در کنفرانس مطبوعاتی اخير آخوند روحانی بخشی از خواسته هایی که در سوالات عنوان شد، بهطور محوری، از این قرار بود:
تولید و اشتغال جوانان چه میشود؟
مسألهٴ تورم و ثبات قیمتها چه میشود؟
چرا بعد از برداشتن تحریمها چیزی عوض نشد؟
بعد از گذشت دو سال در زمینه کار و اشتغال آیا کاری انجام شده یا نه؟
برای بحث مسکن جوانان تدبیر روحانی چیست؟
چرا آنطوری که باید و شاید از بخش کشاورزی حمایت نمیشود؟
معضل بیکاری کی میخواهد رفع بشود؟
گناه تولیدکنندگان داخلی و مبتکران ما چی است که هزینهٴ تولید آنها بیشتر از هزینهٴ وارداتمان از کشورهایی مثل چین دارد میشود؟
با توجه به این رکودی که در جامعه بوده، در اقتصاد ما بوده و الآن میگویند که ما به رشد اقتصادی رسیدیم، میخواستم ببینم که این رشد اقتصادی کجا مشهود است؟
بی شک اینها اندکی از مطالبات مردم در این کشور آخوند زده هستند که ناگزیر در این جلسه مطبوعاتی طرح شده است
اما در اين کنفرانس مطبوعاتی، بهجای پرداختن به این مسایل، تنها چیزی که برجسته بود، جنگ و دعوای باندی بر سر هژمونی و نمایش انتخابات آتی رژیم بود و دسته گلهایی که آخوند روحانی نثار خودش و دولتش میکرد. به اینها باید یک مشت وعدههای سرخرمن در رابطه با شکوفایی اقتصادی و حل شدن بحران بیکاری و سرمایهگذاری را هم اضافه کنیم. اگه کسی ایران را ندیده بود و از بحرانهای آن خبر نداشت، فکر میکرد که آخوند روحانی رئیس یکی از کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیاست! این در حالی است که پیش از این خامنهای در جنگ گرگها به آخوند روحانی گوشزد کرده بود که وعدههایی که میدهید باید با زندگی مردم همخوانی داشته باشد.
روزنامههای حکومتی رژیم بلافاصله با آمار و ارقام ثابت کردند که حرفهای روحانی، فقط و فقط وعدههای سرخرمن بوده. از وعده برای حل رکود اقتصادی گرفته تا نرخ تورم و نابسامانی در تولیدات داخلی. در یک نمونه در روزنامه حکومتی جوان، سیاستهای اقتصادی رژیم بهویژه در زمینه نفت و گاز و پتروشیمی به سرمایهگذاری روی «اسب مرده» تشبیه شده است. کارگزاران حکومتی هم هنوز هیچ نشده از نیاز به بودجههای سرسامآور برای راهاندازی شهرکهای صنعتی دم زدند. حتی روزنامههای باند رفسنجانی که حامی دولت روحانی هستند، از گران شدن ارز به بهانهٴ تک نرخی شدن، خبر دادند. بررسی وعدههای سرخرمن رئیسجمهور رژیم و عملکرد و راندمان واقعی دولتش جای پرداختن بیشتری دارد، اما تا همین جا هم این سؤال در ذهن برجسته میشود که چرا آخوند روحانی با این وقاحت تلاش میکند اوضاع اقتصادی و اجتماعی را وارونه جلوه بدهد؟ پاسخ این است که باندهای مختلف رژیم درگیر جنگ قدرت بر سر قبضه کردن هژمونی و نمایش انتخابات اسفندماه هستند و همهچیز از این چیده میشود. بنابراین از یکطرف روحانی شیادانه تبلیغ دولت و دستاوردهای ناداشته خود را میکند تا بهزعم خود روی بحرانهای اجتماعی سرپوش بگذارد و از طرف دیگر باند رقیب هم زیرآب ادعاهای او را زده و دست او را رو میکند.
البته آنچه در این بین حرف اول و آخر را میزند این دعاوی و جنگ و دعواها نیست بلکه خیزشها و حرکتهای اعتراضی فزاینده در تمامی کشور علیه تمامیت این رژیم ضدمردمی است. اطلاعیهٴ اخیر شورای ملی مقاوت با تیتر «48 اعتراض در 48ساعت» به خوبی این موضوع را منعکس کرده است. موج اعتراضات اقشار مختلف مردم بهویژه جوانان، چیزی است که آخوندها و کارگزارانشان را بهشدت وحشتزده کرده است، آنها میترسند که این اعتراضات در پیوند با عنصر پیشتاز چون سیل بنیان کنی، تمامیت این نظام را جارو کند. سیلی که در جاری شدنش شکی نیست.
تولید و اشتغال جوانان چه میشود؟
مسألهٴ تورم و ثبات قیمتها چه میشود؟
چرا بعد از برداشتن تحریمها چیزی عوض نشد؟
بعد از گذشت دو سال در زمینه کار و اشتغال آیا کاری انجام شده یا نه؟
برای بحث مسکن جوانان تدبیر روحانی چیست؟
چرا آنطوری که باید و شاید از بخش کشاورزی حمایت نمیشود؟
معضل بیکاری کی میخواهد رفع بشود؟
گناه تولیدکنندگان داخلی و مبتکران ما چی است که هزینهٴ تولید آنها بیشتر از هزینهٴ وارداتمان از کشورهایی مثل چین دارد میشود؟
با توجه به این رکودی که در جامعه بوده، در اقتصاد ما بوده و الآن میگویند که ما به رشد اقتصادی رسیدیم، میخواستم ببینم که این رشد اقتصادی کجا مشهود است؟
بی شک اینها اندکی از مطالبات مردم در این کشور آخوند زده هستند که ناگزیر در این جلسه مطبوعاتی طرح شده است
اما در اين کنفرانس مطبوعاتی، بهجای پرداختن به این مسایل، تنها چیزی که برجسته بود، جنگ و دعوای باندی بر سر هژمونی و نمایش انتخابات آتی رژیم بود و دسته گلهایی که آخوند روحانی نثار خودش و دولتش میکرد. به اینها باید یک مشت وعدههای سرخرمن در رابطه با شکوفایی اقتصادی و حل شدن بحران بیکاری و سرمایهگذاری را هم اضافه کنیم. اگه کسی ایران را ندیده بود و از بحرانهای آن خبر نداشت، فکر میکرد که آخوند روحانی رئیس یکی از کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیاست! این در حالی است که پیش از این خامنهای در جنگ گرگها به آخوند روحانی گوشزد کرده بود که وعدههایی که میدهید باید با زندگی مردم همخوانی داشته باشد.
روزنامههای حکومتی رژیم بلافاصله با آمار و ارقام ثابت کردند که حرفهای روحانی، فقط و فقط وعدههای سرخرمن بوده. از وعده برای حل رکود اقتصادی گرفته تا نرخ تورم و نابسامانی در تولیدات داخلی. در یک نمونه در روزنامه حکومتی جوان، سیاستهای اقتصادی رژیم بهویژه در زمینه نفت و گاز و پتروشیمی به سرمایهگذاری روی «اسب مرده» تشبیه شده است. کارگزاران حکومتی هم هنوز هیچ نشده از نیاز به بودجههای سرسامآور برای راهاندازی شهرکهای صنعتی دم زدند. حتی روزنامههای باند رفسنجانی که حامی دولت روحانی هستند، از گران شدن ارز به بهانهٴ تک نرخی شدن، خبر دادند. بررسی وعدههای سرخرمن رئیسجمهور رژیم و عملکرد و راندمان واقعی دولتش جای پرداختن بیشتری دارد، اما تا همین جا هم این سؤال در ذهن برجسته میشود که چرا آخوند روحانی با این وقاحت تلاش میکند اوضاع اقتصادی و اجتماعی را وارونه جلوه بدهد؟ پاسخ این است که باندهای مختلف رژیم درگیر جنگ قدرت بر سر قبضه کردن هژمونی و نمایش انتخابات اسفندماه هستند و همهچیز از این چیده میشود. بنابراین از یکطرف روحانی شیادانه تبلیغ دولت و دستاوردهای ناداشته خود را میکند تا بهزعم خود روی بحرانهای اجتماعی سرپوش بگذارد و از طرف دیگر باند رقیب هم زیرآب ادعاهای او را زده و دست او را رو میکند.
البته آنچه در این بین حرف اول و آخر را میزند این دعاوی و جنگ و دعواها نیست بلکه خیزشها و حرکتهای اعتراضی فزاینده در تمامی کشور علیه تمامیت این رژیم ضدمردمی است. اطلاعیهٴ اخیر شورای ملی مقاوت با تیتر «48 اعتراض در 48ساعت» به خوبی این موضوع را منعکس کرده است. موج اعتراضات اقشار مختلف مردم بهویژه جوانان، چیزی است که آخوندها و کارگزارانشان را بهشدت وحشتزده کرده است، آنها میترسند که این اعتراضات در پیوند با عنصر پیشتاز چون سیل بنیان کنی، تمامیت این نظام را جارو کند. سیلی که در جاری شدنش شکی نیست.