...
در زمان شاه، میگفتند که شاه سایه خداست!
شیخ اما به این راضی نیست و خود را آیت و نماینده خدا بر روی زمین و ولی امر تمام مسلمین جهان میداند. در حالی که قرآن او را بهخاطر ناشنوایی و زبان بستگیاش نسبت به حق و حقوق خلق و خالق، بدترین جنبندگان نزد خدا معرفی میکند:
«إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البکم الّذین لا یعقلون»
«بسا فروتر از چارپایان و حیوانات چرا که در غفلت خود سرمست از باده قدرتاند و به همین دلیل با سر بر زمین میخورند».
«أولئک کالأنعام بل هم أضلّ أولئک هم الغافلون»
بنگرید که ولیفقیه ارتجاع و حق ستیزی، در شکنجهگاههایش و در دادگاههای نمایشی، چه میکند؟
اللهم فاشهد. بار خدایا گواه باش که به نام تو و پیامبر و پیشوایان آیین و راه تو، با مردمان چه کردند و چه میکنند.
و زود باشد که ستمکاران بدانند به کدامین جایگاه رواناند. «و سیعلم الّذین ظلموا أیّ منقلبٍ ینقلبون»
و خدایا گواه باش که فرزاندان بیباک و بیم این میهن در شوق آزادی، که مضمون و سیر مداوم تاریخ است، تا کجا دامن محبت را به خون رنگین کردند. بهویژه زنان و مردانی که در بیابانهای سرزمین امام حسین، تنهای بیسپر را آماج تیر و تبر کردند. بیشک، این خلق، با چنین فرزندان و یاران و یاورانی، پیروز میشود...
خوب میدانید که کاهنان و آخوندهای عصر جاهلیت و ارتجاع، حتی کعبه را هم که ابراهیم بت شکن ساخته بود، مملو از بتها کردند. به هرکس هم که چپ نگاه میکرد، نعرهها و نهیبهایی مشابه امروز میکشیدند ( «مرگ بر ضد ولایت فقیه» )، و او را بر روی شنهای داغ و سوزان مینشاندند تا عبرت سایرین شود.
همانها که بعداً ، بیش از 70سال در شروع و ختم بر منبرهایشان، به سبّ و لعن علی علیهالسلام میپرداختند ( «مرگ بر منافق» )
همانها که به امام حسین هم «خارجی» و «قدرت طلب» میگفتند ( «عامل استکبار جهانی» ). این رسم جاهلیت و ارتجاع در همه زمانهاست. یا باید با «امیرالمؤمنین یزید» و حجاج ابن یوسف و امثال او بیعت کنید و یا بخواهید نخواهید «تروریست» و «سکتاریست» و «خارجی» و «منافق» و «اغتشاشگر» و «خرابکار» و «خس و خاشاک» هستید. بگذریم که انقلابیون و مصلحین حقیقی برای این حرفها پشیزی بها قائل نیستند. قرآن پیشاپیش گفته است، از آنها که خود را شریک خدا قرار میدهند، اذیت و آزار بسیار خواهید دید. اما اگر صبر و تقوای رهایی بخش پیشه کنید، اثر و نقش تعیین کننده خواهد داشت...
در زمان شاه، میگفتند که شاه سایه خداست!
شیخ اما به این راضی نیست و خود را آیت و نماینده خدا بر روی زمین و ولی امر تمام مسلمین جهان میداند. در حالی که قرآن او را بهخاطر ناشنوایی و زبان بستگیاش نسبت به حق و حقوق خلق و خالق، بدترین جنبندگان نزد خدا معرفی میکند:
«إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البکم الّذین لا یعقلون»
«بسا فروتر از چارپایان و حیوانات چرا که در غفلت خود سرمست از باده قدرتاند و به همین دلیل با سر بر زمین میخورند».
«أولئک کالأنعام بل هم أضلّ أولئک هم الغافلون»
بنگرید که ولیفقیه ارتجاع و حق ستیزی، در شکنجهگاههایش و در دادگاههای نمایشی، چه میکند؟
اللهم فاشهد. بار خدایا گواه باش که به نام تو و پیامبر و پیشوایان آیین و راه تو، با مردمان چه کردند و چه میکنند.
و زود باشد که ستمکاران بدانند به کدامین جایگاه رواناند. «و سیعلم الّذین ظلموا أیّ منقلبٍ ینقلبون»
و خدایا گواه باش که فرزاندان بیباک و بیم این میهن در شوق آزادی، که مضمون و سیر مداوم تاریخ است، تا کجا دامن محبت را به خون رنگین کردند. بهویژه زنان و مردانی که در بیابانهای سرزمین امام حسین، تنهای بیسپر را آماج تیر و تبر کردند. بیشک، این خلق، با چنین فرزندان و یاران و یاورانی، پیروز میشود...
خوب میدانید که کاهنان و آخوندهای عصر جاهلیت و ارتجاع، حتی کعبه را هم که ابراهیم بت شکن ساخته بود، مملو از بتها کردند. به هرکس هم که چپ نگاه میکرد، نعرهها و نهیبهایی مشابه امروز میکشیدند ( «مرگ بر ضد ولایت فقیه» )، و او را بر روی شنهای داغ و سوزان مینشاندند تا عبرت سایرین شود.
همانها که بعداً ، بیش از 70سال در شروع و ختم بر منبرهایشان، به سبّ و لعن علی علیهالسلام میپرداختند ( «مرگ بر منافق» )
همانها که به امام حسین هم «خارجی» و «قدرت طلب» میگفتند ( «عامل استکبار جهانی» ). این رسم جاهلیت و ارتجاع در همه زمانهاست. یا باید با «امیرالمؤمنین یزید» و حجاج ابن یوسف و امثال او بیعت کنید و یا بخواهید نخواهید «تروریست» و «سکتاریست» و «خارجی» و «منافق» و «اغتشاشگر» و «خرابکار» و «خس و خاشاک» هستید. بگذریم که انقلابیون و مصلحین حقیقی برای این حرفها پشیزی بها قائل نیستند. قرآن پیشاپیش گفته است، از آنها که خود را شریک خدا قرار میدهند، اذیت و آزار بسیار خواهید دید. اما اگر صبر و تقوای رهایی بخش پیشه کنید، اثر و نقش تعیین کننده خواهد داشت...