728 x 90

تظاهرات معلمان در شهرهاى ايران,

ادعای مسخره ”حق اعتراض ”توسط روحانی؛ چرا؟

-

تظاهرات معلمان
تظاهرات معلمان
آخوند حسن روحانی روز دوشنبه 14اردیبهشت در مراسم به‌اصطلاح ”آیین نکوداشت مقام معلم“ ادعا کرد که حق اعتراض برای تمام قشرها و اصناف را به‌رسمیت می‌شناسد و همچنین مدعی شد که در مورد راهپیمایی کارگران با او مشورت کرده‌اند و او گفته است ”بیایند ما باید تحمل کنیم“.
در این سخنرانی او همچنین نسبت به حق اعتراض معلمین گفت ”نسبت به معلمین هم حق اعتراض را به‌رسمیت می‌شناسیم. ما می‌دانیم مشکل دارند و آنها هم می‌دانند که مشکل داریم».
واقعیت این است روحانی که سالها در مناصب مهم امنیتی در شورای عالی امنیت رژیم دستش در سرکوب از جمله سرکوب قیام سال 78 و به خاک و خون کشیدن دانشجویان در کوی دانشگاه تهران در کار بوده است، بیش از هرکس دیگری می‌داند که این حرفها چقدر مفت و پوشال است.
زیرا اولاً تا زمانی که درب این حاکمیت بر پاشنه حکومت مطلقه فقیه می‌چرخد صحبت از آزادی و به‌خصوص آزادی اجتماعات و اعتراضات حرف مفتی بیش نیست.
ثانیا به فرض محال اگر روزی درصد اندکی از این ادعاهای روحانی محقق شود، آن روز است که خشم فرو خفته سالیان تمامی اقشار مردم ایران از جمله معلمان و کارگران، فوران خواهد کرد و نظام ولایت با تمامی دسته‌بندیهای سیاسی آن را جارو خواهد کرد.
همین آخوند روحانی نیز اگر روزی نظام را در معرض اعتراضات اجتماعی و در معرض تهدید امنیتی ببیند، در سرکوب قیام و اعتراض مردم تردیدی نخواهد کرد، هم‌چنان که همراه با آخوند محمد خاتمی در سال 78 همین کار را با قیام‌کنندگان آن سال انجام داد.
ضمنا سخنان روحانی جنبه سوپاپ اطمینان برای جامعه‌ای دارد که مردم در آن تحت سرکوب و تحقیر و فشار سنگین اقتصادی هستند و آخوند روحانی نگران آن است که در اثر فشار بیشتر طغیان خشم مردم را به همراه داشته باشد و رژیم را به جایی که محتوم است که برود (سرنگونی)، ببرد.

روزنامه حکومتی اعتماد وابسته به باند رفسنجانی- روحانی 15اردیبهشت94 به‌روشنی واقعیت این نگرانی را باز می‌کند و می‌نویسد: در نظامهای بسته شیوه مذکور انقلاب است. چرا؟ زیرا نظام بسته، حق همه اقشار یا اکثریت مردم را زایل می‌کند بدون این‌که اجازه واکنش و درخواست از سوی مردم حق شناخته و مجاز شود. در چنین نظامی مردم کم کم به این نتیجه می‌رسند که فراتر از منافع فردی باید حقوق عامه و همه مردم را استیفا کنند و لذا به یکباره متوجه می‌شویم که همه اقشار در کنار یکدیگر و علیه حکومت متحد شده‌اند. شهری در کنار روستایی، زن در کنار مرد، پیر در کنار جوان، کارگر در کنار کارفرما، مزدبگیر در کنار کارکن مستقل، مذهبی در کنار غیرمذهبی و... مشابه همان اتفاقی که در انقلاب اسلامی خودمان رخ داد“.
واقعیت این است که در نظام ولایت‌فقیه این نظام نمی‌تواند حتی برای یک روز دست از سرکوب مردم بردارد، زیرا در چنین شرایطی همان‌طور که این روزنامه حامی دولت روحانی در مورد قیام بهمن سال 57 می‌نویسد به یکباره همه اقشار در کنار یکدیگر و علیه حکومت متحد می‌شوند و کار دست نظام می‌دهند. در این راستا است که یک رسانه وابسته به باند ولی‌فقیه ادعای آزادی اجتماعات آخوند روحانی را به سخره می‌گیرد و به بیانی می‌نویسد که گویا روحانی و رفسنجانی حالیشان نیست که اظهاراتشان خطرناک و برای نظام هزینه دارد: ”در روزهای اخیر وقتی تجمعات معلمان در برخی از شهر‌ها برگزار و حتی سفره خالی آنها در برابر مجلس شورای اسلامی یا دیگر مراکز دولتی پهن شد، تنها آبروی جمهوری اسلامی بود که به تاراج گذاشته شد و البته ذوق‌زدگی رسانه‌های بیگانه و القای فقر مردم ایران و حتی اهانت به مقام شریف معلمان در کشور که همه مردم ایران مدیون آنها هستند. چه کسی مسئولیت برخی شعارهایی را که در آنجا مطرح شد و هیچ ارتباطی هم با مسائل کارگری نداشت می‌پذیرد و به‌ویژه آن‌که اگر با هوشمندی نیروهای انتظامی کنترل نمی‌شد، می‌توانست در کنار نماز جمعه تهران به یک غائله تبدیل شود. برخی از فعالان سیاسی تلاش دارند خلأ پایگاه اجتماعی خود و تبدیل شدن شعارها به یک گفتمان مقبول در جامعه را از طریق میانبر و از این مسیر دنبال کنند. به این دوستان توصیه می‌شود یک بار نتیجه عملکرد طراحان شعارهای «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» و نافرمانی مدنی و... را در گذشته که حوادث تلخی را هم به‌دنبال داشت مرور کنند. با راه‌اندازی این‌گونه تحرکات، ممکن است اهداف مشخصی در آغاز مطرح باشد ولی تجربه نشان داده است که از ثمره آن مخالفان و معاندان بهره می‌برند. “ (جوان آنلاین 15اردیبهشت94)
بی مناسبت نیست که در رابطه با اظهارات آخوند حسن روحانی به قسمتی از سخنرانی رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی درسی و سومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران خطاب به سران نظام آخوندی اشاره شود آنجا که گفتند: ”تا آنجا که به ما برمی‌گردد گفته‌ایم و تکرار می‌کنیم که خواهشاً یک سانتیمتر حاکمیت قانون و یک قطره آزادی بیاور تا ببینی چه می‌شود، تا ببینیم که ریش و ریشه چه کسانی خواهد سوخت“.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/191a3449-6c1e-4ac8-8a53-fae277b05fb5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات