فقر در میان زنان به فجیعترین شکل ممکن در دوران حاکمیت دیکتاتوری مذهبی در ایران افزایش یافته است. در بررسی علل این وضعیت عوامل مختلفی دخیلندکه که مهمترین آنها عبارتند از:
1 ـ تبعیض جنسیتی از آغاز حکومت ولایتفقیه تا به الان
اعمال تبعیض جنسیتی در محیط کار، باعث سختترشدن شرایط برای زنان شده و آنها را از استخدام رسمی در ادارات و کارخانهها به مکانهای غیررسمی کار مانند کارگاههای تولیدی کمتر از 10نفر کشانده است. بهطور مثال:
ـ انتشار دفترچه راهنمای آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی کشور در چند هفته اخیر، که نیازهای استخدامی دستگاههای دولتی با ذکر جنسیت داوطلبان را، منعکس کرده، موجی از اعتراض زنان علیه تبعیض جنسیتی را به همراه داشته است. معترضان علیه سیاستهای استخدامی، دولت روحانی را دروغگو خطاب کردند.
بررسی دفترچهی آزمون استخدامی دولت نشان میدهد از میان ۲ هزار و ۸۰۰ نفر پذیرفته شوندگان آزمون، فقط 16سهمیه شغلی به زنان اختصاص دارد و ٢ هزار و ٢٨۴ سهمیهی شغلی به مردان و ۵٠٠ شغل نیز بهصورت مشترک به زنان و مردان داده میشود. (خبرگزاری هرانا 15 ارديبهشت 94)
یک کارشناس کارآفرین به خبرگزاری حکومتی ایسنا مهر 93 گفت: بر اساس اعلام مرکز آمار، بازار کار در حال حاضر دارای زنان جوان بیشتری است که فرزند کوچکی دارند و به همین دلیل ترجیح میدهند از کار کردن دست بکشند و یا فضای کار آنها را مجبور میکند که از اشتغال صرفنظر کنند. بدین ترتیب حجم خروجی بازار نسبت به گذشته بیشتر شده است.
چرا که زنان کارگر یا کارمند، با دستمزدی پایینتر از دستمزد مردان بهکار گرفته میشوند و قادر به پرداخت هزینهٴ مهدکودک نیستند. به همین دلیل مجبورند به کارهایی بپردازند که در خانه امکان انجام آن را داشته باشند. با این سیاست، زنان آرام آرام از محیط کار بیرونی به کنج خانهها رانده شده و به کارهایی مانند قالیبافی، سبزی خشک کنی یا کارهای مقاطعهکاری میپردازند که با انرژیگذاری بیشتری از جانب زنان، ولی با حداقل دستمزد و بدون بیمه و مزایا میباشد. بهطور مثال در شرایط فعلی دختران جوان تحصیلکرده در شهرستانها، مجبورند ۶ روز در هفته با حقوق ماهانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان کار کنند. این وضعیت، زنان تحت استثمار مضاعف قرار میدهد.
کانون شهروندی زنان با انتشار اطلاعیهیی، نرخ بیکاری در میان زنان را دو برابر مردان اعلام کرده و گسترش فقر در میان زنان کشور را مورد تأکید قرار داد. (سایت رادیو فرانسه ـ دوشنبه ۱۳ آوریل ۲۰۱۵)
به گزارش خبرگزاری مهر وابسته به وزارت اطلاعات رژیم، وحیده نگین مشاور وزیر کار رژیم گفت: ”زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور در توسعه اقتصادی – اجتماعی نقش دارند و با وجود قوانین و مقرارتی در اسناد بالادستی، مشاهده میشود که شرایط و فرصت استفاده از توانمندی بانوان فراهم نشده است. مشارکت اقتصادی زنان در ایران در حالی کمتر از نصف مردان است که در سال ۲۰۱۴ میلادی بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در دنیا، با ۷۶ درصد در اختیار سوئیس بود. زنان این کشور اگر چه کمترین میزان بیکاری را در دنیا دارند اما باز هم نسبت به مردان سوئیسی، ۱۰درصد مشارکت اقتصادی کمتر را نشان میدهند. در فنلاند این فاصله به کمترین حد خود در دنیا میرسد. یعنی ۳درصد اختلاف بین مشارکت اقتصادی زنان و مردان. نرخ مشارکت اقتصادی زنان فنلاندی ۷۴درصد و مردان ۷۷درصد است. در ایران هم این نرخ اگر چه در سال ۱۳۷۶ به ۱۷درصد میرسید اما این روزها حدود ۱۲.۷درصد اعلام شده است“. (سایت حکومتی خبرآنلاین ـ 940216)
2 ـ اخراج سیستماتیک زنان از چرخه تولید و بازار کار
رژیم به بهانه طرح صیانت از عفاف و حجاب زنان که اخیراً مطرح کرده است، زنان کارمند یا کارگر را از محیط ادارات و کارخانهها دولتی اخراج میکند.
با توجه به قانون تعدیل نیرو، کارفرمایانی که با کمبود نقدینگی و پایین آمدن ظرفیت تولید روبهرو هستند، اولین کسانی را که از چرخه تولید و کار اخراج میکنند، زنان هستند. بهخصوص که زنان، با قراردادهای موقت و حتی روزمزدی در کارخانه یا ادارات بهکار گرفته میشوند. که کارفرما را قادر میسازد که در زمان دلخواه آنها را اخراج کند.
بنا بر گزارشات آماری و رسمی رژیم، در فاصله تابستان ۱۳۹۲ تا تابستان ۱۳۹۳ بیش از ۵۵۳ هزار نفر از زنان از چرخه فعالیتهای اقتصادی خارج شدهاند.
وضعیت معیشتی خانوادههای کمدرآمد در بحران اقتصادی که گریبانگیر رژیم است، موجب شده زنان بیشتری سرپرست خانوار بشوند. بهطوریکه وضعیت ۷۰ درصد زنان شاغل، ’نامساعد’ است که بهاجبار جذب کارگاههای تولیدی پوشاک و سایر صنایعی میشوند که میانگین حقوقشان میان ۲۰۰ تا ۲۵۰هزار تومان و ساعتهای کاری آنها بیش از ۱۰ ساعت است. (دویچه وله فارسی 940212)
در این کارگاهها بهویژه در شرکتهای خصوصی، زنان از مزایای قانون کار از جمله حق اولاد محروماند و فقط به دستمزد پایه بسنده میکنند. (دویچه وله فارسی 940212)
3 ـ بهکارگیری زنان در کارهای نیمه وقت
لایحه کاهش ساعت کاری زنان شاغل بهمنظور بهاصطلاح حمایت از زنان شاغل در دولت دهم در 25تیر91 به تصویب رسید. (خبرگزاری حکومتی ایسناـ مهر93)
اگر چه در اکثر کشورها، تعداد زیادی از زنان بهصورت نیمه وقت کار میکنند، ولی در شرایط فعلی در رژیم آخوندی، که با بحرانهای اقتصادی مانند تورم و گرانی سرسامآور مواجه است، هزینه زندگی کمرشکن شده و زنان اجباراً با هر شرایطی مجبور به کار هستند.
محرومیت زنان بهخصوص زنان کارگر و سرپرست خانوار یک پدیده جدیدی نیست، بلکه سالهاست که بهدلیل ماهیت زنستیز دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، زنان از فرودستترین و بیپناهترین اقشار جامعه هستند و حاکمیت نیز بهراحتی مشکلات آنها را به دست فراموشی سپرده است.
اما بهرغم رفتار تحقیرآمیز و سرکوبگرانه رژیم علیه زنان، آنها شجاعانه از هر فرصتی استفاده کرده و علیه بیعدالتی و حاکمیت زنستیز آخوندی به اعتراض برخاستهاند و نشان دادند که تهدید جدی برای موجودیت رژیم جهل و جنایت آخوندی هستند.
1 ـ تبعیض جنسیتی از آغاز حکومت ولایتفقیه تا به الان
اعمال تبعیض جنسیتی در محیط کار، باعث سختترشدن شرایط برای زنان شده و آنها را از استخدام رسمی در ادارات و کارخانهها به مکانهای غیررسمی کار مانند کارگاههای تولیدی کمتر از 10نفر کشانده است. بهطور مثال:
ـ انتشار دفترچه راهنمای آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی کشور در چند هفته اخیر، که نیازهای استخدامی دستگاههای دولتی با ذکر جنسیت داوطلبان را، منعکس کرده، موجی از اعتراض زنان علیه تبعیض جنسیتی را به همراه داشته است. معترضان علیه سیاستهای استخدامی، دولت روحانی را دروغگو خطاب کردند.
بررسی دفترچهی آزمون استخدامی دولت نشان میدهد از میان ۲ هزار و ۸۰۰ نفر پذیرفته شوندگان آزمون، فقط 16سهمیه شغلی به زنان اختصاص دارد و ٢ هزار و ٢٨۴ سهمیهی شغلی به مردان و ۵٠٠ شغل نیز بهصورت مشترک به زنان و مردان داده میشود. (خبرگزاری هرانا 15 ارديبهشت 94)
یک کارشناس کارآفرین به خبرگزاری حکومتی ایسنا مهر 93 گفت: بر اساس اعلام مرکز آمار، بازار کار در حال حاضر دارای زنان جوان بیشتری است که فرزند کوچکی دارند و به همین دلیل ترجیح میدهند از کار کردن دست بکشند و یا فضای کار آنها را مجبور میکند که از اشتغال صرفنظر کنند. بدین ترتیب حجم خروجی بازار نسبت به گذشته بیشتر شده است.
چرا که زنان کارگر یا کارمند، با دستمزدی پایینتر از دستمزد مردان بهکار گرفته میشوند و قادر به پرداخت هزینهٴ مهدکودک نیستند. به همین دلیل مجبورند به کارهایی بپردازند که در خانه امکان انجام آن را داشته باشند. با این سیاست، زنان آرام آرام از محیط کار بیرونی به کنج خانهها رانده شده و به کارهایی مانند قالیبافی، سبزی خشک کنی یا کارهای مقاطعهکاری میپردازند که با انرژیگذاری بیشتری از جانب زنان، ولی با حداقل دستمزد و بدون بیمه و مزایا میباشد. بهطور مثال در شرایط فعلی دختران جوان تحصیلکرده در شهرستانها، مجبورند ۶ روز در هفته با حقوق ماهانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان کار کنند. این وضعیت، زنان تحت استثمار مضاعف قرار میدهد.
کانون شهروندی زنان با انتشار اطلاعیهیی، نرخ بیکاری در میان زنان را دو برابر مردان اعلام کرده و گسترش فقر در میان زنان کشور را مورد تأکید قرار داد. (سایت رادیو فرانسه ـ دوشنبه ۱۳ آوریل ۲۰۱۵)
به گزارش خبرگزاری مهر وابسته به وزارت اطلاعات رژیم، وحیده نگین مشاور وزیر کار رژیم گفت: ”زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور در توسعه اقتصادی – اجتماعی نقش دارند و با وجود قوانین و مقرارتی در اسناد بالادستی، مشاهده میشود که شرایط و فرصت استفاده از توانمندی بانوان فراهم نشده است. مشارکت اقتصادی زنان در ایران در حالی کمتر از نصف مردان است که در سال ۲۰۱۴ میلادی بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در دنیا، با ۷۶ درصد در اختیار سوئیس بود. زنان این کشور اگر چه کمترین میزان بیکاری را در دنیا دارند اما باز هم نسبت به مردان سوئیسی، ۱۰درصد مشارکت اقتصادی کمتر را نشان میدهند. در فنلاند این فاصله به کمترین حد خود در دنیا میرسد. یعنی ۳درصد اختلاف بین مشارکت اقتصادی زنان و مردان. نرخ مشارکت اقتصادی زنان فنلاندی ۷۴درصد و مردان ۷۷درصد است. در ایران هم این نرخ اگر چه در سال ۱۳۷۶ به ۱۷درصد میرسید اما این روزها حدود ۱۲.۷درصد اعلام شده است“. (سایت حکومتی خبرآنلاین ـ 940216)
2 ـ اخراج سیستماتیک زنان از چرخه تولید و بازار کار
رژیم به بهانه طرح صیانت از عفاف و حجاب زنان که اخیراً مطرح کرده است، زنان کارمند یا کارگر را از محیط ادارات و کارخانهها دولتی اخراج میکند.
با توجه به قانون تعدیل نیرو، کارفرمایانی که با کمبود نقدینگی و پایین آمدن ظرفیت تولید روبهرو هستند، اولین کسانی را که از چرخه تولید و کار اخراج میکنند، زنان هستند. بهخصوص که زنان، با قراردادهای موقت و حتی روزمزدی در کارخانه یا ادارات بهکار گرفته میشوند. که کارفرما را قادر میسازد که در زمان دلخواه آنها را اخراج کند.
بنا بر گزارشات آماری و رسمی رژیم، در فاصله تابستان ۱۳۹۲ تا تابستان ۱۳۹۳ بیش از ۵۵۳ هزار نفر از زنان از چرخه فعالیتهای اقتصادی خارج شدهاند.
وضعیت معیشتی خانوادههای کمدرآمد در بحران اقتصادی که گریبانگیر رژیم است، موجب شده زنان بیشتری سرپرست خانوار بشوند. بهطوریکه وضعیت ۷۰ درصد زنان شاغل، ’نامساعد’ است که بهاجبار جذب کارگاههای تولیدی پوشاک و سایر صنایعی میشوند که میانگین حقوقشان میان ۲۰۰ تا ۲۵۰هزار تومان و ساعتهای کاری آنها بیش از ۱۰ ساعت است. (دویچه وله فارسی 940212)
در این کارگاهها بهویژه در شرکتهای خصوصی، زنان از مزایای قانون کار از جمله حق اولاد محروماند و فقط به دستمزد پایه بسنده میکنند. (دویچه وله فارسی 940212)
3 ـ بهکارگیری زنان در کارهای نیمه وقت
لایحه کاهش ساعت کاری زنان شاغل بهمنظور بهاصطلاح حمایت از زنان شاغل در دولت دهم در 25تیر91 به تصویب رسید. (خبرگزاری حکومتی ایسناـ مهر93)
اگر چه در اکثر کشورها، تعداد زیادی از زنان بهصورت نیمه وقت کار میکنند، ولی در شرایط فعلی در رژیم آخوندی، که با بحرانهای اقتصادی مانند تورم و گرانی سرسامآور مواجه است، هزینه زندگی کمرشکن شده و زنان اجباراً با هر شرایطی مجبور به کار هستند.
محرومیت زنان بهخصوص زنان کارگر و سرپرست خانوار یک پدیده جدیدی نیست، بلکه سالهاست که بهدلیل ماهیت زنستیز دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، زنان از فرودستترین و بیپناهترین اقشار جامعه هستند و حاکمیت نیز بهراحتی مشکلات آنها را به دست فراموشی سپرده است.
اما بهرغم رفتار تحقیرآمیز و سرکوبگرانه رژیم علیه زنان، آنها شجاعانه از هر فرصتی استفاده کرده و علیه بیعدالتی و حاکمیت زنستیز آخوندی به اعتراض برخاستهاند و نشان دادند که تهدید جدی برای موجودیت رژیم جهل و جنایت آخوندی هستند.