در کتابهای لغت فارسی، هندی، عربی و اروپایی از دیرباز بسیار در مورد زاینده رود نوشتهاند. علامه دهخدا از جمله نوشته است: «زاینده رود معروف است و نام رود مشهور اصفهان است. (آنندراج). نام رودخانه اصفهان است و زنده رود هم همان است. (فرهنگ نظام). در مرآت البلدان آمده: زاینده رود که آن را زنده رود نیز گویند، از رودهای نامی دنیا است و اکابر علمای جغرافی آن را توصیف نموده چنانکه یاقوت در معجم البلدان و مراصد الاطلاع گوید: آب زاینده رود اعذب میاه عالم است. و ابن ملک درتقویم البلدان در ذکر انهار گوید: زنده رود نهر بزرگی است به دروازه اصفهان. فصحای عرب و عجم نظما و نثرا از اینرود مدح نمودهاند. مرتضی قلیخان بن نظام الدوله گوید:
سقی صفحتی زاینده رود کهامه
یلث باعلی منحناه جامها
و لازال دمعی نائیا عن قطارها
اذا شح یوما فی جداه غمامها
بنفسی شاط یثلج الصدر مائه
و ان طال مابین الضلوع اوامها
یبل اوارالقلب برد نمیره
و یضرم نارا لایبوخ ضرامها
تخال العذاری عقدها من حصانه
فیلمسه مهما یغیب نظامها.
معتمدالدوله در جام جم در ذیل احوال اصفهان گوید: زنده رود از جنب اصفهان میگذرد و از بند مروان گذشته در ریگ زار فرو میرود. حمدالله مستوفی در شرح انهار و عیون و آبار گوید: آب زنده رود از کوه زرد و جبال لر بزرگ، بحدود جوی سرد برمیخیزد و بر ولایت رودبار لرستان گذشته، در ولایت فیروزان و اصفهان و یزد و در ولایت روی دشتین در زمین گاوخانی منتهی میشود و طولش هفتاد فرسنگ میباشد و در شرح جبال نیز حمدالله گوید: کوه زرد در لرستان است. مولف گوید: این کوه معروف به زردکوه و در حدودی است از لرستان که نزدیک به نشیمن گاه طایفه بختیاری است و مخرج زاینده رود است. مجرای زاینده رود، در اغلب مواضع، زهاب و چشمه ها است که آب آنها مدد آبی است که خارج میشود از مخرج اصلی زنده رود».
سرچشمه زاینده رود
چشمههای جانان واقع در شمال خاوری زردکوه، جنوب روستای دیمه، نزدیک سرچشمه رود کارون و با سه کیلومتر فاصله از آن در زردکوه بختیاری (کوهرنگ) قرار دارد. آب رودخانه زاینده رود که از پیوستن چشمه ها و رودخانههای متعدد در تنگ گزی شکل میگیرد، قبل از رسیدن آب به دریاچه سد زاینده رود، 3 شاخه دیگر یعنی کاگونک، خیر سانک و پلاسکان یا اسکندری با پیوستن به این رودخانه به میزان آب آن میافزایند، اما بعد از دریاچه، جریان قابلتوجه دیگری به آن نمیپیوندد.
زاینده رود با جریان یافتن به سمت شرق و پیوستن رودهایی از قبیل رود خرسنک، قمشه رود، تیران رود، زرین رود، رود کرمان، وارد اصفهان میشود. در طول مسیر خود، شهرستانهای شهرکرد، زرین شهر، اصفهان و نایین در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان را آبیاری مینماید.
طول رودخانه با پیچ و خمهایش ۳۶۰ تا ۴۲۰ کیلومتر میباشد. پهنای رودخانه زاینده رود در ابتدای مسیر که نقاط کوهستانی است حدود ۱۰ تا ۲۰ متر میباشد اما با پیشروی به سمت اصفهان در دشت افزایش مییابد و بین ۱۰۰ تا 300متر تغییر میکند.
زاینده رود نهایتاً از جنوب نایین پس از عبور از روستای ورزنه و طی مسافت ۳۰۰ کیلومتر از سرچشمه خود به مرداب گاوخونی که در قسمت شرقی دهستان جرقویه علیا قرار گرفته است، میریزد.
در سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ (ه. ش) با حفر تونل کوهرنگ مقداری از آب سرچشمه کارون به زاینده رود برگردانده شد تا مانع خشکسالی آب زاینده رود به اراضی تحت کشت آن شوند. طول این تونل ۲۸۲۳ متر میباشد.
افزودن از سرچشمه کارون به زاینده رود یک رویای تاریخی:
معتمدالدوله در جام جم در ذیل احوال اصفهان گوید:
بارها سلاطین عظیم الشان ایران قصد کردند که آب کرند را از مجرای طبیعی برگردانند و داخل مجرای زاینده رود کنند که به جلگه اصفهان جاری شود و این نیت اگر وقوع مییافت هر آینه فوائد زیاد داشت.
از سلاطین صفویه، اول پادشاهی که به این خیال افتاد، شاه طهماسب بزرگ بود و او میخواست که کوه فاصله میانه سرچشمه زاینده رود و سرچشمه کرند را سوراخ و آب آن را مزید زاینده رود کند ولی بواسطه بعضی چشمههای آب که مجاور معدن گوگرد و در این کوه بود، عمله جات چند ذرعی که کار کردند، گوگرد اغلبی را هلاک کرد و از صرافت افتادند.
شاردن که در زمان شاه عباس ثانی به اصفهان سفر کرده نوشته که: شاه طهماسب مخارج گزافی برای انجام این مقصود نمود و جمعی کثیر هلاک شدند و بغرض خود نایل نگردید. بعد از شاه طهماسب شاه عباس بزرگ هم به این خیال افتاد و میخواست بعوض اینکه کوه را سواخ کند، از قله کوه تا دامنه، درهای تشکیل دهد و به این تدبیر آب جاری سازد ولی بهاندازه شاه طهماسب کار نکرد. چون در آن وقت معروف بود که در اثر برف، در این کوه زیاده از چهار
ماه نمیتوان کار کرد. شاه عباس منصرف گشت ولی شاه عباس ثانی ‚ خیال بزرگ اجداد خود را از دست نداد. اقور لوبیک که امیر دیوان و از رجال معتبر بود چون املاک زیاد در حوالی اصفهان داشت.
شاه را به این عمل تشویق میکرد. تدبیری که بهخاطر وی رسیده بود این بود که سدی در جلو چشمه آب کرند بسته شود که آب تا سطح مساوی مجرای زاینده رود بالا بیاید و بطرف اصفهان جاری شود. این نقشه پس از مخارج زیاد به نتیجه نرسید. بعدها محمد بیک صدراعظم، به ترغیب مهندس» شنه «فرانسوی بدین کار همت گماشت. بر طبق تدبیر او میبایست کوه را بشکافند، این تدبیر نیز عقیم ماند...
زاینده رود با جریان یافتن به سمت شرق و پیوستن رودهایی از قبیل رود خرسنک، قمشه رود، تیران رود، زرین رود، رود کرمان، وارد اصفهان میشود. در طول مسیر خود، شهرستانهای شهرکرد، زرین شهر، اصفهان و نایین در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان را آبیاری مینماید.
طول رودخانه با پیچ و خمهایش ۳۶۰ تا ۴۲۰ کیلومتر میباشد. پهنای رودخانه زاینده رود در ابتدای مسیر که نقاط کوهستانی است حدود ۱۰ تا ۲۰ متر میباشد اما با پیشروی به سمت اصفهان در دشت افزایش مییابد و بین ۱۰۰ تا 300متر تغییر میکند.
زاینده رود نهایتاً از جنوب نایین پس از عبور از روستای ورزنه و طی مسافت ۳۰۰ کیلومتر از سرچشمه خود به مرداب گاوخونی که در قسمت شرقی دهستان جرقویه علیا قرار گرفته است، میریزد.
در سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ (ه. ش) با حفر تونل کوهرنگ مقداری از آب سرچشمه کارون به زاینده رود برگردانده شد تا مانع خشکسالی آب زاینده رود به اراضی تحت کشت آن شوند. طول این تونل ۲۸۲۳ متر میباشد.
افزودن از سرچشمه کارون به زاینده رود یک رویای تاریخی:
معتمدالدوله در جام جم در ذیل احوال اصفهان گوید:
بارها سلاطین عظیم الشان ایران قصد کردند که آب کرند را از مجرای طبیعی برگردانند و داخل مجرای زاینده رود کنند که به جلگه اصفهان جاری شود و این نیت اگر وقوع مییافت هر آینه فوائد زیاد داشت.
از سلاطین صفویه، اول پادشاهی که به این خیال افتاد، شاه طهماسب بزرگ بود و او میخواست که کوه فاصله میانه سرچشمه زاینده رود و سرچشمه کرند را سوراخ و آب آن را مزید زاینده رود کند ولی بواسطه بعضی چشمههای آب که مجاور معدن گوگرد و در این کوه بود، عمله جات چند ذرعی که کار کردند، گوگرد اغلبی را هلاک کرد و از صرافت افتادند.
شاردن که در زمان شاه عباس ثانی به اصفهان سفر کرده نوشته که: شاه طهماسب مخارج گزافی برای انجام این مقصود نمود و جمعی کثیر هلاک شدند و بغرض خود نایل نگردید. بعد از شاه طهماسب شاه عباس بزرگ هم به این خیال افتاد و میخواست بعوض اینکه کوه را سواخ کند، از قله کوه تا دامنه، درهای تشکیل دهد و به این تدبیر آب جاری سازد ولی بهاندازه شاه طهماسب کار نکرد. چون در آن وقت معروف بود که در اثر برف، در این کوه زیاده از چهار
ماه نمیتوان کار کرد. شاه عباس منصرف گشت ولی شاه عباس ثانی ‚ خیال بزرگ اجداد خود را از دست نداد. اقور لوبیک که امیر دیوان و از رجال معتبر بود چون املاک زیاد در حوالی اصفهان داشت.
شاه را به این عمل تشویق میکرد. تدبیری که بهخاطر وی رسیده بود این بود که سدی در جلو چشمه آب کرند بسته شود که آب تا سطح مساوی مجرای زاینده رود بالا بیاید و بطرف اصفهان جاری شود. این نقشه پس از مخارج زیاد به نتیجه نرسید. بعدها محمد بیک صدراعظم، به ترغیب مهندس» شنه «فرانسوی بدین کار همت گماشت. بر طبق تدبیر او میبایست کوه را بشکافند، این تدبیر نیز عقیم ماند...
زاینده رود دیگر زنده رود نیست
زاینده رود که یکی از ارزشمندترین رودهای ایران با میانگین آب دهی شصت مترمکعب در ثانیه مهمترین رودخانهٴ فلات مرکزی ایران یا آبگیر باتلاق گاوخونی بود، امروز عملاً خشک شده است. بر خلاف نامش دیگر زنده رود نیست چرا که سیاستهای غلط و ضدمردمی نظام ولایتفقیه در بهرهبرداری از آب این رودخانه موجب خشکاندن این رودخانه شده است
عوامل خشک شدن زاینده رود:
صنایع آب بر یک عامل خشک شدن زاینده رود:
بهعنوان نمونه میزان بالایی از آب رودخانهٴ زاینده رود در ذوب آهن اصفهان مصرف میشود. که همزمان پسماندهای صنعتی آن نیز وارد آب رودخانه شده و باقیمانده آب را برای مصارف کشاورزی غیرقابل استفاده میکند. کارخانههای فولاد مبارکه و صنایع نظامی، پتروشیمی و هستهیی بخش عمدهای از آب زاینده رود را به خود اختصاص دادهاند.رژیم با حفر چند تونل در مسیر رودخانه زاینده رود مقداری از آب این رودخانه را تحت عنوان پروژه آبرسانی به یزد، کرمان، قم و کاشان برای مصارف سایتهای اتمی خود منحرف کرده است.
سدسازی عامل دیگر خشک شدن زاینده رود:
در نظام ولایتفقیه مدیریت منابع آبی، یا آبخیزداری جایگاهی ندارد. از همین رو روشهای سنتی آبخیزداری مثل حفرقنات برای حفظ و مدیریت آب در سفرههای زیرزمینی ترک شده و قنات ها همه خشک ویران شده و به جای آن به سد سازی روی آوردهاند. صنعتی که در بسیاری از مناطق خشک و گرم ایران قبل از ذخیرهٴ آب، خود یک عامل تبخیر و خشکاندن سفرههای زیر زمینی پایین دست رودخانهها شده است. تنها خاصیت سدسازی، سودهای کلان برای مجریان پروژه است. که مجریان هم کسی جز سپاه پاسداران نظام ولایتفقیه نیستند. و در پوش قرار موسوم به ضد خاتم الانبیاء، سودهای کلان پروژههای کلان ملی را به جیب میزنند.تا سال 1392 در مسیر زاینده رود 14 سد بزرگ ساخته و 6 سد در دست ساخت داشتند، و 11 سدبزرگ و یک سد کوچک هم در دست مطالعه. این در حالی بود که بستر رودخانه از استان چهارمحال و بختیاری تا تالاب گاوخونی خشک بود.
