آنچه روزنامههای حکومتی در مورد سفر رئیسجمهور ارتجاع به نیویورک، نوشتهاند، در واقع اعلام شکست همه جانبهٴ آن است. اعتراف به رسوایی و انزوای همهجانبه و بینالمللی نظام به زانو درآمده آخوندی توسط روزنامهها هر دو باند رژیم است. اگر سال گذشته آخوند روحانی وقتی پایش به فرودگاه مهرآباد رسید هدف لنگه کفشهای باندرقیب قرار گرفت امسال در حالیکه هنوز از نیویورک حرکت نکرده است، لنگه کفشهای بسا بزرگتری توسط روزنامههای حکومتی حوالة او شده است.
شاید تنها مرور برخی از عناوین روزنامههای شنبه 5مهر برای گرفتن یک تصویر اولیه کافی باشد:
پاسدار شریعتمداری درکیهان خامنهای خون شدن دل نظام ولایت بهخاطر شکست در این سفر را با این جمله در عنوان یادداشت روز به نمایش گذاشته است: «موج خون در دل لعل». همین روزنامه در عنوان دیگری سکة یک پول شدن نظام در انظار بینالمللی را چنین توصیف کرده است: «وقتی انگلیس خبیث سازشطلبان را سکة یک پول کرد». البته این روزنامه بر بیآبرویی باند رفسنجانی- روحانی انگشت گذاشته اما روشن است که آنچه بر سر چهار راه دنیا سکة یک پول شده کسی است که رسماً رئیسجمهور نظام آخوندی است. خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس غیظ رژیم آخوندی را در این عنوان نشان داده است: «چشم پوشی اصلاحطلبان از گستاخی دیوید کامرون» این بلندگوی پاسداران به ظاهر باند رقیب را مورد حمله قرار داده اما روشن است که طرف این گستاخی طبعاً فقط روحانی نیست، بلکه تمامیت نظام ولایت است.
روزنامه حکومتی اعتماد وابسته به باند رفسنجانی –روحانی در یکی از عنوانهایش اعترافی را به ثبت داده که از جهتی مهمتر از حملات باندهای رقیب علیه روحانی است. نوشته است: «واکنشها به نطق نخستوزیر انگلستان سخنرانی روحانی را به محاق برد». در این عنوان یک اعتراف مهم وجود دارد، اینکه اظهارات آخوند روحانی در مجمع عمومی چنان فضیحتبار بوده که مورد بیاعتنایی رسانهها و محافل سیاسی جهان قرار گرفته و «بهمحاق» رفته است. این روزنامه باند رفسنجانی افزوده است: «اظهارات نخستوزیر انگلیس آنقدرتند بود که باعث شد نگاهها حتی از سخنرانی حسن روحانی هم به سمت سخنرانی دیوید کامرون تغییر کند».
اینگونه اظهارات که بیانگر شکست سفر روحانی و انزوای بیش از پیش رژیم آخوندی است، در رسانههای حکومتی بسیار است، اما به مصداق مشت نمونهٴ خروار، نقل همین چند عنوان برای نتیجهگیری کافی است. اگر وجوه مشترک همهٴ این خبرها و موضعگیریها را کنار هم قرار دهیم متوجه میشویم که سفر رئیسجمهور ارتجاع در سه زمینه شکست جدی خورده است:
1- سخنرانی او که قرار بود «چهره جدید» ی به دنیا معرفی کند با همه فضاحت ها و تناقضها و تعبیرهای ابلهانهاش ثابت کرد که آخوند روحانی شیادی از جنس همان آخوندهای جنایتکاری است که نظام ولایت را تشکیل دادهاند، و یک بار دیگر ثابت شد که افعی هرگز کبوتر نمیزاید.
2-بزرگترین دستاورد این سفر که ملاقات با نخستوزیر انگلستان پس از سالها نداشتن رابطه در چنین سطحی با رژیم آخوندی بود، به بزرگترین توسری به نظام ولایت و رئیسجمهورش تبدیل شد.
3- اظهارات لوران فابیوس وزير خارجه فرانسه مبنی بر لغو دیدارهایی که قرار بود در سطح وزیران خارجه برای گفتگو پیرامون مسائل هستهیی تشکیل شود یک ضربه دیگر به آخوند روحانی و خامنهای و تمامیت نظام بود. لوران فابیوس بهنمایندگی از 5+1 و در واقع جامعه جهانی گواهی داد که این رژیم در گفتگوهای اتمی تا اینجا شکست خورده است. شکستی ثبت آن در پرونده رژیم، میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای نظام ولایت در بر داشته باشد.
اکنون سؤال این است که چرا برخلاف همهٴ برنامهریزیها و محاسبات و پیشبینیهای رژیم آخوندی این سفر با چنین شکستی مواجه شد؟
پاسخ این است که عامل شکست فضاحتبار این سفر بهرغم همه تمهیداتش، بنبستهای همهجانبه و قرار داشتن رژیم و ولیفقیهاش بر سر دوراهی «مرگ» یا خودکشی از ترس مرگ است. شکستی که تا روز سرنگونی رژیم آخوندی در هر صحنهای تکرار خواهد شد.
شاید تنها مرور برخی از عناوین روزنامههای شنبه 5مهر برای گرفتن یک تصویر اولیه کافی باشد:
پاسدار شریعتمداری درکیهان خامنهای خون شدن دل نظام ولایت بهخاطر شکست در این سفر را با این جمله در عنوان یادداشت روز به نمایش گذاشته است: «موج خون در دل لعل». همین روزنامه در عنوان دیگری سکة یک پول شدن نظام در انظار بینالمللی را چنین توصیف کرده است: «وقتی انگلیس خبیث سازشطلبان را سکة یک پول کرد». البته این روزنامه بر بیآبرویی باند رفسنجانی- روحانی انگشت گذاشته اما روشن است که آنچه بر سر چهار راه دنیا سکة یک پول شده کسی است که رسماً رئیسجمهور نظام آخوندی است. خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس غیظ رژیم آخوندی را در این عنوان نشان داده است: «چشم پوشی اصلاحطلبان از گستاخی دیوید کامرون» این بلندگوی پاسداران به ظاهر باند رقیب را مورد حمله قرار داده اما روشن است که طرف این گستاخی طبعاً فقط روحانی نیست، بلکه تمامیت نظام ولایت است.
روزنامه حکومتی اعتماد وابسته به باند رفسنجانی –روحانی در یکی از عنوانهایش اعترافی را به ثبت داده که از جهتی مهمتر از حملات باندهای رقیب علیه روحانی است. نوشته است: «واکنشها به نطق نخستوزیر انگلستان سخنرانی روحانی را به محاق برد». در این عنوان یک اعتراف مهم وجود دارد، اینکه اظهارات آخوند روحانی در مجمع عمومی چنان فضیحتبار بوده که مورد بیاعتنایی رسانهها و محافل سیاسی جهان قرار گرفته و «بهمحاق» رفته است. این روزنامه باند رفسنجانی افزوده است: «اظهارات نخستوزیر انگلیس آنقدرتند بود که باعث شد نگاهها حتی از سخنرانی حسن روحانی هم به سمت سخنرانی دیوید کامرون تغییر کند».
اینگونه اظهارات که بیانگر شکست سفر روحانی و انزوای بیش از پیش رژیم آخوندی است، در رسانههای حکومتی بسیار است، اما به مصداق مشت نمونهٴ خروار، نقل همین چند عنوان برای نتیجهگیری کافی است. اگر وجوه مشترک همهٴ این خبرها و موضعگیریها را کنار هم قرار دهیم متوجه میشویم که سفر رئیسجمهور ارتجاع در سه زمینه شکست جدی خورده است:
1- سخنرانی او که قرار بود «چهره جدید» ی به دنیا معرفی کند با همه فضاحت ها و تناقضها و تعبیرهای ابلهانهاش ثابت کرد که آخوند روحانی شیادی از جنس همان آخوندهای جنایتکاری است که نظام ولایت را تشکیل دادهاند، و یک بار دیگر ثابت شد که افعی هرگز کبوتر نمیزاید.
2-بزرگترین دستاورد این سفر که ملاقات با نخستوزیر انگلستان پس از سالها نداشتن رابطه در چنین سطحی با رژیم آخوندی بود، به بزرگترین توسری به نظام ولایت و رئیسجمهورش تبدیل شد.
3- اظهارات لوران فابیوس وزير خارجه فرانسه مبنی بر لغو دیدارهایی که قرار بود در سطح وزیران خارجه برای گفتگو پیرامون مسائل هستهیی تشکیل شود یک ضربه دیگر به آخوند روحانی و خامنهای و تمامیت نظام بود. لوران فابیوس بهنمایندگی از 5+1 و در واقع جامعه جهانی گواهی داد که این رژیم در گفتگوهای اتمی تا اینجا شکست خورده است. شکستی ثبت آن در پرونده رژیم، میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای نظام ولایت در بر داشته باشد.
اکنون سؤال این است که چرا برخلاف همهٴ برنامهریزیها و محاسبات و پیشبینیهای رژیم آخوندی این سفر با چنین شکستی مواجه شد؟
پاسخ این است که عامل شکست فضاحتبار این سفر بهرغم همه تمهیداتش، بنبستهای همهجانبه و قرار داشتن رژیم و ولیفقیهاش بر سر دوراهی «مرگ» یا خودکشی از ترس مرگ است. شکستی که تا روز سرنگونی رژیم آخوندی در هر صحنهای تکرار خواهد شد.