آخوند حسن روحانی روز یکشنبه (16مرداد) در یک سخنرانی در مشهد ضمن اشاره به موارد منازعه باندها، ژست بهاصطلاح دفاع از فرهنگ و دفاع از حقوق زنان گرفت و در مخالفت با نظرگاه باند خامنهای در مورد فرهنگ، حجاب و عفاف و مقوله زنان مدعی شد ”: ما میخواهیم فرهنگ جامعه رو تعالی ببخشیم فکر میکنید تعالی جامعه، با ون، مینیبوس و پاسبان و سرباز است، با اینها فرهنگ درست“
واضح است که این ژستها اساساً مصرف جنگ و جدال باندی دارد. اساساً هر زمان که رفسنجانی و روحانی در زمینه مقولاتی نظیر آزادی فرهنگی، آزادی رفتار و... سخنسرایی میکنند، صرفاً مهمات جنگ و جدال باندی است.
چرا که حتی کودنترین نیروهای رژیم هم به خوبی میدانند که حرفهای پرطمطراق امروزی این باند در زمینه آزادی رفتار، آزادی فرهنگ و... 180 درجه با شجره نامه ولایی و عملکرد گذشته آنان در سرکوب و اختناق مردم و بهویژه زنان در تضاد و تباین است.
همین حضرات در طول 36سال حاکمیت ننگین آخوندها در تمامی جنایات این رژیم در حق مردم و بهخصوص جنایت علیه زنان سهیم و شریک بودهاند.
همین رفسنجانی در خطبه نمازجمعه تهران به یک کشف بزرگ در زمینه انسان شناسی نایل آمد! آنجا که گفت ”مغز خانمها کوچکتر از آقایان است“
شعر و شعارهای روحانی در مقام دفاع از فرهنگ و حقوق زنان نیز، تکرار ادعاهای میان تهی و پوشالی یک ساله گذشته است.
اما آنچه که عجیب و غریب به نظر میرسد ادعای او مبنی بر اینکه گویا ”امام راحل“ از همان روز اول روی کارآمدن معتقد به آزادی زنان بوده است. !
روحانی به شیوه استاد و مراد فعلیاش رفسنجانی، خاطره سرایی میکند و از انبان خاطراتش داستانی را بیرون میکشد تا نشان دهد او از روز اول طرفدار آزادی و برابری زنان بوده است، چون مخالف دیوار کشیدن در پیادهروها برای جدا کردن زن و مرد بوده و خمینی هم مخالف دیوار کشیدن در دانشگاه برای جدا کردن دختر و پسر بوده: ”عدهیی در دانشگاه تهران دنبال کشیدن دیوار تو کلاس بودن میخواستن تو کلاسها دیوار بکشن که دختر و پسر جدا بشن، امام عصبانی شد وقتی فهمید نهیب زد به آنها گفت این کارها چیه؟ اینها هو کردن اسلامه هیچی دیگه نیست، اینها سخیف کردن موازین اسلامه!“.
آخوند روحانی در حالی از ”امام امت“ جعل روایت در مورد آزادی زنان میکند که انگار کسی نمیداند خمینی همان کسی است که علت اصلیاش ورودش به سیاست، مخالفت با رفرم شاه در سال1341، مخالفت با حق رأی زنان بود.
خمینی همچنین بهمحض رسیدن به حاکمیت با شعار ”یا روسری یا توسری“ حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کرد و طبق شرع ضدانسانی خود، سلسلهای از محدودیتها و محرومیتها را بر زنان تحمیل کرد که یکی از آنها سلب حق طلاق توسط زنان بود.
آخوند روحانی و مرادش رفسنجانی در حالی ژست بهاصطلاح دفاع از زنان میگیرند که تمامی میثاقهای بینالمللی در مورد حقوق و آزادیهای زنان و مشخصاً «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» و «اعلامیه حذف خشونت علیه زنان» در حکومت این شیخ شیاد نقض میشود.
در همین حکومت آخوند روحانی است که اعدام در ملأ عام، دست و پا بریدن، سریال طرحهای سرکوبگرانهٴ موسوم به امنیت اجتماعی، انواع و اقسام تحقیرهای ضدانسانی نسبت به زنان، و راهاندازی انواع و اقسام گشتیها و پاسداران محسوس و نامحسوس؛ پاسخ او به مطالبات اجتماعی مردم و زنان ایران بوده است.
اما اکنون که مسأله زنان از از دایره یک مسأله اجتماعی صرف بیرون آمده و تبدیل به یک مسأله حاد سیاسی و یکی از مسائل مبرم و حاد اجتماعی شده که تمامیت حاکمیت آخوندی را به چالش میکشد، روحانی و باند او فرصتطلبانه آن را وسیله و حربه جنگ خود با دار و دسته خامنهای، کرده و ژست دفاع از آزادیهای فردی و حقوق زنان گرفتهاند، و گر نه تا آنجا که به ماهیت آنان برمیگردد سر و ته کرباس خمینی هستند.
واضح است که این ژستها اساساً مصرف جنگ و جدال باندی دارد. اساساً هر زمان که رفسنجانی و روحانی در زمینه مقولاتی نظیر آزادی فرهنگی، آزادی رفتار و... سخنسرایی میکنند، صرفاً مهمات جنگ و جدال باندی است.
چرا که حتی کودنترین نیروهای رژیم هم به خوبی میدانند که حرفهای پرطمطراق امروزی این باند در زمینه آزادی رفتار، آزادی فرهنگ و... 180 درجه با شجره نامه ولایی و عملکرد گذشته آنان در سرکوب و اختناق مردم و بهویژه زنان در تضاد و تباین است.
همین حضرات در طول 36سال حاکمیت ننگین آخوندها در تمامی جنایات این رژیم در حق مردم و بهخصوص جنایت علیه زنان سهیم و شریک بودهاند.
همین رفسنجانی در خطبه نمازجمعه تهران به یک کشف بزرگ در زمینه انسان شناسی نایل آمد! آنجا که گفت ”مغز خانمها کوچکتر از آقایان است“
شعر و شعارهای روحانی در مقام دفاع از فرهنگ و حقوق زنان نیز، تکرار ادعاهای میان تهی و پوشالی یک ساله گذشته است.
اما آنچه که عجیب و غریب به نظر میرسد ادعای او مبنی بر اینکه گویا ”امام راحل“ از همان روز اول روی کارآمدن معتقد به آزادی زنان بوده است. !
روحانی به شیوه استاد و مراد فعلیاش رفسنجانی، خاطره سرایی میکند و از انبان خاطراتش داستانی را بیرون میکشد تا نشان دهد او از روز اول طرفدار آزادی و برابری زنان بوده است، چون مخالف دیوار کشیدن در پیادهروها برای جدا کردن زن و مرد بوده و خمینی هم مخالف دیوار کشیدن در دانشگاه برای جدا کردن دختر و پسر بوده: ”عدهیی در دانشگاه تهران دنبال کشیدن دیوار تو کلاس بودن میخواستن تو کلاسها دیوار بکشن که دختر و پسر جدا بشن، امام عصبانی شد وقتی فهمید نهیب زد به آنها گفت این کارها چیه؟ اینها هو کردن اسلامه هیچی دیگه نیست، اینها سخیف کردن موازین اسلامه!“.
آخوند روحانی در حالی از ”امام امت“ جعل روایت در مورد آزادی زنان میکند که انگار کسی نمیداند خمینی همان کسی است که علت اصلیاش ورودش به سیاست، مخالفت با رفرم شاه در سال1341، مخالفت با حق رأی زنان بود.
خمینی همچنین بهمحض رسیدن به حاکمیت با شعار ”یا روسری یا توسری“ حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کرد و طبق شرع ضدانسانی خود، سلسلهای از محدودیتها و محرومیتها را بر زنان تحمیل کرد که یکی از آنها سلب حق طلاق توسط زنان بود.
آخوند روحانی و مرادش رفسنجانی در حالی ژست بهاصطلاح دفاع از زنان میگیرند که تمامی میثاقهای بینالمللی در مورد حقوق و آزادیهای زنان و مشخصاً «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» و «اعلامیه حذف خشونت علیه زنان» در حکومت این شیخ شیاد نقض میشود.
در همین حکومت آخوند روحانی است که اعدام در ملأ عام، دست و پا بریدن، سریال طرحهای سرکوبگرانهٴ موسوم به امنیت اجتماعی، انواع و اقسام تحقیرهای ضدانسانی نسبت به زنان، و راهاندازی انواع و اقسام گشتیها و پاسداران محسوس و نامحسوس؛ پاسخ او به مطالبات اجتماعی مردم و زنان ایران بوده است.
اما اکنون که مسأله زنان از از دایره یک مسأله اجتماعی صرف بیرون آمده و تبدیل به یک مسأله حاد سیاسی و یکی از مسائل مبرم و حاد اجتماعی شده که تمامیت حاکمیت آخوندی را به چالش میکشد، روحانی و باند او فرصتطلبانه آن را وسیله و حربه جنگ خود با دار و دسته خامنهای، کرده و ژست دفاع از آزادیهای فردی و حقوق زنان گرفتهاند، و گر نه تا آنجا که به ماهیت آنان برمیگردد سر و ته کرباس خمینی هستند.