دزدی حقابه مردم از زاینده رود
در مسیر زاینده رود حقابه کشاورزان و مردم شهرها از دیر باز تعریف شده بود. در زمان شیخ بهایی با حفر کانالهایی که به «مادی» معروف شدند، آب زاینده رود بر اساس همین حقابه در مسیر خود بین محلات شهرها و زمینهای کشاورزی هدایت میشد. این روال کم و بیش تا برپایی نظام آخوندی ادامه داشت. اما در نظام ولایتفقیه تحت عنوان عمران و توسعه علاوه بر ایجاد صنایع آب بر بخش قابل توجهی از آب زاینده رود از سهم شهرها مصادره شد، بلکه سپاه سرکوبگر برای کسب سود بیشتر زمینهای مستعد ملی را در سطح گستردهیی تصاحب کرد و با انحراف مسیر آب زاینده رود به این زمینها، باغهای مختلف از جمله بادام ایجاد کرد. در حالی که مردم و بهخصوص کشاورزان این منطقه با بیآبی روبهرو بودند.و سرنوشت۸۰ درصد از باغات منطقه هم که از آب زاینده رود تغذیه میکردند پیشاپیش روشن است.
و این بهمثابه نابودی کشاورزی و نابودی زندگی کشاورزان اصفهان است.
ابعاد خسارتهای خشکی زاینده رود:
ابعاد و آثار خسارتهای ناشی از خشکی زاینده رود تنها در عرصه زیست بوم استانهای همجوار نیست، بلکه یک فاجعه در ابعاد کلان زیست محیط کشور محسوب میشود.آثار خشکی زاینده رود در کشاورزی و اقتصاد
«42 درصد از محصولات کشاورزی استان اصفهان و چارمحال و بختیاری در حوضه زاینده رود تولید میشود. 41 درصد از اشتغال بخش کشاورزی آن در کنار زایندهرود ایجاد شده است. 180هزار هکتار از اراضی کشاورزی از حوضه زایندهرود آبیاری میشوند و بسته شدن آب این رودخانه عملاً بهمعنای کاهش 35 درصدی دوباره محصولات کشاورزی و اضافه شدن میلیاردها تومان به خسارت چهار هزار و 600میلیارد تومانی وارد آمده به این بخش در چند سال اول بستن آب زاینده رود بوده است.
خسارتهای خشکی زاینده رود در محیط زیست
از بین رفتن آبزیان مسیر رودخانه زاینده رود.از بین رفتن سفرههای زیر زمینی آب که از زاینده رود مشروب میشدند
از بین رفتن تالاب گاوخونی
نشست زمین در دشتهای اصفهان و یزد و کرمان و خراسان جنوبی، در اثر خشکی سفرههای زیرزمینی.
بالارفتن سرعت پیش روی کویر به سوی اصفهان از سه تا 5 کیلومتر به حدود 15 کیلومتر در سال، و از بین رفتن زمینهای حاصلخیز با شنهای نمکسود.
آلودگی هوای منطقه در اثر افزایش ریزگردهای ناشی از نابودی تالاب گاوخونی و آبزیان ذرهبینی و تک یاختههای مفید.
پیشینه حقابه زاینده رود:
تقسیم آب زاینده رود مطابق طومار معروف شیخ بهایی بهشرح زیر بین بلوکات اصفهان تقسیم میشد: «آب رودخانه پس از عبور از کوههای فریدن و مشروب نمودن اراضی ساحلی و بلوک آیدغمش بین هفت بلوک مشروحه زیر از لحاظ زمان در طول مدت یکسال روی سه اصل زیر: 1- مختص یعنی آب زاینده رود از 15اردیبهشت تا آخر برج و از 15آذر تا آخر برج مخصوص به بلوک رود شتین است 2- مشترک یعنی آب زاینده رود از آخر اردیبهشت الی 6ماه بهطور مشترک در اختیار بلوک زیرین است 3- آزاد یعنی از آخر آذر ماه الی 15اردیبهشت ماه آب زاینده رود آزاد بوده و همه آبادیها میتوانند از آب آن استفاده نمایند. طبق طومار شیخ بهایی آب رودخانه به سی و سه سهم تقسیم میشود که بهوسیله آنها که از رودخانه زاینده رود منشعب شده و آنها را مادی مینامندمادیها آب را به قراء میرسانند:
بلوک لنجان 6 سهم.بلوک النجان 4 سهم.
بلوک ماربین 4 سهم.
بلوک جی 6 سهم.
بلوک کرارج 3 سهم.
بلوک رودشتن ویرا 10 سهم.
و این سی و سه سهم به 275 سهم و سیزده مادی تقسیم میگردد. شش سهم لنجان و آیدغمش بصد و سیزده سهم قسمت شده همین سهام دوباره به 357 سهم تقسیم میگردد. چهار سهم لنجان مابین
مادیها به ۴۷.۵ قسمت شده و مجدداً به ۳۱۵.۱۵ سهم تقسیم میشود. چهار سهم ماربین به 29 سهم و دوباره به 382 سهم قسمت میشود. شش سهم جی به 37 و مجدداً به 387 سهم تقسیم میشود و از
ده سهم رودشتین چهار سهم متعلق به براآن و شش سهم از رود دشت است چهار سهم براآن به 15 سهم و دوباره به 86 سهم قسمت شده است و شش سهم رودشتین به 24 مادی و بین قراء به 230 سهم
تقسیم میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10). رجوع به قاموس الاعلام ترکی: زنده رود‚ تاریخ گزیده چ لندن ص 105 و 542 و مجمل التواریخ گلستانه و تاریخ عالم آرای عباسی ص 544‚ 545، 837، 850، 949، 1111 و ترجمه بلدان و خلافت شرقی ص 242 و اسپهان ‚ اصفهان، پل الله وردی خان، پل جویی، پل جلفا، زرینه رود، زنده رود، زردکوه و ماربین و ونش و مادی شود».
پلهای تاریخی بر روی زاینده رود
در کتاب «الاصفهان» تألیف حاج میرزا سیدعلی جناب اصفهانی پلهای تاریخی شهر اصفهان به شرح زیر نوشته شده است:
1- پل زمان خان ‚ دارای دو دهنه برای عبور به کاشان و عراق.
2- پل کله ‚ که شش فرسخ پائینتر از پل زمان خان قرار دارد و برای عبور از اصفهان به چهارمحال است.
3- پل بابا محمود، هشت فرسخ پائینتر از پل کله واقع و برای عبور اهالی لنجان است.
4- پل فلاورجان ‚ این پل دو فرسخ با پل بابا محمود فاصله دارد.
5- پل ماربانان، فاصله این پل با پل فلاورجان چهار فرسخ است.
6- پل الله وردیخان معروف به سی و سه پل یا سی و سه چشمه ‚ این پل معبر جلفا است به شهر، و در اصفهان در جنوب شهر در منتهی الیه خیابان چهارباغ واقع گشته است.
7- پل جویی، این پل که قریب یکهزار ذرع با پل الله ورودیخان فاصله دارد، در میان عمارات سلطنتی صفویه واقع و معبر عمارت هفت دست و آینه خانه و عمارات سلطنتی بوده است. بر روی آن جویی از سنگ ساخته شده که آب را از آن جوی میبردند.
8- پل خواجو، این پل صد ذرع پایینتر از پل جویی و معبر قوافل شیراز است و از عجایب کارهای بنایان قدیم است.
9- پل شهرستان، یک فرسخ پس از پل خواجو.
10- پل چوم، یک فرسخ پس از پل شهرستان.
11- پل دشتی، یک فرسخ بعد از چوم ولی حالا در کنار رودخانه است.
12- پل ورزند.
آیا زاینده رود دوباره زنده رود خواهد شد؟
کارگزاران رژیم ولایتفقیه، خشکی زاینده رود را به خشکسالی نوبهای در اثر تغییرات آب و هوا و کاهش نزولات جوی نسبت میدهند. و میگویند تا حداقل سه دهه اول قرن بعدی خورشیدی (یعنی سال 1430) چشماندازی برای احیاء زاینده رود متصور نیست.اما کارشناسان و صاحبنظران مستقل بارها گفتهاند خشکی زاینده رود ربطی به خشکسالی و تغییرات آب و هوا ندارد. درست است که ایران در منطقه نیمه خشک قرار دارد، اما همین میزان منابع آبی و همین میزان بارندگی در صورت داشتن سیاست ملی و آینده نگر، در حفظ منابع آبی و مدیریت درست آبخیز داری نه تنها زاینده رود میتواند دوباره پر آب شود بلکه کارون هم زنده خواهد شد. حصول چنین چشماندازی بدون چتر سیاسی آن همانا نامتصور است، یعنی تا سرنگونی نظام فاسد ولایتفقیه منابع طبیعی که سرمایههای ملی و مایهٴ زندگی نسلهای آتی هستند، سرنوشتی جز خشکی و خشکسالی ندارند.