شما در هر دیاری وارد بشوید، با داشتن پول آن، میتوانید مقدار مشخصی کالا یا خدمات دریافت کنید.
البته ممکن است کمی بالا و پایین داشته باشد. مثلاً در مشهد با پانصدتومان شاید یک نان سنگکی به شما بدهند که در تهران ممکن است است با همان پول، مثلاً نان خشخاشی به شما بدهند. چون پول وسیلهی تعامل با مردم است. زبان هم همینطور است. هر کلمهای در هر زبانی یک معنی یا دو معنی و حداکثر سه معنی دارد که در فرهنگ لغت، میتوانیم تمام آنها را بخوانیم و مثالهایش را ببینیم. اما در نظام ولایتفقیه، چنان بلایی بهسر واژه ها آوردهاند که بعضی وقتها آدم گیج میشود که معنی این کلمه بالاخره مگر چیست؟
یکی از این کلمات «فتنه» است، یکی «شیطان» است که بزرگ و کوچک هم دارد. یکی «اسلام» است که خمینی آن را برخودش گذاشته بود و هر وقت میگفت چیزی مخالف اسلام است مردم میفهمیدند که مخالف خودش است. یکی هم کلمه «نفوذ» است. از این کلمات خیلی میشود پیدا کرد. حالا یکی هم حقالناس است.
معنای اصلی سادهی آن، حق مردم است که هر حکومتی باید به آن در برابر مردم پابند باشد.
اما برای آن که ببینید آخوندها چگونه با دجالیت روی این کلمه بازی میکنند، داستان خندهدار رفسنجانی و خامنهای را در مورد حق الناس بخوانید، به این نقل قولها از این دو نفر توجه کنید:
خامنهای19شهریور 94: «متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند، این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دورهای خدشه کنند... . بله من گفتم «رأی مردم حقالناس است»، (اما منظورم سال88 بود که) «در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم و از حقّالنّاس دفاع کردیم».
رفسنجانی: 23مهر94: «ما در آستانه انتخابات قرار داریم و مصلحت نیست دچار تفرقه شویم بلکه باید با آرامش و متانت نظرات مختلف را با مردم در میان بگذاریم تا آنها به هر کسی که میخواهند رأی بدهند. لازم است که حق الناس مردم رعایت شود و انتخابات همانطور که مردم میخواهند برگزار شود».
خامنهای: ۱۴ دی۹۴در سخنرانی برای ائمه جمعه: «در هرجایی که انتخابات هست - آدمی باشد که صلاحیت نداشته باشد و ما اغماض کنیم... باطل کردن حق مردم است، خراب کردن حق مردم است؛ این هم ضد حق الناس است».
رفسنجانی: رئیس مجمع تشخیص نظام، با یادآوری تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری که رأی مردم را حقالناس خواندند، گفت: این جمله ایشان خیلی معنادار است که حق ندارید کسانی را که صلاحیت دارند، رد کنید یا کسانی که صلاحیت ندارند، بر مردم حاکم کنید.
خامنهای:: «وقتی مراکز قانونی، نتایج انتخابات را اعلام و تأیید کردند مخالفت با این نتایج، ضد حق الناس است».
رفسنجانی در روزنامه حکومتی اعتماد10آبان:: «وقتی مردم آماده هستند، مجری انتخابات آماده است و رهبری نیز رأی مردم را حقالناس خواندهاند، باید امیدوار بود که بهترین انتخابات تاریخ انقلاب در سرنوشتسازترین انتخابات برگزار میشود».
جنتی: 4 دی: «یک مطلبی را رهبری فرمودند، بعضی شیاطین اسباب دستشان شد، شروع کردند استفاده کردن که حق الناس است. یعنی چی؟ یعنی هرکس آمد حق دارد تأیید بشود، حق دارد برود توی مجلس. پس قانون یعنی چه؟ حق الناس این است که اجازه ندهند افراد این جوری که به ضرر مردم کار میکنند بروند توی مجلس... رهبری فرمودند، نظارت استصوابی از مصادیق بالای حق الناس است».
پاسدار حمیدرضا مقدم فر مشاور فرهنگی سرکرده سپاه 11دی: «بزرگترین حق الناس دفاع شورای نگهبان از حقوق مردم در برابر فتنهگران است».
به نظر میرسد که موضوع روشن است. دعوا، دعوای دو تا جناح از حکومت آخوندی ولایتفقیه است که هر دو جزو ربایندگان حق الناس اصلی (یعنی حق حاکمیت مردم) هستند. یک نمایش انتخاباتی هم در پیش است که موضوع کارش همین تعیین رهبری که حاکمیت مردم را ربوده، است. اما بر سر قبضهی این مجلس، هر کدام از این کلمه استفادهی خودش را میکند و هر کدام با دجالگری موضوع را میپیچاند و توی سر دیگری میزند. برای رفسنجانی حق الناس اسم مستعار خودش است. برای خامنهای هم چماقی است که بر سر رفسنجانی بزند. اما به نظر شما کدامیک از این شاگردان خمینی میتوانند بر سر دیگری کلاه بگذارند و به حق الناس خودشان! برسند.
البته ممکن است کمی بالا و پایین داشته باشد. مثلاً در مشهد با پانصدتومان شاید یک نان سنگکی به شما بدهند که در تهران ممکن است است با همان پول، مثلاً نان خشخاشی به شما بدهند. چون پول وسیلهی تعامل با مردم است. زبان هم همینطور است. هر کلمهای در هر زبانی یک معنی یا دو معنی و حداکثر سه معنی دارد که در فرهنگ لغت، میتوانیم تمام آنها را بخوانیم و مثالهایش را ببینیم. اما در نظام ولایتفقیه، چنان بلایی بهسر واژه ها آوردهاند که بعضی وقتها آدم گیج میشود که معنی این کلمه بالاخره مگر چیست؟
یکی از این کلمات «فتنه» است، یکی «شیطان» است که بزرگ و کوچک هم دارد. یکی «اسلام» است که خمینی آن را برخودش گذاشته بود و هر وقت میگفت چیزی مخالف اسلام است مردم میفهمیدند که مخالف خودش است. یکی هم کلمه «نفوذ» است. از این کلمات خیلی میشود پیدا کرد. حالا یکی هم حقالناس است.
معنای اصلی سادهی آن، حق مردم است که هر حکومتی باید به آن در برابر مردم پابند باشد.
اما برای آن که ببینید آخوندها چگونه با دجالیت روی این کلمه بازی میکنند، داستان خندهدار رفسنجانی و خامنهای را در مورد حق الناس بخوانید، به این نقل قولها از این دو نفر توجه کنید:
خامنهای19شهریور 94: «متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند، این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دورهای خدشه کنند... . بله من گفتم «رأی مردم حقالناس است»، (اما منظورم سال88 بود که) «در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم و از حقّالنّاس دفاع کردیم».
رفسنجانی: 23مهر94: «ما در آستانه انتخابات قرار داریم و مصلحت نیست دچار تفرقه شویم بلکه باید با آرامش و متانت نظرات مختلف را با مردم در میان بگذاریم تا آنها به هر کسی که میخواهند رأی بدهند. لازم است که حق الناس مردم رعایت شود و انتخابات همانطور که مردم میخواهند برگزار شود».
خامنهای: ۱۴ دی۹۴در سخنرانی برای ائمه جمعه: «در هرجایی که انتخابات هست - آدمی باشد که صلاحیت نداشته باشد و ما اغماض کنیم... باطل کردن حق مردم است، خراب کردن حق مردم است؛ این هم ضد حق الناس است».
رفسنجانی: رئیس مجمع تشخیص نظام، با یادآوری تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری که رأی مردم را حقالناس خواندند، گفت: این جمله ایشان خیلی معنادار است که حق ندارید کسانی را که صلاحیت دارند، رد کنید یا کسانی که صلاحیت ندارند، بر مردم حاکم کنید.
خامنهای:: «وقتی مراکز قانونی، نتایج انتخابات را اعلام و تأیید کردند مخالفت با این نتایج، ضد حق الناس است».
رفسنجانی در روزنامه حکومتی اعتماد10آبان:: «وقتی مردم آماده هستند، مجری انتخابات آماده است و رهبری نیز رأی مردم را حقالناس خواندهاند، باید امیدوار بود که بهترین انتخابات تاریخ انقلاب در سرنوشتسازترین انتخابات برگزار میشود».
جنتی: 4 دی: «یک مطلبی را رهبری فرمودند، بعضی شیاطین اسباب دستشان شد، شروع کردند استفاده کردن که حق الناس است. یعنی چی؟ یعنی هرکس آمد حق دارد تأیید بشود، حق دارد برود توی مجلس. پس قانون یعنی چه؟ حق الناس این است که اجازه ندهند افراد این جوری که به ضرر مردم کار میکنند بروند توی مجلس... رهبری فرمودند، نظارت استصوابی از مصادیق بالای حق الناس است».
پاسدار حمیدرضا مقدم فر مشاور فرهنگی سرکرده سپاه 11دی: «بزرگترین حق الناس دفاع شورای نگهبان از حقوق مردم در برابر فتنهگران است».
به نظر میرسد که موضوع روشن است. دعوا، دعوای دو تا جناح از حکومت آخوندی ولایتفقیه است که هر دو جزو ربایندگان حق الناس اصلی (یعنی حق حاکمیت مردم) هستند. یک نمایش انتخاباتی هم در پیش است که موضوع کارش همین تعیین رهبری که حاکمیت مردم را ربوده، است. اما بر سر قبضهی این مجلس، هر کدام از این کلمه استفادهی خودش را میکند و هر کدام با دجالگری موضوع را میپیچاند و توی سر دیگری میزند. برای رفسنجانی حق الناس اسم مستعار خودش است. برای خامنهای هم چماقی است که بر سر رفسنجانی بزند. اما به نظر شما کدامیک از این شاگردان خمینی میتوانند بر سر دیگری کلاه بگذارند و به حق الناس خودشان! برسند.