728 x 90

-

اصرار روحانی بر دوگانه‌گویی و بندبازی، چرا؟

-

آخوند روحانی
آخوند روحانی
شیخ حسن روحانی، دوشنبه شب (21مهر) در یک گفتگوی یک طرفه در تلویزیون رژیم به صحنه آمد و سقفهای جدیدی در جعل و دروغ و رقم سازی زد. در یک کلمه، روی احمدی‌نژاد را در دروغگویی بی‌دنده و ترمز سفید کرد.

در زمینه ارائهٴ آمارهای اقتصادی که چند روز پیش بانک مرکزی رژیم ارائه داده بود و از طرف مهره‌ها و کارشناسان خود رژیم از هر دو باند هو شد، از در اصرار درآمد و دوباره با وقاحت از همان آمار و ارقام ساختگی و مسخره دفاع کرد و مدعی شد که دولت او تورم را مهار کرده است و به‌طور بی‌سابقه‌یی در تاریخ، نرخ تورم را، طی یک سال 31درصد پایین آورده و طی یک سال معجزة تبدیل نرخ رشد منفی 6 و 8دهم درصد به نرخ رشد مثبت 4 و6دهم درصد را محقق نموده، نرخ بیکاری را به تک رقمی‌رسانده، خروج از رکود شروع شده و بیش از 430هزار شغل جدید ایجاد کرده و…

شیخک شیاد در توضیح این‌که چرا هیچ‌کدام از این تغییرات شگرف و مشعشعش را مردم در زندگی خود حس نمی‌کنند، با پشت هم‌اندازی آخوندی می‌گفت: «البته احساس مردم، به‌طور طبیعی یک کم با تأخیر انجام می‌گیرد». مشکل این‌جاست که مردم تغییر را کاملاً احساس می‌کنند، اما در عکس جهت ادعاهای آخوند روحانی! آنچه مردم با تمام وجود حس می‌کنند، خالی‌تر شدن سفره‌هایشان، فقر و محرومیت بیشتر، بیکاری بیشتر و فشارهای طاقت‌فرساتر اقتصادی است.

وقتی در مورد مسائل اقتصادی که مردم با پوست و گوشت خود روزانه آن را لمس می‌کنند، روحانی این چنین بی‌محابا دروغ می‌گوید، تکلیف سایر مسائلی که پشت پرده و در اتاقهای دربسته می‌گذرد پیشاپیش روشن است. مثلاً در مورد موضوع هسته‌یی، او ضمن تأکید بر «بازگشت‌ناپذیر» بودن موضوع هسته‌یی، در واقع بر ادامه مسیر زهرخوران تصریح می‌کرد، اما با دجالگری بسیجی رنگ کن و دروغگویی شگفت‌انگیزی چنین جلوه می‌داد که گویا در مذاکراتی که تا کنون صورت گرفته، طرفهای مذاکره، «حق مسلم» رژیم در زمینه غنی‌سازی، «تکنولوژی مدرن هسته‌ای»، سایت فردو، آب سنگین اراک و رفع کامل تحریمها و… را پذیرفته‌اند و در این زمینه اتفاق‌نظر وجود دارد! شیخک شیاد آن‌چنان در دروغهای خودش غرق است که فکر نمی‌کند کودن‌ترین بسیجها خواهد پرسید که اگر همهٴ این خواستهای از طرف قدرتهای آن طرف میز پذیرفته شده، پس چرا قرارداد نهایی را امضا نکردید و این همه مشکلات و خطرات را به‌جان خریدید. البته آخوند روحانی هرگز حاضر نمی‌شود به این سؤال پاسخ دهد. وقتی شبیه به‌همین سؤال مطرح شد که بالاخره این مسأله کی تمام می‌شود و توافقی که مدعی هستی، همه رویش اتفاق‌نظر دارند، کی امضا می‌شود، با دوگانه‌گویی سخیفی گفت: مذاکرات اتمی 12سال است جریان دارد و «یک معضل 12ساله را البته یک روزه و دو روزه و یک ماهه نمی‌شود حل کرد» اما در عین‌حال اظهار امیدواری می‌کرد که در این 40روز باقی مانده تا ضرب‌الاجل، «مسائل قابل حل وفصل نهایی است».

در مورد مسائل سیاسی، یا به عبارت بهتر تداوم و تشدید جو ارعاب و سرکوب، با زرنگی آخوندی، گناه پوچ بودن وعده‌های انتخاباتی خود را به گردن باند رقیب و مشخصاً ولی‌فقیه انداخت و با تأکید بر سرسپاری خود به ولی‌فقیه ارتجاع گفت: «دولت به تنهایی نمی‌تواند کار را تمام کند، اقتضائات حکومت این است که ما بتوانیم با اجماع نظر، با هماهنگی با قوای دیگر، با جلب نظر دیگران بتوانیم به نقطهٴ مطلوب برسیم».

در رابطه با جنگ و جدالهای درونی رژیم هم که اوجی دوباره پیدا کرده، باند ولی‌فقیه را فراخواند که قاعده‌ها بازی را رعایت کنند و گفت که نباید بگذاریم «آرایش خشم» به وجود بیاید و جای «آرایش تعاون و همدلی» را بگیرد.

روشن است که اظهارات روحانی، به‌رغم بندبازی و تلاش بسیار برای فعال نکردن تضادش با باند ولی‌فقیه و مسکوت گذاشتن بسیاری از مسائل حساس و بحرانی، نه تنها لعن باند رقیب، بلکه طعن همباندیهای خودش را به‌دنبال خواهد داشت. کما این‌که سرمقاله روزنامه حکومتی «وطن امروز» (22مهر) قاعده‌ها بازی را که روحانی از آن دم زده بود، ضمن تأکید بر این‌که تنها قاعدهٴ بازی در این نظام، سرسپاری مطلق به ولی‌فقیه است، نوشت: «در جمهوری اسلامی مسیری فرعی برای تقابل با احکام ولی‌فقیه وجود ندارد و حفر تونل انحرافی در چنین فضایی دودمان بر باد خواهد داد».

حالا می‌توان فهمید که چرا آخوند روحانی این همه بی‌آبرویی را به‌جان می‌خرد و بر تکرار دروغهای مضحکی که هیچ کودکی را هم نمی‌فریبد، اصرار می‌ورزد؟

آخر رژیم آخوندی در تمامیت خود، از یک سو مواجه است با امواج پیاپی بحرانهای اقتصادی اجتماعی که در حاکمیت استبداد قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه نه تنها چشم‌انداز حل بلکه حتی امکان کاهش هم ندارد، از سوی دیگر فاشیسم دینی حاکم با یک توفان منطقه‌یی بی‌سابقه و ائتلاف بین‌المللی مواجه است که رویارویی با رژیم و جبهه متحد آن را در تقدیر خود دارد، اما سهمگین‌تر از همه، تمامیت رژیم با مقاومت سازمان‌یافته پراقتداری مواجه است که در واقع همهٴ بحرانهای رژیم، یا ریشه در آن دارند، یا به‌خاطر وجود این مقاومت سرنگون‌کننده، سمت و سوی سرنگونی می‌یابند. به‌همین دلیل است که همهٴ آه و ناله‌های رژیم به همین تهدید اصلی ختم می‌شود.

در تازه‌ترین نمونه، تلویزیون رژیم در همان شبی که مصاحبه روحانی پخش می‌شد (21مهر) در یکی از برنامه‌های خود، ضمن سوز و گداز به‌خاطر افشاگری اتمی اخیر مجاهدین، صراحتاً به‌گرفتار شدن در تونل بی‌انتهای بحرانها، اذعان کرد و گفت: «(این) بحرانی سازمان‌یافته برای پیشبرد استراتژی ایران هراسی (است) که از دو دهه پیش کلید خورده و هنوز هم انتهایی برای آن متصور نیست».

روحانی در این تونل وحشت که «انتهایی برای آن متصور نیست»، در سال اول روی کارآمدن خود کوشید با وعده‌های پوشالی مفرّی برای خود بجوید، اما پس از یک سال که حربة وعده هم کارایی خود را از دست داده، جز توسل به دروغ و دغل و ضد و نقیض گویی و بلند شدن روی دست احمدی‌نژاد در این زمینه، چه چارهٴ دیگری دارد؟
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/65d3a4c7-c756-40a4-b2c4-cf8b40a27636"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات