دومینیک لوفور- نمایندهٴ مجلس ملی فرانسه

خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان نماینده، مسئولان سیاسی و خانمها و آقایان عزیز، من بهعنوان رئیس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک، بسیار خوشبختم که همه امروز در پاریس گردهم آمدهایم. موضوع این گردهمایی، بنیادگرایی و قشریگری مذهبی است که منشأ تروریسم بینالمللی است که اشکالش به سرعت تغییر میکند و بسیار خطرناک است ما در فرانسه و اروپا درگیر این تروریسم هستیم و باید اقدامات امنیتی، سیاسی و اجتماعی اتخاذ کنیم تا با این شکل از تروریسم مقابله کنیم.
آنچه که خطرناک است نهادینه کردن مذهب و مسائل مذهبی بهطور خاص اسلام توسط قدرتهای دولتی است. مسلمانان اولین قربانیان این امر هستند. حتی اگر رژیم ملاها تنها منشأ توسعهٴ این تروریسم گسترده با اشکال متفاوت نباشد ولی ما باید نقش حکومت مذهبی رژیم ملاهای ایران را در ظهور سی ساله این بینادگرایی مذهبی یادآور شویم. در نتیجه باید بهطور بسیار صریح و روشن نقش و مسئولیت کنونی حکومت ایران را زیر سؤال ببریم، زیرا رژیم ایران در سوریه و عراق مداخله و فعالیت میکند. سؤال این است که ما همگی بهصورت بینالمللی برای ریشهکن کردن این تروریسم چه باید بکنیم؟ پیام ما باید بسیار روشن باشد و خانم رئیسجمهور، ما پارلمانترها از شما حمایت میکنیم و باید یک موضع بسیار قاطع در برابر رژیم ایران داشته باشیم. این موضع دولت فرانسه است. موضع رئیسجمهور اولاند و وزیر امور خارجه، لوران فابیوس هم هست. ما در مورد مسألهٴ هستهیی از قاطعترین دولتهای غربی بودهایم. ما میدانیم که با توجه به شرایط، وسوسههایی هم برای سازش با رژیمی وجود دارد که نباید هیچ انتظاری از آن داشت. در نتیجه ما باید کاری کنیم که همهٴ رهبران ما، مسئولان دولتی امروز ما یک موضع فوقالعاده قاطع در برابر رژیم ایران در همهٴ مسائل بهخصوص مسألهٴ هستهیی که یک خطر است، داشته باشند. آنها باید در مورد حل وضعیت سوریه و عراق هم به نتیجه برسند. اما قبل از همه من به زنان و مردان سازمان مجاهدین خلق، مقاومتکنندگان ایرانی فکر میکنم که بیش از سی سال است که قربانی بنیادگرایی مذهبی بودهاند. همچنین به کسانی که در سوریه و عراق که اولین قربانیان تروریسم تحت لوای مذهب بودهاند فکر میکنم. تروریسمی که ما باید با آن بجنگیم. متشکرم.
