728 x 90

حمايت جهاني از مقاومت ایران,

خانم مریم رجوی در کنفرانس پارلمان اروپا:‌ توهم اصلاح طلبی ملایان باید کنار گذاشته شود

-

مریم رجوی در کنفرانس پارلمان اروپا
مریم رجوی در کنفرانس پارلمان اروپا
12اسفند، 1394
کنفرانس سیاست در قبال ایران بعد از توافق هسته‌یی در پارلمان اروپا
آقای ژرار دپره رئیس گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا!
نمایندگان محترم!
از حضور در خانه دموکراسی اروپا خوشوقتم و از توجه شما به موضوع نقض حقوق‌بشر در ایران و مقاومت مردم ایران سپاسگزارم.
هفته گذشته نمایش انتخابات در ایران برگزار شد. یک انتخابات بدون اپوزیسیون، که در واقع رقابت میان مسئولان کنونی و مسئولان سابق شکنجه و اعدام بود. اما همین نمایش، از چند بابت اهمیت داشت:
نخست اینکه، تمام کاندیداها، از قبل وفاداری و خدمتگزاری خود را به ولی‌فقیه و سرکوب و تروریسم و جنگ‌افروزی ثابت کرده بودند. در واقع همه آنها سرو ته یک کرباسند. به‌عنوان مثال در فهرست کاندیداهای مورد حمایت جناح به‌اصطلاح معتدل، وزیر اطلاعات کنونی و سه وزیر اطلاعات سابق بودند که هر یک مدتها این وزارت آدم‌کشی و جاسوسی را اداره کرده‌اند.
در بین ‌آنها همچنین یک قاضی شرع آخوندی دیده می‌شد که شخصاً دستور حکم سنگسار صادر کرده و بر آن نظارت داشت. فیلم این‌ جنایت هولناک توسط مقاومت ایران قبلاً افشا‌ شده است. بنابراین، دو جناح رقیب بر سر دیدگاههایشان اختلاف نداشته و ندارند، بلکه بر سر تصاحب قدرت، در جدال با هم هستند.

واقعیت دیگر این‌که به‌رغم فراخوان‌ تمام‌ جناح‌ها، اکثریت مردم ایران از رأی دادن خودداری کردند و آخوندها با وجود همهٴ ادعاها و نمایشها نتوانستند بی‌اعتنایی مردم، به‌ویژه جوانان را به این نمایش بپوشانند. آ‌نها به حدی از قیام مردم نگران بودند که انتخابات خود را به‌گفته وزیر کشور، زیر کنترل یک میلیون مأمور امنیتی برگزار کردند.
دیگر این‌که ما از قبل گفته بودیم که ملاها دچار یک بحران سیاسی هستند. نمایش انتخابات، این واقعیت را بارز کرد که تعادل درونی رژیم علیه ولایت‌فقیه به‌هم خورده است.
‌به‌عبارت دیگر این انتخابات، شکاف بزرگی در رأس رژیم را نمایان کرد که بنیانهای آن را هر چه بیشتر متزلزل کرده است. در عین‌حال این رژیم، راهی به سوی اعتدال و گشایش ندارد. همهٴ باندهای آن، از جمله رفسنجانی و روحانی و کسانی‌که با آنها به مجلس ملایان راه یافته‌اند، در سرکوب و صدور تروریسم و غارتگری مشترک هستند.
هشت سال ریاست‌جمهوری رفسنجانی با سرکوب وحشیانهٴ قیامهای مردمی و ترور اعضای اپوزیسیون در خارج را به‌یاد داریم.
او و اعضای دولتش هنوز از طرف قضاییه آلمان و سوئیس و آرژانتین تحت تعقیب هستند. دوران روحانی را هم که با ۲۳۰۰ اعدام و تشدید کشتار مردم سوریه از نزدیک ملاحظه می‌کنید. علاوه بر اینها ولایت فقیه با اتکای سپاه پاسداران، دست از قدرت برنمی‌دارد و هر گونه تغییر راه به سرنگونی رژیم می‌برد. در نتیجه کلیت رژیم را، بیشتر دچار تزلزل و فلج شدگی خواهد کرد.
همچنین باید تأکید کنم نتایج انتخابات چیزی را در زندگی سیاسی و اقتصادی مردم ایران عوض نمی‌کند. و برنده جدی، در درون رژیم ندارد. بعد از برجام نیز برخلاف انتظار برخی‌ها در غرب، رژیم صدها تن را اعدام کرده است.
دستگیری خانواده‌های مجاهدان لیبرتی و آزار خبرنگاران، وکلا و پیروان مذاهب مختلف و جوانانی که از ملیتهای تحت ستم هستند‌، با شدت ادامه دارد.
از سوی دیگر مانورهای موشکی و آزمایش موشکهای بالستیک هم‌چنان ادامه دارد و رژیم رسماً اعلام کرده است که ما به قطعنامه‌های سازمان ملل از جمله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل‌متحد متعهد نیستیم. در سطح منطقه نیز در سایه بی‌عملی غرب، ملاها دخالت تجاوزکارانه در سوریه و کشتار مردم بی‌دفاع این کشور را افزایش داده‌اند.
آخوندها دست کم، شصت هزار پاسدار و مزدور به سوریه فرستاده‌اند. در حالیکه بمبارا‌نها را هواپیماهای روسیه انجام می‌دهند، سپاه پاسداران نیروی زمینی اصلی این جنگ هولناک است.
آنها با بی‌رحمی تمام غیرنظامیان را کشتار می‌کنند،
از بیماران یا دانش‌آموزان مدارس هم‌ نمی‌گذرند،
مناطق مسکونی را محاصره و ویران می‌کنند،
میلیون‌ها نفر را آواره کرده‌اند و یک نسل‌کشی گسترده به‌راه انداخته‌اند.
طنز تلخ را بنگرید، رژیم ایران با پولهایی که غرب در اثر رفع تحریم در اختیارش گذاشته، از متحدانش برای رژیم اسد سلاحهای پیشرفته می‌خرد و با کشتار مردم سوریه با همین سلاحها، موج پناهندگان را روانه همان کشورهای غربی می‌کند.
مردم ایران از این حمام خون که پاسداران در سوریه به‌راه انداخته‌اند، بیزارند.
همزمان، رژیم ایران یک سیاست دوگانه در پیش گرفته است. این رژیم در حالیکه عامل اصلی بی‌ثباتی منطقه است مدعی دیپلوماسی و گفتگو برای حل معضلات منطقه است. این یک فریب بزرگ است.
کشتار در سوریه بخشی از استراتژی بقای رژیم است. اما در عین‌حال به‌مثابه باتلاقی برای رژیم است.
با این‌ همه اتحادیه اروپا در دو سال و نیم اخیر، یک موضع منفعلانه نسبت به نقض حقوق‌بشر در ایران و مشارکت رژیم در قتل‌عام مردم سوریه اتخاذ کرده است.
از جانب مقاومت ایران هشدار می‌دهم که فقدان یک سیاست قاطع نسبت به نقض حقوق‌بشر در ایران، آخوندها را به از سرگیری برنامه بمب‌سازی اتمی و تشدید جنگ‌افروزیهای خارجی و به‌خصوص کشتار مردم سوریه ترغیب می‌کند.
 
دوستان عزیز!
اجازه بدهید سخنانم را با تأکید بر چند نکته به‌پایان ببرم و از نمایندگان پارلمان اروپا که مدافعان صلح، دموکراسی و حقوق‌بشر هستند، برای تحقق آنها کمک بخواهم.
بخش مهمی از سیاست جنایت‌کارانهٴ این رژیم علیه مردم ایران، حملات علیه مجاهدان در لیبرتی است. موشک‌باران 7آبان لیبرتی، توسط عوامل این رژیم در عراق، 24 شهید به‌جای گذاشت.
از پارلمان اروپا می‌خواهم از اتحادیه اروپا و دولتهای عضو بخواهد تعهدات‌شان نسبت به تأمین امنیت و حفاظت لیبرتی را به انجام برسانند.
دولت‌های غرب باید معاملات و روابط خود با این رژیم را، به توقف اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی منوط کنند.
تراژدی سوریه و بحران عراق و بی‌ثباتی خاورمیانه، هنگامی راه‌حل پیدا می‌کند که قبل از هر چیز، سپاه پاسداران از این کشورها اخراج شود. خطرناک‌ترین کار، دخالت دادن رژیم ایران در مسأله سوریه است.
توهم اصلاح طلبی ملایان باید کنار گذاشته شود. ما همیشه گفته‌ایم، افعی کبوتر نمی‌زاید. از درون ملاها اصلاح‌طلب بیرون نخواهد آمد و سرانجام این‌که در قلب یک سیاست صحیح نسبت به ایران، بی‌گمان احترام به ارادهٴ مردم ایران برای کسب آزادی و دموکراسی قرار دارد.
از همه شما متشکرم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6cdd0493-5901-46e3-a566-72b4c3d98b9b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات