728 x 90

سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران,

«از حس فکر کردنم به تو»

-

پنجاهمين سال حيات پر  افتخار مجاهدين خلق ايران
پنجاهمين سال حيات پر افتخار مجاهدين خلق ايران
                                               برای سازمان مجاهدین
                                                م. شوق
امروز صبح
از حس فکر کردنم به تو،
یک شعر ساختم
 
یک صفحه‌ی سفید گشودم
یک حس واقعی
دو دست
بر دکمه‌های صفحه کلیدها
 
یک مازندران سرو را
به یاد آوردم
یک رشت باران و
یک مشهد دعا و راز و نیاز را
یک اصفهان زیبایی
ـ اگر ‌چه ندیده‌امش ـ
یک شیراز گل را
 
و راستی آزمایی کردم
احساسهای خودم را
نسبت به تو
 
احساس گفت
تو کوچکی
اما یک ریگ کوچک
از دامن کویر
شاید
احساس دشت را
درست وصف کند.
 
می‌خواستم از رنجهای تو آغاز کنم
اما
دهانم گفت
به‌اندازه‌ی دهها اوین و گوهردشت
فریاد می‌شود!
امروز تنها
از شوقهای او بگو
که یک خزر ولوله است
و یک لوت عطش، برای باران آزادی
 
غرور او را
در یک ستارخان جرقه‌ی همت، ضربدر آسمان
                                             خلاصه کن!
 
از غم تبعیدیانش
هیچ حرفی نمی‌توانی گفت
زیرا
با نشاطشان
جهانی را روی سرشان می‌گذارند
 
در سرودن این شعر
چند جا که گیر کردم
دستهایم
من را کنار زد
و یک بلوچستان سفره‌ی بی‌نان
پیشم گذاشت.
 
توان شعر گفتنم را به یاد آوردم
و توان شعر گفتنم گفت:
توان شعر گفتن را
از یاد ببر
واژه ها و قافیه‌ها را
به
تهران فکر کن
و روز دوبارهٴ پرچمهای او
در خیابانهایش
 
به پرفسوری فکر کن
که سپوری می‌کند
به دختری
آویز بالکن
 
دوباره باز
به‌دارها فکر کردم
و تیرها به جمجمه ها
 
دوباره دلم گفت
تمام زخمها را
امروز دور بزن
تا لبخند او را بنویسی!
 
عجیب بود
که در میانه‌ی شعر
می دیدمت
که از دهان همه‌ی زخمها
می‌خندیدی
حتی از دهانه‌ی خاوران
 
سوگند نمی‌خورم
اما تنها خنده‌های تو
شعرم را به پیش راند
و هی به پیش دویدم
مثل کارون که از شوق تو
دوباره لجنزارهایش را
به عمان بریزد
 
مثل پل اهواز
که از لابلای ریزگردها
رنگین کمان را ببیند
مثل ارومیه
که خون رگهایش را
از شوق یافتنت
                    باز یابد
 
مثل خراسان
که خربزه‌هایش را
دوباره بر دشت بچیند.
 
و مثل
زاینده رود
که از زاینده رود تو
درس بگیرد
و چشمه‌هایش را بخروشاند
 
 بر صفحه‌ی سفید
هر حس تو
یک سرخط تازه بود
و انگشتهای شوق
بر دکمه‌های صفحه کلید
می رقصید.
و شعر تو بی‌پایان بود... ...
 
                                                                  
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/adb0aaf7-8cac-45a9-aa59-252dd588eaca"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات