اخیراً آخوند محمد یزدی (رئیس مجلس خبرگان آخوندها) در حالی که در اجلاسی بهاصطلاح عفاف و حجاب! شرکت کرده بود، به واماندگی آخوندها در پیشبرد طرحهای سرکوبگرانه علیه جوانان و زنان اذعان کرد. وی با بیان حرفهایی از قبیل «برگزاری اجلاسها بیفایده ست و تأثیری در جامعه ندارد» رسماً به شکست آخوندها در قانونی کردن طرحهای سرکوب و تن ندادن و ایستادگی جوانها، اعتراف کرد و گفت: «امروز فضای جامعه بهصورتی است که اگر کسی بخواهد نهی از منکر کند با او مقابله میشود». بعد هم پا را کمی فراتر گذاشت و در حالی که روی نظام پوسیده آخوندی اسم مستعار «مردم» را میگذاشت، مدعی شد که «"مردم" این توانمندی را دارند که مثل روزهای نخست انقلاب با بدحجابی مقابله کنند». منظور این آخوند جنایتکار این است که مثل همان اوایل انقلاب همچنان چماقدار و چاقوکش و اسیدپاش وحشی حاضر و آماده داریم. این حرفهای یزدی در حالی است که آخوند روحانی در روز 5اردیبهشت در وحشت از شرایط انفجاری جامعه و گوشمالی داده شدن مستمر مزدوران رژیم در کوچه و خیابانها، به سرکردگان انتظامی هشدار داده بود که با ندانم کاری، مردم و جوانان را به مقابله وادار نکنید، چون در چنین شرایطی تهدید مفروض میشود تهدید واقعی! بعد هم تأکید کرد که وظیفه پلیس "اجرای اسلام" نیست.
این آخوند پابهگور که بهزور در کادر جنگ باندی بهریاست خبرگان گماشته شده است، ظاهراً بهدلیل کهولت دچار فراموشی شده و نمیتواند تفاوت شرایط فعلی نظام که گرفتار در بحرانهای همهجانبه و قرار گرفتن در لبة پرتگاه سرنگونی است را با قبل بفهمد، یا شاید هم مجبور است خودش را به نفهمی بزند.
به نظر میآید که این آخوند ابله فراموش کرده است که همین چند ماه پیش، تکرار وحشیگریها در جریان اسیدپاشی به روی زنان و دختران در اصفهان بر سرنظام آورد چه آورد و آتش خشم مردم و جوانان تا کجا شعله کشید و چطور همهی سردمداران دستگاه سرکوب آخوندها را به غلطکردم گویی انداخت!
البته حرفهای نمایندهٴ خامنهای در استان هرمزگان، داستان اینگونه هزیانگوییهای سردمداران نظام را بیشتر روشن میکند. این مزدور بیعقل بهتازگی مدعی شده که «عقل منهای دین» «کانون خطر» است و تشویق جوانان به استفاده از عقل بدون دین «جریانی انحرافی» است! پس با این حساب کانون خطر جوانهایی هستند که به گفتهی آخوند یزدی نه تنها برای اباطیل قرونوسطایی و افکارارتجاعی آخوندها کمترین ارزشی قائل نیستند، بلکه رودرروی آنها میایستند، مقابله میکنند و دنبال خلق لحظات و فرصتهای اعتراضی هستند!
مانند جوانهای شجاع تهرانی که روز چهارشنبه گذشته در راهآهن اقدام به پاره کردن بنر بزرگ خمینی کرده و با به آتش کشیدن بنر صحنه را ترک کردند. یا مثل جمعی از جوانهایی که در محدوده بلوار اندرزگوی تهران در اعتراض به توقیف خودروهای خود به بهانههای آخوندساخته... دست به اعتراض زدند و مزدوران نظام را وادار به عقبنشینی کردند. پس باید به آخوندها حق داد که تا این اندازه سراسیمه و نگران باشند، چون این کانون خطر جدی است و هر لحظه در کمین فرصتها نشسته است.
این آخوند پابهگور که بهزور در کادر جنگ باندی بهریاست خبرگان گماشته شده است، ظاهراً بهدلیل کهولت دچار فراموشی شده و نمیتواند تفاوت شرایط فعلی نظام که گرفتار در بحرانهای همهجانبه و قرار گرفتن در لبة پرتگاه سرنگونی است را با قبل بفهمد، یا شاید هم مجبور است خودش را به نفهمی بزند.
به نظر میآید که این آخوند ابله فراموش کرده است که همین چند ماه پیش، تکرار وحشیگریها در جریان اسیدپاشی به روی زنان و دختران در اصفهان بر سرنظام آورد چه آورد و آتش خشم مردم و جوانان تا کجا شعله کشید و چطور همهی سردمداران دستگاه سرکوب آخوندها را به غلطکردم گویی انداخت!
البته حرفهای نمایندهٴ خامنهای در استان هرمزگان، داستان اینگونه هزیانگوییهای سردمداران نظام را بیشتر روشن میکند. این مزدور بیعقل بهتازگی مدعی شده که «عقل منهای دین» «کانون خطر» است و تشویق جوانان به استفاده از عقل بدون دین «جریانی انحرافی» است! پس با این حساب کانون خطر جوانهایی هستند که به گفتهی آخوند یزدی نه تنها برای اباطیل قرونوسطایی و افکارارتجاعی آخوندها کمترین ارزشی قائل نیستند، بلکه رودرروی آنها میایستند، مقابله میکنند و دنبال خلق لحظات و فرصتهای اعتراضی هستند!
مانند جوانهای شجاع تهرانی که روز چهارشنبه گذشته در راهآهن اقدام به پاره کردن بنر بزرگ خمینی کرده و با به آتش کشیدن بنر صحنه را ترک کردند. یا مثل جمعی از جوانهایی که در محدوده بلوار اندرزگوی تهران در اعتراض به توقیف خودروهای خود به بهانههای آخوندساخته... دست به اعتراض زدند و مزدوران نظام را وادار به عقبنشینی کردند. پس باید به آخوندها حق داد که تا این اندازه سراسیمه و نگران باشند، چون این کانون خطر جدی است و هر لحظه در کمین فرصتها نشسته است.