«تقریباً هیچ»، عبارتی بود که چندی پیش مدیر کل بانک مرکزی رژیم آخوندی، در سفری به واشینگتن در توصیف دستاوردهای برجام بر زبان راند و با آن بنزین بر آتش جنگ دو باند مافیایی نظام ولایت ریخت. ولیالله سیف دوشنبه شب گذشته (3خرداد)، در تلویزیون آخوندی ظاهر شد و ضمن تلاش برای رفع و رجوع آن «تقریباً هیچ»، تقلا کرد تا نظام فاسد بانکی رژیم را در مسیر بهبود و اصلاح جلوه دهد؛ اما باز ناچار شد به گوشههایی از فساد این دستگاه اعتراف کند.
سیف که بهتازگی از سفر به لندن بهمنظور شرکت در یک کنفرانس بینالمللی بازگشته بود؛ فاش کرد که مضمون این کنفرانس، تلاش برای جلب اعتماد بانکهای خارجی به نظام بانکی رژیم بود. وی در پاسخ به این سؤال که چرا بانکهای خارجی تمایلی به برقراری روابط بانکی با رژیم ندارند، گفت:
«بانک معمولاً بهدنبال مشتری است. اگر میترسند و احتیاط میکنند، حتماً عاملی این نگرانی را در آنها ایجاد کرده و آن باید برطرف بشود. یکی از بحثهایی که من در همین مذاکرات لندن دنبال کردم، همین بود. یک سازمان بینالمللی وجود دارد به نام ”سازمان اقدام مالی بینالمللی“ که به (F.A.T.F) معروف است. اسم ایران در لیست کشورهای غیرهمکار این سازمان قرار دارد. این ”لیست سیاه“ شامل کشورهایی است که با این سازمان همکاری ندارند. دو تا کشور در آن لیست هستند که یکی ایران است و یکی کره شمالی… ورود ایران در آن لیست سیاسی بوده و با فشار سیاسی در آن لیست رفته؛ پس با فشار سیاسی هم باید از لیست خارج شود. نمیتوانیم بگوییم که ایران تا زمانی که صددرصد منطبق بر آن ضوابط نشود، نمیتواند خارج بشود» (تلویزیون رژیم ـ 3خرداد 95).
سیف با سوز و گداز توضیح میدهد که 198کشور دنیا، از نظر این سازمان (F.A.T.F) سه دسته هستند، دستهٴ اول، بانکهای 20، 30کشور غربیاند که کاملاً منطبق با استانداردهای جهانی هستند، دستهٴ دوم بقیهٴ کشورها که در مسیر انطباق با این استانداردها هستند، اما دو کشور یا دو رژیم ایران و کره شمالی در میان تمام کشورهای دنیا استثنا هستند و در لیست سیاه قرار دارند و کشورهای بهاصطلاح غیرهمکار تلقی میشوند و بانکها حاضر به معامله عادی با آنها نیستند. اما چرا؟
سیف در همین رابطه توضیح میدهد: «ما دو قانون داریم. یکی قانون مبارزه با پولشویی است که مصوب 3، 4سال پیش مجلس است و بخشنامههای آن به شبکه بانکی ابلاغ شده، یکی هم قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم است که در بهمنماه گذشته از مراحل تصویب گذشت و توسط بانک مرکزی به شبکه بانکی ابلاغ شد» .
او به این ترتیب بهطور تلویحی به دلایل در لیست سیاه قرار گرفتن رژیم اعتراف میکند: «پولشویی و حمایت از تروریسم»! اما آیا واقعاً این دیکتاتوری تروریستی میتواند از این دو عامل فاصله بگیرد؟
در همین رابطه مجری تلویزیون رژیم در حالی که تلاش میکند اسم سپاه پاسداران را به زبان نیاورد، مطرح میکند: «استانداردهای دولتهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران، استانداردهای متناقضی است و برخی نهادهای ما را بهعنوان حامیان تروریسم تلقی میکنند، در نتیجه به ذهن متبادر میشود که اینها میخواهند با استفاده از این استانداردها، ما را ببرند به این سمت که اگر شما مثلاً با فلان نهاد داخلی خودتان که در لیست ما قرار دارد، همکاری کنید، این قانون را نقض کردهاید؛ آیا برای این موضوع تمهیدی اندیشه شده است تا آنها نتوانند بهانه جویی کنند؟» .
اما تمهید اندیشه شده! توسط رژیم تروریستی آخوندی از زبان مدیر کل بانک مرکزی رژیم چنین توضیح داده میشود:
«این که چه کسی از نظر دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند مصادیق تروریسم باشد، به خودش مربوط است و کس دیگری نمیتواند آن را تعیین کند» .
روشن است که اگر تعیین اینکه سپاه پاسداران و سپاه قدس سازمانهای تروریستی هستند یا نه، به خود رژیم مربوط است، تعیین اینکه رژیم باید در آن لیست سیاه باقی بماند یا نه هم به نظام بانکی بینالمللی مربوط است و اگر سیف از طرف دولت روحانی، آن چنان که برخی اعضای باند خامنهای میگویند، در لندن پنهانی تعهدی نداده باشد، طبعاً رژیم و سیستم بانکیاش همچنان در این لیست باقی خواهد ماند.
بنابراین از هر جا شروع کنیم نهایتاً به یک نقطه میرسیم و آن ماهیت این دیکتاتوری تروریستی است و فرضاً اگر کسی یا جریانی قصد اصلاح فقط جزیی از این رژیم را داشته باشد، به این نتیجه میرسد که تا وقتی این رژیم و ساز و کار و ساختار آن هست، هیچ اصلاحی مطلقاً امکانپذیر نیست.
سیف که بهتازگی از سفر به لندن بهمنظور شرکت در یک کنفرانس بینالمللی بازگشته بود؛ فاش کرد که مضمون این کنفرانس، تلاش برای جلب اعتماد بانکهای خارجی به نظام بانکی رژیم بود. وی در پاسخ به این سؤال که چرا بانکهای خارجی تمایلی به برقراری روابط بانکی با رژیم ندارند، گفت:
«بانک معمولاً بهدنبال مشتری است. اگر میترسند و احتیاط میکنند، حتماً عاملی این نگرانی را در آنها ایجاد کرده و آن باید برطرف بشود. یکی از بحثهایی که من در همین مذاکرات لندن دنبال کردم، همین بود. یک سازمان بینالمللی وجود دارد به نام ”سازمان اقدام مالی بینالمللی“ که به (F.A.T.F) معروف است. اسم ایران در لیست کشورهای غیرهمکار این سازمان قرار دارد. این ”لیست سیاه“ شامل کشورهایی است که با این سازمان همکاری ندارند. دو تا کشور در آن لیست هستند که یکی ایران است و یکی کره شمالی… ورود ایران در آن لیست سیاسی بوده و با فشار سیاسی در آن لیست رفته؛ پس با فشار سیاسی هم باید از لیست خارج شود. نمیتوانیم بگوییم که ایران تا زمانی که صددرصد منطبق بر آن ضوابط نشود، نمیتواند خارج بشود» (تلویزیون رژیم ـ 3خرداد 95).
سیف با سوز و گداز توضیح میدهد که 198کشور دنیا، از نظر این سازمان (F.A.T.F) سه دسته هستند، دستهٴ اول، بانکهای 20، 30کشور غربیاند که کاملاً منطبق با استانداردهای جهانی هستند، دستهٴ دوم بقیهٴ کشورها که در مسیر انطباق با این استانداردها هستند، اما دو کشور یا دو رژیم ایران و کره شمالی در میان تمام کشورهای دنیا استثنا هستند و در لیست سیاه قرار دارند و کشورهای بهاصطلاح غیرهمکار تلقی میشوند و بانکها حاضر به معامله عادی با آنها نیستند. اما چرا؟
سیف در همین رابطه توضیح میدهد: «ما دو قانون داریم. یکی قانون مبارزه با پولشویی است که مصوب 3، 4سال پیش مجلس است و بخشنامههای آن به شبکه بانکی ابلاغ شده، یکی هم قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم است که در بهمنماه گذشته از مراحل تصویب گذشت و توسط بانک مرکزی به شبکه بانکی ابلاغ شد» .
او به این ترتیب بهطور تلویحی به دلایل در لیست سیاه قرار گرفتن رژیم اعتراف میکند: «پولشویی و حمایت از تروریسم»! اما آیا واقعاً این دیکتاتوری تروریستی میتواند از این دو عامل فاصله بگیرد؟
در همین رابطه مجری تلویزیون رژیم در حالی که تلاش میکند اسم سپاه پاسداران را به زبان نیاورد، مطرح میکند: «استانداردهای دولتهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران، استانداردهای متناقضی است و برخی نهادهای ما را بهعنوان حامیان تروریسم تلقی میکنند، در نتیجه به ذهن متبادر میشود که اینها میخواهند با استفاده از این استانداردها، ما را ببرند به این سمت که اگر شما مثلاً با فلان نهاد داخلی خودتان که در لیست ما قرار دارد، همکاری کنید، این قانون را نقض کردهاید؛ آیا برای این موضوع تمهیدی اندیشه شده است تا آنها نتوانند بهانه جویی کنند؟» .
اما تمهید اندیشه شده! توسط رژیم تروریستی آخوندی از زبان مدیر کل بانک مرکزی رژیم چنین توضیح داده میشود:
«این که چه کسی از نظر دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند مصادیق تروریسم باشد، به خودش مربوط است و کس دیگری نمیتواند آن را تعیین کند» .
روشن است که اگر تعیین اینکه سپاه پاسداران و سپاه قدس سازمانهای تروریستی هستند یا نه، به خود رژیم مربوط است، تعیین اینکه رژیم باید در آن لیست سیاه باقی بماند یا نه هم به نظام بانکی بینالمللی مربوط است و اگر سیف از طرف دولت روحانی، آن چنان که برخی اعضای باند خامنهای میگویند، در لندن پنهانی تعهدی نداده باشد، طبعاً رژیم و سیستم بانکیاش همچنان در این لیست باقی خواهد ماند.
بنابراین از هر جا شروع کنیم نهایتاً به یک نقطه میرسیم و آن ماهیت این دیکتاتوری تروریستی است و فرضاً اگر کسی یا جریانی قصد اصلاح فقط جزیی از این رژیم را داشته باشد، به این نتیجه میرسد که تا وقتی این رژیم و ساز و کار و ساختار آن هست، هیچ اصلاحی مطلقاً امکانپذیر نیست.