روز جمعه 8 اردیبشهت 94 بعد از نمایشهای جمعه در شهرهای مختلف، دلواپسان هستهیی نظام تظاهراتی علیه مذاکرات هستهیی و دولت حسن روحانی راه انداختند . این بهاصطلاح تظاهرات اگر چه مانند همه نمایشهای فرمایشی مشابه، رسوا بود، اما به خودی خود بازگو کننده مدار جدیدی از جنگ و جدال بین باندهای درون رژیم بود. این حرکت نشان میداد یک باند به حربة کشاندن جنگ قدرت به صحنهٴ خیابانها روی آورده است. استفاده از این ابزار برای هر دو باند بسیار خطرناک است چرا که میتواند منجر به از دست رفتن مهار اوضاع در کف خیابانها بشود و راه قیام را برای جوانان و مردم به جان آمدهیی باز کند که کوچکترین فرصت را برای ابراز نفرت خود نسبت به رژیم از دست نمیدهند. این مسأله بلافاصله آژیر خطر را در جنگ گرگها به صدا در آورد.
روزنامه آفتاب یزد وابسته به باند رفسنجانی-روحانی روز 10 اردیببهشت به این مسأله عکسالعمل نشان داد و تحت عنوان: ”مجوز تجمعات دلواپسان از کجا صادرمیشود؟! “نوشت: ”این جماعت بهاصطلاح دلواپس برخلاف آنچه وزیر کشور میگوید که اجازه تجمع و تظاهرات علیه مذاکرات هستهیی را ندارند تا کنون بارها و بارها از این قبیل تجمعات ضدتوافق را برگزار کردهاند ”
همین روزنامه در مطالب دیگری در همین روز، روی این مطلب دست گذاشت که «مشکل این است که یک گروه و یک جریان خاص سیاسی هر وقت بخواهند با برخورداری از حمایتهای یکسری نهادها، تجمعاتی برپا میکنند» و... «اصولگرایان هیچگونه محدودیتی در برگزاری نشستهایشان ندارند و چه با مجوز یا چه بیمجوز کارشان را انجام میدهند»...
لشکر کشی سازماندهی شده دلواپسان باند خامنهای و کشاندن جنگ و جدال به صحنه خیابانهای شهرها برای روحانی وباندش بسیارگران آمد. مشخصاً وزیر کشور وی ضمن تهدید مشخص، عکسالعمل نشان داد و گفت: ”.. این نهاد دولتی له یا علیه مذاکرات هستهیی مجوزی برای تجمع و گردهمایی صادر نمیکند... موضوعی مانند مسأله هستهیی که جنبه ملی دارد کسی نمیتواند بهعنوان موافق یا مخالف در کف جامعه تجمع یا گردهمایی در خصوصش برگزار کند. هیچگونه مجوزی برای مسائلی که مورد وفاق عینی قرار گرفته است صادر نخواهیم کرد».
روحانی که بهخوبی نسبت به هدایت شدگی این حرکت و منشأ هدایت آن در باند خامنهای مشرف است، از این تاکتیک خطرناک باند رقیب، یعنی کشاندن جنگ قدرت درونی رژیم به خیابانها، بر آشفت و بلافاصله در سخنرانی برای همایش فرمانداران و استانداران تأکید کرد:
”یک انتخابات هست که همه مردم پای صندوق آراء همه استانها همه شهرستانها، همه حوزههای انتخابیه مرسوم پای صندوق میروند به یک نفر بهعنوان رئیسجمهور رأی میدهند و به برنامه او رأی میدهند.. حالا یک وقت وقتی بود که بین نفر اول انتخابات، نفر دوم انتخابات اختلاف رأی 100هزار بود میگفتیم خوب 100هزار رأی خیلی تفاوت زیاد نیست بین این کاندید و ان کاندید، اما در این انتخابات بین نفر اول انتخابات و نفر دوم 13 میلیون اختلاف رأی بوده، 13 میلیون اختلاف رأی بهمعنای آن است که مردم دقیق، آگاهانه، حساب شده، مسیری را برگزیدند و انتخاب کردند. ما در برابر 24خرداد 92 بار مسئولیت سنگینی را بر دوش داریم باید به تمام آن وعدهها عامل باشیم و عمل کنیم.
روحانی با این سخنان هم ضرورت تبعیت باند رقیب از خط او و رفسنجانی برای نجات رژیم، یعنی زهرخوران اتمی را گوشزد میکند و هم با به برخ کشیدن آرای خود در نمایش انتخابات سال 92، به طرف مقابل فهماند که اگر در جنگ و جدال هستهیی مسایل را به خیابانها میکشید، ما هم توان مقابله به مثل و استفاده از این حربه را داریم..
روز بعد از سخنرانی آخوند روحانی در به رخ کشیدن بهاصطلاح نیروهایش برای هماوردی در برابر باند ولیفقیه، رونامه رسالت از باند خامنهای عکسالعمل نشان داد و زیرآب استدلال آخوند روحانی را زد. روزنامه رسالت نوشت: ”همه میدانند نفر دوم تا ششم مربوط به یک طیف فکری بودند و جمع جبری آراء آنها بیش از 15 میلیون نفر بود. بنابراین اختلاف رأی نفر اول که نماینده یک طیف فکری بود، با رقیبان خود13 میلیون رأی نیست ”
واقعیت این است که کشیده شدن جنگ وجدال هستهیی از صحن مجلس و رسانههای رژیم به صحنه خیابانها، بیانگر این است که با نزدیک شدن ضربالاجل و بنبستی که رژیم در تصمیمگیری حول پرونده هستهیی با آن روبهروست، جنگ و جدال و شقه درونی رژیم وارد مدار جدیدی شده است، مداری که حذف و تصفیه درونی رژیم را در چشمانداز دارد.
روزنامه آفتاب یزد وابسته به باند رفسنجانی-روحانی روز 10 اردیببهشت به این مسأله عکسالعمل نشان داد و تحت عنوان: ”مجوز تجمعات دلواپسان از کجا صادرمیشود؟! “نوشت: ”این جماعت بهاصطلاح دلواپس برخلاف آنچه وزیر کشور میگوید که اجازه تجمع و تظاهرات علیه مذاکرات هستهیی را ندارند تا کنون بارها و بارها از این قبیل تجمعات ضدتوافق را برگزار کردهاند ”
همین روزنامه در مطالب دیگری در همین روز، روی این مطلب دست گذاشت که «مشکل این است که یک گروه و یک جریان خاص سیاسی هر وقت بخواهند با برخورداری از حمایتهای یکسری نهادها، تجمعاتی برپا میکنند» و... «اصولگرایان هیچگونه محدودیتی در برگزاری نشستهایشان ندارند و چه با مجوز یا چه بیمجوز کارشان را انجام میدهند»...
لشکر کشی سازماندهی شده دلواپسان باند خامنهای و کشاندن جنگ و جدال به صحنه خیابانهای شهرها برای روحانی وباندش بسیارگران آمد. مشخصاً وزیر کشور وی ضمن تهدید مشخص، عکسالعمل نشان داد و گفت: ”.. این نهاد دولتی له یا علیه مذاکرات هستهیی مجوزی برای تجمع و گردهمایی صادر نمیکند... موضوعی مانند مسأله هستهیی که جنبه ملی دارد کسی نمیتواند بهعنوان موافق یا مخالف در کف جامعه تجمع یا گردهمایی در خصوصش برگزار کند. هیچگونه مجوزی برای مسائلی که مورد وفاق عینی قرار گرفته است صادر نخواهیم کرد».
روحانی که بهخوبی نسبت به هدایت شدگی این حرکت و منشأ هدایت آن در باند خامنهای مشرف است، از این تاکتیک خطرناک باند رقیب، یعنی کشاندن جنگ قدرت درونی رژیم به خیابانها، بر آشفت و بلافاصله در سخنرانی برای همایش فرمانداران و استانداران تأکید کرد:
”یک انتخابات هست که همه مردم پای صندوق آراء همه استانها همه شهرستانها، همه حوزههای انتخابیه مرسوم پای صندوق میروند به یک نفر بهعنوان رئیسجمهور رأی میدهند و به برنامه او رأی میدهند.. حالا یک وقت وقتی بود که بین نفر اول انتخابات، نفر دوم انتخابات اختلاف رأی 100هزار بود میگفتیم خوب 100هزار رأی خیلی تفاوت زیاد نیست بین این کاندید و ان کاندید، اما در این انتخابات بین نفر اول انتخابات و نفر دوم 13 میلیون اختلاف رأی بوده، 13 میلیون اختلاف رأی بهمعنای آن است که مردم دقیق، آگاهانه، حساب شده، مسیری را برگزیدند و انتخاب کردند. ما در برابر 24خرداد 92 بار مسئولیت سنگینی را بر دوش داریم باید به تمام آن وعدهها عامل باشیم و عمل کنیم.
روحانی با این سخنان هم ضرورت تبعیت باند رقیب از خط او و رفسنجانی برای نجات رژیم، یعنی زهرخوران اتمی را گوشزد میکند و هم با به برخ کشیدن آرای خود در نمایش انتخابات سال 92، به طرف مقابل فهماند که اگر در جنگ و جدال هستهیی مسایل را به خیابانها میکشید، ما هم توان مقابله به مثل و استفاده از این حربه را داریم..
روز بعد از سخنرانی آخوند روحانی در به رخ کشیدن بهاصطلاح نیروهایش برای هماوردی در برابر باند ولیفقیه، رونامه رسالت از باند خامنهای عکسالعمل نشان داد و زیرآب استدلال آخوند روحانی را زد. روزنامه رسالت نوشت: ”همه میدانند نفر دوم تا ششم مربوط به یک طیف فکری بودند و جمع جبری آراء آنها بیش از 15 میلیون نفر بود. بنابراین اختلاف رأی نفر اول که نماینده یک طیف فکری بود، با رقیبان خود13 میلیون رأی نیست ”
واقعیت این است که کشیده شدن جنگ وجدال هستهیی از صحن مجلس و رسانههای رژیم به صحنه خیابانها، بیانگر این است که با نزدیک شدن ضربالاجل و بنبستی که رژیم در تصمیمگیری حول پرونده هستهیی با آن روبهروست، جنگ و جدال و شقه درونی رژیم وارد مدار جدیدی شده است، مداری که حذف و تصفیه درونی رژیم را در چشمانداز دارد.