این روزها تعطیلی کارخانه ارج سر و صدایی در باندهای حکومت آخوندی ایجاد کرده و به چماقی در دست باند خامنهای برای زدن بر سر باند روحانی – رفسنجانی تبدیل شده است. کار به جایی رسیده که خامنهای یکروز برای میلیونها بیکار ”عرق شرم از پیشانیاش میریزد“، یک روز هم باند وی برای تعطیلی کارخانه ارج و نابودی تولید ملی اشک تمساح میریزند. در حالی که کارخانه ارج یکی از هزاران کارخانه ایران است که طی سالهای گذشته فروغشان خاموش شده و روز به روز هم تعدادشان فزونی میگیرد. یک کارشناس اقتصادی رژیم میگوید: ”۱۴هزار واحد تولیدی فقط در زمان دولتهای نهم و دهم تعطیل شد. هنوز هم این روند ادامه دارد. هنوز هم هر روز این شرکتهای تولیدی دارند ورشکست میشوند“. (خبرگزاری حکومتی ایلنا 28اردیبهشت 95)
البته این هم آمار دقیقی نیست زیرا انهدام تولید ملی ایران از زمان روی کار آمدن حاکمیت ولایتفقیه آغاز شد و با افزایش تکیه بر درآمد نفتی و واردات ارزان، معروفترین کارخانههای کشور ابتدا به اسم مصادره چپاول شدند و بعد هم در باطلاق فساد حاکمیت آخوندی فرو رفتند. روز 22خرداد خبرگزاری حکومتی فارس نوشت: ”برندهایی همچون ارج، آزمایش، نساجی مازندران، پارس الکتریک، هپکو، کفش ملی، چیت ری، عالی نسب، علاءالدین، مخمل کاشان، گروه یزد باف، چیت سازی، کارتن سازی پارس، کفش بلا، کربن ایران، ساسان، لاستیکی سهند، ایران تایر و دهها شرکت دیگر همگی در روزگاری نه چندان دور هویت صنعت ایرانی را یدک میکشیدند، اما امروز از رونق افتادهاند و اسم برخی از آنها فقط در آلبوم خاطرات مرور میشود“.
ارج نام یکی از کارخانههای بزرگ کشور است که ”در بهترین شرایط تولید و فروش 27هزار دستگاه محصول در آن تولید میشد و نزدیک به 2000 کارگر و کارمند بهطور مستقیم در آن مشغول کار بودند و برای سایر بخشها نیز اشتغال غیرمستقیم ایجاد کرده بودند“. (خبرگزاری حکومتی فارس 23خرداد 95)
کارخانهای که پس از انقلاب توسط حکومت آخوندی مصادره شد و زیر مجموعه صنایع ملی به دست یک مشت مدیر دزد و نالایق و مورد اعتماد رژیم سپرده شد که تنها در دهه هفتاد یک اختلاس 20میلیارد تومانی مدیران این کارخانه برملا شد.
به گفته بهروز نعمتی عضو هیأترئیسه مجلس ارتجاع، ”ورشکستگی و تعطیلی شرکت ارج به ۷ سال قبل برمیگردد“. وی گفت: ”بسیاری از کارخانههای تولید داخل و مجموعههای مختلف صنعتی همانند گروه صنعت ملی با بیش از 35 کارخانه و 15هزار نفر نیروی کار و بهترین برندهای کارخانه نساجی، علاوه بر شرکت ارج تعطیل شدهاند. شرکت ارج امروز تعطیل نشده و ورشکستگی آن به 7سال قبل برمیگردد“. (روزنامه حکومتی قانون 23خرداد 95)
دلایل ورشکستگی ارج و امثال آن
اگر کارخانه ارج را آیینهٴ بقیه کارخانجات تعطیل شده بگیریم، عمدهترین دلیل ورشکستگی این کارخانهها در واردات کالاهای خارجی است. حمیدرضا غزنوی سخنگوی انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی با اشاره به هجوم شرکتهای خارجی به بازار لوازم خانگی گفت: ”در حال حاضر 70 درصد بازار لوازم خانگی در اختیار شرکتهای خارجی است و ما با ضعف مدیریتی نتوانستیم کارخانهیی نظیر ارج را که در بحران دوره جنگ جهانی دوم و شرایط نابسامان اقتصاد جهانی فعالیت میکرد، حمایت و حفظ کنیم“. (خبرگزاری حکومتی تسنیم 23خرداد 95).
