چند روز پیش روز پرستار آمد و رفت و آنچه نصیب این قشر مؤثر و زحمتکش شد، تنها مشتی تعارف و برگزاری مراسمهای نمایشی بود، بدون آن که کمترین توجهی به خواستههای بهحق پرستاران بشود که سالهاست آنها را فریاد میزنند. این خواستهها چیست؟
یکی از مشکلات اساسی بیمارستانها کمبود نیرو، بهخصوص کمبود پرستار است که گفته میشود با اجرای طرح تحول سلامت دو چندان شده است. در حالی که بر اساس استانداردهای بینالمللی مابهازای هر 5بیمار یا تخت بیمارستانی باید یک پرستار باشد، اما عملاً تعداد پرستاران موجود حدود یک سوم این تعداد است. محمد میرزابیگی معاون پرستاری وزارت بهداشت و درمان اعتراف کرد که کمبود پرستاران مورد نیاز نظام سلامت ۱۲۰هزار نفر است. به گفته وی شمار پرستاران کشور در حال حاضر 140هزار نفر است که باید تقریباً به دو برابر تعداد کنونی افزایش یابد. معنی این کمبود آن است که کار زمین ماندهٴ آن 120هزار نفر بر دوش بقیه میافتد و به این جهت فشار کار بر پرستاران خرد کننده است.
یکی از مقامهای وزارت بهداشت رژیم، وعده داد که که این وزارتخانه بهتازگی 3هزار پرستار جدید استخدام کرده و در نظر دارد، 7هزار نفر دیگر را هم استخدام کند (تلویزیون رژیم 24بهمن 94) که اگر این وعده را باور کنیم، این تازه کمتر از 10درصد پرستاران مورد نیاز است. بنابراین معنی آن این است که پرستاران همچنان باید فشار طاقتفرسای کار را بهرغم حقوق بسیار ناچیز بپذیرند.
این فشار کار وقتی همزمان میشود با عدم امنیت شغلی و اینکه مسئولان بیمارستان هر وقت بخواهند و با کمترین اعتراض، میتوانند پرستاران را اخراج کنند و وقتی همراه میشود با تبعیض و بیحرمتی، آن وقت تحملناپذیر میشود.
خواستههای پرستاران که دهها بار بهخاطر آن دست به حرکت اعتراضی زدهاند، واقعیتی است که مقامهای رژیم هم حرفش را زیاد میزنند، اما دریغ از یک ذره عمل و یک ذره توجه و احترام واقعی!
البته در تعریف و تعارف بیخرج از پرستاران، مقامهای رژیم به تأسی از خمینی دجال که گفت «خدا هم کارگر است!» در حرف کم نمیآورند، کما اینکه قاضیزاده وزیر بهداشت و درمان دولت روحانی در روز پرستار و در ستایش از پرستاران حرف زد و از اینکه اگر پرستاران نباشند، تلاش پزشکان به جایی نخواهد رسید و… نسبت به آنان بهاصطلاح دلسوزی کرد که «بزرگترین جامعه پرستاری ما این است که دیده نمیشوند… مشکلات زیادی دارند، مشکل استخدام دارند مسئولان باید به مشکلات آنها توجه کنند و این هم با حرف نباشد، با عمل باشد و لازم است توجه ویژهیی به آنها بشود…» (تلویزیون رژیم ـ 24بهمن 94).
آری، مقامهای رژیم، در فریبکاری روی دست هم بلند میشوند، وزیر بهداشت و درمان چنان حرف میزند که انگار نه انگار خودش اولین مسئول این وضعیت است! و انگار نه انگار که خود او در واکنش به اعتراضات پرستاران، چندی پیش پرستاران را با توهینی رذیلانه «آمپول زن» خطاب کرد و کار آنها را بیاهمیت خواند که میتوان آن را به هر کس دیگر هم واگذار کرد.
این برخوردهای رذیلانه و تبعیضآمیز همراه با فشار طاقتفرسای کار و دستمزد ناچیزی که کفاف حداقهای زندگی را نمیکند، موجب مهاجرت روزافزون پرستاران از کشور شده است.
در دی ماه ۱۳۹۰ معاون فرهنگی وقت سازمان نظام پرستاری کشور تعداد پرستارانی را که بهطور رسمی فرم خروج از کشور را پر میکنند ۱۰۰ نفر اعلام کرده بود؛ اما در دی ماه امسال، قائممقام سازمان نظام پرستاری اعلام کرد سالانه هزار پرستار از کشور مهاجرت میکنند که نداشتن «امنیت شغلی» یکی از دلایل آن است. این آمار نشان میدهد که وضعیت پرستاران طی سالهای اخیر پیوسته بدتر شده است.
یکی از مهمترین علل تشدید وخامت وضعیت پرستاران، اجرای طرح موسوم به «تحول سلامت» است که باعث تشدید تبعیض و نابرابری به زیان پرستاران و افزایش «فاصله طبقانی» میان پزشکان و پرستاران شده است. این طرح از اول مهر ۱۳۹۳ آغاز شده و از ابتدا با مخالفت بسیاری از پزشکان و پرستاران همراه بوده است.
از زمان اجرای فاز سوم این طرح، پرستاران در اعتراض به این طرح که درآمد آنها را کاهش داده، به دهها حرکت اعتراضی در شهرهای مختلف کشور دست زدهاند و خواستار رفع تبعیضهای ناروا، کاهش ساعتهای کار و کشیک و افزایش حقوق ناچیز خود شدهاند، اما مقامها و کارگزاران رژیم جز سرکوب و اخراج برخی از اعضای فعال این قشر شریف، پاسخی به آنها ندادهاند.
