728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

بیاد پیشوای نهضت ضد استعماری دکتر محمد مصدق به‌مناسبت روز ملی شدن نفت - از میرزا رشید

-

دکتر محمد مصدق
دکتر محمد مصدق

امروز سرافرازی دی را هــنری نیست

می باید از امسال سخن راند، نه از پار

 
تاریخ ایران‌زمین مملو از ناگفته‌ها و نانوشته‌های بسیار است. ناگفته‌هایی که شاهد و گواه و بیانگر حقیقت زمان خود بوده‌اند. اسراری که در سینه‌ها ماند و کس آن رازها را نگشود. در خفقان و سرکوب و زور سرنیزه گاه زبانها را بریده و دهانها را می‌دوختند و گاه سینه‌های مالامال از درد و غم را در جستجوی مرهمی با خنجر زبان می‌شکافتند..

لب دوختنها و قلم شکستنها از سوی مستبدان جنایتکار که با تمام قوا و به ضرب خفقان انجام می‌دهند و رودرروی مردم می‌ایستند همه و همه برای حفظ موجودیت دیکتاتوریها است و البته که نتوانسته‌اند آیینه حقایق تاریخ را با زنگار دروغ و فریب و سانسور بپوشانند و کتمان کنند. ”حقیقت مشروعیت مقاومت در برابر دیکتاتوریها.. چه از نوع استبدادی شاهنشاهی و چه از نوع دیکتاتوری مذهبی آن (سلطنت مطلقه فقیه) “.

مصدق بزرگ در جاده تاریخ ایران به چنین مقاومتی امید بسته بود. به کسانی که در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود می‌گذرند و اهل سازش نیستند و یکدندگی به خرج می‌دهند.

محبوبیت و علاقه ملت ایران به دکتر محمد مصدق در دوران مبارزه ملی را دوست و دشمن اذعان دارند. او که اهل سازش و تسلیم نبود و با مقاومت خود در برابر استعمار انگلیس و سلطه روس و همچنین با ایستادگی در برابر کرهای ناهماهنگ دست‌نشانده‌های داخلی توانست که حق مشروع حاکمیت ملت ایران را در شورای امنیت به کرسی بنشاند.

مقاله حاضر یکی از آن ناگفته‌هاست که در زمان مصدق اجازه انتشار نیافت. در این مقاله به خوبی جایگاه دکتر محمد مصدق و ”لجاجت، پافشاری و یکدندگی“ او را بر سر همین حق ملت ایران می‌توان دید به‌رغم تمامی بهتانهای ناروا و اتهامات که در روزگار ما هم ادامه دارد، نمی‌توان منکر این حقیقت تاریخ ایران شد...

یک حقیقت تاریخی
البته این حقیقت تاریخی ربطی به دوستی و یا دشمنی با دکتر مصدق ندارد و این‌که کسی موافق یا مخالف با دکتر مصدق باشد کوچکترین تغییری در آن نمی‌دهد. این حقیقت مثل همه حقایق بزرگ تاریخی محکم و استوار برای خود ایستاده است و قائم به ذات است و دوست و دشمن و موافق و مخالف ناگزیر به تصدیق و تأیید آن هستند.

”.. این حقیقت تاریخی چیست؟ (خاطرات سرهنگ جلیل بزرگمهر عضو هیأت وکلای دکتر محمد مصدق)

هم محکمه‌ای که قبلاً دکتر مصدق را محاکمه کرد و هم دادگاه تجدیدنظر که از امروز شروع به‌کار می‌کند اساس کار خود را بر یک سلسله اتهامات قرار داده است... .. دکتر مصدق به نام و به واسطه ‌این اتهامات نیست که در ایران و در دنیا علم شده، تصویری که از دکتر مصدق در تاریخ می‌ماند تصویر این اتهامات نیست و حتی خارج از مرزهای ایران کسانی که نام دکتر مصدق را شنیده‌اند و تصویری از او در مغز خود دارند. اجزاء متشکله اصلی این تصویر، خطوطی است جز این اتهامات. این جبر تاریخ و جبر قوانین اجتماعی و روانشناسی است که اخبار آن از دست من و شما خارج است... ... وقتی اسم دکتر مصدق به میان می‌آید جوش و خروش و فریادهای پر اشتیاق ملتی به یاد می‌آید که پس از قرنها خمودگی و تیره روزی خون تازه‌یی در عروقش دمیده شده است. وقتی اسم دکتر مصدق به میان می‌آید چشم غم زده و مأیوس میلیونها آدمیزاد به یاد می‌آید که ناگهان پرتو امید و شادی از آن می‌جهد وقتی اسم دکتر مصدق به میان می‌آید ناله‌ای به گوش می‌رسد که تبدیل به نعره خشم می‌شود. وقتی اسم دکتر مصدق به میان می‌آید آبادان به یاد می‌آید. شورای امنیت به یاد می‌آید دیوان دادگستری لاهه به یاد می‌آید. ملت کوچکی به یاد می‌آید که در مقابل غولهای بین‌المللی قد علم می‌کند و صدای این ملت به یاد می‌آید که از ورای نعره کریه غولها به گوش مردم دنیا می‌رسد.

وقتی اسم دکترمصدق به میان می‌آید مردم ایران به یاد آرزوهای خفته خود می‌افتند که سالهای سال کوچکترین امیدی به وصول آنها نداشتند و ناگهان مشاهده کردند که به‌رغم توپ و تفنگ و کشتی و هواپیمایی که دشمن دارد باز هم مهمترین عامل مؤثر در نجات آنها اراده خود آنها و بیداری خود آنها و میزان فداکاری خود آنهاست.“

همه ستمگران و غارتگران و تجاوزگران که نیروی خلق را همواره به شرارت متهم کرده‌اند خواسته‌اند که همین حق پافشاری بر حق و حقوق را مخدوش کنند و فداکاری و اراده ملتها را نادیده بگیرند.

مصدق یک فرد نیست البته که دکتر مصدق کسی بوده است که در انجام خواسته‌های ملت ایران قد علم کرده است و این همان تصویری است که از مصدق مانده است. نام مصدق در آن دوران بیانگر دوران عزت و شرف ایرانی است که می‌توان در مقابل تمامی نشدنها ایستاد و مقاومت کرد. این یک رسم است. او آموزگار نسلی بوده که عزت و افتخار خود را در رزم بی‌امان و خستگی‌ناپذیر دیده و می‌تواند در برابر غولهای بین‌المللی سرخم نکند. همان نسل بی‌شماران که تداوم و استمرار آن مجاهدینی هستند که امروزه یکصد و بیست هزار آنها به‌خاطر مردم و آزادی ایران بر سر دار رفته‌اند. و بر سر شرافت انسانی خود ایستادگی کردند.

تاریخچه مقاومت مجاهدین در برابر خمینی و رژیمی که پس از سرقت انقلاب مردم ایران و با غصب حاکمیت مردم ایران بر اساس حاکمیت ولی‌فقیه پایه‌گذاری کرد، مبین حقانیت همین ایستادگی و مقاومت تمام‌عیار است. مقاومتی که پس از آزمودن تمامی راهها و کوره راههای مسالمت با رژیم ولایت‌فقیه شروع شد، مقاومتی که از مصدق کبیر گرفته تا به همین امروز خون فشان ادامه دارد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8a73934c-69a2-44c2-87a1-5e7c2533946b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات