زندانی سیاسی اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان که در اسفند 94در بیدادگاههای رژیم به شش سال حبس محکوم شد همراه زندانی سیاسی جعفر عظیم زاده دبیر هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، که با اتهامات آخوندساخته در 18آبان 94به شش سال زندان محکوم گردیده، طی اطلاعیه مشترکی اعلام اعتصابغذای نا محدود کردند.
در این اطلاعیه آمده است: این اعتصاب در اعتراض به احکام بیدادگاههای رژیم علیه معلمان و کارگران، و سرکوب تشکلهای کارگری و چپاول حقوق کارگران و معلمان و سایر اقشار محروم و گسترش بیعدالتیها انجام میگیرد.
بیانیه جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی پیرامون اقدام به اعتصابغذا از روز دهم اردیبهشت ماه 95:
امروزه بر هیچ انسان شریف و منصفی پوشیده نیست که میلیونها کارگر و معلم و دیگر زحمتکشان کشور با شرایط معیشتی طاقتفرسا و غیرقابل تحملی دست به گریبانند و سالهاست ابتداییترین حقوق انسانی آنان بهطور وقفه ناپذیری پایمال میشود.
تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر، عدم پرداخت به موقع دستمزدها در ابعادی گسترده، نابودی کامل امنیت شغلی اکثریت قریب به اتفاق کارگران با قراردادهای موقت و سفید امضا و بخش چشمگیری از معلمان تحت عناوین مختلفی همچون معلمان آزاد، حقالتدریسی، شرکتی، پیمانی و پیش دبستانی، به کارگیری معلمان آزاد با مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر با حقوق سیصدهزارتومانی و بدون بیمه، نهادینه کردن گسترده شرکتهای پیمانکاری در صنایع بزرگ و متوسط دولتی و غیردولتی و غارت مضاعف دسترنج کارگران، گسترش کودکان کار، عدم اجرای کامل قانون نظام هماهنگ پرداخت و مصوبات هیأت وزیران در مورد فرهنگیان شاغل و بازنشسته، رشد فزاینده مدارس غیرانتفاعی و هیأت امنایی و نابودی تدریجی آموزش و تحصیل رایگان، غارت و چپاول صندوق تأمین اجتماعی و برخی دیگر از صندوقهای بازنشستگی، ممنوعیت ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و امنیتی کردن اعتراضات آنان، قطع سوبسید کالاهای اساسی مانند نان، آب، برق، گاز، لبنیات و، تنها گوشههایی از بیعدالتیها و شرایط مشقت باری است که بر کارگران و معلمان تحمیل شده است.
تحمیل چنین وضعیتی بر کارگران و معلمان و دیگر زحمتکشان بهمثابه اکثریت عظیم مردم ایران، امروزه عرصه را چنان بر زندگی و هستی آنان تنگ کرده است که بهرغم جا افتادن اجباری کار روزانه 12ساعته و حتی 18ساعته در میان کارگران بهعنوان ساعت کار معمول و روی آوری معلمان به مشاغل دوم و سوم، آنان نه تنها قادر به تأمین حداقلهایی از استانداردهای زندگی امروزی نیستند، بلکه اکثریت عظیمی از آنها از خط فقر به خط بقا رانده شدهاند.
اما پاسخ دولتهای مختلف به این وضعیت فلاکتبار، تنها و تنها تشدید سرکوب اعتراضات صنفی کارگران و معلمان، تلاش برای تحمیل بیحقوقی بیشتر به آنان و بر این بستر تسهیل زمینههای غارت و چپاول روزافزون سفرههای خالی آنها بوده است.
بهطوری که در نتیجه این سیاستها از زمان استقرار دولت روحانی به این سو بخشنامه ممنوعیت اعتصاب و اعتراض از سوی قوه قضاییه بهطور رسمی به برخی مراکز کارگری ابلاغ شده، دامنه سرکوب اعتراضات کارگران و معلمان در ابعادی سراسری به اعتراضات آرام آنان در محل کارشان گسترش پیدا کرده، صدها کارگر و معلم احضار، بازداشت و تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند، چهرههای مؤثر معدود تشکلهای مستقل کارگران و معلمان با اتهامات سنگین امنیتی مواجه شدهاند و تعدادی از آنان و از جمله ما در حال گذراندن حبسهای طولانی در زندانهای کشور هستیم.
