متشکرم آقای سفیر. همچنین میخواهم از سناتور بلانت بهخاطر استقبال و معرفی او تشکر کنم. ... خوب است که وجه مشترکی در این رابطه بین جمهوریخواهان و دمکراتها در کنگره ایجاد شده است... . من تجربه بسیار فوقالعادهیی در طول سه یا چهار سال گذشته کسب کردهام که در دفاع از حقوقبشر افرادی کار کردهام که به آنها قول حقوقبشر داده شد، چیزی که دریافت نکردند. نوعی اعتماد بین ما ایجاد شده است که بسیار ارزشمندتر از تفاوتهای سیاسی ما است. واقعاً امیدوارم که اعضای کنگره ببینند که ما در کنار یکدیگر فعالیت میکنیم و وجوه مشترک داریم.
و دلیل این همکاری هم در اهمیت موضوع است. زندگی 2800 انسان در میان است. اکثر شما این موضوع را میدانید، اما برای کارمندان کنگره میگویم که در سال 2004 اف.بی.آی.به کمپ اشرف رفت و تمامی افراد را اسکرین کرد و این مدتی قبل از آن بود که ساکنان تسلیحات خود را به آمریکا تحویل دادند و در عوض فرماندهٴ نیروهای آمریکایی در آنجا به تکتک 3000نفر از آنها مدرک امضا شدهیی را داد که آنها طبق کنوانسیون چهارم ژنو مورد حفاظت قرار خواهند گرفت و ایالات متحده اطمینان حاصل خواهد کرد که این امر محقق خواهد شد. بسیاری از آن افراد طی چهار نوبت کشتار پس از آن، جان خود را از دست دادهاند، بسیاری با دستان بسته و بر روی تخت بیمارستان، در حالیکه این مدرک را در دست داشتند. و بههمین دلیل این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.
اما مسأله فقط در مورد 2800 مخالف ایرانی نیست که سلاحهای خود را ده سال است تحویل دادهاند و مروج دموکراسی و حقوق زنان در ایران بودهاند. بلکه همچنین مربوط به این میشود که بزرگترین و قدرتمندترین کشور دنیا هم به قول خود وفا کند. ولی ما هنوز به قول خود وفا نکردهایم. و فکر میکنم این وجه مشترک ما است. ما همه نگران حقوقبشر افراد بیگناهی هستیم که توسط سلاحهای ما و سربازانی که آمریکا آموزش داده تحت هدایت نیروی قدس رژیم ایران بهقتل میرسند. و ما وجهه خود را بهعنوان یک ملت بزرگ از دست میدهیم. زیرا اگر مردم و کشورهای بزرگ به قول خود وفا نکنند، خیلی طول نمیکشد که موقعیت خود را از دست بدهند.
در رابطه با مذاکرات، من مدافع مذاکرات با رژیم ایران هستم. اما مدافع این نیستم که به آخوندها ۲.۸میلیارد دلار بدهیم تا چهار ماه دیگر مذاکرات را ادامه دهیم. بهجز دولت بوش پدر، از زمان کارتر، هیچ دولتی در آمریکا نبوده که بهطرز درستی با رژیم ایران رفتار کرده باشد. همهٴ این دولتها، اعم از دموکرات یا جمهوریخواه، فکر کردهاند که میتوان با کسانی که 800نفر را در شش ماه اعدام میکنند، کاری که روحانی مدره انجام داده است، با خوشرویی رفتار کرد.
رژیم ایران ادعایی را تبلیغ میکند که فیالواقع مطبوعات آمریکا هم آنرا رله میکنند و این شوکهکننده است. موضوع مربوط به عراق است که بحران بزرگی در آن ایجاد شده و باید با آنها در مقابل داعش همکاری کرد و داعش خطر بزرگتری برای آمریکاست. آری داعش برای آمریکا یک تهدید است اما داعش دلیل فروپاشی عراق نیست. عراق در حال حاضر بهطور بالفعل به سه قسمت تقسیم شده است، ولی هنوز مرزها تعیین نشده است. دلیل اینکه داعش توانست در عراق ظهور کند بیکفایتی مالکی است؛ و اینکه دولت آمریکا تا به این روز خیال میکند که مالکی تنها کسی است که میتواند یک عراق متحد را حفظ کند. در واقع مالکی علت فروپاشی عراق است. این یک واقعیت است.
زندگی افراد در خطر است. نه تنها 2800 ساکن لیبرتی که آمریکا قول حفاظت از آنها را داده است. بلکه هزاران هزار سنی و شیعه و کرد که در معرض خطر هستند. از سوی شبهنظامیان شیعی که توسط مالکی قدرت گرفتهاند و اغلب وقت خود را صرف کشتار آمریکاییها در زمان حضورشان در عراق میکردند. چرا سیاست خارجی ما نمیتواند این مسائل را ببیند؟
و دلیل این همکاری هم در اهمیت موضوع است. زندگی 2800 انسان در میان است. اکثر شما این موضوع را میدانید، اما برای کارمندان کنگره میگویم که در سال 2004 اف.بی.آی.به کمپ اشرف رفت و تمامی افراد را اسکرین کرد و این مدتی قبل از آن بود که ساکنان تسلیحات خود را به آمریکا تحویل دادند و در عوض فرماندهٴ نیروهای آمریکایی در آنجا به تکتک 3000نفر از آنها مدرک امضا شدهیی را داد که آنها طبق کنوانسیون چهارم ژنو مورد حفاظت قرار خواهند گرفت و ایالات متحده اطمینان حاصل خواهد کرد که این امر محقق خواهد شد. بسیاری از آن افراد طی چهار نوبت کشتار پس از آن، جان خود را از دست دادهاند، بسیاری با دستان بسته و بر روی تخت بیمارستان، در حالیکه این مدرک را در دست داشتند. و بههمین دلیل این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.
اما مسأله فقط در مورد 2800 مخالف ایرانی نیست که سلاحهای خود را ده سال است تحویل دادهاند و مروج دموکراسی و حقوق زنان در ایران بودهاند. بلکه همچنین مربوط به این میشود که بزرگترین و قدرتمندترین کشور دنیا هم به قول خود وفا کند. ولی ما هنوز به قول خود وفا نکردهایم. و فکر میکنم این وجه مشترک ما است. ما همه نگران حقوقبشر افراد بیگناهی هستیم که توسط سلاحهای ما و سربازانی که آمریکا آموزش داده تحت هدایت نیروی قدس رژیم ایران بهقتل میرسند. و ما وجهه خود را بهعنوان یک ملت بزرگ از دست میدهیم. زیرا اگر مردم و کشورهای بزرگ به قول خود وفا نکنند، خیلی طول نمیکشد که موقعیت خود را از دست بدهند.
در رابطه با مذاکرات، من مدافع مذاکرات با رژیم ایران هستم. اما مدافع این نیستم که به آخوندها ۲.۸میلیارد دلار بدهیم تا چهار ماه دیگر مذاکرات را ادامه دهیم. بهجز دولت بوش پدر، از زمان کارتر، هیچ دولتی در آمریکا نبوده که بهطرز درستی با رژیم ایران رفتار کرده باشد. همهٴ این دولتها، اعم از دموکرات یا جمهوریخواه، فکر کردهاند که میتوان با کسانی که 800نفر را در شش ماه اعدام میکنند، کاری که روحانی مدره انجام داده است، با خوشرویی رفتار کرد.
رژیم ایران ادعایی را تبلیغ میکند که فیالواقع مطبوعات آمریکا هم آنرا رله میکنند و این شوکهکننده است. موضوع مربوط به عراق است که بحران بزرگی در آن ایجاد شده و باید با آنها در مقابل داعش همکاری کرد و داعش خطر بزرگتری برای آمریکاست. آری داعش برای آمریکا یک تهدید است اما داعش دلیل فروپاشی عراق نیست. عراق در حال حاضر بهطور بالفعل به سه قسمت تقسیم شده است، ولی هنوز مرزها تعیین نشده است. دلیل اینکه داعش توانست در عراق ظهور کند بیکفایتی مالکی است؛ و اینکه دولت آمریکا تا به این روز خیال میکند که مالکی تنها کسی است که میتواند یک عراق متحد را حفظ کند. در واقع مالکی علت فروپاشی عراق است. این یک واقعیت است.
زندگی افراد در خطر است. نه تنها 2800 ساکن لیبرتی که آمریکا قول حفاظت از آنها را داده است. بلکه هزاران هزار سنی و شیعه و کرد که در معرض خطر هستند. از سوی شبهنظامیان شیعی که توسط مالکی قدرت گرفتهاند و اغلب وقت خود را صرف کشتار آمریکاییها در زمان حضورشان در عراق میکردند. چرا سیاست خارجی ما نمیتواند این مسائل را ببیند؟
سیاستهای آمریکا در عراق باید تغییر کند. باید با افرادی کار کنیم که میخواهند یک جامعه مدنی عقلانی و با ملاحظه در عراق ببینند که شامل نوری مالکی نمیشود. و هر چه زودتر به این نتیجه برسیم، بیشتر سود بردهایم. ما در رابطه با قول آمریکا و اهمیت آن صحبت کردهایم و نمیخواهم بیشتر از اینروی این نکته مکث کنم. و من فکر میکنم مسائل به یکدیگر مرتبط هستند. دلیل اینکه در طول مذاکرات شکست میخوریم، نتایج مسائل مربوط به اوکراین است که وقتی در یک نقطه عقبنشینی میکنیم، افرادی مثل ولادیمیر پوتین خیال میکنند که در نقاط دیگر هم عقبنشینی خواهیم کرد. این اشتباه است. و فکر نمیکنم باید سرباز به همهجا فرستاد. مسیر رئیسجمهور در استفاده از تحریمهای سخت درست است. اما بر این عقیدهام که باید شدیدتر و بیشتر باشند. وقتی برخی خارج از حوزه مسئولیتهای عادی انسانی عمل میکنند، باید فشار آنرا احساس کنند، چه رسد به وقتی که بحث بر سر صدها کنوانسیون و پیمانی است که ما در طول تاریخمان امضا کردهایم. بنابراین موضوع وفا کردن به قول خودمان است. و همچنین دفاع از هویت خودمان از زمان بیانیه استقلال و قانون اساسی ایالات متحده.
جلسه استماع خیلی خوبی امروز برگزار شد. و میخواهم از اعضای کمیته امور خارجی کنگره که واقعاً کارمندان وزارتخارجه را بهخاطر دروغها، چشمپوشی از حقایق و در معرض خطر قرار دادن عامدانهٴ 2800 شهروند بیگناه مؤاخذه کردند سپاسگزاری کنم. اما این موضوع فراتر از وزارتخارجه و وزارت امنیت داخلی و مهاجرت است. این اکنون یک چالش برای رئیسجمهور ایالات متحده است. این مذاکرات 2800تن را که هماکنون در معرض خطر هستند بیشتر متوجه تهدیدات میکند. ولی اگر اتحاد مالکی و رژیم ایران ادامه پیدا کند و ما از آن چشمپوشی کرده و همچنان از مالکی پشتیبانی کنیم، میزان خطرات در مقابل 2800 ساکن کمپ لیبرتی هر روز بیشتر و بیشتر میشود. آنها در شرایط خطرناکی هستند. اگر اتفاقی برای آنها بیفتد، لکهٴ ننگ اخلاقی برای ریاستجمهوری باراک اوباما خواهد بود و جبران نخواهد شد. این امری است که توجه رئیسجمهور را میطلبد. ما همه نامههای زیادی به او نوشتهایم. و سخنان زیبایی دریافت میکنیم. ولی ما دنبال حرف نیستیم، دنبال عمل هستیم.