تظاهرات پرشکوه روزسیام تیر قیام یک ملت زنده بود که جنگ بیامانی را برای آزادی، رودرروی استبداد، استعمار و ارتجاع پیش برد. مزدوران بیدریغ به روی مردم بیسلاح، گلوله باریدند و برای سرکوب آنها از تانک و زرهپوش مدد گرفتند. مردم کشتههای زیادی بر جا گذاشتند اما از پیشروی نایستادند. تا سرانجام، قوام السلطنه، آن پیرغلام ارتجاع و استعمار را از اریکهٴ زمامداری به زیر کشیدند و پوزة اربابان او را به خاک مالیدند..
صحنه درگیری سربازان شاه با هواداران دکتر مصدق در 27تیر
از روز 25تیر تظاهرات مردم و بهخصوص جوانان علیه برکناری دکتر مصدق آغاز شده بود و بهخصوص در تهران اغلب مغازهها تعطیل شده بود.
صبح روز 27تیر پدرم مرا که آن زمان 10سالم بود به مغازهاش که در خیابان سعدی جنوبی بود برد. یک ساعت نگذشته بود که تظاهرات مردم و شعارهای آنها شروع شد. صدای تیراندازی بگوش میرسید. با احساس خطر، پدرم در مغازه را بست و به خیابان اکباتان رفتیم که برویم به میدان بهارستان.
هنوز چند قدمی نرفته بودیم که عدهیی از جوانان جمع شدند و شعارهای یا مرگ یا مصدق را شروع کردند.
ما کناری ایستادیم به تماشای آنها. چند دقیقه بعد یک کامیون نظامی رسید و 30- 40 سرباز تفنگ بهدست از آن پایی پریدند و بطرف جوانان دویدند و به آنها حمله کردند.
جوانان همانطور که شعار میدادند از آنها دور شدند و چند متر بعد ایستادند و بلندتر شعار دادند.
سربازها دوباره حمله کردند. یکی از آنها رسید به جوانی. جوان همانطور که میدوید با احساس اینکه الآن است که قنداق تفنگ بر پشتش فرود آید فریاد زد یا ابوالفضل. یا حضرت عباس. یک ثانیه بعد ضربه قنداق تفنگ فرود آمد و او را نقش زمین کرد. بقیه سربازها از رویش عبور کردند.
برای روز تاریخی 30تیر و جانفشانیهای جوانان این مرز و بوم در راه استقلال و آزادی میهن دو سرود ساخته شده و به یادگار مانده است. سرود سی تیر و سرود شهیدان تیر.
سرود 30تیر
حسینعلی متین رضا یکی از شاگردان استاد ابوالحسن صبا جریان خلق سرود سی تیر را تعریف کرده که خلاصه آن را برایتان بازگو میکنم:
صبح روز سی تیر به منزل استاد در میدان بهارستان رفتم.
ساعت 10 مرحوم حسین ملک هنرمند و استاد سنتور با سر و وضع بهم ریخته وارد شد. استاد پرسیدند: کجا بودی؟
گفت صبح به قصد منزل شما وارد خیابان شاهآباد شدم، تا نزدیک خیابان ظهیرالاسلام به سختی آمدم. در آنجا ناگهان تیراندازی شروع شد. من پریدم در جوی آب که عمقش زیاد بود. موضع گرفتم و نظارهگر اوضاع و منتظر رهایی.
در همان حال ناگهان آهنگی مارش گونه به ذهنم خطور کرد و دیگر همانجا ماندم تا آهنگ کامل شود و شد. فرصتی پیش آمد که خودم را از آن مهلکه نجات دهم و سریع خودم را به اینجا رساندم.
