728 x 90

-

سلسله اعترافهای روحانی در دانشگاه

-

سخنرانی آخوند روحانی در دانشگاه تهران
سخنرانی آخوند روحانی در دانشگاه تهران
آخوند حسن روحانی روز سه‌شنبه 15مهر، در میان اقدامات شدید امنیتی، برای شرکت در مراسمی تحت عنوان آغاز سال تحصیلی به دانشگاه تهران رفت تا شانس خودش را برای تکرار ژستهای رسوا و اظهارات فریبکارانه آزمایش کند. به‌گفته دانشجویان از صبح روز قبل، حتی کتابخانهٴ مرکزی دانشگاه تهران را، به‌منظور اعمال حداکثر کنترلهای امنیتی تعطیل کرده بودند، علاوه بر آن، از حضور حتی یک دانشجو غیر از افراد دست‌چین شده در سالن جلوگیری کردند و روحانی برای ترکیبی شامل تعدادی از پامنبریهای همیشگی خود که همراه او در همهٴ سخنرانی‌هایش حضور دارند و تعدادی از مأموران اطلاعاتی و امنیتی و لباس‌شخصیهایی که حتی ظاهرشان هم به دانشجو و دانشگاهی نمی‌خورد، سخنرانی کرد.

اظهارات روحانی در این جمع جالب، در یک کلمه، سلسله‌ای بود از اعترافهایی که رسوا کننده ژستهای توخالی خود او بود.

اولین اعتراف این بود که گفت این‌که جزء برنامه گذاشته نشده بود تا تشکلهای دانشجویی سخنان خود را بگویند مایهٴ تأسف من شد. به این ترتیب او سخنانش را با این اعتراف پیچیده شده در یک دجالگری سخیف آغاز کرد که حتی از دادن اجازهٴ حرف زدن به افراد دست چین شده در داخل سالن هم وحشت دارد.

به نظر می‌رسد که روحانی که از آنچه سال گذشته در دانشگاه به سرش آمد، درس گرفته بود؛ او سال گذشته با این توهم که می‌تواند با شعار اعتدال و وعده‌های توخالی دانشجویان را بفریبد، بی‌گدار به آب زده و هدف خشم و تنفر حتی همان افراد دست‌چین شده قرار گرفته بود، امسال محکم‌کاری کرده و از همان اول، هر گونه سخن گفتن دانشجویان را از برنامه حذف کرد، چون می‌دانست جز ابراز تنفر، چیزی از دانشجویان عایدش نخواهد شد.

این شیوه، اعترافی عملی بود به فروافتادن ماسک اعتدال از صورت شیخ فریبکار.

اعتراف دوم این بود که گفت سخنان متفاوت غیر از سخن مغرضانه است. به این ترتیب او در حالی که فریبکارانه ژست مجاز بودن سخنان «متفاوت» را گرفته بود اعتراف کرد که اگر کسی برخلاف مصالح نظام کلمه‌ای بگوید تحت عنوان مغرضانه به حسابش رسیدگی خواهد شد که به گفته او آن «بحث دیگری است»، یعنی سرکوب چنین افرادی امری مفروض است.

سومین اعتراف این بود که گفت اگر کسی خطا کرد نباید به او سختگیری کرد. منظورش این بود که هر کس سخنی بر خلاف مصالح نظام بگوید، مثلاً حرفی بزند که بوی آزادی از آن به مشام برسد، پیشاپیش مشخص است که خطاکار است اما باید به او لطف کرده، خیلی بر او سخت نگرفت و «ارشاد» ش کرد، باز هم البته به‌شرط این‌که میزان خطایش راه به «مغرض» بودن نبرده باشد.

چهارمین اعتراف آن جا آشکار شد که وقتی ژست آزادی نقدکردن توسط دانشجویان را می‌گرفت بلافاصله اضافه کرد «دانشگاه باشگاه سیاسی نیست». این عین حرف خامنه‌ای است که در ضرورت اعمال سرکوب و اخنتاق در دانشگاه گفته بود.

پنجمین اعتراف، کنار زدن پرده از روی دعاوی آزادی فعالیت در دانشگاه بود. روحانی گفت حضور دانشجو در مسائل سیاسی و اجتماعی فقط به این معنا نیست که راجع به سیاست خارجی یا سیاست داخلی اظهارنظر کند، برود راجع به محیط زیست اظهارنظر کند، راجع به شرایط آب و هوا حرف بزند، راجع به خشکسالی سخن بگوید، راجع به کم آبی یا بی‌آبی حرف بزند. به این ترتیب روشن کرد که منظورش از «آزادیهای آکادمیک» که از یک سال پیش ترجیع‌بند دجالگریهای او بوده چیست.

ششمین اعتراف که در رأس همهٴ اعترافهاست این بود که وقتی از تعامل با خارج و رفت و آمد استادان به خارج کشور دم می‌زد، گفت نترسید مشکل امنیتی به وجود نمی‌آید زیرا «لااقل این رئیس‌جمهور در امنیت ملی متخصص است اگر در چیز دیگری تخصص نداشته باشد».

از آنجا که در این مختصر، مجال کافی برای پرداختن به تمامی اعترافهای آخوند روحانی در سخنرانی 40دقیقه ایش نیست با تأکید بر اعترافی که روحانی در مورد تخصص اصلی خودش یعنی امنیت و اقدامات امنیتی کرد، جا دارد به‌این سؤال پاسخ بدهیم که علت این همه وحشت از دانشجویان و آن همه محکم‌کاری امنیتی چیست؟ علت این است که در یک سالی که از تکیه زدن روحانی بر منصب ریاست‌جمهوری نظام می‌گذرد نقاب اعتدال از چهره‌اش فرو افتاده و رسوایی او نه تنها در داخل کشور و دانشگاه بلکه بر سر چهار راههای جهان در جریان سفر به نیویورک نیز جار زده شده و چنین است که دیگر ظرفیت دریافت سیلی‌های بیشتر از دانشجویان را ندارد. سیلی‌هایی که در ضربات دریافتی در جریان سفر رسوای نیویورک ضرب می‌شود و حاصل آن در بن‌بستی ناگشودنی کنونی که او و ولی‌فقیهش در آن گرفتارند، اثر فرود آمدن پتکی سنگین را خواهد داشت. با این همه دانشجویانی که در پشت در سالن کمین کرده بودند با گرفتن پلاکاردهایی جلو روی آخوند روحانی و شعارهایی که سردادند، شیخ اعتدال را از آن چه وحشت داشت بی‌نصیب نگذاشتند. روی یکی از این پلاکاردها آن‌چنان که روزنامه حکومتی سیاست روز درج کرده نوشته شده بود: «دانشگاه پادگان نیست، آقای رئیس‌جمهور».

پایان.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2817bfac-c449-49e6-b969-b84b563c658e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات