موضوع حقوق های نجومی کارگزاران نظام ولایتفقیه یکی از داغ ترین موضوعات بین جوانهاست. آنها که یا بیکارند یا با حقوقی زیر خط فقر سر میکنند، از حقوق های نجومی کارگزاران نظام به خشم آمدند و چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی مطالبات خودشان را در این زمینه دارند. این مسأله آنقدر حائز اهمیت است که سران هر دو باند تلاش میکنند خودشان را کنار بکشند یا با رو کردن فیشهای حقوقی مهرههای نظام در باند رقیب، آنها را هم در این آتش بسوزانند. بهعنوان نمونه سردژخیم قضاییة نظام در واکنش به باند رقیب گفته که که در موضوع حقوقهای نامتعارف باید دقیقتر صحبت کرد و نباید گفته شود که همهٴ قوا در این مسأله مشترکند. این آخوند جنایتکار مدعی شده که حقوق نامتعارف در قوه قضاییه نداشتند. به واقع اگر نداری، فیش حقوق خودت و کارگزاران جنایتخانهات را چاپ کن تا رقیب رسوا شود.
آری، موضوع حقوق های نجومی آنقدر در سطح جامعه انعکاس داشته که جوانان در فرصتهایی که پیدا میکنند کارگزاران نظام را در این رابطه مورد بازخواست قرار میدهند. بهعنوان نمونه، در جلسهای که کواکبیان، عضو مجلس ارتجاع در پردیس داشته، از طرف یکی از حاضرین مورد سؤال قرار میگیرد تا میزان حقوق خودش را بیان کند. این عضو مجلس ارتجاع هم مدعی میشود که از مجلس حقوق نمیگیرد و تنها 5 میلیون و اندی دریافتی از دانشگاه دارد و میگوید آنقدر خرج برخی نمایندگان شهرستانها زیاد است که باید یک چیزی هم از جیب خودشان بدهند. (خبرگزاری سپاه پاسداران رژیم موسوم به فارس28تیر95)
این هم از عجایب روزگاره! فقط معلوم نیست که چطور میشود که اعضای مجلس ارتجاع بعد از دوران عضویت دارای ثروتهای میلیاردی میشوند؟ !. به نظر میرسه منکر حقوق شدن راحتتر از نشاندادن فیش حقوق است.
حاشا کردن و تلاش برای لاپوشانی کردن با تناقض گوییهای مداوم، کار آخوند روحانی و سردمداران نظام شده، حالا این سؤال پیش روی ماست که آیا آخوندها میتوانند با این دجالگریها و به گردن هم انداختن تقصیر در جنگ باندی، جوانها را بفریبند و خواسته اصلی آنها را که سرنگونی تمامیت نظام ولایتفقیه است، از روی میز بردارند؟ ! پاسخ این است که نه! شعلههای آتش جنگ و دعوای باندی در نظام ولایتفقیه، هر دو باند را میسوزاند و فرصتی است برای جوانها که حقوق خودشان را مطالبه کنند. کاری که همین حالا هم بسیاری از کارگران و دانشجویان انجام میدهند و انتظار میرود که حالا و پس از اثبات موهوم بودن برجام و وعدههای اقتصادی آخوند روحانی رنگ و بوی دیگری بگیرد و عرصه را برای آخوندها و کارگزارانشان تنگتر کند.
آری، موضوع حقوق های نجومی آنقدر در سطح جامعه انعکاس داشته که جوانان در فرصتهایی که پیدا میکنند کارگزاران نظام را در این رابطه مورد بازخواست قرار میدهند. بهعنوان نمونه، در جلسهای که کواکبیان، عضو مجلس ارتجاع در پردیس داشته، از طرف یکی از حاضرین مورد سؤال قرار میگیرد تا میزان حقوق خودش را بیان کند. این عضو مجلس ارتجاع هم مدعی میشود که از مجلس حقوق نمیگیرد و تنها 5 میلیون و اندی دریافتی از دانشگاه دارد و میگوید آنقدر خرج برخی نمایندگان شهرستانها زیاد است که باید یک چیزی هم از جیب خودشان بدهند. (خبرگزاری سپاه پاسداران رژیم موسوم به فارس28تیر95)
این هم از عجایب روزگاره! فقط معلوم نیست که چطور میشود که اعضای مجلس ارتجاع بعد از دوران عضویت دارای ثروتهای میلیاردی میشوند؟ !. به نظر میرسه منکر حقوق شدن راحتتر از نشاندادن فیش حقوق است.
حاشا کردن و تلاش برای لاپوشانی کردن با تناقض گوییهای مداوم، کار آخوند روحانی و سردمداران نظام شده، حالا این سؤال پیش روی ماست که آیا آخوندها میتوانند با این دجالگریها و به گردن هم انداختن تقصیر در جنگ باندی، جوانها را بفریبند و خواسته اصلی آنها را که سرنگونی تمامیت نظام ولایتفقیه است، از روی میز بردارند؟ ! پاسخ این است که نه! شعلههای آتش جنگ و دعوای باندی در نظام ولایتفقیه، هر دو باند را میسوزاند و فرصتی است برای جوانها که حقوق خودشان را مطالبه کنند. کاری که همین حالا هم بسیاری از کارگران و دانشجویان انجام میدهند و انتظار میرود که حالا و پس از اثبات موهوم بودن برجام و وعدههای اقتصادی آخوند روحانی رنگ و بوی دیگری بگیرد و عرصه را برای آخوندها و کارگزارانشان تنگتر کند.