728 x 90

-

روحانی، رسایی، مجلس ارتجاع، آدرس «حنجره‌های دشمن» ؟

-

مهدی کوچک زاده - ظریف  - آخوند حمید رسایی
مهدی کوچک زاده - ظریف - آخوند حمید رسایی
جلسه غیرعلنی 3خرداد مجلس رژیم و توضیحاتی که ظریف و عراقچی درباره مذاکرات و توافق اتمی دادند، به جای این‌که موجب همگرایی طرفین شده باشد، بیش از پیش در آتش تضادهای باندهای درون رژیم دمید. مسأله‌ای که نظر و تحلیل نیست بلکه واقعیتی عینی است که آن را در نمودهای متعددش از جمله در سخنرانی روحانی و سخنان ظریف و جوابی که رسایی در مجلس ارتجاع بوی و ظریف و.. داد می‌توان دید.

آخوند رسایی در مجلس ارتجاع با حمله به روحانی و دولت وی گفت: ”با این‌که شما سیاست‌هاتون منفعلانه بوده، وکلی امتیاز به غرب دادید همه‌اش عقب‌نشینی و انفعال بوده ولی مشکلات را نتونستید حل بکنید... . آقای ظریف روز گذشته گفتند در دولت قبلی با دانشمندان هسته‌یی مصاحبه شده، امروز آقای عباسی این را تکذیب کردند. ... رئیس سازمان انرژی اتمی قبل، گفتند این دروغه. ... . آقای ظریف چرا این دروغ را می‌گویید؟ برای این‌که سست بکنید موضع قاطعانه رهبر انقلاب را، که ایشون فرمودند تا من هستم اجازه نمی‌دهم از دانشمندان هسته‌یی ما بازجویی بشه. ... امروز آقای روحانی گفته‌اند یک اقلیت کوچکی که برخلاف اکثریت که خواهان تعامل و صلح با دنیاست، اینها صلح و تعامل را نمی‌خواهند، آقای روحانی اکثریت ملت ایران خواستار صلح هستند، اما خواستار ذلت نیستند“.

همچنین نیروهای پایین دلواپسان روز 4خرداد، دوباره در یک تظاهرات خیابونی در تهران شرکت کردند و علیه مذاکره و تیم مذاکره‌کننده شعار دادند و فریاد خائن و خیانت سرکشیدند. به اضافه وجود انبوهی مقالات رسانه‌های دو باند علیه همدیگر که به‌راستی غوغایی است!

سوالی که این‌جا مطرح می‌شود این است که چرا هر اقدامی که برای ایجاد وحدت یا نزدیک شدن باندها صورت می‌گیرد، نتیجه عکس می‌دهد؟

واقعیت این است که این مسأله از علائم و ویژگیهای این مرحله است. با توجه به همین قانونمندی، وقتی خامنه‌ای به ایادی خودش تشر زد که «هر حنجره‌ای که در جهت اختلاف حرف بزند بلندگوی دشمن است»، تردیدی نبود که خود این حرف، آتش اختلافات را بیشتر گر می‌دهد، نه تخفیف! چرا که وقتی خامنه‌ای به‌دلیل طلسم‌شکستگی نمی‌تواند مسأله را ببرد و تعیین‌تکلیف کند... یا مثل خمینی قاطعانه بگوید از هر چه که گفته بودم گذشتم، زهر می‌خورم، آبرویم را معامله می‌کنم…، یا قاطعانه بگوید مذاکره بی‌مذاکره… تا وقتی نمی‌تواند این کار را بکند و به نعل و به میخ می‌زند، مشخص است که نتیجه همین است. هر باندی قسمتی از حرف او را می‌گیرد، و به طرف خود می‌کشد، بنابراین اولین حنجره و بلندگوی دشمن، حنجره شخص ولی‌فقیه است!

البته جنگ و جدال باندها تازگی ندارد ولی کیفیت آن در این دور متفاوت با گذشته است. به‌طور مشخص ویژگی این دور از جنگ وجدال باندهای درون رژیم این است که بجز اعدام و سرکوب، در هیچ زمینه‌ای دیگری با هم وحدت ندارند، حتی در مورد گران کردن بنزین هم که روحانی به آن مبادرت کرده و به نظر می‌رسد که در این مورد خطرناک باید با هم همدل و همزبان باشند، اما دلواپسان این اقدام را یا این طور تعبیر می‌کنند که ناشی از این است که مذاکرات شکست خورده و رفع تحریمها هیچ چشم‌اندازی ندارد، یا به نوعی این را توطئه‌یی تلقی می‌کنند که روحانی به این وسیله می‌خواهد فشار بیشتری روی ولی‌فقیه بیاورد تا او از ترس انفجار اجتماعی، زودتر به خوردن زهر تن بدهد؛ صرف‌نظر از این‌که این نظر و تحلیل درست باشد یا نه، اما وقتی باندها تا این نقاط علیه همدیگر پیش می‌روند، نشان دهندهٴ همان واقعیت گیر کردن در باتلاق و دست و پا زدن مذبوحانه و بی‌نتیجه است!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/84f5be9c-2358-40c1-a8cd-398478626f69"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات