با سلام به همه هموطنان در داخل کشور و همه ایرانیان آزاده و پشتیبانان مقاومت در اقصی نقاط جهان و با سلام بسیار به همه رزمندگان و تکتک خواهران و برادرانم در لیبرتی. بسیار خوشحالم که در برنامه پیشواز گردهمایی پاریس با شما هستم.
مجری: زنان میهنمان طی این سالیان نشان دادهاند که نقش موثری در فعالیتهای مقاومت علیه دیکتاتوری ولایتفقیه، در داخل کشور و بهویژه در خارج کشور دارند. از جمله این زنان آزاده نقش فعالی در دفاع از حقوق زنان ستمدیده میهنمان دارند و همچنین این زنان آزاده برای برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران تلاش چشمگیری و گستردهیی دارند. خانم سروناز چیت ساز، شما تاثیر این فعالیتها را در برگزاری هر چه بهتر این گردهمایی و همچنین تاثیر متقابل این گردهمایی بزرگ را بر روی زنان آزاده چه در داخل میهنمان ایران و چه در خارج کشور چگونه میبیند؟
سروناز چیت ساز: این گردهمایی سالانه برای هموطنان آزاده و برای مقاومت عادلانه مردم ایران یک واقعه تاریخی و مهم است. در واقع بعد از سال 1360که رژیم آخوندی سرکوب وحشیانه را بهطور گسترده شروع کرد هر ساله در خارج کشور شاهد بودیم که در حمایت از این مقاومت بهویژه در سالگرد سی خرداد تظاهرات و تجمعات و آکسیونهایی توسط هواداران و حامیان این مقاومت در دفاع از آنها و علیه رژیم آخوندی برگزار شده است. زیرا سی خرداد برای ملت ایران و مقاومت گرامیداشت روز شهدا و زندانیان سیاسی است. این مناسبت بهتدریج بر آن افزوده شد. از جمله تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران. و همچنین قضایای کودتای بیشرمانه در ژوئن 2003 ـ و شکست توطئه مماشاتگران علیه مقاومت هم به این سالگرد اضافه شد. به همین دلیل برگزاری این گردهمایی که یادآور چنین سرفصلهایی در تاریخچه مقاومت ایران است اهمیت تاریخی و جایگاه ویژه خودش را دارد. به همین دلیل هست که ما و همه آزادیخواهان و حامیان این مقاومت در گرامیداشت چنین سرفصلهای مهمی در تاریخچه ایران زمین، هر ساله برای هر چه بیشتر و باشکوهتر برگزار کردن این مراسم تلاش و فعالیت میکنند. زیرا بواقع این گردهمایی صحنه جنگ نبرد این مقاومت با دیکتاتوری آخوندی است. این مقاومت با نثار جانها و خونهای بسیار و زندانیان و شهدای والامقامی از زنان و مردان بیش از سی سال هست که بدون وقفه با این رژیم سفاک و ضدبشری چنگ در چنگ شده و نشان داده است که این مقاومت نیرویی نیست که رژیم بتواند براحتی آن را از صحنه حذف کند. این مقاومت نشان داده است که تنها هماورد این رژیم ضدبشری است. در این نبرد و این مقاومت طبعاً زنان جایگاه اخص و اهمیت خودشان را دارند. زیرا زنان آزاده میهنمان نقش خودشان را در این سالیان از ابتدای انقلاب ضدسلطنتی تا کنون در رویارویی با رژیم آخوندی بهخوبی اثبات کردهاند.
بدون علت نیست که این رژیم هم نوک حمله خودش را علیه زنان بهکار میبرد. به همین دلیل میگوییم یک رژیم زنستیز است. این رژیم از همان ابتدای روی کارآمدن با شعار بسیار ضدانسانی یا روسری یا توسری ضدیت هیستریک خود را با زنان نشان داد. آن زمان خواهران میلیشیا و زنان مبارز و مجاهد میهنمان بودند که در سالهای 60- 59 علیه این شعار رژیم سفاک خمینی و برای دفاع از حقوق زنان میهنمان تظاهرات کرده و ایستادگی کردند. همچنین زنان در این مقاومت بهنحو چشمگیری و بسیار دلاورانه در زندانها و شکنجهگاههای رژیم آخوندی مقاومت کردند و بسیاری از آنها جانشان را نثار رهایی خلق و میهنشان کردند. بهرحال در هر جایی و هر زمانی زنان ایرانی نشان دادند که اعتقاد راسخ به برابری حقوق خودشان دارند و برای بهدست آوردن این برابری میجنگند و خون میدهند و در مقابل رژیم فاشیسم مذهبی حاکم میایستند. به همین دلیل شایستگی این را دارند که در چنین جایگاهی قرار بگیرند.
برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران، یک پیام عام برای تمام کسانیکه خواهان سرنگونی این رژیم هستند دارد، ولی بهطور خاص فکر میکنم برای همه زنان آزاده این مهین که میخواهند از دست این دیکتاتوری زنستیز و ضدبشری خلاص شوند این پیام را دارد، که باید به حمایت از چنین مقاومتی که زنان در آن نقش و جایگاه خاصی دارند و رهبری آن را یک زن یعنی خانم مریم رجوی بر عهده دارد، به هر طریق که میتوانند حامی و پشتیبان آن باشند و همبستگی با آن داشته باشند. این چیزی است که نه تنها بسیاری از هواداران و پشتیبانان مقاومت بلکه بسیاری از شخصیتهای سیاسی و حقوقبشری که با این مقاومت آشنا شدهاند نیز به درک و اشراف به این موضوع رسیدهاند و برای اثبات آن قدم برمیدارند. بهخصوص که اکنون در منطقه خاورمیانه با تهدید و خطرات بنیادگرایی و داعش روبهرو هستیم و میبینیم که چگونه منطقه را مورد تهدید قرار میدهد. در چنین شرایطی است که راهحل این مقاومت که در آن زنان بهعنوان نیروی تغییر نقش برجستهای دارند اهمیت پیدا میکند. زنان میهنمان نیز با برگزاری این گردهمایی آثار و طنین صدای خودشان را علیه دیکتاتوری آخوندی میبینند.
یک نکته جالب و انگیزاننده در این گردهمایی که هر سال نیز بیشتر میشود، حضور چند نسل مختلف در این است. این موضوع نشاندهنده اصالت این مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران هست که توانسته پنجاه سال بدون وقفه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ بجنگد و آرمانش در نسلهای مختلف رشد و ریشه پیدا کرده است.
من به همه نسل جوان بهویژه دخترانی که طی این سالیان با کار و تلاششان از این مقاومت حمایت کرده و میکنند افتخار میکنم و همچنین فداکاریهای تکتک این خواهران و دختران چه کسانی که در ایران در زندانها مقاومت کرده و میکنند و چه زنان دلیر مجاهدی که در لیبرتی هستند و چه زنانی که در خارج کشور هستند همه آنها با هم میتوانند و باید رژیم آخوندی را سرنگون کنند. زنان آزاده در هر کجای دنیا هستند باید بدانند که تکتک تلاشهای آنها در مسیر این مقاومت به پیروزی و رسیدن روز سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندها کمک میکند.
همانطور که یکی از هموطنان در تماسشان گفتند این گردهمایی اکنون به یک کنگره جهانی علیه بنیادگرایی تبدیل شده است. ابعاد جمعیت شرکت کننده در این گردهمایی هر سال بیشتر از سال قبل میشود. بهطوریکه شخصیتهای برجسته سیاسی شرکت کننده نیز به آن اذعان و ابراز شگفتی میکنند. حتی کسانی که در آمریکا کاندیدای ریاستجمهوری این کشور بودهاند وقتی که به این گردهمایی میآیند میگویند ما تا کنون چنین جمعیتی با چنین شور و انگیزه و چنین مدیریت برنامهای در ساعتهای طولانی را ندیدهایم در حالیکه میدانیم برخی از این شخصیتها ی سیاسی خودشان در تجمعات مختلف برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بهدلیل اینکه سراسری است با حضور نفرات زیادی تشکیل میشود حضور دارند ولی هر بار نسبت به این موضوع با افتخار صحبت میکنند.
بسیاری از این شخصیتها از جمعیت گسترده و بهخصوص تنوع آن یعنی هموطنانی که از کشورهای مختلف و سنین و اقشار مختلف هستند یا حامیان خارجی شرکت کننده در این مراسم شگفتزده هستند.
هدف از این گردهمایی نیز راهحل در مقابله با بنیادگرایی است. پیام این گردهمایی این هست که راهحل کشتار و جنگ نیست بلکه راهحل یک اسلام بردبار و دموکراتیک میباشد.
برای مردم ایران هیچکس آزادی را به رایگان به ارمغان نمیآورد. بجز اینکه خودمان برای آن زحمت بکشیم و تلاش کنیم و علیه این رژیم سفاک با تمام قوا بجنگیم. در این مقاومت این جمله بسیار گفته میشود و اعتقاد ماست: ”کس نخارد “. یعنی هر تلاشی برای بهدست آوردن پیروزی و آزادی میهن فقط به اتکای خودمان و با همبستگی خودمان یعنی بهدست مردم و مقاومت آن حاصل خواهد شد. از جمله برای هر چه باشکوهتر برگزار کردن این گردهمایی نیز باید خودمان دست در دست هم با تمام قوا تلاش کنیم. بقول یک هموطن که تماس گرفتند اینکه هر روز این رژیم را نفرین و لعنت کنیم کافی نیست. بلکه باید به دنیا و به جهانیان نشان بدهیم و آنها را به این باور برسانیم که تشکیل چنین گردهمایی سالانه بزرگی و حضور هموطنان ما در آن نشاندهنده این هست که آنها فریاد و صدای خلق در زنجیر ایران هستند که با حضورشان در این گردهمایی به این رژیم نه میگویند و خواهان نفی ولایتفقیه آخوندی هستند.
پس با هر عقیده و مرامی که هستیم باید علیه این رژیم بلند شد و نباید این مقاومت را تنها گذاشت. مقاومتی که بیش از سی سال هست به پشتوانه کمکهای همین مردم ایستاده و خون فشان به این رژیم نه گفته و برای آن نبرد و مبارزه کرده است.
بقول یکی از هموطنان در تماسی که داشتند گفتند که آدم کافی است کمی درد داشته باشد نمیتواند این همه فجایع و جنایات توسط رژیم آخوندی را ببیند و ساکت بنشیند. بنابراین همین احساس درد مشترک که همه ما نسبت به رژیم سفاک و ضدبشری آخوندی داریم، انگیزه قوی برای همه ماست که برای برگزاری این گردهمایی تلاش و فعالیت کنیم و سایر هموطنان و زنان و جوانان را نیز با این درد مشترک علیه این رژیم برانگیزیم.
همه کسانی که به این گردهمایی میآیند میبینند که ایران فردا چیست. ایرانی که این مقاومت برای آن سالیان خون و جان و شهید و زندانی داده آن چیزی نیست که دیکتاتوری آخوندها تبلیغ میکنند. ایران آینده ما آن چیزی است که خواسته همه هموطنانمان در این گردهمایی است. یک ایران آزاد و دموکراتیک.
از طرف دیگر برگزاری این گردهمایی با سالهای قبل یک تفاوت کیفی دارد. حرف اصلی این هست که وضعیت رژیم بسیار خرابتر از سال قبل هست. این را میتوانیم از موج فزاینده اعدامها توسط رژیم ولایتفقیه ببینیم. که دیگر تک به تک اعدام نمیکند بلکه بهصورت دستجمعی زندانیان بیگناه را اعدام میکند. که بیشتر آنها ازجوانان این وطن هستند. بهرغم وعدههای روحانی که مدعی عدالت بود از زمانی که روی کارآمده چیزی جز افزایش اعدام اجرا نکرده است. ظرف چند روز بیش از چهل نفر را اعدام کرد. زیرا مجبور است در مقابله با بحرانهای درونی و بیرونیاش به سرکوب و اعدام رو بیاورد. همچنین این رژیم در باتلاق اتمی و بنیادگرایی گیر کرده است.
از آنطرف اعتلای این مقاومت را میبنیم. از همین تماسها و صحبتهای جوانان با این برنامه میتوانم به یقین بگویم که هزار اشرف واقعی است و میتوان و باید هزار اشرف را ساخت. در نتیجه هیچکس در این مقاومت نباید به کاری که میکند کم بها بدهد و هر کس هر میزان میتواند باید برای برگزاری این گردهمایی تلاش و فعالیت کند.
مجری: زنان میهنمان طی این سالیان نشان دادهاند که نقش موثری در فعالیتهای مقاومت علیه دیکتاتوری ولایتفقیه، در داخل کشور و بهویژه در خارج کشور دارند. از جمله این زنان آزاده نقش فعالی در دفاع از حقوق زنان ستمدیده میهنمان دارند و همچنین این زنان آزاده برای برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران تلاش چشمگیری و گستردهیی دارند. خانم سروناز چیت ساز، شما تاثیر این فعالیتها را در برگزاری هر چه بهتر این گردهمایی و همچنین تاثیر متقابل این گردهمایی بزرگ را بر روی زنان آزاده چه در داخل میهنمان ایران و چه در خارج کشور چگونه میبیند؟
سروناز چیت ساز: این گردهمایی سالانه برای هموطنان آزاده و برای مقاومت عادلانه مردم ایران یک واقعه تاریخی و مهم است. در واقع بعد از سال 1360که رژیم آخوندی سرکوب وحشیانه را بهطور گسترده شروع کرد هر ساله در خارج کشور شاهد بودیم که در حمایت از این مقاومت بهویژه در سالگرد سی خرداد تظاهرات و تجمعات و آکسیونهایی توسط هواداران و حامیان این مقاومت در دفاع از آنها و علیه رژیم آخوندی برگزار شده است. زیرا سی خرداد برای ملت ایران و مقاومت گرامیداشت روز شهدا و زندانیان سیاسی است. این مناسبت بهتدریج بر آن افزوده شد. از جمله تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران. و همچنین قضایای کودتای بیشرمانه در ژوئن 2003 ـ و شکست توطئه مماشاتگران علیه مقاومت هم به این سالگرد اضافه شد. به همین دلیل برگزاری این گردهمایی که یادآور چنین سرفصلهایی در تاریخچه مقاومت ایران است اهمیت تاریخی و جایگاه ویژه خودش را دارد. به همین دلیل هست که ما و همه آزادیخواهان و حامیان این مقاومت در گرامیداشت چنین سرفصلهای مهمی در تاریخچه ایران زمین، هر ساله برای هر چه بیشتر و باشکوهتر برگزار کردن این مراسم تلاش و فعالیت میکنند. زیرا بواقع این گردهمایی صحنه جنگ نبرد این مقاومت با دیکتاتوری آخوندی است. این مقاومت با نثار جانها و خونهای بسیار و زندانیان و شهدای والامقامی از زنان و مردان بیش از سی سال هست که بدون وقفه با این رژیم سفاک و ضدبشری چنگ در چنگ شده و نشان داده است که این مقاومت نیرویی نیست که رژیم بتواند براحتی آن را از صحنه حذف کند. این مقاومت نشان داده است که تنها هماورد این رژیم ضدبشری است. در این نبرد و این مقاومت طبعاً زنان جایگاه اخص و اهمیت خودشان را دارند. زیرا زنان آزاده میهنمان نقش خودشان را در این سالیان از ابتدای انقلاب ضدسلطنتی تا کنون در رویارویی با رژیم آخوندی بهخوبی اثبات کردهاند.
بدون علت نیست که این رژیم هم نوک حمله خودش را علیه زنان بهکار میبرد. به همین دلیل میگوییم یک رژیم زنستیز است. این رژیم از همان ابتدای روی کارآمدن با شعار بسیار ضدانسانی یا روسری یا توسری ضدیت هیستریک خود را با زنان نشان داد. آن زمان خواهران میلیشیا و زنان مبارز و مجاهد میهنمان بودند که در سالهای 60- 59 علیه این شعار رژیم سفاک خمینی و برای دفاع از حقوق زنان میهنمان تظاهرات کرده و ایستادگی کردند. همچنین زنان در این مقاومت بهنحو چشمگیری و بسیار دلاورانه در زندانها و شکنجهگاههای رژیم آخوندی مقاومت کردند و بسیاری از آنها جانشان را نثار رهایی خلق و میهنشان کردند. بهرحال در هر جایی و هر زمانی زنان ایرانی نشان دادند که اعتقاد راسخ به برابری حقوق خودشان دارند و برای بهدست آوردن این برابری میجنگند و خون میدهند و در مقابل رژیم فاشیسم مذهبی حاکم میایستند. به همین دلیل شایستگی این را دارند که در چنین جایگاهی قرار بگیرند.
برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران، یک پیام عام برای تمام کسانیکه خواهان سرنگونی این رژیم هستند دارد، ولی بهطور خاص فکر میکنم برای همه زنان آزاده این مهین که میخواهند از دست این دیکتاتوری زنستیز و ضدبشری خلاص شوند این پیام را دارد، که باید به حمایت از چنین مقاومتی که زنان در آن نقش و جایگاه خاصی دارند و رهبری آن را یک زن یعنی خانم مریم رجوی بر عهده دارد، به هر طریق که میتوانند حامی و پشتیبان آن باشند و همبستگی با آن داشته باشند. این چیزی است که نه تنها بسیاری از هواداران و پشتیبانان مقاومت بلکه بسیاری از شخصیتهای سیاسی و حقوقبشری که با این مقاومت آشنا شدهاند نیز به درک و اشراف به این موضوع رسیدهاند و برای اثبات آن قدم برمیدارند. بهخصوص که اکنون در منطقه خاورمیانه با تهدید و خطرات بنیادگرایی و داعش روبهرو هستیم و میبینیم که چگونه منطقه را مورد تهدید قرار میدهد. در چنین شرایطی است که راهحل این مقاومت که در آن زنان بهعنوان نیروی تغییر نقش برجستهای دارند اهمیت پیدا میکند. زنان میهنمان نیز با برگزاری این گردهمایی آثار و طنین صدای خودشان را علیه دیکتاتوری آخوندی میبینند.
یک نکته جالب و انگیزاننده در این گردهمایی که هر سال نیز بیشتر میشود، حضور چند نسل مختلف در این است. این موضوع نشاندهنده اصالت این مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران هست که توانسته پنجاه سال بدون وقفه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ بجنگد و آرمانش در نسلهای مختلف رشد و ریشه پیدا کرده است.
من به همه نسل جوان بهویژه دخترانی که طی این سالیان با کار و تلاششان از این مقاومت حمایت کرده و میکنند افتخار میکنم و همچنین فداکاریهای تکتک این خواهران و دختران چه کسانی که در ایران در زندانها مقاومت کرده و میکنند و چه زنان دلیر مجاهدی که در لیبرتی هستند و چه زنانی که در خارج کشور هستند همه آنها با هم میتوانند و باید رژیم آخوندی را سرنگون کنند. زنان آزاده در هر کجای دنیا هستند باید بدانند که تکتک تلاشهای آنها در مسیر این مقاومت به پیروزی و رسیدن روز سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندها کمک میکند.
همانطور که یکی از هموطنان در تماسشان گفتند این گردهمایی اکنون به یک کنگره جهانی علیه بنیادگرایی تبدیل شده است. ابعاد جمعیت شرکت کننده در این گردهمایی هر سال بیشتر از سال قبل میشود. بهطوریکه شخصیتهای برجسته سیاسی شرکت کننده نیز به آن اذعان و ابراز شگفتی میکنند. حتی کسانی که در آمریکا کاندیدای ریاستجمهوری این کشور بودهاند وقتی که به این گردهمایی میآیند میگویند ما تا کنون چنین جمعیتی با چنین شور و انگیزه و چنین مدیریت برنامهای در ساعتهای طولانی را ندیدهایم در حالیکه میدانیم برخی از این شخصیتها ی سیاسی خودشان در تجمعات مختلف برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بهدلیل اینکه سراسری است با حضور نفرات زیادی تشکیل میشود حضور دارند ولی هر بار نسبت به این موضوع با افتخار صحبت میکنند.
بسیاری از این شخصیتها از جمعیت گسترده و بهخصوص تنوع آن یعنی هموطنانی که از کشورهای مختلف و سنین و اقشار مختلف هستند یا حامیان خارجی شرکت کننده در این مراسم شگفتزده هستند.
هدف از این گردهمایی نیز راهحل در مقابله با بنیادگرایی است. پیام این گردهمایی این هست که راهحل کشتار و جنگ نیست بلکه راهحل یک اسلام بردبار و دموکراتیک میباشد.
برای مردم ایران هیچکس آزادی را به رایگان به ارمغان نمیآورد. بجز اینکه خودمان برای آن زحمت بکشیم و تلاش کنیم و علیه این رژیم سفاک با تمام قوا بجنگیم. در این مقاومت این جمله بسیار گفته میشود و اعتقاد ماست: ”کس نخارد “. یعنی هر تلاشی برای بهدست آوردن پیروزی و آزادی میهن فقط به اتکای خودمان و با همبستگی خودمان یعنی بهدست مردم و مقاومت آن حاصل خواهد شد. از جمله برای هر چه باشکوهتر برگزار کردن این گردهمایی نیز باید خودمان دست در دست هم با تمام قوا تلاش کنیم. بقول یک هموطن که تماس گرفتند اینکه هر روز این رژیم را نفرین و لعنت کنیم کافی نیست. بلکه باید به دنیا و به جهانیان نشان بدهیم و آنها را به این باور برسانیم که تشکیل چنین گردهمایی سالانه بزرگی و حضور هموطنان ما در آن نشاندهنده این هست که آنها فریاد و صدای خلق در زنجیر ایران هستند که با حضورشان در این گردهمایی به این رژیم نه میگویند و خواهان نفی ولایتفقیه آخوندی هستند.
پس با هر عقیده و مرامی که هستیم باید علیه این رژیم بلند شد و نباید این مقاومت را تنها گذاشت. مقاومتی که بیش از سی سال هست به پشتوانه کمکهای همین مردم ایستاده و خون فشان به این رژیم نه گفته و برای آن نبرد و مبارزه کرده است.
بقول یکی از هموطنان در تماسی که داشتند گفتند که آدم کافی است کمی درد داشته باشد نمیتواند این همه فجایع و جنایات توسط رژیم آخوندی را ببیند و ساکت بنشیند. بنابراین همین احساس درد مشترک که همه ما نسبت به رژیم سفاک و ضدبشری آخوندی داریم، انگیزه قوی برای همه ماست که برای برگزاری این گردهمایی تلاش و فعالیت کنیم و سایر هموطنان و زنان و جوانان را نیز با این درد مشترک علیه این رژیم برانگیزیم.
همه کسانی که به این گردهمایی میآیند میبینند که ایران فردا چیست. ایرانی که این مقاومت برای آن سالیان خون و جان و شهید و زندانی داده آن چیزی نیست که دیکتاتوری آخوندها تبلیغ میکنند. ایران آینده ما آن چیزی است که خواسته همه هموطنانمان در این گردهمایی است. یک ایران آزاد و دموکراتیک.
از طرف دیگر برگزاری این گردهمایی با سالهای قبل یک تفاوت کیفی دارد. حرف اصلی این هست که وضعیت رژیم بسیار خرابتر از سال قبل هست. این را میتوانیم از موج فزاینده اعدامها توسط رژیم ولایتفقیه ببینیم. که دیگر تک به تک اعدام نمیکند بلکه بهصورت دستجمعی زندانیان بیگناه را اعدام میکند. که بیشتر آنها ازجوانان این وطن هستند. بهرغم وعدههای روحانی که مدعی عدالت بود از زمانی که روی کارآمده چیزی جز افزایش اعدام اجرا نکرده است. ظرف چند روز بیش از چهل نفر را اعدام کرد. زیرا مجبور است در مقابله با بحرانهای درونی و بیرونیاش به سرکوب و اعدام رو بیاورد. همچنین این رژیم در باتلاق اتمی و بنیادگرایی گیر کرده است.
از آنطرف اعتلای این مقاومت را میبنیم. از همین تماسها و صحبتهای جوانان با این برنامه میتوانم به یقین بگویم که هزار اشرف واقعی است و میتوان و باید هزار اشرف را ساخت. در نتیجه هیچکس در این مقاومت نباید به کاری که میکند کم بها بدهد و هر کس هر میزان میتواند باید برای برگزاری این گردهمایی تلاش و فعالیت کند.