چندی پیش شهرداری رژیم در تهران، اعلام کرد که تفکیک جنسیتی را در قسمت اداری شهرداری به مرحله اجرا گذاشته و اتاق کارمندان زن را از کارمندان مرد جدا کرده است. این قضیه اکنون به یک موضوع کشمکش جدید در رژیم تبدیل شده و اظهارنظرها و موضعگیریهای موافق و مخالف در رابطه با آن بالا گرفته است.
در پی اعلام تفکیک اتاق زنان کارمند در شهرداری تهران، وزارت کار دولت آخوند روحانی اعلام کرد که این اقدام با کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به زنان منافات دارد و شهرداری باید بخشنامه خودش را پس بگیرد. متعاقباً حدود 200نمایندهٴ رژیم در مجلس ارتجاع با انتشار نامهیی از اقدام شهرداری تهران تقدیر و تشکر کردند و این نامه در نمایش جمعهٴ تهران هم خوانده شد و یکی از نمایندهها، به نام رحماندوست عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت که «از طرح جداسازی زنان و مردان کارمند در محیطهای کاری حمایت و اعلام میکنم. باید حکم الهی اجرا شود». به این ترتیب معلوم شد که جدا کردن اتاق کارمندای زن، حکم الهی است و به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که ولیفقیه خیلی باید مواظب باشد چون به پاسدار قالیباف هم حکم الهی وحی میشود!
بیحکمت نبود که وزارت کار دولت روحانی هم پس از آن عرض اندام برای شهرداری، دنده عقب گرفت و مقامهای زیر دست علی ربیعی (وزیر کار) گفتند که ابراز مخالفت با تفکیک جنسیتی، فقط نظر شخصی قائممقام این وزارتخانه در امور بینالمللی بوده و خلاصه روی سر او خراب کردند و گفتند به این موضوع رسیدگی میشه، یعنی که مثلاً او را توبیخ میکنند.
بعد از این عقبنشینی، شهرداری تهران با انتشار یک جوابیه که در روزنامههای 11مرداد منعکس شد، یک پسگردنی محکم به قائممقام وزارت کار نواخت و با بیغیرت خواندن او گفت: «درخواست هماهنگی جایگاه زنان با کنوانسیونهای بینالمللی مصداق بیغیرتی است!». این هم از معنی غیرت، در نظام ولایتفقیه!
در این ماجرا، نکات قابل توجهی وجود دارد:
اول اینکه یک بار دیگر روشن شد که مسألهٴ زنان، حتی تفکیک اتاقهای کارمندان زن در یک اداره، یک مسألهٴ سیاسی است یا بلافاصله به یک مسألهٴ حاد سیاسی تبدیل میشود و این بهدلیل موقعیت حساس و انفجاری مسألهٴ زنان در شرایط حاضر و در جامعه ایران است.
دوم اینکه مسألهٴ زنان و چگونگی برخورد با آن، به خط و سیاست دو باند اصلی رژیم ارتباط دارد. خط باند ولیفقیه انقباض است، یعنی حالا که مجبور شده زهر اتمی بخورد، تلاش میکند با تمام قوا، اهرمهای سرکوب و بستن جامعه را در چنگ بگیرد، تا مهار اوضاع از دستش خارج نشود؛ سرکوب و بستن جامعه نیز، همواره از سرکوب زنان و تاراندن آنها از صحنهٴ اجتماعی شروع میشود.
اما خط باند رفسنجانی ـ روحانی و حرفشان با ولیفقیه این است که این اقدامات، جلو انفجار را که نمیگیرد، هیچ! آن را جلو هم میاندازد؛ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی، اولاً باید منفذها و سوپاپهای اطمینانی در این دیگ بخار ایجاد کرد؛ ثانیاً باید با «جامعه بینالمللی» که اسم مستعار غرب و آمریکاست، تعامل کرد و سرمایههای غربی را جذب کرد اما این، با کارهایی از قبیل حجاب و تفکیک جنسیتی و… سازگار نیست. کما اینکه در همین مورد جدا کردن اتاقها در شهرداری تهران، ارگانی که اعتراض میکند، قائممقام «امور بینالملل» وزارت کار است و حرفش هم این است که این اقدام، با کنوانسیونهای بینالمللی سازگار نیست!
اما روشن است که ملاحظات بینالمللی، آنجا که پای امنیت رژیم در میان است، رنگ میبازد؛ کما اینکه وزارت کار دولت روحانی هم وقتی هوا را پس دید، از اقدام نمایشی خود عقبنشینی کرد و توی دهان قائممقام خودش هم زد؛ چه بسا که از اول هم با همین منظور و برای خالی نبودن عریضه، وارد شده باشد.
در مقابل حرف مردم ایران و موضع زنان آگاه وآزادهٴ ایران کاملاً روشن است! بحث، اصلاً جدا بودن یا جدا نبودن اتاق کارمندان زن و مرد نیست، اینها بهانه و دستاویز رژیم برای اخراج زنان شاغل و برگرداندن آنها به خانههاست، بنابراین در برابر این طرحها بایستی ایستاد، بایستی قصد و غرض رژیم را افشا کرد و… باید مبارزه کرد. گوهر آزادی و برابری رایگان به دست نمیآید.