بعد از چند لحظه استاد فرمودند برو سنتور را بیاور تا ببینم چه دسته گلی تدارک دیدی. حسین ملک سنتور آورد و شروع کرد به نواختن آهنگی که ساخته بود. استاد گوش کردند، خیلی خوششان آمد و فرمودند همین الآن روی آن شعری میسرایم و سرود:
سرود سی تیر
شعر از: استاد ابوالحسن صبا
آهنگساز: حسین ملک
استاد موسیقی و معلم سنتور، عضو حزب زحمتکشان ایران، نیروی سوم
تاریخ و مکان سرایش: سی تیر 1331 در خیابانهای تهران
متن سرود سی تیر
شه زمام ملتی سپرده دست دولتی
که با تفنگ و توپ و تانک و تیر! کند حکومت، چو مستبدی، جابرانه
این ستمگران کنون بهدست آمری جبون
بمردمی سپر نموده جان! هدف نماید، بخون کشاند، ظالمانه
بفریاد... مسلسلها... .. هزاران تن فتاد از پا
بخون اجساد و آغشته! زکشته پشتهها گشته، در ره وطن همه عاشقانه
... وزید از کهسار... . ، نویدی خوشدار، ... نویدی که ملت پیروز شده امروز
! بگو اکنون، بهشاه دون، برو بیرون! تو بمانیای وطن، جاودانه
وزید از کهسار... . ، نویدی خوشدار نویدی، که ملت پیروز شده امروز
! بگو اکنون، بشاه دون، برو بیرون! تو بمانیای وطن، جاودانه
تا حدود ساعت 7 بعدازظهر، هم شعر و هم آهنگ کامل شد و متن شعر و نت آن به خط مرحوم استاد صبا صورت ثبت پیدا کرد.
این سرود کمی بعد اجرا شد و بسیار مورد تشویق قرار گرفت.
2- سرود شهیدان تیر
با سرود شهیدان تیر در سال 51 در زندان قصر آشنا شدم. شاعر و آهنگسازش را کسی نمیشناخت ولی همه زندانیان سیاسی آن را در مراسم سالروز قیام سی تیر و در مراسم بزرگداشت شهدا میخواندند. شعر آن فاخر، محکم و حماسی و آهنگش زیبا و در مایه اصفهان است.
این سرود در نهاد سرود و ترانه سازمان مجاهدین خلق ایران باز سازی و اجرا و از رسانههای سازمان پخش شده است.
سرود شهیدان تیر
بیا تا به یاد شهیدان تیر که رفتند در راه عشق و امید
همان اخترانی که افروختند بدانسان به دامان صبح سپید
بهپاکنیم پرچم خشم و کین را پی افکنیم زندگانی نوین
خروش ما بر کند بنای بیداد بهسر رسد این نبرد آخرین
دمد لالهها از دل کوه و دشت به یاد عزیز شهیدان ما
خروشد کنون آتش انقلاب زهر گوشه خاک ایران ما
بهپاکنیم پرچم خشم و کین را پی افکنیم زندگانی نوین
خروش ما بر کند بنای بیداد بهسر رسد این نبرد آخرین
به نیروی ملت شود سرنگون بناهای بیداد اهریمنان
فرو ریزد از بن بنای ستم به نیروی خلاق زحمتکشان
بهپاکنیم پرچم خشم و کین را پی افکنیم زندگانی نوین
خروش ما بر کند بنای بیداد بهسر رسد این نبرد آخرین.
صحنه درگیری سربازان شاه با هواداران دکتر مصدق در 27تیر
از روز 25تیر تظاهرات مردم و بهخصوص جوانان علیه برکناری دکتر مصدق آغاز شده بود و بهخصوص در تهران اغلب مغازهها تعطیل شده بود.
صبح روز 27تیر پدرم مرا که آن زمان 10سالم بود به مغازهاش که در خیابان سعدی جنوبی بود برد. یک ساعت نگذشته بود که تظاهرات مردم و شعارهای آنها شروع شد. صدای تیراندازی بگوش میرسید. با احساس خطر، پدرم در مغازه را بست و به خیابان اکباتان رفتیم که برویم به میدان بهارستان.
هنوز چند قدمی نرفته بودیم که عدهیی از جوانان جمع شدند و شعارهای یا مرگ یا مصدق را شروع کردند.
ما کناری ایستادیم به تماشای آنها. چند دقیقه بعد یک کامیون نظامی رسید و 30- 40 سرباز تفنگ بهدست از آن پایی پریدند و بطرف جوانان دویدند و به آنها حمله کردند.
جوانان همانطور که شعار میدادند از آنها دور شدند و چند متر بعد ایستادند و بلندتر شعار دادند.
سربازها دوباره حمله کردند. یکی از آنها رسید به جوانی. جوان همانطور که میدوید با احساس اینکه الآن است که قنداق تفنگ بر پشتش فرود آید فریاد زد یا ابوالفضل. یا حضرت عباس. یک ثانیه بعد ضربه قنداق تفنگ فرود آمد و او را نقش زمین کرد. بقیه سربازها از رویش عبور کردند.
برای روز تاریخی 30تیر و جانفشانیهای جوانان این مرز و بوم در راه استقلال و آزادی میهن دو سرود ساخته شده و به یادگار مانده است. سرود سی تیر و سرود شهیدان تیر.
سرود 30تیر
حسینعلی متین رضا یکی از شاگردان استاد ابوالحسن صبا جریان خلق سرود سی تیر را تعریف کرده که خلاصه آن را برایتان بازگو میکنم:
صبح روز سی تیر به منزل استاد در میدان بهارستان رفتم.
ساعت 10 مرحوم حسین ملک هنرمند و استاد سنتور با سر و وضع بهم ریخته وارد شد. استاد پرسیدند: کجا بودی؟
گفت صبح به قصد منزل شما وارد خیابان شاهآباد شدم، تا نزدیک خیابان ظهیرالاسلام به سختی آمدم. در آنجا ناگهان تیراندازی شروع شد. من پریدم در جوی آب که عمقش زیاد بود. موضع گرفتم و نظارهگر اوضاع و منتظر رهایی.
در همان حال ناگهان آهنگی مارش گونه به ذهنم خطور کرد و دیگر همانجا ماندم تا آهنگ کامل شود و شد. فرصتی پیش آمد که خودم را از آن مهلکه نجات دهم و سریع خودم را به اینجا رساندم.
بعد از چند لحظه استاد فرمودند برو سنتور را بیاور تا ببینم چه دسته گلی تدارک دیدی. حسین ملک سنتور آورد و شروع کرد به نواختن آهنگی که ساخته بود. استاد گوش کردند، خیلی خوششان آمد و فرمودند همین الآن روی آن شعری میسرایم و سرود:
سرود سی تیر
شعر از: استاد ابوالحسن صبا
آهنگساز: حسین ملک
استاد موسیقی و معلم سنتور، عضو حزب زحمتکشان ایران، نیروی سوم
تاریخ و مکان سرایش: سی تیر 1331 در خیابانهای تهران
متن سرود سی تیر
شه زمام ملتی سپرده دست دولتی
که با تفنگ و توپ و تانک و تیر! کند حکومت، چو مستبدی، جابرانه
این ستمگران کنون بهدست آمری جبون
بمردمی سپر نموده جان! هدف نماید، بخون کشاند، ظالمانه
بفریاد... مسلسلها... .. هزاران تن فتاد از پا
بخون اجساد و آغشته! زکشته پشتهها گشته، در ره وطن همه عاشقانه
... وزید از کهسار... . ، نویدی خوشدار، ... نویدی که ملت پیروز شده امروز
! بگو اکنون، بهشاه دون، برو بیرون! تو بمانیای وطن، جاودانه
وزید از کهسار... . ، نویدی خوشدار نویدی، که ملت پیروز شده امروز
! بگو اکنون، بشاه دون، برو بیرون! تو بمانیای وطن، جاودانه
تا حدود ساعت 7 بعدازظهر، هم شعر و هم آهنگ کامل شد و متن شعر و نت آن به خط مرحوم استاد صبا صورت ثبت پیدا کرد.
این سرود کمی بعد اجرا شد و بسیار مورد تشویق قرار گرفت.
2- سرود شهیدان تیر
با سرود شهیدان تیر در سال 51 در زندان قصر آشنا شدم. شاعر و آهنگسازش را کسی نمیشناخت ولی همه زندانیان سیاسی آن را در مراسم سالروز قیام سی تیر و در مراسم بزرگداشت شهدا میخواندند. شعر آن فاخر، محکم و حماسی و آهنگش زیبا و در مایه اصفهان است.
این سرود در نهاد سرود و ترانه سازمان مجاهدین خلق ایران باز سازی و اجرا و از رسانههای سازمان پخش شده است.
سرود شهیدان تیر
بیا تا به یاد شهیدان تیر که رفتند در راه عشق و امید
همان اخترانی که افروختند بدانسان به دامان صبح سپید
بهپاکنیم پرچم خشم و کین را پی افکنیم زندگانی نوین
خروش ما بر کند بنای بیداد بهسر رسد این نبرد آخرین
دمد لالهها از دل کوه و دشت به یاد عزیز شهیدان ما
خروشد کنون آتش انقلاب زهر گوشه خاک ایران ما
بهپاکنیم پرچم خشم و کین را پی افکنیم زندگانی نوین
خروش ما بر کند بنای بیداد بهسر رسد این نبرد آخرین
به نیروی ملت شود سرنگون بناهای بیداد اهریمنان
فرو ریزد از بن بنای ستم به نیروی خلاق زحمتکشان
بهپاکنیم پرچم خشم و کین را پی افکنیم زندگانی نوین
خروش ما بر کند بنای بیداد بهسر رسد این نبرد آخرین.