دکتر آلخو ویدال کوادراس- رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت
آنچه که خطرناک است نهادینه کردن مذهب و مسائل مذهبی بهطور خاص اسلام توسط قدرتهای دولتی است. مسلمانان اولین قربانیان این امر هستند. حتی اگر رژیم ملاها تنها منشأ توسعهٴ این تروریسم گسترده با اشکال متفاوت نباشد ولی ما باید نقش حکومت مذهبی رژیم ملاهای ایران را در ظهور سی ساله این بینادگرایی مذهبی یادآور شویم. در نتیجه باید بهطور بسیار صریح و روشن نقش و مسئولیت کنونی حکومت ایران را زیر سؤال ببریم، زیرا رژیم ایران در سوریه و عراق مداخله و فعالیت میکند. سؤال این است که ما همگی بهصورت بینالمللی برای ریشهکن کردن این تروریسم چه باید بکنیم؟ پیام ما باید بسیار روشن باشد و خانم رئیسجمهور، ما پارلمانترها از شما حمایت میکنیم و باید یک موضع بسیار قاطع در برابر رژیم ایران داشته باشیم. این موضع دولت فرانسه است. موضع رئیسجمهور اولاند و وزیر امور خارجه، لوران فابیوس هم هست. ما در مورد مسألهٴ هستهیی از قاطعترین دولتهای غربی بودهایم. ما میدانیم که با توجه به شرایط، وسوسههایی هم برای سازش با رژیمی وجود دارد که نباید هیچ انتظاری از آن داشت. در نتیجه ما باید کاری کنیم که همهٴ رهبران ما، مسئولان دولتی امروز ما یک موضع فوقالعاده قاطع در برابر رژیم ایران در همهٴ مسائل بهخصوص مسألهٴ هستهیی که یک خطر است، داشته باشند. آنها باید در مورد حل وضعیت سوریه و عراق هم به نتیجه برسند. اما قبل از همه من به زنان و مردان سازمان مجاهدین خلق، مقاومتکنندگان ایرانی فکر میکنم که بیش از سی سال است که قربانی بنیادگرایی مذهبی بودهاند. همچنین به کسانی که در سوریه و عراق که اولین قربانیان تروریسم تحت لوای مذهب بودهاند فکر میکنم. تروریسمی که ما باید با آن بجنگیم. متشکرم.
دکتر آلخو ویدال کوادراس- رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت

خانم رئیسجمهور، خانم رجوی گرامی، دوستان عزیز، سلام به همهٴ شما. همواره مایهٴ مسرت من است که در فعالیتهای اپوزیسیون دموکراتیک ایران با حضور دوستان که همگی در تلاش برای آزادی در خاورمیانه هستند، شرکت کنم. در حالی که ما داریم به سالگرد انقلاب 1979 نزدیک میشویم، من در احساس خیانتی که اکثریت جامعه ایران حس میکند، شریک هستم. بسیاری از ایرانیان فداکاری بسیار کردهاند. نیروهای دموکراتیک مانند سازمان مجاهدین خلق ایران نقش اساسی در انقلاب داشتهاند، اما بهدلیل سرکوب خمینی اکثر نیروهای دموکراتیک اعدام یا زندانی شدهاند. مسعود رجوی، رهبر تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران در زمانی که شاه ایران را ترک کرد، بعد از هفت سال از زندان آزاد شد. اما خمینی و شبکهٴ ملاهای او با نوع دیگری از دیکتاتوری جایگزین شاه شدند. یک دیکتاتوری مذهبی که تبدیل به منشأ صدور بنیادگرایی اسلامی و مرتجعترین و خونریزترین دیکتاتوری شد که ما تأثیرات مرگبار آن را در جهان بعد از 36سال میبینیم. مدت کوتاهی بعد، خمینی برنامه خود را با تحمیل یک رژیم مذهبی و سرکوب اپوزیسیون شروع کرد. تنها سازمانی که باقی ماند سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تبدیل به چالش اصلی این رژیم شد. من میخواهم در مورد 7نکته دربارهٴ اپوزیسیون و سازمان مجاهدین خلق ایران صحبت کنم. نکته اول اینکه مجاهدین توانستند ماهیت بنیادگرایی اسلامی خمینی را افشا کنند و یک تفسیر مدرن و بردبار از اسلام ارائه دهند که امروز میتوان نماد آن را در خانم رئیسجمهور مریم رجوی دید. سازمان مجاهدین خلق ایران بنیادهای ایدئولوژیک و فرهنگی این رژیم را زیر علامت سؤال برد.
دومین نکته اینکه سازمان مجاهدین خلق ایران نیروی اصلی بود که توانست به 8سال جنگ بین ایران و عراق پایان دهد. خمینی قول داده بود تا به آخر به این جنگ مخرب ادامه بدهد و قصد داشت به عراق حمله کند و بعد به بیتالمقدس برود. لازم است یادآوری کنم که وقتی خمینی مجبور به پایان دادن به جنگ شد، اعتراف کرد که جام زهر نوشیده است. سومین نکته این است که زندانیان سیاسی در سراسر کشور در زندان مقاومت کردند و خمینی دست به یک کشتار 30هزار نفره در سال 1988 زد. این قتلعام با مخالفت علنی جانشین خمینی یعنی منتظری مواجه شد. این ضربه سختی برای رژیم بود و بعد خمینی منتظری را برکنار کرد.
چهارمین نکته اینکه سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران برنامه مخفی اتمی و فعالیتهای تروریستی رژیم ملاها را افشا کردند. بهخاطر این افشاگری بود که زنگ خطر برای جامعه بینالمللی به صدا درآمد.
پنجمین نکته، مقاومت ایران با رهبری خانم رجوی توانست یک جنبش مردمی در داخل و خارج ایران ایجاد کند. بهعنوان مثال گردهمایی سالانهٴ 100هزار نفره در پاریس در ماه ژوئن که از پنج قاره جهان آمده بودند.
ششمین نکته، خانم رجوی توانست یک کارزار وسیع به نفع مقاومت و آزادی مردم ایران را هدایت کند. کنفرانس امروز تنها یک نمونه است.
آخرین نکته، خانم رجوی یک برنامه مدرن و یک پلاتفرم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی برای ایران دموکراتیک آینده ارائه کرده است که میتواند با سیستمهای نهادینه شده قضایی کشورهای اتحادیه اروپا برابری کند.
این نه فقط به نفع مردم ایران، بلکه به نفع همهٴ ما در زمینه امنیت و صلح است. همانطور که گفته شد، این رژیم صلح و امنیت ما را به خطر میاندازد.
شورای ملی مقاومت ایران چندین بار اعلام کرده است که برنامه اتمی این رژیم بر علیه منافع ملی مردم ایران و همچنین تهدیدی برای امنیت جهانی است. ما باید بر اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، پایان غنیسازی اورانیوم و بازرسیهای سرزده اصرار بورزیم. ما نباید در برابر دیکتاتورها کوتاه بیاییم. ما باید در برابر دیکتاتورها قاطع باشیم. این تنها زبانی است که دیکتاتورها میفهمند. ما باید تحریمهای شدیدتری اعمال کنیم. ما باید پرونده نقض حقوقبشر رژیم ایران را به شورای امنیت مللمتحد بفرستیم تا اقدامات تنبیهی اتخاذ شود.
ما باید به مردم ایران و جنبش مقاومت سازمانیافته با رهبری خانم رجوی کمک کنیم که این دیکتاتوری را سرنگون کنند و مردم ایران آزادی و دموکراسی را در کشورشان ببینند. اجازه بدهید بگویم که در 14سالی که من در کنار اپوزیسیون دموکراتیک ایران بودهام، با تعداد زیادی از اعضای آنها آشنا شدم. در سال 2008 من بهعنوان نایبرئیس پارلمان اروپا تحت عنوان رئیس یک هیأت از پارلمانترها به اشرف رفتم. در آنجا ما با صدها عضو سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف گفتگو کردیم و ایستادگی و شهامت آنها را دریافتیم. میتوانم با اعتماد بگویم که به این نتیجه رسیدم که این جنبش، شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران، یک جنبش دموکراتیک و تنها تهدید واقعی برای رژیم ملاهاست. اعضا و هواداران آنها اثبات کردهاند که آمادهٴ همهٴ فداکاریها برای آزادی و دموکراسی در ایران هستند و این یک سرمایهٴ بسیار مهم برای مردم ایران است به همین دلیل است که ما باید از شورای ملی مقاومت حمایت کنیم. در سال 1861 آبراهام لینکلن در سخنرانی خود در کنگره آمریکا گفت ما نمیتوانیم تاریخ را دور بزنیم.
یک روز تاریخ هر یک از ما را بهخاطر نحوه برخوردمان در برابر دیکتاتوری مذهبی ایران مورد قضاوت قرار خواهد داد. من خوشحالم که همواره در طرف درست تاریخ قرار گرفتهام.
آلن درشویتز، برجستهترین وکیل پروندههای جنایی
دومین نکته اینکه سازمان مجاهدین خلق ایران نیروی اصلی بود که توانست به 8سال جنگ بین ایران و عراق پایان دهد. خمینی قول داده بود تا به آخر به این جنگ مخرب ادامه بدهد و قصد داشت به عراق حمله کند و بعد به بیتالمقدس برود. لازم است یادآوری کنم که وقتی خمینی مجبور به پایان دادن به جنگ شد، اعتراف کرد که جام زهر نوشیده است. سومین نکته این است که زندانیان سیاسی در سراسر کشور در زندان مقاومت کردند و خمینی دست به یک کشتار 30هزار نفره در سال 1988 زد. این قتلعام با مخالفت علنی جانشین خمینی یعنی منتظری مواجه شد. این ضربه سختی برای رژیم بود و بعد خمینی منتظری را برکنار کرد.
چهارمین نکته اینکه سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران برنامه مخفی اتمی و فعالیتهای تروریستی رژیم ملاها را افشا کردند. بهخاطر این افشاگری بود که زنگ خطر برای جامعه بینالمللی به صدا درآمد.
پنجمین نکته، مقاومت ایران با رهبری خانم رجوی توانست یک جنبش مردمی در داخل و خارج ایران ایجاد کند. بهعنوان مثال گردهمایی سالانهٴ 100هزار نفره در پاریس در ماه ژوئن که از پنج قاره جهان آمده بودند.
ششمین نکته، خانم رجوی توانست یک کارزار وسیع به نفع مقاومت و آزادی مردم ایران را هدایت کند. کنفرانس امروز تنها یک نمونه است.
آخرین نکته، خانم رجوی یک برنامه مدرن و یک پلاتفرم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی برای ایران دموکراتیک آینده ارائه کرده است که میتواند با سیستمهای نهادینه شده قضایی کشورهای اتحادیه اروپا برابری کند.
این نه فقط به نفع مردم ایران، بلکه به نفع همهٴ ما در زمینه امنیت و صلح است. همانطور که گفته شد، این رژیم صلح و امنیت ما را به خطر میاندازد.
شورای ملی مقاومت ایران چندین بار اعلام کرده است که برنامه اتمی این رژیم بر علیه منافع ملی مردم ایران و همچنین تهدیدی برای امنیت جهانی است. ما باید بر اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، پایان غنیسازی اورانیوم و بازرسیهای سرزده اصرار بورزیم. ما نباید در برابر دیکتاتورها کوتاه بیاییم. ما باید در برابر دیکتاتورها قاطع باشیم. این تنها زبانی است که دیکتاتورها میفهمند. ما باید تحریمهای شدیدتری اعمال کنیم. ما باید پرونده نقض حقوقبشر رژیم ایران را به شورای امنیت مللمتحد بفرستیم تا اقدامات تنبیهی اتخاذ شود.
ما باید به مردم ایران و جنبش مقاومت سازمانیافته با رهبری خانم رجوی کمک کنیم که این دیکتاتوری را سرنگون کنند و مردم ایران آزادی و دموکراسی را در کشورشان ببینند. اجازه بدهید بگویم که در 14سالی که من در کنار اپوزیسیون دموکراتیک ایران بودهام، با تعداد زیادی از اعضای آنها آشنا شدم. در سال 2008 من بهعنوان نایبرئیس پارلمان اروپا تحت عنوان رئیس یک هیأت از پارلمانترها به اشرف رفتم. در آنجا ما با صدها عضو سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف گفتگو کردیم و ایستادگی و شهامت آنها را دریافتیم. میتوانم با اعتماد بگویم که به این نتیجه رسیدم که این جنبش، شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران، یک جنبش دموکراتیک و تنها تهدید واقعی برای رژیم ملاهاست. اعضا و هواداران آنها اثبات کردهاند که آمادهٴ همهٴ فداکاریها برای آزادی و دموکراسی در ایران هستند و این یک سرمایهٴ بسیار مهم برای مردم ایران است به همین دلیل است که ما باید از شورای ملی مقاومت حمایت کنیم. در سال 1861 آبراهام لینکلن در سخنرانی خود در کنگره آمریکا گفت ما نمیتوانیم تاریخ را دور بزنیم.
یک روز تاریخ هر یک از ما را بهخاطر نحوه برخوردمان در برابر دیکتاتوری مذهبی ایران مورد قضاوت قرار خواهد داد. من خوشحالم که همواره در طرف درست تاریخ قرار گرفتهام.
آلن درشویتز، برجستهترین وکیل پروندههای جنایی

از شما بسیار متشکرم. وقتی که من امروز وارد شدم عکسهای این مردان جوان، زنان جوان را دیدم و به دوست عزیزم رودی جولیانی گفتم تصور کن که چه دنیای متفاوتی میبود اگر این افراد جوان بهجای دیکتاتورها که امروز دارند حکومت میکنند داشتند کشور را رهبری میکردند و اداره میکردند.
معاملهیی که روی میز است به موقعیت رژیم ایران بهعنوان صادرکننده اصلی تروریسم در جهان امروز همانطور که رودی جولیانی گفت، مشروعیت میدهد و صادرات تروریسمش به نقاط دور میرسد. به آرژانتین میرسد. کسی چه میداند که ایران چه نقشی در قتل نیسمن، دادستان شجاع که تلاش میکرد ارتباطات بین ایران و قتلهایی که در آرژانتین صورت گرفت را نشان دهد، داشته است؟ این صادرات تروریسم حد و مرزی نمیشناسد و تازهیین بدون سلاح اتمی است. چهارچوب قانون اساسی ما در ارتباط با سیاست خارجی بین کنگره و رئیسجمهور شکاف برداشته است و به این دلیل است که بسیار مهم است که رئیسجمهور به صداها گوش کند. به صدای دموکراتهای همحزبی خودش در سنا که دارند به او میگویند این یک معامله بد است، گوش کند. گوش کند به صدای اعضای برجستهٴ قبلی دولت نظیر افرادی مثل هنری کیسینجر و جرج شولتز. پرزیدنت میگوید نه نه من قیمومیت دارم. من بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شدم. آقای رئیسجمهور شما قیمومیت ندارید. شما بهعنوان رئیسجمهور 2سال پیش انتخاب شدید و کنگره در دست جمهوریخواهان بود. سپس دو سال بعد هر دو ارگان کنگره و سنا به دست جمهوریخواهان افتاد. قیمومیت برای یک دولت شقهشده است. قیمومیت برای چک و بالانس کردن است. قیمومیت این است که شما نمیتوانید با رژیم ایران معاملهیی بکنید اگر سنا و کنگره موافق نباشند وقتی امروز وارد اینجا شدم همچنان که داشتم به چهرهٴ مردان و زنان جوان و حتی کودکانی که بهسادگی بهخاطر اینکه دموکراسی، آزادی و برابری میخواستند، جان باختند، اشک به چشمانم آمد. ما در کشور آزادی و برابری و دموکراسی زندگی میکنیم و باید بفهمیم که جنایاتی که توسط ملاهای ایران انجام گرفته است جنایت علیه بشریت است. آنها بدتر از کسانی هستند که جنایت شارلی ابدو را انجام دادند. آنها بدتر از هر یک از این اعمال ویژه تروریستی هستند که انجام شده است. بنابراین امروز در اینجا من میخواهم بگویم ما مجاهد خلق هستیم. از شما بسیار متشکرم.
سناتور لویجی کومپانیا - عضو سنای ایتالیا

رئیسجمهور مریم رجوی، دوستان عزیز
داستان مقاومت ایران، همچنان که خانم پرزیدنت یادآوری کردند، از انقلاب ضدسلطنتی آغاز میشود، رژیم شاه یک رژیم سنگدل بود، اما بر اساس آنچه در تاریخ دیدیم، رژیم خمینی نشان داد که بیشتر از آن در قبال مردم ایران سنگدل کرده است.
در دسامبر 2014، یعنی ماه پایانی سال گذشته، مجمع عمومی سازمان مللمتحد بار دیگر رژیم مذهبی (حاکم بر) ایران را بهدلیل نقض سیستماتیک حقوقبشر محکوم کرد. اما مجمع عمومی سازمان ملل، همان است که هر سال رژیم ایران، معمولاً در سپتامبر در آن مدعی «حق هستهیی» «حق یهودستیزی» برای خودش میشود، همین ادعاها کافی است که بر مبنای آنها رژیم ایران را در جامعه جهانی نامشروع اعلام کنیم.
