نیاز مبرم به آزادی و عدالت اجتماعی، خشم انباشته مردم ایران را علیه دیکتاتوری چپاولگر ولایتفقیه هر روز شعلهورتر میسازد. بر اساس گزارش اطلاعیهٴ دبیرخانهٴ شورای ملی مقاومت تنها در ظرف 48ساعت 48 رشته حرکتهای اعتراضی ثبت شده است. بر اساس خبرهای رسیده به رسانههای مقاومت بیش از 640 حرکت اعتراضی در مرداد ماه94 به ثبت رسیده است. از جمله تحصنها و اعتراضات اجتماعی علیه گرانی یا کمبودهای خدماتی، از جمله مشکل آب و برق و سایر خدمات و محیط زیست 242 مورد، کارگری 129 مورد، بازاریها و کسبه 59 مورد، پرستاران 47 مورد، معلمان 36 مورد، کارمندان 29 مورد و دانشجویان 24 مورد. در این آمار 60 مورد درگیری جوانان و مردم با نیروهای سرکوبگر که بعضاً با گوشمالی مزدوران رژیم همراه بوده، است.
بالا رفتن کمی حرکتهای اعتراضی مورد اعتراف سرکردگان رژیم آخوندی هم قرار گرفته است از جمله روز دهم خرداد وزیر جنایتکار اطلاعات رژیم در همایش فرمانداران گفت: «طبق اطلاعات ناجا در دو ماه اول سال تجمعات صنفی 55 درصد افزایش داشته است، بنابراین امکان تبدیل این تجمعات به اعتراضات سیاسی و چالشهای امنیتی وجود دارد».
پر واضح است وقتی اعتراضات بهصورت یک قشر عظیم در میآید دیگر هیچ محاسبة کمی نمیتواند بیانگر واقعیت اعتراضات باشد. مثلاً وقتی معلمان در 100شهر تجمع و تحصن و اعتصاب میکنند، یا پرستاران در اغلب بیمارستانها اعتصاب میکنند، یا همین چند روز اخیر اعتصاب سراسری سنگبریها علیه اخاذیهای مالیاتی که بر اساس گزارشات بیش از 5500کارگاه سنگبری در این اعتصاب شرکت کردهاند، دیگر صرف عدد و رقم نمیتواند ابعاد واقعی این حرکت اجتماعی را بیان کند.
آنچه که روز به روز علاوه بر گستردگی کمی اعتراضات، وزن سیاسی اجتماعی آنها را سنگین کرده، کیفیت آنهاست. مثلاً تحصن 5 شبانهروزی معلمان در برابر مجلس ارتجاع و عقب راندن کارگزاران رژیم توسط معلمان خود کیفیتی است که راه را برای سایر اقشار نیز هموار میکند. از جمله تغییر لحن کارگزاران رژیم نسبت به معلمانی که قبلاً آنها را با عناوینی نظیر قانون شکنان، فریب خوردگان، آلت دستها و غیره نام میبردند قابلتوجه است. همانها که معلمان را با ضرب و شتم در 30تیر همین امسال دستگیر کردند ناگهان در مجلس ارتجاع بعد از 5روز تحصن شبانه روزی خانم معلمهای پیش دبستانی از اینکه ”این خواهران نوامیس ما هستند“ نام بردند. روز سوم شهریور یک عضو مجلس ارتجاع به نام قاسم احمدی لاشکی وحشت خود را از رسیدن مهرماه و افزایش باز هم بیشتر اعتراضات این طور بیان کرد: ”همکاران عزیز شهریور است! مهر ماه نیز در حال رسیدن است! معلم با چه امید و انگیزهای وارد کلاس درس شود“. لاشکی اعضای مجلس ارتجاع به سرعت بخشیدن به انجام کاری برای معلمان کرد و گفت: ”حدود دو ماه قبل کمیتهیی برای بررسی و حل این مشکل اساسی یعنی حقوق و معیشت معلمین تشکیل شده است و از آن زمان حدود 8 جلسه بهریاست حضرت ابوترابی نایبرئیس مجلس برگزار شد. مأموریت این کمیته، تأمین منابع لازم برای ترمیم حقوق فرهنگیان بوده است اما بهظاهر این کمیته از مأموریت اصلی خویش زاویه گرفته و هنوز نتیجه قابل عمل به عزیزان داده نشده است“.
وی برای دلداری دادن به مجلس نشینان ارتجاع گفت: ”ضمنا اگر اعتراضی فرهنگیان داشتهاند، مبنای آن صنفی بوده است و بس، نه سیاسی“.
از ویژگیهای مهم اعتصابات و تحصنها و اعتراضات، کوتاه نیامدن مردم از خواستههایشان است. از جمله مالباختگان مؤسسات غارتگر بهاصطلاح مالی اعتباری وابسته به باندهای سپاه پاسداران و قوه قضاییه رژیم مثل میزان، پدیده شاندیز، کوثر، ثامن الحج، مهر آریا و غیره، یا استمرار اعتراضات پرستاران علیه تبعیض در حقوقها، اعتصابات سنگبریها علیه مالیات بر ارزش افزوده و غیره است.
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای این دوره ورود اقشار اجتماعی بهصورت یک قشر کامل در اعتراضات است، مانند معلمان، پرستاران، صرافیها، کسبه و بازاریان، سنگبریها، که بهصورت سراسری در اعتراضات شرکت میکنند و همهٴ شهرهای میهن را در مینوردد. این ویژگی سبب شده تا تشکل یابی صنفی اقشار که توسط دستگاه اختناق و سرکوب رژیم و وزارت جنایتکار اطلاعات در ایران نابود شده بهتدریج خود را بازسازی و احیا کرده بهنحوی که رژیم دیگر توان نابود کردن آنها را ندارد.
درگیریهای مردم با رژیم بر سر جمعآوری دستفروشان، کودکان کار، معتادان، کارتن خوابها، حمله مأموران شهرداری برای تخریب خانههای بدون مجوز و مغازههایی که مالیات نپرداختهاند و غیره، نیز از ویژگیهای دیگر این دوره است که در موارد متعدد مردم رهگذر، مأموران حکومتی را از زورگویی و اخاذی نسبت به محرومان ممانعت میکنند.
همبستگی در بین اقشار نیز از ویژگیهای این دوران است. بهعنوان مثال وزارت بدنام اطلاعات به همراه حراست وزارت بهداشت تلاش کرد تا با اخراج 4 پرستار فعال در اعتصابات، بهخصوص در شرایطی که کار پیدا کردن برای همهٴ مردم از مشکلترین کارهاست، جو ارعاب علیه پرستاران را فعال نگه دارد، اما نه تنها پرستاران برای این کارهای رژیم تره خرد نکردند بلکه اعتصابات و اعتراضات بیشتر هم شد و با صراحت و علناً پرستاران خواسته خود مبنی بر لغو طرح غارتگرانهٴ موسوم به طرح عملکرد را با خواستهای سیاسی یعنی بازگرداندن همکاران اخراجیشان عجین کردند.
یا در مورد کسبه و بازاریان، نصب پلاکاردهای اعتراضی بر روی مغازه کاملاً ستیزهجویانه و همبستگی برانگیز شده است. مانند پلاکاردی که روی مغازهای در مرودشت نوشته بود ”وامحمدا از ظلم ادارهٴ دارایی“، که بیانگر عزم جزم کسبه برای ایستادگی در برابر اخاذیهای مالیاتی و رشوهخواریهای بی حد و حصر چپاولگران حاکم است.
اعتراضات کارگری در برخی موارد از جمله در «شرکت کشت و صنعت نیشکر میان آب» در نزدیک شهر شوش به درگیری شدید نیروی سرکوبگر با کارگران انجامید. اخراج کارگران بومی که سالها است بهطور روزمزد در این واحد صنعتی کار میکنند، به تجمع و تحصن آنها در مقابل این شرکت انجامید. حمله عوامل نیروی انتظامی به این تحصن به درگیری با کارگران و دستگیری شماری از آنان منجر شد. بهدنبال آن خانوادههای کارگران نیز به این تحصن پیوستند. در یورش مجدد نیروهای سرکوبگر به متحصنان که با گاز اشکآور همراه بود همسر یکی از کارگران از ناحیه صورت بهشدت زخمی شد و به بیمارستان منتقل گردید. کارگران معترض شرکت «میان آب» خواستار تغییر مدیرعامل و بازگشت به کار همکاران اخراجی خود هستند.
گستردگی این اعتراضات به خوبی نشان میدهد که بحران عظیم اقتصادی حاصل فساد و غارت سران رژیم ضدمردمی حاکم بر ایران است و وعدههای پوشالی آخوند روحانی در مورد رونق اقتصادی نیز فریبی بیش نیست. رژیمی که برای نابهسامانیهای اجتماعی و اقتصادی که خود باعث آنهاست، هیچ راهحلی ندارد، ناگزیر پاسخ اعتراضات را تنها با سرکوب و خفقان بیشتر میدهد. اما پس از زهر خوران اتمی، سرکوب رژیم دیگر کارایی قبلی را ندارد و اقشار مختلف اجتماعی با فریادهای بلندتری خواستههای خود را مطالبه میکنند.
بالا رفتن کمی حرکتهای اعتراضی مورد اعتراف سرکردگان رژیم آخوندی هم قرار گرفته است از جمله روز دهم خرداد وزیر جنایتکار اطلاعات رژیم در همایش فرمانداران گفت: «طبق اطلاعات ناجا در دو ماه اول سال تجمعات صنفی 55 درصد افزایش داشته است، بنابراین امکان تبدیل این تجمعات به اعتراضات سیاسی و چالشهای امنیتی وجود دارد».
پر واضح است وقتی اعتراضات بهصورت یک قشر عظیم در میآید دیگر هیچ محاسبة کمی نمیتواند بیانگر واقعیت اعتراضات باشد. مثلاً وقتی معلمان در 100شهر تجمع و تحصن و اعتصاب میکنند، یا پرستاران در اغلب بیمارستانها اعتصاب میکنند، یا همین چند روز اخیر اعتصاب سراسری سنگبریها علیه اخاذیهای مالیاتی که بر اساس گزارشات بیش از 5500کارگاه سنگبری در این اعتصاب شرکت کردهاند، دیگر صرف عدد و رقم نمیتواند ابعاد واقعی این حرکت اجتماعی را بیان کند.
آنچه که روز به روز علاوه بر گستردگی کمی اعتراضات، وزن سیاسی اجتماعی آنها را سنگین کرده، کیفیت آنهاست. مثلاً تحصن 5 شبانهروزی معلمان در برابر مجلس ارتجاع و عقب راندن کارگزاران رژیم توسط معلمان خود کیفیتی است که راه را برای سایر اقشار نیز هموار میکند. از جمله تغییر لحن کارگزاران رژیم نسبت به معلمانی که قبلاً آنها را با عناوینی نظیر قانون شکنان، فریب خوردگان، آلت دستها و غیره نام میبردند قابلتوجه است. همانها که معلمان را با ضرب و شتم در 30تیر همین امسال دستگیر کردند ناگهان در مجلس ارتجاع بعد از 5روز تحصن شبانه روزی خانم معلمهای پیش دبستانی از اینکه ”این خواهران نوامیس ما هستند“ نام بردند. روز سوم شهریور یک عضو مجلس ارتجاع به نام قاسم احمدی لاشکی وحشت خود را از رسیدن مهرماه و افزایش باز هم بیشتر اعتراضات این طور بیان کرد: ”همکاران عزیز شهریور است! مهر ماه نیز در حال رسیدن است! معلم با چه امید و انگیزهای وارد کلاس درس شود“. لاشکی اعضای مجلس ارتجاع به سرعت بخشیدن به انجام کاری برای معلمان کرد و گفت: ”حدود دو ماه قبل کمیتهیی برای بررسی و حل این مشکل اساسی یعنی حقوق و معیشت معلمین تشکیل شده است و از آن زمان حدود 8 جلسه بهریاست حضرت ابوترابی نایبرئیس مجلس برگزار شد. مأموریت این کمیته، تأمین منابع لازم برای ترمیم حقوق فرهنگیان بوده است اما بهظاهر این کمیته از مأموریت اصلی خویش زاویه گرفته و هنوز نتیجه قابل عمل به عزیزان داده نشده است“.
وی برای دلداری دادن به مجلس نشینان ارتجاع گفت: ”ضمنا اگر اعتراضی فرهنگیان داشتهاند، مبنای آن صنفی بوده است و بس، نه سیاسی“.
از ویژگیهای مهم اعتصابات و تحصنها و اعتراضات، کوتاه نیامدن مردم از خواستههایشان است. از جمله مالباختگان مؤسسات غارتگر بهاصطلاح مالی اعتباری وابسته به باندهای سپاه پاسداران و قوه قضاییه رژیم مثل میزان، پدیده شاندیز، کوثر، ثامن الحج، مهر آریا و غیره، یا استمرار اعتراضات پرستاران علیه تبعیض در حقوقها، اعتصابات سنگبریها علیه مالیات بر ارزش افزوده و غیره است.
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای این دوره ورود اقشار اجتماعی بهصورت یک قشر کامل در اعتراضات است، مانند معلمان، پرستاران، صرافیها، کسبه و بازاریان، سنگبریها، که بهصورت سراسری در اعتراضات شرکت میکنند و همهٴ شهرهای میهن را در مینوردد. این ویژگی سبب شده تا تشکل یابی صنفی اقشار که توسط دستگاه اختناق و سرکوب رژیم و وزارت جنایتکار اطلاعات در ایران نابود شده بهتدریج خود را بازسازی و احیا کرده بهنحوی که رژیم دیگر توان نابود کردن آنها را ندارد.
درگیریهای مردم با رژیم بر سر جمعآوری دستفروشان، کودکان کار، معتادان، کارتن خوابها، حمله مأموران شهرداری برای تخریب خانههای بدون مجوز و مغازههایی که مالیات نپرداختهاند و غیره، نیز از ویژگیهای دیگر این دوره است که در موارد متعدد مردم رهگذر، مأموران حکومتی را از زورگویی و اخاذی نسبت به محرومان ممانعت میکنند.
همبستگی در بین اقشار نیز از ویژگیهای این دوران است. بهعنوان مثال وزارت بدنام اطلاعات به همراه حراست وزارت بهداشت تلاش کرد تا با اخراج 4 پرستار فعال در اعتصابات، بهخصوص در شرایطی که کار پیدا کردن برای همهٴ مردم از مشکلترین کارهاست، جو ارعاب علیه پرستاران را فعال نگه دارد، اما نه تنها پرستاران برای این کارهای رژیم تره خرد نکردند بلکه اعتصابات و اعتراضات بیشتر هم شد و با صراحت و علناً پرستاران خواسته خود مبنی بر لغو طرح غارتگرانهٴ موسوم به طرح عملکرد را با خواستهای سیاسی یعنی بازگرداندن همکاران اخراجیشان عجین کردند.
یا در مورد کسبه و بازاریان، نصب پلاکاردهای اعتراضی بر روی مغازه کاملاً ستیزهجویانه و همبستگی برانگیز شده است. مانند پلاکاردی که روی مغازهای در مرودشت نوشته بود ”وامحمدا از ظلم ادارهٴ دارایی“، که بیانگر عزم جزم کسبه برای ایستادگی در برابر اخاذیهای مالیاتی و رشوهخواریهای بی حد و حصر چپاولگران حاکم است.
اعتراضات کارگری در برخی موارد از جمله در «شرکت کشت و صنعت نیشکر میان آب» در نزدیک شهر شوش به درگیری شدید نیروی سرکوبگر با کارگران انجامید. اخراج کارگران بومی که سالها است بهطور روزمزد در این واحد صنعتی کار میکنند، به تجمع و تحصن آنها در مقابل این شرکت انجامید. حمله عوامل نیروی انتظامی به این تحصن به درگیری با کارگران و دستگیری شماری از آنان منجر شد. بهدنبال آن خانوادههای کارگران نیز به این تحصن پیوستند. در یورش مجدد نیروهای سرکوبگر به متحصنان که با گاز اشکآور همراه بود همسر یکی از کارگران از ناحیه صورت بهشدت زخمی شد و به بیمارستان منتقل گردید. کارگران معترض شرکت «میان آب» خواستار تغییر مدیرعامل و بازگشت به کار همکاران اخراجی خود هستند.
گستردگی این اعتراضات به خوبی نشان میدهد که بحران عظیم اقتصادی حاصل فساد و غارت سران رژیم ضدمردمی حاکم بر ایران است و وعدههای پوشالی آخوند روحانی در مورد رونق اقتصادی نیز فریبی بیش نیست. رژیمی که برای نابهسامانیهای اجتماعی و اقتصادی که خود باعث آنهاست، هیچ راهحلی ندارد، ناگزیر پاسخ اعتراضات را تنها با سرکوب و خفقان بیشتر میدهد. اما پس از زهر خوران اتمی، سرکوب رژیم دیگر کارایی قبلی را ندارد و اقشار مختلف اجتماعی با فریادهای بلندتری خواستههای خود را مطالبه میکنند.