در پی اعلام تفکیک اتاق زنان کارمند در شهرداری تهران، وزارت کار دولت آخوند روحانی اعلام کرد که این اقدام با کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به زنان منافات دارد و شهرداری باید بخشنامه خودش را پس بگیرد. متعاقباً حدود 200نمایندهٴ رژیم در مجلس ارتجاع با انتشار نامهیی از اقدام شهرداری تهران تقدیر و تشکر کردند و این نامه در نمایش جمعهٴ تهران هم خوانده شد و یکی از نمایندهها، به نام رحماندوست عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت که «از طرح جداسازی زنان و مردان کارمند در محیطهای کاری حمایت و اعلام میکنم. باید حکم الهی اجرا شود». به این ترتیب معلوم شد که جدا کردن اتاق کارمندای زن، حکم الهی است و به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که ولیفقیه خیلی باید مواظب باشد چون به پاسدار قالیباف هم حکم الهی وحی میشود!
بیحکمت نبود که وزارت کار دولت روحانی هم پس از آن عرض اندام برای شهرداری، دنده عقب گرفت و مقامهای زیر دست علی ربیعی (وزیر کار) گفتند که ابراز مخالفت با تفکیک جنسیتی، فقط نظر شخصی قائممقام این وزارتخانه در امور بینالمللی بوده و خلاصه روی سر او خراب کردند و گفتند به این موضوع رسیدگی میشه، یعنی که مثلاً او را توبیخ میکنند.
بعد از این عقبنشینی، شهرداری تهران با انتشار یک جوابیه که در روزنامههای 11مرداد منعکس شد، یک پسگردنی محکم به قائممقام وزارت کار نواخت و با بیغیرت خواندن او گفت: «درخواست هماهنگی جایگاه زنان با کنوانسیونهای بینالمللی مصداق بیغیرتی است!». این هم از معنی غیرت، در نظام ولایتفقیه!
در این ماجرا، نکات قابل توجهی وجود دارد:
اول اینکه یک بار دیگر روشن شد که مسألهٴ زنان، حتی تفکیک اتاقهای کارمندان زن در یک اداره، یک مسألهٴ سیاسی است یا بلافاصله به یک مسألهٴ حاد سیاسی تبدیل میشود و این بهدلیل موقعیت حساس و انفجاری مسألهٴ زنان در شرایط حاضر و در جامعه ایران است.
دوم اینکه مسألهٴ زنان و چگونگی برخورد با آن، به خط و سیاست دو باند اصلی رژیم ارتباط دارد. خط باند ولیفقیه انقباض است، یعنی حالا که مجبور شده زهر اتمی بخورد، تلاش میکند با تمام قوا، اهرمهای سرکوب و بستن جامعه را در چنگ بگیرد، تا مهار اوضاع از دستش خارج نشود؛ سرکوب و بستن جامعه نیز، همواره از سرکوب زنان و تاراندن آنها از صحنهٴ اجتماعی شروع میشود.
اما خط باند رفسنجانی ـ روحانی و حرفشان با ولیفقیه این است که این اقدامات، جلو انفجار را که نمیگیرد، هیچ! آن را جلو هم میاندازد؛ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی، اولاً باید منفذها و سوپاپهای اطمینانی در این دیگ بخار ایجاد کرد؛ ثانیاً باید با «جامعه بینالمللی» که اسم مستعار غرب و آمریکاست، تعامل کرد و سرمایههای غربی را جذب کرد اما این، با کارهایی از قبیل حجاب و تفکیک جنسیتی و… سازگار نیست. کما اینکه در همین مورد جدا کردن اتاقها در شهرداری تهران، ارگانی که اعتراض میکند، قائممقام «امور بینالملل» وزارت کار است و حرفش هم این است که این اقدام، با کنوانسیونهای بینالمللی سازگار نیست!
اما روشن است که ملاحظات بینالمللی، آنجا که پای امنیت رژیم در میان است، رنگ میبازد؛ کما اینکه وزارت کار دولت روحانی هم وقتی هوا را پس دید، از اقدام نمایشی خود عقبنشینی کرد و توی دهان قائممقام خودش هم زد؛ چه بسا که از اول هم با همین منظور و برای خالی نبودن عریضه، وارد شده باشد.
در مقابل حرف مردم ایران و موضع زنان آگاه وآزادهٴ ایران کاملاً روشن است! بحث، اصلاً جدا بودن یا جدا نبودن اتاق کارمندان زن و مرد نیست، اینها بهانه و دستاویز رژیم برای اخراج زنان شاغل و برگرداندن آنها به خانههاست، بنابراین در برابر این طرحها بایستی ایستاد، بایستی قصد و غرض رژیم را افشا کرد و… باید مبارزه کرد. گوهر آزادی و برابری رایگان به دست نمیآید.