دوست فرانسوی ما «ایوبونه»، نارواییهایی را که در حق مقاومت ایران در اروپا انجام شده است یادآوری کرد. دوستان آمریکایی، من معتقدم که سخنرانی رئیسجمهور اوباما در قاهره در سال 2009، مشکلات زیادی را دامن زد. در آن سخنرانی در مسجد قاهره، الازهر، که به آن «واتیکان» اسلام هم گفته میشود، رئیسجمهور اوباما گفت، لازم است دیالوگ جدیدی با رژیم ایران شروع شود، فکر میکنم رئیسجمهور اوباما اشتباه کرد، چرا که او در همین سخنرانی با چند انتقاد از خود قابل توجه، یادآوری کرد که آمریکا در گذشته نسبت به مصدق ارزیابی اشتباهی داشته و برای او اعتبار لازم را قائل نبودهاند، و اینکه چقدر با سطحینگری ارگانهای سرکوبگر شاه را تقویت کردهاند. اگر کسی دلتنگی برای مصدق دارد، به هیچوجه نمیتواند به خمینی گرایان که مدعی «حق هستهیی» و «حق یهودستیزی» هستند، هیچ امتیازی بدهد یا در مقابل آنها کوتاه بیاید. با این سخنرانی فوقالذکر، رئیسجمهور اوباما در پیشگاه جامعه بینالمللی، بیش از حد برای رژیمی که مردم ایران را سرکوب میکند اعتبار قائل شد.
از همین زاویه سخنرانی رئیسجمهور مریم رجوی، یک یا دو هفته پیش در شورای اروپا، یعنی بعد از هفته وحشتناک «شارلی ابدو»، یک سخنرانی بسیار مهم بود و اگر غرب به آن توجه لازم را نکند، ضرر خواهد کرد، چون در آن حادثه، به یهودیان فقط بهدلیل اینکه یهودی بودند شلیک شد.
از زمانیکه خمینی قدرت را بهدست گرفت، مردم ایران چه چیزی بهدست آوردند؟ چه مصیبتها که از دست این رژیم کشیدند؟ ما فقط زمانی متوجه میشویم که بیاییم در چنین کنفرانسهایی در پاریس تا نسبت به مشکلات مردم ایران متحمل شدهاند مطلع شویم. و همچنین از مقاومت علیه ادولف هیتلر.
بهخصوص تأکید میکنم که اگر به این نکته سخنرانی خانم رجوی در شورای اروپا توجه کافی نشود، باز هم یک بحث مهم به حاشیه میافتد. یک هفته قبل از وقایع «شارلی ابدو»، پرزیدنت مصر، السیسی در مسجد قاهره، الازهر، به امام آنجا گفته بود که به این نوع تفسیرهای خشک از قرآن باید پایان داده شود؛ اگر این روال ادامه پیدا کند، تحت نام اسلام تنفرآور را اشاعه داده میشود و باعث میشود به اسلام با کلمه تروریسم اهانت شود. بنابراین اگر غرب بهدلیل محاسبات دیپلوماتیک یا نفتی، سخنرانی رئیسجمهور مریم رجوی را در شورای اروپا در 20ژانویه نادیده بگیرد، و همچنین سخنرانی ژنرال السیسی در اول ژانویه را نادیده بگیرد، بدترین اشتباه را مرتکب شده است؛ به همین دلیل بهنظر من حضور ما در چنین کنفرانسهایی در پاریس، برای اینکه غرب خودش را نزدیک و کنار مقاومت ایران بداند، خیلی مهم است.
با تشکر.
داستان مقاومت ایران، همچنان که خانم پرزیدنت یادآوری کردند، از انقلاب ضدسلطنتی آغاز میشود، رژیم شاه یک رژیم سنگدل بود، اما بر اساس آنچه در تاریخ دیدیم، رژیم خمینی نشان داد که بیشتر از آن در قبال مردم ایران سنگدل کرده است.