به ما اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور زدهاند و بر این اساس با حکمهای طویلالمدت در زندان اوین محبوس هستیم. ما همچون هزاران کارگر و معلم معترض، هیچ فعالیتی جز دفاع از کرامت انسانی خود و هم طبقهییهایمان نداشتیم. تمام فعالیتهای ما و دیگر همکاران زندانیمان در کانون صنفی معلمان، اتحادیه آزاد کارگران ایران و دیگر تشکلهای مستقل کارگری و معلمان در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار دارد و بر همگان روشن است.
فعالیتهای ما برای دستیابی به مطالبات قانونی و انسانیمان چنان محرز است که حتی مصادیقی هم که بر اساس آنها در پروندههایمان به ما اتهامات امنیتی وارد کردهاند تماماً معطوف به فعالیتهایی از قبیل جمعآوری امضا در اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر، ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و فعالیت در آنها، شرکت در تجمعات صنفی در مقابل مجلس و وزارت کار و ارائه نامههای اعتراضی به نهادهای مسئول و دیگر کنشگریهای صنفی است.
بدینگونه بر اساس مستندات رأی هایی که بر علیه ما صادر شده است باید گفت هر گونه تلاش برای اجرای قوانین حداقلی موجود و مبارزه برای بهبود شرایط زندگی و معیشت کارگران و معلمان در این کشور اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود.
ما میدانیم و بر این امر اذعان داریم که با فعالیتهایمان امنیت و آسایش کسانی را که بر بستر قانونشکنی و تحمیل فقر و فلاکت بر کارگران و معلمان سالیان سال دست به غارتگری زدهاند به خطر انداختهایم و با اصرار بر تحقق خواستهای بر حقمان تداوم منافع چپاولگرانهی آنان را به چالش کشیدهایم.
اما آنان با نشاندن منافع و امنیت خود به جای امنیت ملی کشور و بر این بستر با هدف وا داشتن کارگران و معلمان معترض برای تمکین به وضعیت فلاکتبار موجود، ما و دیگر فعالان کارگری و معلمان را به بند کشیدهاند.
لذا ما در گرامیداشت اول ماه می روز جهانی کارگر و اعلام همبستگی با کارگران جهان، بهمناسبت این روز بزرگ در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل مؤثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور و دیگر اتهامات امنیتی از پروندههای مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پروندههای خود و دیگر فعالان کارگری و معلمان زندانی از روز دهم اردیبهشت ماه دست به اعتصابغذای نامحدود خواهیم زد.
رو نوشت به: کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری ITUC و سازمان جهانی معلمان EI
جعفر عظیم زاده اسماعیل عبدی
زندان اوین بند 8 زندان اوین- اندیشگاه 8.
بیانیه جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی پیرامون اقدام به اعتصابغذا از روز دهم اردیبهشت ماه 95:
امروزه بر هیچ انسان شریف و منصفی پوشیده نیست که میلیونها کارگر و معلم و دیگر زحمتکشان کشور با شرایط معیشتی طاقتفرسا و غیرقابل تحملی دست به گریبانند و سالهاست ابتداییترین حقوق انسانی آنان بهطور وقفه ناپذیری پایمال میشود.
تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر، عدم پرداخت به موقع دستمزدها در ابعادی گسترده، نابودی کامل امنیت شغلی اکثریت قریب به اتفاق کارگران با قراردادهای موقت و سفید امضا و بخش چشمگیری از معلمان تحت عناوین مختلفی همچون معلمان آزاد، حقالتدریسی، شرکتی، پیمانی و پیش دبستانی، به کارگیری معلمان آزاد با مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر با حقوق سیصدهزارتومانی و بدون بیمه، نهادینه کردن گسترده شرکتهای پیمانکاری در صنایع بزرگ و متوسط دولتی و غیردولتی و غارت مضاعف دسترنج کارگران، گسترش کودکان کار، عدم اجرای کامل قانون نظام هماهنگ پرداخت و مصوبات هیأت وزیران در مورد فرهنگیان شاغل و بازنشسته، رشد فزاینده مدارس غیرانتفاعی و هیأت امنایی و نابودی تدریجی آموزش و تحصیل رایگان، غارت و چپاول صندوق تأمین اجتماعی و برخی دیگر از صندوقهای بازنشستگی، ممنوعیت ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و امنیتی کردن اعتراضات آنان، قطع سوبسید کالاهای اساسی مانند نان، آب، برق، گاز، لبنیات و، تنها گوشههایی از بیعدالتیها و شرایط مشقت باری است که بر کارگران و معلمان تحمیل شده است.
تحمیل چنین وضعیتی بر کارگران و معلمان و دیگر زحمتکشان بهمثابه اکثریت عظیم مردم ایران، امروزه عرصه را چنان بر زندگی و هستی آنان تنگ کرده است که بهرغم جا افتادن اجباری کار روزانه 12ساعته و حتی 18ساعته در میان کارگران بهعنوان ساعت کار معمول و روی آوری معلمان به مشاغل دوم و سوم، آنان نه تنها قادر به تأمین حداقلهایی از استانداردهای زندگی امروزی نیستند، بلکه اکثریت عظیمی از آنها از خط فقر به خط بقا رانده شدهاند.
اما پاسخ دولتهای مختلف به این وضعیت فلاکتبار، تنها و تنها تشدید سرکوب اعتراضات صنفی کارگران و معلمان، تلاش برای تحمیل بیحقوقی بیشتر به آنان و بر این بستر تسهیل زمینههای غارت و چپاول روزافزون سفرههای خالی آنها بوده است.
بهطوری که در نتیجه این سیاستها از زمان استقرار دولت روحانی به این سو بخشنامه ممنوعیت اعتصاب و اعتراض از سوی قوه قضاییه بهطور رسمی به برخی مراکز کارگری ابلاغ شده، دامنه سرکوب اعتراضات کارگران و معلمان در ابعادی سراسری به اعتراضات آرام آنان در محل کارشان گسترش پیدا کرده، صدها کارگر و معلم احضار، بازداشت و تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند، چهرههای مؤثر معدود تشکلهای مستقل کارگران و معلمان با اتهامات سنگین امنیتی مواجه شدهاند و تعدادی از آنان و از جمله ما در حال گذراندن حبسهای طولانی در زندانهای کشور هستیم.
به ما اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور زدهاند و بر این اساس با حکمهای طویلالمدت در زندان اوین محبوس هستیم. ما همچون هزاران کارگر و معلم معترض، هیچ فعالیتی جز دفاع از کرامت انسانی خود و هم طبقهییهایمان نداشتیم. تمام فعالیتهای ما و دیگر همکاران زندانیمان در کانون صنفی معلمان، اتحادیه آزاد کارگران ایران و دیگر تشکلهای مستقل کارگری و معلمان در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار دارد و بر همگان روشن است.
فعالیتهای ما برای دستیابی به مطالبات قانونی و انسانیمان چنان محرز است که حتی مصادیقی هم که بر اساس آنها در پروندههایمان به ما اتهامات امنیتی وارد کردهاند تماماً معطوف به فعالیتهایی از قبیل جمعآوری امضا در اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر، ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و فعالیت در آنها، شرکت در تجمعات صنفی در مقابل مجلس و وزارت کار و ارائه نامههای اعتراضی به نهادهای مسئول و دیگر کنشگریهای صنفی است.
بدینگونه بر اساس مستندات رأی هایی که بر علیه ما صادر شده است باید گفت هر گونه تلاش برای اجرای قوانین حداقلی موجود و مبارزه برای بهبود شرایط زندگی و معیشت کارگران و معلمان در این کشور اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود.
ما میدانیم و بر این امر اذعان داریم که با فعالیتهایمان امنیت و آسایش کسانی را که بر بستر قانونشکنی و تحمیل فقر و فلاکت بر کارگران و معلمان سالیان سال دست به غارتگری زدهاند به خطر انداختهایم و با اصرار بر تحقق خواستهای بر حقمان تداوم منافع چپاولگرانهی آنان را به چالش کشیدهایم.
اما آنان با نشاندن منافع و امنیت خود به جای امنیت ملی کشور و بر این بستر با هدف وا داشتن کارگران و معلمان معترض برای تمکین به وضعیت فلاکتبار موجود، ما و دیگر فعالان کارگری و معلمان را به بند کشیدهاند.
لذا ما در گرامیداشت اول ماه می روز جهانی کارگر و اعلام همبستگی با کارگران جهان، بهمناسبت این روز بزرگ در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل مؤثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور و دیگر اتهامات امنیتی از پروندههای مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پروندههای خود و دیگر فعالان کارگری و معلمان زندانی از روز دهم اردیبهشت ماه دست به اعتصابغذای نامحدود خواهیم زد.
رو نوشت به: کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری ITUC و سازمان جهانی معلمان EI
جعفر عظیم زاده اسماعیل عبدی
زندان اوین بند 8 زندان اوین- اندیشگاه 8.