنش افسارگسیخته داشت، علت این است که به چشم میبیند چند جبهه قوی از کشورهای منطقه، در برابرش صفآرایی کردند.
اما در رابطه با مضمون و سمت و سوی واکنشهای رژیم باید گفت که رژیم در یک رویکرد بسیار متناقض، از یک طرف تلاش میکند با فرافکنی، جلسه سران اتحادیه عرب را کم اهمیت نشان بدهد، مثلاً بگوید فقط سران 6کشور عربی شرکت داشتند، از طرف دیگر چنان از بیانیه و موضع کشورهای عربی سوخته که نمیتواند ضربه سنگینی را که دریافت کرده بپوشاند و لابهلای جیغهای بنفش، به آن اعتراف کند. برای نمونه، رسانههای رژیم گفتند قرار بود فضای حاکم بر این اجلاس در مورد فلسطین و تروریسم باشد، اما بهخاطر تحرکات برخی کشورها، فضای حاکم بر ضدایران شد. این یک اعتراف مهم است. یا خبرگزاری رسمی رژیم موسوم به ایرنا امروز (5مرداد) نسبت به مطرح شدن موضوع حزبالشیطان در این اجلاس و تصمیمگیریهایی علیه آن سوز و گداز کرده. یا رسانههای امروز رژیم با سوز و گداز و وحشت به قرائت پیام پادشاه عربستان توسط وزیرخارجه این کشور اشاره کردند که گفت: «از همه میخواهیم در برابر دخالتهای ایران در امور کشورهای عرب بایستند» . سرکردگان رژیم همچنین از این قسمت پیام ملک سلمان بسیار نگران شده که گفته: «بشار اسد نمیتواند در آینده سوریه نقش و جایگاهی داشته باشد» . یک تیتر دیگرکه در رسانههای امروز رژیم، 5مرداد نشان از وحشت رژیم داشت این بود: «اتحادیه عرب در بیانیهیی ادعایی، دخالتهای ایران را در امور کشورهای عربی محکوم کرد!» . یا در تیتر دیگری دیدیم: «انزوای ایران توهم عربستان» که اعتراف به انزوای رژیم است.
حالا سوالی که پیش میآید این است که در برابر این وضعیت، آیا رژیم توان مقابله با فشارهای منطقهیی را دارد؟
واقعیت این است که نفس این همه سوز و گداز و آه و ناله بیانگر موضع بهشدت پایین و ناتوان این رژیم است، اگر توان هر نوع مقابلهٴ رو در رو را داشت اصلاً نیاز به این همه سر و صدا نبود و به موقع عمل میکرد. مثلاً بهعنوان کمترین واکنش، روابطش را قطع میکرد یا کاهش میداد.. یا اگر توان کار جبههیی داشت حتماً این جبهه را علیه این کشورها فعال میکرد که صف آرایی جبهه در مقابل جبهه بشود. اما چنین چیزهایی دیده نمیشود. در حالی که بیانیه اتحادیه عرب و همین اجلاس که به گفته رسانههای رژیم، در عمل هدف آن به مقابله با رژیم تبدیل شد، یک جبههبندی قوی در برابر رژیم است. البته علاوه بر سر و صدا، یک سلاح دیگر هم رژیم دارد که چارهیی جز استفاده از آن ندارد، آن هم تروریسم است. البته میداند که استفاده از تروریسم فشار و انزوا را بهشدت افزایش میدهد و باید بهای بسا بیشتری بپردازد.
این نکته را هم اضافه کنم که همین ضربه جدی که رژیم دریافت کرده، شقه و شکاف درونیش را هم تشدید میکند. بنابراین، نتایج جلسه سران اتحادیه عرب، تاثیرات منطقهیی و داخلی جدی بر روی رژیم میگذارد.
در جلسه قبل که در سطح وزیران خارجه اتحادیه عرب برگزار شد، پیشنویس آماده شد و اساس همان پیشنویس توسط سران اتحادیه عرب هم مورد تأیید قرار گرفت. در آن
پیشنویس یک بند جدی به رژیم آخوندی اختصاص داده شده بود و نسبت به دخالتهای این رژیم در منطقه، هشدار داده بودند. حالا وقتی همان پیشنویس در جلسه سران هم مورد موافقت قرار میگیرد، یعنی پای آن مهر شده و جنبهٴ رسمی پیدا کرده است. موضعگیریهای جداگانهٴ رهبران کشورهای عربی علیه رژیم در این اجلاس یا حاشیهٴ آن هم، همین موضوع را تأیید میکند. برای نمونه دبیرکل اتحادیه عرب گفت: «رفتار رژیم ایران جهان عرب را خشمگین کرده است» . امیر بحرین در پیامی گفت: «مقابله با دخالت رژیم ایران، شرط پیروزی بر تروریسم است» . رئیسجمهور یمن گفت: «شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران علیه دولت قانونی یمن عصیان کردهاند» . رئیس پارلمان عربی گفت: «رژیم ایران دوست ما نیست» .
این وضعیت نشان میدهد که فضای حاکم بر این اجلاس، فضای مقابله با رژیم در منطقه و هشدار جدی به آخوندها بود. بیدلیل نیست که رژیم واکنش افسارگسیخته داشت، علت این است که به چشم میبیند چند جبهه قوی از کشورهای منطقه، در برابرش صفآرایی کردند.
اما در رابطه با مضمون و سمت و سوی واکنشهای رژیم باید گفت که رژیم در یک رویکرد بسیار متناقض، از یک طرف تلاش میکند با فرافکنی، جلسه سران اتحادیه عرب را کم اهمیت نشان بدهد، مثلاً بگوید فقط سران 6کشور عربی شرکت داشتند، از طرف دیگر چنان از بیانیه و موضع کشورهای عربی سوخته که نمیتواند ضربه سنگینی را که دریافت کرده بپوشاند و لابهلای جیغهای بنفش، به آن اعتراف کند. برای نمونه، رسانههای رژیم گفتند قرار بود فضای حاکم بر این اجلاس در مورد فلسطین و تروریسم باشد، اما بهخاطر تحرکات برخی کشورها، فضای حاکم بر ضدایران شد. این یک اعتراف مهم است. یا خبرگزاری رسمی رژیم موسوم به ایرنا امروز (5مرداد) نسبت به مطرح شدن موضوع حزبالشیطان در این اجلاس و تصمیمگیریهایی علیه آن سوز و گداز کرده. یا رسانههای امروز رژیم با سوز و گداز و وحشت به قرائت پیام پادشاه عربستان توسط وزیرخارجه این کشور اشاره کردند که گفت: «از همه میخواهیم در برابر دخالتهای ایران در امور کشورهای عرب بایستند» . سرکردگان رژیم همچنین از این قسمت پیام ملک سلمان بسیار نگران شده که گفته: «بشار اسد نمیتواند در آینده سوریه نقش و جایگاهی داشته باشد» . یک تیتر دیگرکه در رسانههای امروز رژیم، 5مرداد نشان از وحشت رژیم داشت این بود: «اتحادیه عرب در بیانیهیی ادعایی، دخالتهای ایران را در امور کشورهای عربی محکوم کرد!» . یا در تیتر دیگری دیدیم: «انزوای ایران توهم عربستان» که اعتراف به انزوای رژیم است.
حالا سوالی که پیش میآید این است که در برابر این وضعیت، آیا رژیم توان مقابله با فشارهای منطقهیی را دارد؟
واقعیت این است که نفس این همه سوز و گداز و آه و ناله بیانگر موضع بهشدت پایین و ناتوان این رژیم است، اگر توان هر نوع مقابلهٴ رو در رو را داشت اصلاً نیاز به این همه سر و صدا نبود و به موقع عمل میکرد. مثلاً بهعنوان کمترین واکنش، روابطش را قطع میکرد یا کاهش میداد.. یا اگر توان کار جبههیی داشت حتماً این جبهه را علیه این کشورها فعال میکرد که صف آرایی جبهه در مقابل جبهه بشود. اما چنین چیزهایی دیده نمیشود. در حالی که بیانیه اتحادیه عرب و همین اجلاس که به گفته رسانههای رژیم، در عمل هدف آن به مقابله با رژیم تبدیل شد، یک جبههبندی قوی در برابر رژیم است. البته علاوه بر سر و صدا، یک سلاح دیگر هم رژیم دارد که چارهیی جز استفاده از آن ندارد، آن هم تروریسم است. البته میداند که استفاده از تروریسم فشار و انزوا را بهشدت افزایش میدهد و باید بهای بسا بیشتری بپردازد.
این نکته را هم اضافه کنم که همین ضربه جدی که رژیم دریافت کرده، شقه و شکاف درونیش را هم تشدید میکند. بنابراین، نتایج جلسه سران اتحادیه عرب، تاثیرات منطقهیی و داخلی جدی بر روی رژیم میگذارد.