در دسامبر 2014، یعنی ماه پایانی سال گذشته، مجمع عمومی سازمان مللمتحد بار دیگر رژیم مذهبی (حاکم بر) ایران را بهدلیل نقض سیستماتیک حقوقبشر محکوم کرد. اما مجمع عمومی سازمان ملل، همان است که هر سال رژیم ایران، معمولاً در سپتامبر در آن مدعی «حق هستهیی» «حق یهودستیزی» برای خودش میشود، همین ادعاها کافی است که بر مبنای آنها رژیم ایران را در جامعه جهانی نامشروع اعلام کنیم.
دوست فرانسوی ما «ایوبونه»، نارواییهایی را که در حق مقاومت ایران در اروپا انجام شده است یادآوری کرد. دوستان آمریکایی، من معتقدم که سخنرانی رئیسجمهور اوباما در قاهره در سال 2009، مشکلات زیادی را دامن زد. در آن سخنرانی در مسجد قاهره، الازهر، که به آن «واتیکان» اسلام هم گفته میشود، رئیسجمهور اوباما گفت، لازم است دیالوگ جدیدی با رژیم ایران شروع شود، فکر میکنم رئیسجمهور اوباما اشتباه کرد، چرا که او در همین سخنرانی با چند انتقاد از خود قابل توجه، یادآوری کرد که آمریکا در گذشته نسبت به مصدق ارزیابی اشتباهی داشته و برای او اعتبار لازم را قائل نبودهاند، و اینکه چقدر با سطحینگری ارگانهای سرکوبگر شاه را تقویت کردهاند. اگر کسی دلتنگی برای مصدق دارد، به هیچوجه نمیتواند به خمینی گرایان که مدعی «حق هستهیی» و «حق یهودستیزی» هستند، هیچ امتیازی بدهد یا در مقابل آنها کوتاه بیاید. با این سخنرانی فوقالذکر، رئیسجمهور اوباما در پیشگاه جامعه بینالمللی، بیش از حد برای رژیمی که مردم ایران را سرکوب میکند اعتبار قائل شد.
از همین زاویه سخنرانی رئیسجمهور مریم رجوی، یک یا دو هفته پیش در شورای اروپا، یعنی بعد از هفته وحشتناک «شارلی ابدو»، یک سخنرانی بسیار مهم بود و اگر غرب به آن توجه لازم را نکند، ضرر خواهد کرد، چون در آن حادثه، به یهودیان فقط بهدلیل اینکه یهودی بودند شلیک شد.
از زمانیکه خمینی قدرت را بهدست گرفت، مردم ایران چه چیزی بهدست آوردند؟ چه مصیبتها که از دست این رژیم کشیدند؟ ما فقط زمانی متوجه میشویم که بیاییم در چنین کنفرانسهایی در پاریس تا نسبت به مشکلات مردم ایران متحمل شدهاند مطلع شویم. و همچنین از مقاومت علیه ادولف هیتلر.
بهخصوص تأکید میکنم که اگر به این نکته سخنرانی خانم رجوی در شورای اروپا توجه کافی نشود، باز هم یک بحث مهم به حاشیه میافتد. یک هفته قبل از وقایع «شارلی ابدو»، پرزیدنت مصر، السیسی در مسجد قاهره، الازهر، به امام آنجا گفته بود که به این نوع تفسیرهای خشک از قرآن باید پایان داده شود؛ اگر این روال ادامه پیدا کند، تحت نام اسلام تنفرآور را اشاعه داده میشود و باعث میشود به اسلام با کلمه تروریسم اهانت شود. بنابراین اگر غرب بهدلیل محاسبات دیپلوماتیک یا نفتی، سخنرانی رئیسجمهور مریم رجوی را در شورای اروپا در 20ژانویه نادیده بگیرد، و همچنین سخنرانی ژنرال السیسی در اول ژانویه را نادیده بگیرد، بدترین اشتباه را مرتکب شده است؛ به همین دلیل بهنظر من حضور ما در چنین کنفرانسهایی در پاریس، برای اینکه غرب خودش را نزدیک و کنار مقاومت ایران بداند، خیلی مهم است.
با تشکر.