728 x 90

حمله موشكى,

پاسخ موشکها چه بود؟

-

گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
از د. نجمی
دوستی از شبهای موشک‌باران کمپ لیبرتی در عراق صحبت می‌کرد.
به‌خصوص در مورد شب موشک‌باران هفتم آبان95، که رژیم آخوندی هشتاد موشک تقویت شده به آنجا شلیک کرد.
می‌گفت مثل این بود که هیولایی بالای آسمان نعره و تنوره می‌کشید و بعد از هر نعره‌ی اژدهاوار، موشک به سالن یا بنگالی می‌خورد و آتش و قطعات مذاب به هوا پرتاب می‌شد.
این صحنه را ضربدر هشتاد کن تا تصویر آن شب را حس کنی.

اخیراً هم دوباره یک صحنه از موشک‌باران لیبرتی با 50 موشک در تیرماه تکرار شد.
من در اندیشه در لابلای حس انفجارها به خود می‌گفتم.
ببین این مقاومت و این مجاهدین چه نیرویی هستند که برای روبه‌رو شدن با جمعی از اعضای محاصره شدة بدون سلاح و بی‌دفاعشان، باید با چنین موشکهایی با این تعداد روبه‌رو شوی. یعنی از این صحنه، به این نتیجه می‌رسیدم که عجب هیبتی دارد این مجاهدین.

و فکر می‌کردم که رژیم غیر از مجاهدین، با کدام نیروی مخالف خود این‌طور صحبت می‌کند؟

هرچه در این باره فکر می‌کردم به نتایج جالبتری می‌رسیدم.
این‌که مگر خود رژیم بارها نگفته و هر روز هم نمی‌گوید که اینها از بین رفته‌اند.
پس این کارها چیست؟ مگر نمی‌گوید که مجاهدین در ایران پایگاه ندارند؟ پس ترسش از چیست؟

در ادامه‌ی همین فکرها از خود پرسیدم پاسخ این موشکها را مجاهدین چطور می‌دهند؟ و پاسخی نمی‌یافتم تا این صحنه‌ی گردهمایی ایران آزاد را دیدم.
درست مثل این بود که نه هشتاد موشک، بلکه هشتصد موشک بر سر رژیم فرود بیاوری.
و عجب موشکهایی!. اگر می‌خواهید ببینید رژیم چقدر به خودش لرزیده و به وحشت افتاده، به آنچه که این روزها علیه گردهمایی مقاومت می‌نویسد نگاه کنید! آسمان را به ریسمان می‌بافد. به زمین و زمان فحش می‌دهد. و... .

بله! این داستان جالب میهن ماست. که سالهاست ادامه دارد.

من خود از سالهای روی کار آمدن این رژیم شاهد وضعیت رژیم و جایگاه مجاهدین بودم.
و حالا که مقایسه می‌کنم وضع رژیم را واقعاً به عبرت آموزترین درسهای تاریخ می‌رسم.

رژیمی که با وعده‌های حکومت مستضعفان روی کار آمد، این روزها فیشهای حقوقیشان را نگاه کنید.
به جای فیش حقوقی بهتر است بگویید سندهای غارت مردم ایران! بدون آن که خجالت بکشند ارقام میلیونی پاسداران و آخوندها و مدیران را می‌گویند و می‌نویسند، و در همان حال دست چند آدم محروم شده توسط همین رژیم را می‌برند؟
آیا ننگین‌تر از چنین حکومتی در تاریخ بوده است؟
برای حفظ نظام ولایت‌فقیه هفتاد هزار نیروی جنایتکار به سوریه می‌فرستند تا مردم و کودکان سوریه را بکشند. و بر سرشان بشکه‌ی انفجاری بیندازند.

میلیاردها دلار از پول ملت ایران را خرج بمب اتمی کرده‌اند و آخر هم که با افشاگری همین مقاومت به دام افتادند، باز هم برای حفظ حکومت منفورشان، از مردم به‌زور مالیات می‌گیرند و موشک درست کنند.
رژیمی که روز به روزش با پرتاب موشک بر سر مجاهدین و با تهدید این و آن کشور و با اعمال تروریستی در کشورهای همسایه می‌گذراند. و چوبه‌های دارش هر روز چند هموطن را بدار می‌کشد.

حالا به آنطرف نگاه کنید.
آیا حقانیت مجاهدین و مقاومت را نمی‌بینید که از دام همهٴ توطئه‌ها و ضربات رد شده و شکوهمندترین صحنه‌های همبستگی و اتحاد را در جهان به نمایش می‌گذارد و امیدبخش ترین پیامها و طرحها را برای ایران آزاد به همة مردم ایران و به جهان ارائه می‌دهد.

و آیا این امیدها و نویدها قویترند یا آن موشکها؟ آیا این نغمه‌های دوستی و نویدبخش برای آزادی کارآترند یا آن نعره‌های اژدهاوار در شبهای لیبرتی.

لیبرتی به‌طور اتفاقی اسم قرارگاه مجاهدین بعد از اشرف شد، اما جالب است که اسمش واقعاً پیام لیبرتی یعنی آزادی می‌دهد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c265bcdc-73aa-4de6-abef-67ad68968da3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات