در صفحات اول روزنامههای باند رفسنجانی – روحانی در روز سهشنبه 23تیر، فضای پیروزی برای خوراندن جام زهر هستهیی به نظام برجسته است و در روزنامههای این باند حملات متقابل به باند خامنهای مهمترین عنوانها را به خود اختصاص داده است:
آرمان: نه تمدید، نه توقف، توافق و دیگر هیچ – عیدی هستهیی در راه – سوغات تعامل و تدبیر در دستان ظریف
آرمان: رفسنجانی: بعضی چشمشان را میبندند و دهانشان را باز میکنند
آرمان: پایان عمر سیاسی تندروها با توافق هستهای
اسرار: لحظه تاریخی فرا رسید
اعتماد: صبح توافق
ابتکار: وقت اضافه مذاکرات به پایان رسید، پنالتی هستهای
افکار: غرب مجبور به عقبنشینی شد
افکار: احتمال دستیابی به توافق هستهای؛ غرب چارهای جز مذاکره ندارد
تعادل: و اینک توافق
روزنامههای باند رفسنجانی روحانی، بستههای مختلفی از سایر جام زهرهای داخلی و منطقهیی برای دوره پس از توافق هستهیی تدارک دیدهاند، و با یادآوری شرایط منطقهیی و جهانی خوردن آن را ضروری و لاعلاج میدانند:
اعتماد: یکی از مهمترین دستاوردهای مذاکرات هستهیی را باید شکستن تابویگفتگو با قدرتهای بزرگ دانست کهعدهیی گمان میکرده و میکنند این مسأله همواره به ضرر ما است
ابتکار: دو طرف اصلی ماجرا یعنی واشینگتن و تهران بر ضرورت کاستن از هزینههای تداوم این اختلاف و منافع کلان تری که با رفع موضوع میتوان در سطح منطقه و جهان به دست آورد، واقف شدهاند
شرق: پس از ١٣ سال مذاکرات پرتنش در سطح بینالمللی وهشت سال متراکم از خسران مادی و معنوی در دولتهای نهم و دهم، که موجب شد ظرفیتهای بزرگ کشور در سطح ملی و بینالمللی معطل بماند، اکنون زمانی است که طرحی نو باید درانداخت، چشمها را باید شست، جور دیگر دید و امروز، فردا را آفرید.
روزنامههای باند رفسنجانی – روحانی بهرغم دود و دم پیروزی هستهیی و راهگشایی استراتژیک نتوانستهاند چشمانداز تیرهٴ توافقنامه را در چنبره اما و اگرها کتمان کنند:
آرمان: سرمقاله: تعداد سانتریفیوژها که در بیانیه لوزان برای نطنز و فردو مشخص شده بود، دوباره محل سؤال واقع و بهدرخواست وزرای خارجه گروه 1+5 به تعداد کمتری تقلیل یافت. البته ناگفته نماند که ما خود نخستین تشکیک را در بیانیه لوزان ایجاد کرده و آن را موضوعاتی توافقنشده اعلام کردیم و این گفته، راه را برای ورود و هر گونه اظهارنظر اعضای گروه 1+5 بازتر کرد اما بحث تحریمهای تسلیحاتی ایران که در قالب یک قطعنامه جداگانه شورای امنیت سازمان مللمتحد صورت گرفته، این هفته و در واپسین لحظات مذاکرات بهصورت معضلی اصلی بروز کرده است... اکنون با فرض توافق بین ایران و گروه 1+5 در وین، نگرانیها به این سمت و سو خواهد رفت که آیا گذشت زمان قادر خواهد بود این توافق را باطل نماید؟...
تندروهای آمریکایی با همبستگی با رژیم صهیونیستی و عربستان و برخی کشورهای منطقه امیدوارند در این 60روز علل و اسبابی فراهم نمایند که بتوانند برخی از توافقات و از جمله رفع تحریم تسلیحاتی ایران را ملغی سازند...
آقای اوباما با خیال راحت میخواهد این 60روز سپری شود و نتیجه توافقات را به شورای امنیت سازمان مللمتحد ببرد و با صدور یک قطعنامه، قطعنامههای قبلی مربوط به ایران را لغو کند. اگر همهچیز طبق برنامه پیش رود، آنگاه توافق میتواند نهایی و امضا شده تلقی شود و نوبت ایران خواهد بود که به توافقات عمل نموده و صنعت هستهیی خود را بر آن اساس سامان مجدد دهد. چنانچه ایران در مدت زمانی معهود به این کار موفق شود، نوبت آژانس بینالمللی انرژی اتمی میرسد که با سفر به ایران تمام موارد تغییریافته را با توافقات تطبیق داده و به گروه 1+5 و شورای امنیت گزارش دهد. آخرین مرحله، برداشتن تحریمها خواهد بود
روزنامههای باند خامنهای، ضمن حملات معمول به باند رفسنجانی – روحانی دست طرف مقابل را در قالب کردن جام زهر هستهیی بهعنوان پیروزی رو کردهاند
کیهان: برخی رسانهها و سیاسیون در این میان نه از چند روز پیش که 2سال است دعوت به جشن و پایکوبی میکنند! آنها در بحبوحه توافق ژنو و بیانیه لوزان هم ذوقزدگی نشان دادند اما گذر ایام معلوم کرد دستکم زیادهروی کردهاند، اگر که نگوییم بیراهه رفتهاند… در این شرایط باید انتظار از مذاکرات یاتوافق احتمالی را واقعی کرد. دعوت به جشن و پایکوبی حداکثر میتواند چند ساعت تا چند روز تولید هیجان کند و پس از آن واقعیتها خود را به ذهنیتها و خیالها تحمیل خواهد کرد... برای ورشکستگان به تقصیر فتنههای زنجیرهای- از اول انقلاب تا به امروز- هر اتفاقی در چالش ملت ایران با جبهه استکبار، بهانهیی برای مخالفخوانی و عقدهگشایی است. آنها اصل انقلاب را تخطئه و حتی در قبال آن خیانت کردند، دفاع مقدس در برابر دشمن متجاوز را سرزنش کردند و حتی به صدام «گرا» دادند، برای آقای منتظری جوک ساختند و پس از انحراف وی، او را آیتالله العظمی و مرجع تقلید آزاداندیش خواندند و... امروز میکوشند در صورت حصول یا عدم حصول توافق، احساس خوب نسبت به رژیم مستکبر آمریکا و احساس منفی نسبت به جمهوری اسلامی را به جامعه پمپاژ کنند حتی اگر بر ضدامنیت و منافع ملی باشد.
رسالت: باید جشن گرفت یا عزا؟ آمریکاییها عادیسازی روابط با تهران و متقاعد کردن دولت ایران به عدم حمایت از مظلومان فلسطینی و حزبالله و ارائه علاماتی برای همگرایی با سیاستهای تجاوزکارانه واشینگتن را طلب میکنند و خودشان هم میدانند این عملی نیست. به همین دلیل دنبال ’تغییر رژیم’ با برپایی فتنه در قالب جنگ نرم هستند
- اگر مذاکرات به نتیجه برسد و حتی خطوط قرمز نظام در توافقات رعایت شود که تا کنون هیچکدام از سوی طرف مقابل رعایت نشده، باز هم جشن بیمعناست چون ما در یک مصالحه بینالمللی یک سری محدودیتها را پذیرفتهایم و یک سری امتیازات را دادهایم،.
آرمان: نه تمدید، نه توقف، توافق و دیگر هیچ – عیدی هستهیی در راه – سوغات تعامل و تدبیر در دستان ظریف
آرمان: رفسنجانی: بعضی چشمشان را میبندند و دهانشان را باز میکنند
آرمان: پایان عمر سیاسی تندروها با توافق هستهای
اسرار: لحظه تاریخی فرا رسید
اعتماد: صبح توافق
ابتکار: وقت اضافه مذاکرات به پایان رسید، پنالتی هستهای
افکار: غرب مجبور به عقبنشینی شد
افکار: احتمال دستیابی به توافق هستهای؛ غرب چارهای جز مذاکره ندارد
تعادل: و اینک توافق
روزنامههای باند رفسنجانی روحانی، بستههای مختلفی از سایر جام زهرهای داخلی و منطقهیی برای دوره پس از توافق هستهیی تدارک دیدهاند، و با یادآوری شرایط منطقهیی و جهانی خوردن آن را ضروری و لاعلاج میدانند:
اعتماد: یکی از مهمترین دستاوردهای مذاکرات هستهیی را باید شکستن تابویگفتگو با قدرتهای بزرگ دانست کهعدهیی گمان میکرده و میکنند این مسأله همواره به ضرر ما است
ابتکار: دو طرف اصلی ماجرا یعنی واشینگتن و تهران بر ضرورت کاستن از هزینههای تداوم این اختلاف و منافع کلان تری که با رفع موضوع میتوان در سطح منطقه و جهان به دست آورد، واقف شدهاند
شرق: پس از ١٣ سال مذاکرات پرتنش در سطح بینالمللی وهشت سال متراکم از خسران مادی و معنوی در دولتهای نهم و دهم، که موجب شد ظرفیتهای بزرگ کشور در سطح ملی و بینالمللی معطل بماند، اکنون زمانی است که طرحی نو باید درانداخت، چشمها را باید شست، جور دیگر دید و امروز، فردا را آفرید.
روزنامههای باند رفسنجانی – روحانی بهرغم دود و دم پیروزی هستهیی و راهگشایی استراتژیک نتوانستهاند چشمانداز تیرهٴ توافقنامه را در چنبره اما و اگرها کتمان کنند:
آرمان: سرمقاله: تعداد سانتریفیوژها که در بیانیه لوزان برای نطنز و فردو مشخص شده بود، دوباره محل سؤال واقع و بهدرخواست وزرای خارجه گروه 1+5 به تعداد کمتری تقلیل یافت. البته ناگفته نماند که ما خود نخستین تشکیک را در بیانیه لوزان ایجاد کرده و آن را موضوعاتی توافقنشده اعلام کردیم و این گفته، راه را برای ورود و هر گونه اظهارنظر اعضای گروه 1+5 بازتر کرد اما بحث تحریمهای تسلیحاتی ایران که در قالب یک قطعنامه جداگانه شورای امنیت سازمان مللمتحد صورت گرفته، این هفته و در واپسین لحظات مذاکرات بهصورت معضلی اصلی بروز کرده است... اکنون با فرض توافق بین ایران و گروه 1+5 در وین، نگرانیها به این سمت و سو خواهد رفت که آیا گذشت زمان قادر خواهد بود این توافق را باطل نماید؟...
تندروهای آمریکایی با همبستگی با رژیم صهیونیستی و عربستان و برخی کشورهای منطقه امیدوارند در این 60روز علل و اسبابی فراهم نمایند که بتوانند برخی از توافقات و از جمله رفع تحریم تسلیحاتی ایران را ملغی سازند...
آقای اوباما با خیال راحت میخواهد این 60روز سپری شود و نتیجه توافقات را به شورای امنیت سازمان مللمتحد ببرد و با صدور یک قطعنامه، قطعنامههای قبلی مربوط به ایران را لغو کند. اگر همهچیز طبق برنامه پیش رود، آنگاه توافق میتواند نهایی و امضا شده تلقی شود و نوبت ایران خواهد بود که به توافقات عمل نموده و صنعت هستهیی خود را بر آن اساس سامان مجدد دهد. چنانچه ایران در مدت زمانی معهود به این کار موفق شود، نوبت آژانس بینالمللی انرژی اتمی میرسد که با سفر به ایران تمام موارد تغییریافته را با توافقات تطبیق داده و به گروه 1+5 و شورای امنیت گزارش دهد. آخرین مرحله، برداشتن تحریمها خواهد بود
روزنامههای باند خامنهای، ضمن حملات معمول به باند رفسنجانی – روحانی دست طرف مقابل را در قالب کردن جام زهر هستهیی بهعنوان پیروزی رو کردهاند
کیهان: برخی رسانهها و سیاسیون در این میان نه از چند روز پیش که 2سال است دعوت به جشن و پایکوبی میکنند! آنها در بحبوحه توافق ژنو و بیانیه لوزان هم ذوقزدگی نشان دادند اما گذر ایام معلوم کرد دستکم زیادهروی کردهاند، اگر که نگوییم بیراهه رفتهاند… در این شرایط باید انتظار از مذاکرات یاتوافق احتمالی را واقعی کرد. دعوت به جشن و پایکوبی حداکثر میتواند چند ساعت تا چند روز تولید هیجان کند و پس از آن واقعیتها خود را به ذهنیتها و خیالها تحمیل خواهد کرد... برای ورشکستگان به تقصیر فتنههای زنجیرهای- از اول انقلاب تا به امروز- هر اتفاقی در چالش ملت ایران با جبهه استکبار، بهانهیی برای مخالفخوانی و عقدهگشایی است. آنها اصل انقلاب را تخطئه و حتی در قبال آن خیانت کردند، دفاع مقدس در برابر دشمن متجاوز را سرزنش کردند و حتی به صدام «گرا» دادند، برای آقای منتظری جوک ساختند و پس از انحراف وی، او را آیتالله العظمی و مرجع تقلید آزاداندیش خواندند و... امروز میکوشند در صورت حصول یا عدم حصول توافق، احساس خوب نسبت به رژیم مستکبر آمریکا و احساس منفی نسبت به جمهوری اسلامی را به جامعه پمپاژ کنند حتی اگر بر ضدامنیت و منافع ملی باشد.
رسالت: باید جشن گرفت یا عزا؟ آمریکاییها عادیسازی روابط با تهران و متقاعد کردن دولت ایران به عدم حمایت از مظلومان فلسطینی و حزبالله و ارائه علاماتی برای همگرایی با سیاستهای تجاوزکارانه واشینگتن را طلب میکنند و خودشان هم میدانند این عملی نیست. به همین دلیل دنبال ’تغییر رژیم’ با برپایی فتنه در قالب جنگ نرم هستند
- اگر مذاکرات به نتیجه برسد و حتی خطوط قرمز نظام در توافقات رعایت شود که تا کنون هیچکدام از سوی طرف مقابل رعایت نشده، باز هم جشن بیمعناست چون ما در یک مصالحه بینالمللی یک سری محدودیتها را پذیرفتهایم و یک سری امتیازات را دادهایم،.