رفسنجانی بار دیگر ضمن دفاع از سیاست صدور تروریسم و ارتجاع نظام آخوندی در منطقه در جلسه مجمع تشخیص نظام آخوندی 22فروردین 94 علیه ائتلاف منطقهای موضعگیری کرد و حمله ائتلاف به رهبری عربستان سعودی به حوثیهای یمن را دامن زدن و اقدام ائتلاف را اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی و بسیار خطرناک و... نامید، و ابراز نگرانی کرد که” دشمنان سعی در القای شیعه هراسی در منطقه و بهویژه در یمن دارند“. (خبرگزاری ایرنا22فروردین94)
صرف نظر از همنوایی رفسنجانی با خامنهای در بحران یمن، تلاش فریبکارانه او این است که مداخله کشورهای ائتلاف دریمن را به ”شیعه هراسی“ تعبیر کند که گویا در یمن جنگ بین سنی و شیعه در جریان است و این ائتلاف است که یک جنگ فرقهای راه انداخته است.
البته کیست که نداند که باعث و بانی این جنگ گروه دستنشانده رژیم در این کشور بود که با کودتا علیه دولت قانونی یمن آتش جنگ و فتنه در این کشور را شعله ور ساخت.
دجالیت دیگر رفسنجانی و سایر سردمداران نظام این است وقتی یک گروه دستنشانده علیه دولت قانونی یک کشور کودتا میکند، سران نظام این اقدام گروه حوثی را جنگ یک گروه بهاصطلاح شیعه علیه اکثریت مردم این کشور قلمداد نمیکنند، بلکه آن را ”حرکت محرومین علیه ظلم“ مینامند. اما وقتی ائتلاف عربی و منطقهای علیه اقدام کودتاگرانه حوثیها و توسعه طلبی رژیم آخوندی در منطقه شکل میگیرد و وارد عمل میشود، سران نظام و از جمله رفسنجانی دجالگرانه و فریبکارانه این اقدام را شیعه هراسی می نامند.
واقعیت این است که مطرح کردن عناوینی نظیر ”شیعه هراسی“ و ”اسلام هراسی“بیانگر ترس و وحشت رژیم از ائتلاف عربی علیه توسعه طلبی رژیم در منطقه است. بهخصوص که نگران است دامنه این ائتلاف به سوریه و... بکشد و ضربه کاری را به رژیم در منطقه وارد سازد.
رفسنجانی در جایی دیگر از سخنانش در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید: ”این القای سوء و تحلیل کاملاً اشتباه و در راستای اهداف دشمنان اسلام است؛ زیرا مسائل یمن ریشهدار و دارای سوابق طولانی تاریخی است“.
اما رفسنجانی به طور واضح نمیگوید که مسائل ریشهدار و دارای سوابق طولانی تاریخی یمن چیست که رژیم را ناگزیر به مداخله توسعهطلبانه در بحران یمن کرده است.
تا آنجا که به مسائل تاریخی برمیگردد بعد از فروپاشی خلافت عثمانی و با اعلام استقلال یمن، بهرغم اینکه تنها حدود30 درصد جمعیت یمن زیدی بودند وحدود 70 درصد بقیه اهل سنت، اما از سال 1926 حکومت در دست امامان زیدی قرار داشت. علی عبدالله صالح نیز که وابسته به این جمعیت بود علیه حکومت امامان زیدی کودتا کرد و پس از اتحاد یمن شمالی و جنوبی، حاکم بلامنازع این کشور شد.
بنابراین، این رژیم آخوندی و دست نشاندگان آن در یمن هستند که میخواهند دجالانه به آنچه در جریان است مارک فرقهگرایی بزنند و وانمود کنند که این درگیری، جنگ بین شیعه و سنی است.
واقعیت این است که گروه حوثی به نیابت از رژیم آخوندی در یمن میجنگد و ائتلاف منطقهای مشخصاً تلاش دارد که از توسعه طلبی رژیم آخوندی در منطقه جلوگیری کند.
آخوند آملی لاریجانی نیز مقابله قدرتهای جهانی علیه توسعه طلبی رژیم در منطقه را به ”شیعه هراسی“ مصادره میکند و میگوید: ”شیعه هراسی بخشی از توطئه غرب برای تفرقه افکنی در جهان اسلام است“، و توسعه طلبی رژیم در منطقه را چنین توجیه میکند: ”کشورهای شیعه و جمهوری اسلامی ایران به همان مقدار که پشتیبان و خواهان کمک به حزبالله است به حماس نیز کمک میکنند چرا که هدف سربلندی و اقتدار اسلام و دفاع از هویت اسلامی در مقابل دشمنان است“. (خبرگزاری فارس5آذر93.
با این توجیه دجالگرانه است که جواد ظریف وزیرخارجه دولت آخوند حسن روحانی در ”همایش دیپلوماسی هستهیی“ به جبهه ضد رژیم در جهان و منطقه عنوان ”چند وجهی ایران هراسی، اسلام هراسی، و شیعه هراسی“ میدهد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 15آذر93)
واضح است که سردمداران نظام میخواهند به این وسیله انزوای همهجانبه خود در منطقه را با پوش دجالگرانه عباراتی از قبیل ایران هراسی، اسلام هراسی، شیعه هراسی بپوشانند. اما اکنون که دوره سوء استفاده رژیم از مذهب و... گذشته است و منافع رژیم سخت به خطر افتاده است، سران نظام از جمله هاشمی رفسنجانی دجالگرانه تلاش دارند ائتلاف گسترده منطقهای علیه رژیم و دخالتهایش در منطقه را با عناوین فریبکارانه تخطئه کنند.
اما واقعیت این است دوران دجالگری آخوندها به سرآمده و اکنون این رژیم است که باید تقاص 36سال صدور ارتجاع و تروریسم را به مردم ایران و منطقه پس بدهد“.
صرف نظر از همنوایی رفسنجانی با خامنهای در بحران یمن، تلاش فریبکارانه او این است که مداخله کشورهای ائتلاف دریمن را به ”شیعه هراسی“ تعبیر کند که گویا در یمن جنگ بین سنی و شیعه در جریان است و این ائتلاف است که یک جنگ فرقهای راه انداخته است.
البته کیست که نداند که باعث و بانی این جنگ گروه دستنشانده رژیم در این کشور بود که با کودتا علیه دولت قانونی یمن آتش جنگ و فتنه در این کشور را شعله ور ساخت.
دجالیت دیگر رفسنجانی و سایر سردمداران نظام این است وقتی یک گروه دستنشانده علیه دولت قانونی یک کشور کودتا میکند، سران نظام این اقدام گروه حوثی را جنگ یک گروه بهاصطلاح شیعه علیه اکثریت مردم این کشور قلمداد نمیکنند، بلکه آن را ”حرکت محرومین علیه ظلم“ مینامند. اما وقتی ائتلاف عربی و منطقهای علیه اقدام کودتاگرانه حوثیها و توسعه طلبی رژیم آخوندی در منطقه شکل میگیرد و وارد عمل میشود، سران نظام و از جمله رفسنجانی دجالگرانه و فریبکارانه این اقدام را شیعه هراسی می نامند.
واقعیت این است که مطرح کردن عناوینی نظیر ”شیعه هراسی“ و ”اسلام هراسی“بیانگر ترس و وحشت رژیم از ائتلاف عربی علیه توسعه طلبی رژیم در منطقه است. بهخصوص که نگران است دامنه این ائتلاف به سوریه و... بکشد و ضربه کاری را به رژیم در منطقه وارد سازد.
رفسنجانی در جایی دیگر از سخنانش در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید: ”این القای سوء و تحلیل کاملاً اشتباه و در راستای اهداف دشمنان اسلام است؛ زیرا مسائل یمن ریشهدار و دارای سوابق طولانی تاریخی است“.
اما رفسنجانی به طور واضح نمیگوید که مسائل ریشهدار و دارای سوابق طولانی تاریخی یمن چیست که رژیم را ناگزیر به مداخله توسعهطلبانه در بحران یمن کرده است.
تا آنجا که به مسائل تاریخی برمیگردد بعد از فروپاشی خلافت عثمانی و با اعلام استقلال یمن، بهرغم اینکه تنها حدود30 درصد جمعیت یمن زیدی بودند وحدود 70 درصد بقیه اهل سنت، اما از سال 1926 حکومت در دست امامان زیدی قرار داشت. علی عبدالله صالح نیز که وابسته به این جمعیت بود علیه حکومت امامان زیدی کودتا کرد و پس از اتحاد یمن شمالی و جنوبی، حاکم بلامنازع این کشور شد.
بنابراین، این رژیم آخوندی و دست نشاندگان آن در یمن هستند که میخواهند دجالانه به آنچه در جریان است مارک فرقهگرایی بزنند و وانمود کنند که این درگیری، جنگ بین شیعه و سنی است.
واقعیت این است که گروه حوثی به نیابت از رژیم آخوندی در یمن میجنگد و ائتلاف منطقهای مشخصاً تلاش دارد که از توسعه طلبی رژیم آخوندی در منطقه جلوگیری کند.
آخوند آملی لاریجانی نیز مقابله قدرتهای جهانی علیه توسعه طلبی رژیم در منطقه را به ”شیعه هراسی“ مصادره میکند و میگوید: ”شیعه هراسی بخشی از توطئه غرب برای تفرقه افکنی در جهان اسلام است“، و توسعه طلبی رژیم در منطقه را چنین توجیه میکند: ”کشورهای شیعه و جمهوری اسلامی ایران به همان مقدار که پشتیبان و خواهان کمک به حزبالله است به حماس نیز کمک میکنند چرا که هدف سربلندی و اقتدار اسلام و دفاع از هویت اسلامی در مقابل دشمنان است“. (خبرگزاری فارس5آذر93.
با این توجیه دجالگرانه است که جواد ظریف وزیرخارجه دولت آخوند حسن روحانی در ”همایش دیپلوماسی هستهیی“ به جبهه ضد رژیم در جهان و منطقه عنوان ”چند وجهی ایران هراسی، اسلام هراسی، و شیعه هراسی“ میدهد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 15آذر93)
واضح است که سردمداران نظام میخواهند به این وسیله انزوای همهجانبه خود در منطقه را با پوش دجالگرانه عباراتی از قبیل ایران هراسی، اسلام هراسی، شیعه هراسی بپوشانند. اما اکنون که دوره سوء استفاده رژیم از مذهب و... گذشته است و منافع رژیم سخت به خطر افتاده است، سران نظام از جمله هاشمی رفسنجانی دجالگرانه تلاش دارند ائتلاف گسترده منطقهای علیه رژیم و دخالتهایش در منطقه را با عناوین فریبکارانه تخطئه کنند.
اما واقعیت این است دوران دجالگری آخوندها به سرآمده و اکنون این رژیم است که باید تقاص 36سال صدور ارتجاع و تروریسم را به مردم ایران و منطقه پس بدهد“.