تلویزیون رژیم 22خرداد 94:
«دست کم پانزده‌هزار کودک کار و خیابانی در تهران
یک کودک: دست فروشی می‌کنم
خبرنگار: دست فروشی کجا؟
کودک: تجریش
کودک دیگر: فال می‌فروشم
خبرنگار: جند سالته ؟
کودک: 8سال
خبرنگار: چقدر درآمد داری؟
یک کودک دختر: ماهی سیصد تومان»
: معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم آخوندی علی زرافشان، در مهرماه سال 94 اعلام کرد در مجموع دوره‌های تحصیلی از دبستان تا پایان دوره متوسطه نزدیک به ۸۰۰ هزار دانش‌آموز از تحصیل باز می‌مانند.
تلویزیون رژیم21آذر 94: گزارشی از یک مدرسه برای کودکان کار:
«... .. خانم معلمی دیکته می‌گوید: کودک خط فاصله کار
بچه‌ها می‌نویسند کودک کار..
خبرنگار: آیا کودک باید کار کند
کودک: نمی‌دانم»
یکی از زشت‌ترین پدیدة اجتماعی که دستاورد شوم رژیم آخوندی است، کار کودک، و کودکان کار هستند. نمود بارز فقر شدید و شکاف عظیم طبقاتی در ایران.
در سرزمینی که به اعتراف رسانه‌ها از جمله روزنامه‌ی حکومتی کار و کارگر در فروردین 94: از79 میلیون نفر، 54میلیون هیچ نقشی در تولید ندارند، کودکان برای تأمین نیازهای زندگی خود و خانواده‌شان، ناچار از ترک تحصیل و ترک خانه و مشغول شدن به‌کار می‌شوند.
گفتگو با یک کودک خیابانی:
«ـ چند سالته؟
ـ هشت
ـ چرا کار می‌کنی... ...
ـ می‌خوایم پول بگیریم
ـ بابات کجاس
ـ بابام پیره
ـ فقط تو کار می‌کنی؟
.. نه! داداشم اونجاست»
تعطیلی کارخانه‌ها، بیکاری، گرانی هزینه‌های زندگی و تحصیل و مشکلات بیشمار اقتصادی و اجتماعی، باعث فقر شدید می‌شود و خانواده‌های فقیر از تأمین هزینه‌ی تحصیل فرزندان خود ناتوان می‌شوند و کودکان ناچار از ترک تحصیل می‌شوند
تلویزیون رژیم5خرداد 93، یک پسر بچه:
«من صبح زود میرم ساعت هفت صبح میرم تا یازده پول در نیارم گشته می‌مونم».
مدیرکل آموزش و پرورش رژیم در تهران از وجود ۲۵ هزار کودک در این شهر خبر داد که در سن دانش‌آموزی‌اند اما به جای تحصیل، مشغول کارند.
استاندار رژیم در خوزستان عبدالحسن مقتدایی گفت: ۹۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در این استان شناسایی شده‌اند. به‌گفته او استان خوزستان بین پنج استانی قرار دارد که بیشترین فراوانی بازماندگی از تحصیل کودکان را دارد.
مدیر آموزش و پرورش رژیم در دزفول گفت: ”از 500 دانش آموزی که در سال 94 از تحصیل باز مانده‌اند 60 درصد آنان دختر می‌باشند“.
فقر شدید خود باعث رهاکردن کودکان در خیابانها و سپس فروش آنان می‌شود.
تلویزیون رژیم اول مرداد 94: برنامه‌ی کودکان رها شده
«گوینده: بهزیستی رسماً اعلام کرد سالانه حدود 1000 کودک زیر سه ساله در کشور ما به‌حال خودشان رها می‌شوند.
یک هموطن: بعضی‌هایشان که متأسفانه متأسفانه گوشهٴ خیابان رها می‌شوند.
گوینده: پس این بچه‌های که پشت چراغ قرمزها می‌بینید شاید رها شده باشند».
خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس در 24فروردین 95 با عناوین ”تازه واردانی به دنیا از ریشه کارتن خوابی! و 2 میلیون تومان بهای کودکان کار آینده“ به گوشه‌یی از فاجعه انسانی در ایران تحت حاکمیت آخوندها اعتراف کرد.
روزنامه‌ی حکومتی سیاست روز17مهر 94 نوشت: نوزاد کارتن خوابها با قیمتی معادل 100 تا 200هزارتومان پیش‌فروش می‌شوند.
رژیم آخوندی نه تنها از اعتراف به این پدیده‌ی شوم شرم و حیایی ندارد بلکه با وقاحت بسیار از برگزاری جشن برای آنان افتخار هم می‌کند و صحبت از الگو بودن آنها برای سایر کودکان می‌کند:
خبرگزاری حکومتی ایسنا 27بهمن 94: جشن کودکان نان آور بندرعباس توسط مؤسسه خیریه خانه آرزوها با حضور مشاور عالی استاندار هرمزگان برای کودکانی که در خیابانها اقدام به دست فروشی می‌کنند، برگزار شد….
«دست کم پانزده‌هزار کودک کار و خیابانی در تهران
یک کودک: دست فروشی می‌کنم
خبرنگار: دست فروشی کجا؟
کودک: تجریش
کودک دیگر: فال می‌فروشم
خبرنگار: جند سالته ؟
کودک: 8سال
خبرنگار: چقدر درآمد داری؟
یک کودک دختر: ماهی سیصد تومان»
: معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم آخوندی علی زرافشان، در مهرماه سال 94 اعلام کرد در مجموع دوره‌های تحصیلی از دبستان تا پایان دوره متوسطه نزدیک به ۸۰۰ هزار دانش‌آموز از تحصیل باز می‌مانند.
تلویزیون رژیم21آذر 94: گزارشی از یک مدرسه برای کودکان کار:
«... .. خانم معلمی دیکته می‌گوید: کودک خط فاصله کار
بچه‌ها می‌نویسند کودک کار..
خبرنگار: آیا کودک باید کار کند
کودک: نمی‌دانم»
یکی از زشت‌ترین پدیدة اجتماعی که دستاورد شوم رژیم آخوندی است، کار کودک، و کودکان کار هستند. نمود بارز فقر شدید و شکاف عظیم طبقاتی در ایران.
در سرزمینی که به اعتراف رسانه‌ها از جمله روزنامه‌ی حکومتی کار و کارگر در فروردین 94: از79 میلیون نفر، 54میلیون هیچ نقشی در تولید ندارند، کودکان برای تأمین نیازهای زندگی خود و خانواده‌شان، ناچار از ترک تحصیل و ترک خانه و مشغول شدن به‌کار می‌شوند.
گفتگو با یک کودک خیابانی:
«ـ چند سالته؟
ـ هشت
ـ چرا کار می‌کنی... ...
ـ می‌خوایم پول بگیریم
ـ بابات کجاس
ـ بابام پیره
ـ فقط تو کار می‌کنی؟
.. نه! داداشم اونجاست»
تعطیلی کارخانه‌ها، بیکاری، گرانی هزینه‌های زندگی و تحصیل و مشکلات بیشمار اقتصادی و اجتماعی، باعث فقر شدید می‌شود و خانواده‌های فقیر از تأمین هزینه‌ی تحصیل فرزندان خود ناتوان می‌شوند و کودکان ناچار از ترک تحصیل می‌شوند
تلویزیون رژیم5خرداد 93، یک پسر بچه:
«من صبح زود میرم ساعت هفت صبح میرم تا یازده پول در نیارم گشته می‌مونم».
مدیرکل آموزش و پرورش رژیم در تهران از وجود ۲۵ هزار کودک در این شهر خبر داد که در سن دانش‌آموزی‌اند اما به جای تحصیل، مشغول کارند.
استاندار رژیم در خوزستان عبدالحسن مقتدایی گفت: ۹۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در این استان شناسایی شده‌اند. به‌گفته او استان خوزستان بین پنج استانی قرار دارد که بیشترین فراوانی بازماندگی از تحصیل کودکان را دارد.
مدیر آموزش و پرورش رژیم در دزفول گفت: ”از 500 دانش آموزی که در سال 94 از تحصیل باز مانده‌اند 60 درصد آنان دختر می‌باشند“.
فقر شدید خود باعث رهاکردن کودکان در خیابانها و سپس فروش آنان می‌شود.
تلویزیون رژیم اول مرداد 94: برنامه‌ی کودکان رها شده
«گوینده: بهزیستی رسماً اعلام کرد سالانه حدود 1000 کودک زیر سه ساله در کشور ما به‌حال خودشان رها می‌شوند.
یک هموطن: بعضی‌هایشان که متأسفانه متأسفانه گوشهٴ خیابان رها می‌شوند.
گوینده: پس این بچه‌های که پشت چراغ قرمزها می‌بینید شاید رها شده باشند».
خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس در 24فروردین 95 با عناوین ”تازه واردانی به دنیا از ریشه کارتن خوابی! و 2 میلیون تومان بهای کودکان کار آینده“ به گوشه‌یی از فاجعه انسانی در ایران تحت حاکمیت آخوندها اعتراف کرد.
روزنامه‌ی حکومتی سیاست روز17مهر 94 نوشت: نوزاد کارتن خوابها با قیمتی معادل 100 تا 200هزارتومان پیش‌فروش می‌شوند.
رژیم آخوندی نه تنها از اعتراف به این پدیده‌ی شوم شرم و حیایی ندارد بلکه با وقاحت بسیار از برگزاری جشن برای آنان افتخار هم می‌کند و صحبت از الگو بودن آنها برای سایر کودکان می‌کند:
خبرگزاری حکومتی ایسنا 27بهمن 94: جشن کودکان نان آور بندرعباس توسط مؤسسه خیریه خانه آرزوها با حضور مشاور عالی استاندار هرمزگان برای کودکانی که در خیابانها اقدام به دست فروشی می‌کنند، برگزار شد….
