تلویزیون الجزیره 23 تیرماه 1394:
رژیم ایران و کشورهای بزرگ روز سهشنبه در پایتخت اتریش به توافق اتمی دست یافتند. این توافق در حالی است که سایهای از تنش و بیاعتمادی بر آنها حاکم است. توافق اتمی با رژیم ایران تا چه میزانی مانع آنها و برنامه اتمیشان علیه کشورهای عربی خواهد شد.
تاثیرات محتمل این توافق بر روی مواضع رژیم ایران و بحران سازیهایش در منطقه چه خواهد بود؟
کارشناسان عقیده دارند توافق اتمی که روز سهشنبه امضا شد عواقب خود را نیز خواهد داشت.
آنهایی که در این مذاکرات نمایندهای نداشتند اعراب بودند، بهویژه کشورهای همسایه رژیم ایران که هنوز از دخالتهای رژیم ایران در منطقه شکایت میکنند. دخالتهایی که مستحق مجازات است.
در میان سر و صداهایی که کشورهای غربی و رژیم ایران بر سر دستیابی به توافق اتمی به راه انداختهاند کشورهای عرب همه چیز را با دقت نظاره میکنند. تاثیرات این توافق میتواند بهخاطر دخالتهای گوناگون رژیم ایران بر روی منطقه عربی سنگین باشد.
آیا این توافق میتواند مانعی در مقابل دخالتهای رژیم ایران در منطقه باشد و باعث شود که احساس مسئولیت کند؟
یا اینکه اجازه نامهای خواهد بود تا دخالت بیشتری در منطقه کند بهویژه دخالتهایی که در کشورهای همجوار عرب خود داشته و دارد؟
و آیا این بازتابها به استراتژی و تاکتیکهای سیاست رژیم ایران باز میگردد؟
آیا دخالت رژیم در حوزه کشورهای عرب، مانند یمن، سوریه، لبنان و عراق آزمایشی تاکتیکی بود تا با غرب تسویه حساب تاریخی کند یا اینکه این کشورها هدف استراتژیکی رژیم ایران است و توافق اتمی چیزی نیست مگر مجوزی برای دخالت هر چه بیشتر آنها در کشورهای عرب؟
آیا این توافق باعث بهوجود آمدن گشایش میشود یا اینکه بحرانها هر چه بیشتر شعله ورتر خواهد شد؟
در این رابطه چشمها به سوی یمن خیره شده که رژیم در یمن چه خواهد کرد؟
آیا عوامل حوثیاش را قانع خواهد کرد تا قطعنامههای سازمان ملل را قبول کنند و اوضاع را به وضع سابق بازگردانند؟ جنگ را متوقف کنند و به بحرانسازی پایان دهند؟
یا اینکه در موضع کنونیشان پافشاری بیشتری خواهند کرد؟
علاوه بر این موضع رژیم در سوریه را میتوان نام برد. آیا مردم سوریه به عدالتی که خواهان آنند خواهند رسید و رژیم ایران از حمایت نظامی، مالی و سیاسی اسد دست بر خواهد داشت؟
رویکردهای جدید رژیم ایران درستی گزارشهایی را نشان خواهد داد که بارها اعلام شده است.
سرنوشت رژیم اسد همواره یکی از موضوعات گفتگوهای رژیم ایران با آمریکا و نزدیکی آنها با هم بوده است. هر اتفاقی که در دمشق بیفتد بلافاصله در لبنان بازتاب خواهد داشت. چرا که در لبنان، حزبالله متهم است که بهخاطر دخالتش در جنگ سوریه دولتی درون دولت ایجاد کرده و تا این تاریخ از انتخاب رئیسجمهور در این کشور جلوگیری کرده است.
وضعیت در عراق نیز تفاوت زیادی ندارد، چرا که رژیم ایران از شروع جنگ آمریکا در عراق خودش را بازیگر اصلی این کشور میداند.
معلوم نیست بعد از توافق اتمی، این رژیم آیا حمایت از گروههای مختلف در این کشور را متوقف خواهد کرد تا التهاب در عراق فروکش کند و قدرت حاکمه را بعد از قطع کمک به او مجبور کند تا نقشه آشتی ملی را اجرا کند؟
یا اینکه همان کارکردهای سابقش در عراق را بهعنوان میدان نفوذ و دخالت و جبهه جلویی خود در مقابل بحرانهای داخلی که نگران آن است ادامه خواهد یافت؟
در این رابطه از مهمان برنامه جمال قاشقچی نویسنده و تحلیلگر سیاسی از جده سؤال میکنیم بهرغم اینکه همه طرفهایی که با رژیم درگیر نبودند بر سر میز مذاکره اتمی حاضر بودند و بهرغم اینکه کشورهای عرب که مستقیماً تحتتاثیر توافق و بازتابهای آن قرار میگیرند، غیبت کشورهای عرب در مذاکرات را چگونه تفسیر میکنید؟
جمال قاشقچی نویسنده و تحلیلگر سیاسی:
طی 21ماه گذشته که مذاکرات جریان داشت پروندههای دیگر غیر از پرونده اتمی باز نشد. آنها اجازه ندادند که بر سر حقوقبشر، دموکراسی در ایران، دخالتهای رژیم در منطقه که باعث ایجاد اغتشاشات شده و ما شاهد آن هستیم صحبت شود.
توافق تنها به موضوع اتمی محدود شد. اگر وضعیت عادی بود ما به این توافق خوشآمد میگفتیم چرا که رژیم ایران را از مسلح شدن به سلاح اتمی دور میکند. این خبر خوبی برای ما و برای مردم ایران است و به همکاری اقتصادی میان ما و آنها منتهی خواهد شد ولی در شرایطی که سیاست رژیم ایران خصمانه است نمیتوانیم به این توافق خوشآمد بگوییم. این رژیم خارج از نظم جهانی است و تعجب میکنم که جامعه جهانی بهرغم دیدن ضدیتهای بینالمللی این رژیم مانند فرستادن بشکههای انفجاری به سوریه و فرستادن شبهنظامیان به سوریه که مردم سوریه را به قتل برسانند و اینها علیه نظم جهانی است در این رابطه کاری نمیکنند
ما امیدوار بودیم که رژیم ایران از این گشایش استفاده میکرد و رویکردش را با منطقه تغییر میداد. ما همه در منطقه خواهان صلح بودهایم و اگر بخواهیم در سوریه و یمن استفاده از دموکراسی را شروع کنیم، باید از انتخابات آزاد در دو کشور حمایت کنیم. ولی فکر نمیکنم که رژیم ایران چنین کاری بکند چرا که سیاستهای آنها در کشورهای عرب تا این تاریخ فرقهگرایانه و به نفع اقلیتها بوده که آنها را علیه اکثریت بشورانند.
علت جنگی که هماکنون در منطقه در جریان است همین است. قطعاً چنین فرصتی به رژیم ایران داده شده ولی شک دارم که رژیم ایران از این فرصت استفاده کند.
رژیم ایران از یک دیکتاتور در سوریه حمایت میکند. از یک دیکتاتور دیگر در یمن حمایت میکند. فکر نمیکنم که خمینی که میگفت میخواهد حکومت عدالت ایجاد کند با رژیم کنونیاش با چنین وضعیتی موافق باشد.
تروریسمی که در منطقه به راه افتاده نتیجه سیاست فرقهگرایانه رژیم ایران در عراق و پشتیبانی از یک فرد مستبد در سوریه و تقسیم فرقهگرایانه یمن و حمایت از یک مستبد است و این رویکردها بوده که باعث بهوجود آمدن داعش شده است.
اگر رژیم ایران میخواهد با ما مشارکت داشته باشد میبایست دولتهای مردمی در این کشورها ایجاد شوند و مردم از آنها راضی باشند تا علیه تروریسم بجنگند. ولی متأسفانه از شروع این مذاکرات نه روسیه و نه آمریکا صحبتی از مبارزه با تروریسم نکردند.
ما بهعنوان اعراب نیازمند آن هستیم که تفسیری صحیح از تروریسم بدهیم و بسیار باعث تأسف است که آمریکا در این رابطه با رژیم ایران برخورد نمیکند.
رژیم ایران و کشورهای بزرگ روز سهشنبه در پایتخت اتریش به توافق اتمی دست یافتند. این توافق در حالی است که سایهای از تنش و بیاعتمادی بر آنها حاکم است. توافق اتمی با رژیم ایران تا چه میزانی مانع آنها و برنامه اتمیشان علیه کشورهای عربی خواهد شد.
تاثیرات محتمل این توافق بر روی مواضع رژیم ایران و بحران سازیهایش در منطقه چه خواهد بود؟
کارشناسان عقیده دارند توافق اتمی که روز سهشنبه امضا شد عواقب خود را نیز خواهد داشت.
آنهایی که در این مذاکرات نمایندهای نداشتند اعراب بودند، بهویژه کشورهای همسایه رژیم ایران که هنوز از دخالتهای رژیم ایران در منطقه شکایت میکنند. دخالتهایی که مستحق مجازات است.
در میان سر و صداهایی که کشورهای غربی و رژیم ایران بر سر دستیابی به توافق اتمی به راه انداختهاند کشورهای عرب همه چیز را با دقت نظاره میکنند. تاثیرات این توافق میتواند بهخاطر دخالتهای گوناگون رژیم ایران بر روی منطقه عربی سنگین باشد.
آیا این توافق میتواند مانعی در مقابل دخالتهای رژیم ایران در منطقه باشد و باعث شود که احساس مسئولیت کند؟
یا اینکه اجازه نامهای خواهد بود تا دخالت بیشتری در منطقه کند بهویژه دخالتهایی که در کشورهای همجوار عرب خود داشته و دارد؟
و آیا این بازتابها به استراتژی و تاکتیکهای سیاست رژیم ایران باز میگردد؟
آیا دخالت رژیم در حوزه کشورهای عرب، مانند یمن، سوریه، لبنان و عراق آزمایشی تاکتیکی بود تا با غرب تسویه حساب تاریخی کند یا اینکه این کشورها هدف استراتژیکی رژیم ایران است و توافق اتمی چیزی نیست مگر مجوزی برای دخالت هر چه بیشتر آنها در کشورهای عرب؟
آیا این توافق باعث بهوجود آمدن گشایش میشود یا اینکه بحرانها هر چه بیشتر شعله ورتر خواهد شد؟
در این رابطه چشمها به سوی یمن خیره شده که رژیم در یمن چه خواهد کرد؟
آیا عوامل حوثیاش را قانع خواهد کرد تا قطعنامههای سازمان ملل را قبول کنند و اوضاع را به وضع سابق بازگردانند؟ جنگ را متوقف کنند و به بحرانسازی پایان دهند؟
یا اینکه در موضع کنونیشان پافشاری بیشتری خواهند کرد؟
علاوه بر این موضع رژیم در سوریه را میتوان نام برد. آیا مردم سوریه به عدالتی که خواهان آنند خواهند رسید و رژیم ایران از حمایت نظامی، مالی و سیاسی اسد دست بر خواهد داشت؟
رویکردهای جدید رژیم ایران درستی گزارشهایی را نشان خواهد داد که بارها اعلام شده است.
سرنوشت رژیم اسد همواره یکی از موضوعات گفتگوهای رژیم ایران با آمریکا و نزدیکی آنها با هم بوده است. هر اتفاقی که در دمشق بیفتد بلافاصله در لبنان بازتاب خواهد داشت. چرا که در لبنان، حزبالله متهم است که بهخاطر دخالتش در جنگ سوریه دولتی درون دولت ایجاد کرده و تا این تاریخ از انتخاب رئیسجمهور در این کشور جلوگیری کرده است.
وضعیت در عراق نیز تفاوت زیادی ندارد، چرا که رژیم ایران از شروع جنگ آمریکا در عراق خودش را بازیگر اصلی این کشور میداند.
معلوم نیست بعد از توافق اتمی، این رژیم آیا حمایت از گروههای مختلف در این کشور را متوقف خواهد کرد تا التهاب در عراق فروکش کند و قدرت حاکمه را بعد از قطع کمک به او مجبور کند تا نقشه آشتی ملی را اجرا کند؟
یا اینکه همان کارکردهای سابقش در عراق را بهعنوان میدان نفوذ و دخالت و جبهه جلویی خود در مقابل بحرانهای داخلی که نگران آن است ادامه خواهد یافت؟
در این رابطه از مهمان برنامه جمال قاشقچی نویسنده و تحلیلگر سیاسی از جده سؤال میکنیم بهرغم اینکه همه طرفهایی که با رژیم درگیر نبودند بر سر میز مذاکره اتمی حاضر بودند و بهرغم اینکه کشورهای عرب که مستقیماً تحتتاثیر توافق و بازتابهای آن قرار میگیرند، غیبت کشورهای عرب در مذاکرات را چگونه تفسیر میکنید؟
جمال قاشقچی نویسنده و تحلیلگر سیاسی:
طی 21ماه گذشته که مذاکرات جریان داشت پروندههای دیگر غیر از پرونده اتمی باز نشد. آنها اجازه ندادند که بر سر حقوقبشر، دموکراسی در ایران، دخالتهای رژیم در منطقه که باعث ایجاد اغتشاشات شده و ما شاهد آن هستیم صحبت شود.
توافق تنها به موضوع اتمی محدود شد. اگر وضعیت عادی بود ما به این توافق خوشآمد میگفتیم چرا که رژیم ایران را از مسلح شدن به سلاح اتمی دور میکند. این خبر خوبی برای ما و برای مردم ایران است و به همکاری اقتصادی میان ما و آنها منتهی خواهد شد ولی در شرایطی که سیاست رژیم ایران خصمانه است نمیتوانیم به این توافق خوشآمد بگوییم. این رژیم خارج از نظم جهانی است و تعجب میکنم که جامعه جهانی بهرغم دیدن ضدیتهای بینالمللی این رژیم مانند فرستادن بشکههای انفجاری به سوریه و فرستادن شبهنظامیان به سوریه که مردم سوریه را به قتل برسانند و اینها علیه نظم جهانی است در این رابطه کاری نمیکنند
ما امیدوار بودیم که رژیم ایران از این گشایش استفاده میکرد و رویکردش را با منطقه تغییر میداد. ما همه در منطقه خواهان صلح بودهایم و اگر بخواهیم در سوریه و یمن استفاده از دموکراسی را شروع کنیم، باید از انتخابات آزاد در دو کشور حمایت کنیم. ولی فکر نمیکنم که رژیم ایران چنین کاری بکند چرا که سیاستهای آنها در کشورهای عرب تا این تاریخ فرقهگرایانه و به نفع اقلیتها بوده که آنها را علیه اکثریت بشورانند.
علت جنگی که هماکنون در منطقه در جریان است همین است. قطعاً چنین فرصتی به رژیم ایران داده شده ولی شک دارم که رژیم ایران از این فرصت استفاده کند.
رژیم ایران از یک دیکتاتور در سوریه حمایت میکند. از یک دیکتاتور دیگر در یمن حمایت میکند. فکر نمیکنم که خمینی که میگفت میخواهد حکومت عدالت ایجاد کند با رژیم کنونیاش با چنین وضعیتی موافق باشد.
تروریسمی که در منطقه به راه افتاده نتیجه سیاست فرقهگرایانه رژیم ایران در عراق و پشتیبانی از یک فرد مستبد در سوریه و تقسیم فرقهگرایانه یمن و حمایت از یک مستبد است و این رویکردها بوده که باعث بهوجود آمدن داعش شده است.
اگر رژیم ایران میخواهد با ما مشارکت داشته باشد میبایست دولتهای مردمی در این کشورها ایجاد شوند و مردم از آنها راضی باشند تا علیه تروریسم بجنگند. ولی متأسفانه از شروع این مذاکرات نه روسیه و نه آمریکا صحبتی از مبارزه با تروریسم نکردند.
ما بهعنوان اعراب نیازمند آن هستیم که تفسیری صحیح از تروریسم بدهیم و بسیار باعث تأسف است که آمریکا در این رابطه با رژیم ایران برخورد نمیکند.