حسینی مدیر عامل کارخانه ارج به خبرگزاری حکومتی فارس در روز 23خرداد گفت: ”بسیاری از صنایع ما هماکنون با تکنولوژی 30سال گذشته فعالیت میکنند و این موضوع در کارخانه ارج مستثنی نیست و در کنار آن، واردات کالاهای خارجی و عدم توجه جدی دولت به بخش تولید، رکود شرکتها را عمیقتر کرد و مجبور شدیم تا قرارداد کارگران را که سالهای سال در این کارخانه مشغول کار بودند، در پایان سال خاتمه یافته اعلام کنیم.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا دستگاهها و تجهیزات تولیدی کارخانه خاموش شدهاند، گفت: ”در گذشته حتی 27هزار دستگاه نیز در کارخانه تولید میشد که این میزان در سال 93 به 13هزار دستگاه و در سال 94 نیز کاهش بیشتری پیدا کرد و در ماههای پایانی سال 94 و ابتدای سال 95 بهدلیل مشکلات متعدد در رابطه با دستگاهها و عدم وجود سفارش، اکنون تولید روزانه به 7 عدد کولر رسیده است“ !
البته وقتی صحبت از واردات کالا میکنیم، غیر از واردات رسمی که ضربه خودش را به تولید داخلی میزند، چند برابر آن واردات قاچاق آنهم در ابعاد بیش از 20میلیارد دلار در سال است. سایت حکومتی جهان در 22خرداد در مورد علل ورشکستگی کارخانهها از جمله مینویسد: ”واردات بیرویه و قاچاق کالا به کشور، عدم وجود دانش مدیریت بنگاهها، بیتوجهی به مفهوم تحقیق و توسعه، سود بالای بانکی، قوانین دست و پاگیر کار، قانون تأمین اجتماعی، نرخ های مالیاتی، بالا بودن هزینه تولید و عدم مدیریت در یک کلام است“.
نکته مهم در افشاگریهای باندی نسبت به نابودی کارخانهها در این است که این افشاگریها راه به جایی نمیبرد. زیرا این افشاگریها نه برای تغییر در ساختار نظام فاسد آخوندی و راه افتادن چرخ تولید، بلکه برای کشیدن فرش از زیر پای باند رقیب صورت میگیرد. والا اگر قرار باشد مجرم تعطیلی و رکود و ورشکستگی کشور را دستگیر کنند، هر مقام و مهرهای در این نظام و بهطور خاص مجرم اصلی یعنی شخص ولیفقیه ارتجاع باید که دستگیر شوند.
وضعیت بحرانی چرخه تولید و تعطیلی کارخانهها یکی پس از دیگری، آن هم پس از نزدیک به 4 دهه حاکمیت ارتجاعی، بیانگر این است که شجره خبیثه نظام ولایت را باید از ریشه زد. این تنها راه پایان دادن به سیه روزی مردم ایران است.
البته این هم آمار دقیقی نیست زیرا انهدام تولید ملی ایران از زمان روی کار آمدن حاکمیت ولایتفقیه آغاز شد و با افزایش تکیه بر درآمد نفتی و واردات ارزان، معروفترین کارخانههای کشور ابتدا به اسم مصادره چپاول شدند و بعد هم در باطلاق فساد حاکمیت آخوندی فرو رفتند. روز 22خرداد خبرگزاری حکومتی فارس نوشت: ”برندهایی همچون ارج، آزمایش، نساجی مازندران، پارس الکتریک، هپکو، کفش ملی، چیت ری، عالی نسب، علاءالدین، مخمل کاشان، گروه یزد باف، چیت سازی، کارتن سازی پارس، کفش بلا، کربن ایران، ساسان، لاستیکی سهند، ایران تایر و دهها شرکت دیگر همگی در روزگاری نه چندان دور هویت صنعت ایرانی را یدک میکشیدند، اما امروز از رونق افتادهاند و اسم برخی از آنها فقط در آلبوم خاطرات مرور میشود“.
ارج نام یکی از کارخانههای بزرگ کشور است که ”در بهترین شرایط تولید و فروش 27هزار دستگاه محصول در آن تولید میشد و نزدیک به 2000 کارگر و کارمند بهطور مستقیم در آن مشغول کار بودند و برای سایر بخشها نیز اشتغال غیرمستقیم ایجاد کرده بودند“. (خبرگزاری حکومتی فارس 23خرداد 95)
کارخانهای که پس از انقلاب توسط حکومت آخوندی مصادره شد و زیر مجموعه صنایع ملی به دست یک مشت مدیر دزد و نالایق و مورد اعتماد رژیم سپرده شد که تنها در دهه هفتاد یک اختلاس 20میلیارد تومانی مدیران این کارخانه برملا شد.
به گفته بهروز نعمتی عضو هیأترئیسه مجلس ارتجاع، ”ورشکستگی و تعطیلی شرکت ارج به ۷ سال قبل برمیگردد“. وی گفت: ”بسیاری از کارخانههای تولید داخل و مجموعههای مختلف صنعتی همانند گروه صنعت ملی با بیش از 35 کارخانه و 15هزار نفر نیروی کار و بهترین برندهای کارخانه نساجی، علاوه بر شرکت ارج تعطیل شدهاند. شرکت ارج امروز تعطیل نشده و ورشکستگی آن به 7سال قبل برمیگردد“. (روزنامه حکومتی قانون 23خرداد 95)
دلایل ورشکستگی ارج و امثال آن
اگر کارخانه ارج را آیینهٴ بقیه کارخانجات تعطیل شده بگیریم، عمدهترین دلیل ورشکستگی این کارخانهها در واردات کالاهای خارجی است. حمیدرضا غزنوی سخنگوی انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی با اشاره به هجوم شرکتهای خارجی به بازار لوازم خانگی گفت: ”در حال حاضر 70 درصد بازار لوازم خانگی در اختیار شرکتهای خارجی است و ما با ضعف مدیریتی نتوانستیم کارخانهیی نظیر ارج را که در بحران دوره جنگ جهانی دوم و شرایط نابسامان اقتصاد جهانی فعالیت میکرد، حمایت و حفظ کنیم“. (خبرگزاری حکومتی تسنیم 23خرداد 95).
حسینی مدیر عامل کارخانه ارج به خبرگزاری حکومتی فارس در روز 23خرداد گفت: ”بسیاری از صنایع ما هماکنون با تکنولوژی 30سال گذشته فعالیت میکنند و این موضوع در کارخانه ارج مستثنی نیست و در کنار آن، واردات کالاهای خارجی و عدم توجه جدی دولت به بخش تولید، رکود شرکتها را عمیقتر کرد و مجبور شدیم تا قرارداد کارگران را که سالهای سال در این کارخانه مشغول کار بودند، در پایان سال خاتمه یافته اعلام کنیم.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا دستگاهها و تجهیزات تولیدی کارخانه خاموش شدهاند، گفت: ”در گذشته حتی 27هزار دستگاه نیز در کارخانه تولید میشد که این میزان در سال 93 به 13هزار دستگاه و در سال 94 نیز کاهش بیشتری پیدا کرد و در ماههای پایانی سال 94 و ابتدای سال 95 بهدلیل مشکلات متعدد در رابطه با دستگاهها و عدم وجود سفارش، اکنون تولید روزانه به 7 عدد کولر رسیده است“ !
البته وقتی صحبت از واردات کالا میکنیم، غیر از واردات رسمی که ضربه خودش را به تولید داخلی میزند، چند برابر آن واردات قاچاق آنهم در ابعاد بیش از 20میلیارد دلار در سال است. سایت حکومتی جهان در 22خرداد در مورد علل ورشکستگی کارخانهها از جمله مینویسد: ”واردات بیرویه و قاچاق کالا به کشور، عدم وجود دانش مدیریت بنگاهها، بیتوجهی به مفهوم تحقیق و توسعه، سود بالای بانکی، قوانین دست و پاگیر کار، قانون تأمین اجتماعی، نرخ های مالیاتی، بالا بودن هزینه تولید و عدم مدیریت در یک کلام است“.
نکته مهم در افشاگریهای باندی نسبت به نابودی کارخانهها در این است که این افشاگریها راه به جایی نمیبرد. زیرا این افشاگریها نه برای تغییر در ساختار نظام فاسد آخوندی و راه افتادن چرخ تولید، بلکه برای کشیدن فرش از زیر پای باند رقیب صورت میگیرد. والا اگر قرار باشد مجرم تعطیلی و رکود و ورشکستگی کشور را دستگیر کنند، هر مقام و مهرهای در این نظام و بهطور خاص مجرم اصلی یعنی شخص ولیفقیه ارتجاع باید که دستگیر شوند.
وضعیت بحرانی چرخه تولید و تعطیلی کارخانهها یکی پس از دیگری، آن هم پس از نزدیک به 4 دهه حاکمیت ارتجاعی، بیانگر این است که شجره خبیثه نظام ولایت را باید از ریشه زد. این تنها راه پایان دادن به سیه روزی مردم ایران است.