یکی از مشکلات اساسی بیمارستانها کمبود نیرو، بهخصوص کمبود پرستار است که گفته میشود با اجرای طرح تحول سلامت دو چندان شده است. در حالی که بر اساس استانداردهای بینالمللی مابهازای هر 5بیمار یا تخت بیمارستانی باید یک پرستار باشد، اما عملاً تعداد پرستاران موجود حدود یک سوم این تعداد است. محمد میرزابیگی معاون پرستاری وزارت بهداشت و درمان اعتراف کرد که کمبود پرستاران مورد نیاز نظام سلامت ۱۲۰هزار نفر است. به گفته وی شمار پرستاران کشور در حال حاضر 140هزار نفر است که باید تقریباً به دو برابر تعداد کنونی افزایش یابد. معنی این کمبود آن است که کار زمین ماندهٴ آن 120هزار نفر بر دوش بقیه میافتد و به این جهت فشار کار بر پرستاران خرد کننده است.
یکی از مقامهای وزارت بهداشت رژیم، وعده داد که که این وزارتخانه بهتازگی 3هزار پرستار جدید استخدام کرده و در نظر دارد، 7هزار نفر دیگر را هم استخدام کند (تلویزیون رژیم 24بهمن 94) که اگر این وعده را باور کنیم، این تازه کمتر از 10درصد پرستاران مورد نیاز است. بنابراین معنی آن این است که پرستاران همچنان باید فشار طاقتفرسای کار را بهرغم حقوق بسیار ناچیز بپذیرند.
این فشار کار وقتی همزمان میشود با عدم امنیت شغلی و اینکه مسئولان بیمارستان هر وقت بخواهند و با کمترین اعتراض، میتوانند پرستاران را اخراج کنند و وقتی همراه میشود با تبعیض و بیحرمتی، آن وقت تحملناپذیر میشود.
خواستههای پرستاران که دهها بار بهخاطر آن دست به حرکت اعتراضی زدهاند، واقعیتی است که مقامهای رژیم هم حرفش را زیاد میزنند، اما دریغ از یک ذره عمل و یک ذره توجه و احترام واقعی!
البته در تعریف و تعارف بیخرج از پرستاران، مقامهای رژیم به تأسی از خمینی دجال که گفت «خدا هم کارگر است!» در حرف کم نمیآورند، کما اینکه قاضیزاده وزیر بهداشت و درمان دولت روحانی در روز پرستار و در ستایش از پرستاران حرف زد و از اینکه اگر پرستاران نباشند، تلاش پزشکان به جایی نخواهد رسید و… نسبت به آنان بهاصطلاح دلسوزی کرد که «بزرگترین جامعه پرستاری ما این است که دیده نمیشوند… مشکلات زیادی دارند، مشکل استخدام دارند مسئولان باید به مشکلات آنها توجه کنند و این هم با حرف نباشد، با عمل باشد و لازم است توجه ویژهیی به آنها بشود…» (تلویزیون رژیم ـ 24بهمن 94).
آری، مقامهای رژیم، در فریبکاری روی دست هم بلند میشوند، وزیر بهداشت و درمان چنان حرف میزند که انگار نه انگار خودش اولین مسئول این وضعیت است! و انگار نه انگار که خود او در واکنش به اعتراضات پرستاران، چندی پیش پرستاران را با توهینی رذیلانه «آمپول زن» خطاب کرد و کار آنها را بیاهمیت خواند که میتوان آن را به هر کس دیگر هم واگذار کرد.
این برخوردهای رذیلانه و تبعیضآمیز همراه با فشار طاقتفرسای کار و دستمزد ناچیزی که کفاف حداقهای زندگی را نمیکند، موجب مهاجرت روزافزون پرستاران از کشور شده است.
در دی ماه ۱۳۹۰ معاون فرهنگی وقت سازمان نظام پرستاری کشور تعداد پرستارانی را که بهطور رسمی فرم خروج از کشور را پر میکنند ۱۰۰ نفر اعلام کرده بود؛ اما در دی ماه امسال، قائممقام سازمان نظام پرستاری اعلام کرد سالانه هزار پرستار از کشور مهاجرت میکنند که نداشتن «امنیت شغلی» یکی از دلایل آن است. این آمار نشان میدهد که وضعیت پرستاران طی سالهای اخیر پیوسته بدتر شده است.
یکی از مهمترین علل تشدید وخامت وضعیت پرستاران، اجرای طرح موسوم به «تحول سلامت» است که باعث تشدید تبعیض و نابرابری به زیان پرستاران و افزایش «فاصله طبقانی» میان پزشکان و پرستاران شده است. این طرح از اول مهر ۱۳۹۳ آغاز شده و از ابتدا با مخالفت بسیاری از پزشکان و پرستاران همراه بوده است.
از زمان اجرای فاز سوم این طرح، پرستاران در اعتراض به این طرح که درآمد آنها را کاهش داده، به دهها حرکت اعتراضی در شهرهای مختلف کشور دست زدهاند و خواستار رفع تبعیضهای ناروا، کاهش ساعتهای کار و کشیک و افزایش حقوق ناچیز خود شدهاند، اما مقامها و کارگزاران رژیم جز سرکوب و اخراج برخی از اعضای فعال این قشر شریف، پاسخی به آنها ندادهاند.