در سالگرد حماسه کبیر عقیدتی و میهنی فروغ جاویدان دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی بسیج گسترده برای گرفتن جشن سرنگون نشدن در مرداد 1367 را آغاز کرده است. تلویزیون رژیم و تمامی روزنامهها و سایتهای حکومتی برنامهها و مقالات متعدد و سرسام آوری را به این «جشن» که بیشتر به روضهخوانی شبیه است، اختصاص دادهاند. این اقدامی است که رژیم آخوندی همه ساله به آن دست میزند. تبلیغات هرساله رژیم در آغاز مردادماه البته همراه با اعتراف به افتادن لرزهٴ سرنگونی بر ارکان رژیم در جریان عملیات فروغ جاویدان است. اما به نظر میرسد های و هوی امسال با همهٴ سالهای قبل متفاوت است. تبلیغات گوشخراش امسال به نوعی در هالهیی از ابراز وحشت و هشدار پیچیده شده است. کیهان خامنهای در شمارهٴ 5مرداد خود، با اشاره به دو تفاوت مهم عملیات فروغ جاویدان با تمامی سلسله عملیات و جنگهای هشت ساله وحشت سردمداران نظام را به روز میکند و مینویسد اولین تفاوت اینکه آن عملیات «با هدف براندازی نظام طراحی شده بود» و دوم اینکه «اگر دشمن، یعنی مجاهدین به کرمانشاه میرسیدند، به نوعی سه استان ما را میتوانستند بهطور کامل به اشغال دربیاورند؛ حتی اگر دشمن نمیتوانست به اهداف عمقی خودش حرکت کند، این سه استان را میتوانست به تصرف خود دربیاورد... این چیزی بود که ما خیلی وقتها به آن نپرداختیم و شاید هم لازم نبود در گذشته به این چیزها پرداخته شود».
منظور کیهان خامنهای این است که امروز اوضاع متفاوت است و باید آن خطر سرنگونی را با دید امروز و شرایطی که در آن گرفتار هستیم مورد توجه قرار دهیم. یک روزنامه دیگر حکومتی به نام سیاست روز همین هشدار کیهان را به گونهیی واضحتر بیان کرده و با نوشتن اینکه «می گویند تاریخ گاه تکرار میشود» به بررسی موارد تشابه میان ایام فروغ جاویدان و شرایط کنونی پرداخته است. این روزنامه با اشاره به خوردن زهر آتشبس توسط خمینی و پیامدهای آن، به زهر خوران امروز ولایت بازگشته و نوشته است اکنون هم مانند همان زمان مذاکراتی در جریان است. مذاکراتی که 6 دور آن برگذار شده و حالا برای 4ماه تمدید شده است. ضربهای که در سال 1367 از دشمنان خوردیم در ادامه مذاکرات برای پذیرش قطعنامه 598 بود که با عملیاتی غافلگیرانه مواجه شدیم. منظور این روزنامه حکومتی نیز این است اکنون که هم مذاکرات هست و زهر و هم شرایطی بسا وخیمتر از آن زمان برای نظام، آیا نباید احتمال یک غافلگیری دیگر را در بستر این همه تشابه داد؟
خوب است یادآوری کنیم که درست در همین شرایط و روزهای اخیر آخوند روحانی به کرات خطاب به دنیا، دم از صلح و صلح طلبی میزند. روز 4مرداد در جلسهیی تحت عنوان دیدار با هنرمندان دست به دامن حاضران شد که لطفاً با شعر و تئاتر و مجسمه و تابلو به همهٴ دنیا بگویید و برسانید که این رژیم، رژیم «صلح دوستی و برادری» است. جالب است که همزمان و به کرات طی روزهای اخیر روزنامههای وابسته به باند روحانی رفسنجانی صحبت از این میکنند که با گفتگوهای اتمیتوانستهاند «سایه جنگ را از سر منطقه و ایران کم کنند». این هم بیان همان وحشتی است که در برخی از روزنامههای امروز حکومتی نمونههایی از آن را مرور کردیم. حالا سؤال این است که معنی این تبلیغات گوشخراش و گسترده در مورد عملیات فروغ جاویدان که در تمام آنها اعتراف به لرزهٴ سرنگونی در ارکان نظام دیده میشود چیست؟ آیا صرفاً مراسم شکرگزاری و خواندن روضه مرصاد است؟ جواب روشن است. همچنانکه این رسانهها گوشهیی از آنرا نشان دادهاند وحشت از همان لرزهٴ سرنگونی است که به گونهیی بسا عمیقتر اذهان سرمداران نظام را پر کرده است. به نظر میرسد که آنها حق دارند. چرا که وجود لشکرهای عظیم بیکاران و گرسنگان در شرایط حضور مقاومتی قدرتمند و سازمانیافته معنایی جز کابوس سرنگونی ندارد.
منظور کیهان خامنهای این است که امروز اوضاع متفاوت است و باید آن خطر سرنگونی را با دید امروز و شرایطی که در آن گرفتار هستیم مورد توجه قرار دهیم. یک روزنامه دیگر حکومتی به نام سیاست روز همین هشدار کیهان را به گونهیی واضحتر بیان کرده و با نوشتن اینکه «می گویند تاریخ گاه تکرار میشود» به بررسی موارد تشابه میان ایام فروغ جاویدان و شرایط کنونی پرداخته است. این روزنامه با اشاره به خوردن زهر آتشبس توسط خمینی و پیامدهای آن، به زهر خوران امروز ولایت بازگشته و نوشته است اکنون هم مانند همان زمان مذاکراتی در جریان است. مذاکراتی که 6 دور آن برگذار شده و حالا برای 4ماه تمدید شده است. ضربهای که در سال 1367 از دشمنان خوردیم در ادامه مذاکرات برای پذیرش قطعنامه 598 بود که با عملیاتی غافلگیرانه مواجه شدیم. منظور این روزنامه حکومتی نیز این است اکنون که هم مذاکرات هست و زهر و هم شرایطی بسا وخیمتر از آن زمان برای نظام، آیا نباید احتمال یک غافلگیری دیگر را در بستر این همه تشابه داد؟
خوب است یادآوری کنیم که درست در همین شرایط و روزهای اخیر آخوند روحانی به کرات خطاب به دنیا، دم از صلح و صلح طلبی میزند. روز 4مرداد در جلسهیی تحت عنوان دیدار با هنرمندان دست به دامن حاضران شد که لطفاً با شعر و تئاتر و مجسمه و تابلو به همهٴ دنیا بگویید و برسانید که این رژیم، رژیم «صلح دوستی و برادری» است. جالب است که همزمان و به کرات طی روزهای اخیر روزنامههای وابسته به باند روحانی رفسنجانی صحبت از این میکنند که با گفتگوهای اتمیتوانستهاند «سایه جنگ را از سر منطقه و ایران کم کنند». این هم بیان همان وحشتی است که در برخی از روزنامههای امروز حکومتی نمونههایی از آن را مرور کردیم. حالا سؤال این است که معنی این تبلیغات گوشخراش و گسترده در مورد عملیات فروغ جاویدان که در تمام آنها اعتراف به لرزهٴ سرنگونی در ارکان نظام دیده میشود چیست؟ آیا صرفاً مراسم شکرگزاری و خواندن روضه مرصاد است؟ جواب روشن است. همچنانکه این رسانهها گوشهیی از آنرا نشان دادهاند وحشت از همان لرزهٴ سرنگونی است که به گونهیی بسا عمیقتر اذهان سرمداران نظام را پر کرده است. به نظر میرسد که آنها حق دارند. چرا که وجود لشکرهای عظیم بیکاران و گرسنگان در شرایط حضور مقاومتی قدرتمند و سازمانیافته معنایی جز کابوس سرنگونی ندارد.