مجاهد شهید موسی خیابانی دانشجوی دانشکدهٴ علوم دانشگاه تهران بود. در اواخر سال ۱۳۴۵ به عضویت مجاهدین درآمد. ایدئولوژی سازمان را زیر نظر بنیانگذار آن، محمد حنیفنژاد آموزش دید. در سال ۴۹ در مرکزیت یکی از شاخههای سازمان قرار گرفت. سال ۴۹ برای آموزشهای چریکی به فلسطین رفت. در مرداد ۵۰ به ایران بازگشت.
موسی در شهریور پنجاه در جریان ضربه ساواک به مجاهدین دستگیر شد. در اردیبهشت51 در بیدادگاه نظامی به اعدام محکوم شد. اما رژیم شاه تحت فشارها و موج اعتراضات گستردهیی که از واکنش افکار عمومی نسبت به اعدام مجاهدین صورت میگرفت، ناچار از اعدام او و چندتن دیگر از مجاهدان صرفنظر کرد.
موسی در شهریور پنجاه در جریان ضربه ساواک به مجاهدین دستگیر شد. در اردیبهشت51 در بیدادگاه نظامی به اعدام محکوم شد. اما رژیم شاه تحت فشارها و موج اعتراضات گستردهیی که از واکنش افکار عمومی نسبت به اعدام مجاهدین صورت میگرفت، ناچار از اعدام او و چندتن دیگر از مجاهدان صرفنظر کرد.
موسی خیابانی طی هفت سال فعالیت در زندان نقش بهسزایی در رشد تشکیلات و ارتقای اعضای مجاهدین ایفا کرد. در زندان، دژخیمان از سردار خیابانی خیلی میترسیدند. نمونهٴ اعلای صلابت بود. در برابر صلابت و قاطعیتش، دژخیمان کم میآوردند و به موضع ذلت میافتادند.
. موسی جزو آخرین دسته از زندانیان سیاسی بود که به همراه مسعود در دیماه 57 از زندان آزاد شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.. بالاخص هنگام ورود به زادگاهش مردم تبریز به گرمی از او استقبال کردند.
موسی خیابانی در بهمن ماه 57 در قیام مردم تبریز شرکت جست و قهرمانانه با نیروهای دیکتاتوری جنگید. در روزهای قیام تاریخی بهمن 57. سردار شهید آزادی موسی خیابانی به همراه برادران مجاهدش نقشی اصلی در تصرف پادگانهای نظامی رژیم منفور سلطنتی داشت.
در دوران مبازرات افشاگرانه سیاسی مجاهدین علیه رژیم خمینی، موسی خیابانی در مرکزیت سازمان عهدهدار مسئولیتهای سنگینی در پیشبرد مبارزهٴ رهایی بخش مردم ایران علیه ارتجاع شد. بهویژه پس از سی خرداد سال 60 و آغاز مقاومت مسلحانه، و پس از عزیمت مسعود به پاریس برای تشکیل جبهه سیاسی مقاومت، موسی فرماندهی عملیات درخشان مجاهدین را برعهده داشت.
شب نوزدهم بهمن سال 60 خمینی، چنین مجاهدان پاکبازی را که سراسر زندگی پربارش را در نبرد با دیکتاتوری شاه و شیخ گذرانده بود و وجودش را نثار آزادی مردم ایران نموده بود، به محاصره دژخیمان تا دندان مسلح خود درآورد.
موسی خود در نامهیی به مسعود تصمیمشان در مقطع 30خرداد60 را یادآوری کرده بود که: ما تا آخر در این راه خواهیم جنگید. و افزوده بود: «اگر ما یک عاشورا در پیش داشته باشیم و تمام سازمان را نیز فدا و قربانی کنیم نباید در روز موعود در انجام تعهداتی که در قبال خلق و انقلاب داریم درنگ و تردید کنیم».