728 x 90

-

سقف جدیدی در اعدامهای فجیع عقیدتی

-

محسن امیر اصلانی
محسن امیر اصلانی
اذیت و آزار، زندانی کردن، تحت تعقیب قرار دادن، محروم کردن از حقوق اجتماعی و فردی و حتی اعدام، صرفاً به جرم ایدئولوژی و اندیشه‌یی متفاوت از تفکر حکومتی، امری شناخته شده و رایج در استبداد مطلقه ولایت‌فقیه است؛ اما همین رژیم ضدبشری که‌گویی عهد بسته که رکوردهای جدیدی در جنایت و شقاوت به جا بگذارد، روز چهارشنبهٴ گذشته سقف جدیدی در اعدام عقیدتی زد.

در خبرها آمده بود که رژیم دژخیمان، آقای امیر اصلانی 37ساله، متأهل و دارای فرزند را که از 8سال پیش در زندان به‌سر می‌برد، در گوهردشت اعدام کرده است. اما سقف جدید، اتهاماتی است که رسماً برای وی عنوان شده است: «بدعت در اصول و فروع دین اسلام و تفسیر جدید از قرآن».

بر اساس گزارشهای منتشر شده و توضیحات اطرافیان، محسن امیر اصلانی زنجانی، روانشناس بود و چون فردی مذهبی بود، مراجعانش را با تفاسیر قرآن و احکام دینی مورد مشاوره قرار می‌داد و به همین دلیل هم بسیار محبوبیت داشت.

از جمله وی تفسیر سوره یونس ارائه می‌کرد و همین، بهانه شد تا قاضی اتهام ”توهین به حضرت یونس“ را متوجه او سازد و در نهایت حکم اعدامش را صادر کند.

گزارشها و توضیحات بیشتر، ابعاد بیشتری از جنایت نهادینه شده‌یی را که تحت عنوان قضا و قانون در فاشیسم دینی حاکم جریان دارد، به نمایش می‌گذارد؛ از جمله این‌که امیر اصلانی در دادگاه اول به 4سال زندان محکوم می‌شود و این حکم در دادگاه دوم، به 2سال و 4ماه تخفیف پیدا می‌کند، اما سرانجام با پرونده سازیهای بیشتر، دژخیم قاضی صلواتی او را به اعدام محکوم می‌کند. اما پیش از آن وی را با شگرد معمول و به‌غایت ضدانسانی رایج، بارها برای اعدام پای چوبهٴ دار برده و بازگردانده بودند تا این‌که آخرین بار حکم اعدام او با تأیید سردژخیم قوه قضاییه آخوند صادق لاریجانی، به مرحله اجرا گذاشتند.

با توجه به نمونه‌های مشابه می‌توان حدس زد که این فشارها، 8سال نگه‌داشتن در زندان که بیش از 5سال و نیم آن بدون حکم بوده، نگه‌داشتن طولانی‌مدت در زیر حکم اعدام و بردن تا زیر چوبهٴ دار و برگرداندنش، از شیوه‌های شناخته شده رژیم برای در هم شکستن زندانی و به تسلیم و ذلت واداشتن او می‌باشد.

جالب توجه است که یکی از شیوه‌های رایج رژیم برای بی‌آبرو کردن قربانیانش، نسبت دادن اتهامات اخلاقی، آلودگی به مواد مخدر و امثالهم است، اما در این مورد، حداقل تا کنون از این اتهامات خبری نبوده و حتی رئیس کل دادگستری رژیم در استان تهران، وجود این قبیل اتهامات در مورد محسن امیر اصلانی را منتفی دانسته بود.

به این ترتیب به نظر می‌رسد که دیکتاتوری ولایت‌فقیه در حضیض ضعف و درهم‌شکستگی خواسته است با این اعدام، این پیام را به همگان برساند که «مرگ بر اصل ولایت‌فقیه» صرفاً یک شعار نیست و هر کس که «اعتقاد قلبی و التزام عملی» به ولایت‌فقیه نداشته باشد، باید منتظر مرگ و اعدام باشد.

نکته دیگر این‌که حتی پس از اعدام، رژیم از اذیت و آزار خانوادهٴ امیر اصلانی هم دست برنمی‌دارد و با سر دواندن و پاسخهای ضد و نقیض از تحویل جسد قربانی به خانواده‌اش طفره می‌رود.

البته در این دیکتاتوری فاشیستی و ضدبشری و بر اساس قانون نانوشته‌یی که عموم مردم ایران از آن خبر دارند، دامنهٴ شکنجه و آزار، تنها به خود فرد محدود نمی‌شود و خانواده و نزدیکان او را هم در برمی‌گیرد، از گروگان‌گیری اعضای خانواده، برای آن که فرد مورد تعقیب خودش را معرفی کند، تا شکنجه اعضای خانواده و حتی کودکان خردسال و شیرخوار جلو چشم زندانی، برای به تسلیم واداشتن او و حتی اعدام نزدیکان و اعضای خانواده، صرفاً به‌منظور انتقامجویی؛ یکی از آخرین و رسوا‌ترین نمونهٴ این شیوه به‌غایت رذیلانه و ضدانسانی، اعدام 16 زندانی سیاسی از هموطنان بلوچ در آبان ماه سال گذشته به تلافی حمله و هلاکت شماری از پاسداران رژیم در بلوچستان بود که این را مقام قضایی رژیم رسماً هم اعلام کرد.

اکنون که جنایتها و آدمکشی‌های گروه جنایتکار داعش، مردم همهٴ دنیا را به‌حق برآشفته کرده، جا دارد بر این نکته تأکید کنیم که داعش و دهها گروه شبه‌نظامی مشابه آن، تنها پاجوشها و خرده‌ریزهای شجرهٴ خبیثه خمینی و تفکر ضداسلامی و ضدانسانی او هستند که هنوز هم مستقیم و غیرمستقیم از همین رژیم تغذیه و ارتزاق می‌کنند.

راستی داعش چه جنایتی انجام داده که فاشیسم ضدبشری حاکم بر ایران صد برابر و هزار برابر آن را طی 35سال گذشته مرتکب نشده است؟ تفاوتها این است که داعش هنوز یک قدرت مستقر نیست و ارگانهای خود را شکل نداده، اما رژیم آخوندی جنایات خود را توسط دهها ارگان و نهاد سرکوب و جنایت پیش می‌برد و اسم آن را اجرای احکام قانونی می‌گذارد.

البته از یک تفاوت مهم دیگر نباید غافل شد. نظام ولایت‌فقیه، بر تمامی ثروتها و منابع یک کشور غنی مانند ایران که به‌لحاظ منابع و ثروتها، 15برابر متوسط جهان، ثروت و منابع دارد، چنگ انداخته‌اند و به همین جهت از حمایت و مماشات محافل غارتگران نفتی برخوردار است و داعش از این محروم است.

سخن در این زمینه بسیار است، اما آخرین نکته این‌که اگر قرار باشد به‌خاطر فساد در زمین، بدعت در دین، تفسیر انحرافی از قرآن و نسبت دادن جنایت و وحشیگری و قتل و غارت به پیامبر و ائمه، کسی را محکوم کرد، سزاوارتر از خمینی و رژیم پلید و سراسر فساد به جا مانده از او کیست؟!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5140202e-ec96-424c-852a-33b0175f6031"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات